بحث:برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست') |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==نویسنده: آقای قاضی زاده== | ==نویسنده: آقای قاضی زاده== | ||
==پاسخ تفصیلی== | ==پاسخ تفصیلی== | ||
==[[انتظار]] عنصری [[فرهنگی]]== | ==[[انتظار]] عنصری [[فرهنگی]]== | ||
*یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسألۀ [[انتظار]] است؛ همانطور که در [[روایات]] از قول [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث|"اَفْضَلُ جِهَادِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>«بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است». تحف العقول، حرانی، ابن شعبه، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، محمد باقر، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref> و مقصود از آن انتظاری است که [[انسان]] را به حرکت و [[حماسه]] در [[راه خدا]] وادار میکند<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۵۱ ـ ۱۶۰.</ref>. منتها به مرور زمان برداشتهای نادرستی از معنا و مفهوم [[انتظار]] صورت گرفته و موجب شده عده ایی از [[منتظران]] را در [[گمراهی]] قرار دهد. در ذیل به برخی از این برداشتهای | *یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسألۀ [[انتظار]] است؛ همانطور که در [[روایات]] از قول [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث|"اَفْضَلُ جِهَادِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>«بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است». تحف العقول، حرانی، ابن شعبه، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، محمد باقر، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref> و مقصود از آن انتظاری است که [[انسان]] را به حرکت و [[حماسه]] در [[راه خدا]] وادار میکند<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۵۱ ـ ۱۶۰.</ref>. منتها به مرور زمان برداشتهای نادرستی از معنا و مفهوم [[انتظار]] صورت گرفته و موجب شده عده ایی از [[منتظران]] را در [[گمراهی]] قرار دهد. در ذیل به برخی از این برداشتهای نادرست اشاره میشود: | ||
== | ==[[برداشتهای نادرست از انتظار]]== | ||
#عدهای [[انتظار فرج]] را [[دعا]] در منزل، مساجد و حسینیهها برای [[ظهور]] [[حضرت]] میدانند، البته لازمۀ حرف این نیست که اینان مردمانی صالحی نیستند، بلکه در [[مقام]] عمل در موارد جزئی [[امر به معروف و نهی از منکر]] هم انجام میدهند حتی عدهای از اینها برای [[ظهور]] [[حضرت]] اسب و [[شمشیر]] خریدند و [[منتظر ظهور]] حضرتند<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.</ref>. | #عدهای [[انتظار فرج]] را [[دعا]] در منزل، مساجد و حسینیهها برای [[ظهور]] [[حضرت]] میدانند، البته لازمۀ حرف این نیست که اینان مردمانی صالحی نیستند، بلکه در [[مقام]] عمل در موارد جزئی [[امر به معروف و نهی از منکر]] هم انجام میدهند حتی عدهای از اینها برای [[ظهور]] [[حضرت]] اسب و [[شمشیر]] خریدند و [[منتظر ظهور]] حضرتند<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.</ref>. | ||
#گروهی معتقدند [[انتظار فرج]] یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ [[اقدام]] | #گروهی معتقدند [[انتظار فرج]] یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ [[اقدام عملی]] نباید انجام داد؛ فرق این دسته با دستۀ فوق این است، در دسته بالا در مواردی [[امر به معروف]] انجام میشد، اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.</ref>. | ||
#عدهای دیگر [[اعتقاد]] دارند باید عالم پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیاید<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>، یعنی اگر در جایی [[نیاز]] بود [[امر به معروف]] و یا [[نهی از منکر]] شود نباید به این [[وظیفه]] عمل کرد، به بیان دیگر [[مکلف]] باید از هر عمل مثبتی (حتی [[دعا کردن]]) و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشد و [[منتظر]] بماند تا [[امام عصر]]{{ع}} خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] [[مفاسد]] را برطرف کند این مثل آن است [[معتقد]] باشیم در شب تاریک، [[انسان]] چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست [[خورشید]] عالمتاب بیاید و روز شود و همه [[دنیا]] را روشن کند<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. به عبارتی دیگر کسانی مغرضانه و یا جاهلانه اینطور به [[مردم]] تلقین کردهاند که [[انتظار]]، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشید تا [[دنیا]] سرتاسرش از [[ظلم]] و [[گناه]] لبریز شود،<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref> تا [[صاحب عصر]] و زمان خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] کند و [[مفاسد]] را برطرف نماید هر چند امروزه این معنا به واسطۀ [[فهم]] [[مردم]] اثر چندانی ندارد<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص۱۳.</ref>. این جریان قبل از [[انقلاب اسلامی ایران]] به وجود آمد، البته الان هم در گوشه و کنار گه گاهی [[تبلیغ]] این جریان میشود<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. نقض بزرگ نظریه این است که [[تکلیف]] ما برای آبادی این [[دنیا]] مشخص نیست، چنانکه اگر [[خورشید]] منوری روزی طلوع کند و [[دنیا]] را روشن و منور کند این بدین معنا نیست که ما در شب تاریک وقتی نمیتوانیم [[خورشید]] بیافرینیم، چراغی هم روشن نکنیم<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. | #عدهای دیگر [[اعتقاد]] دارند باید عالم پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیاید<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>، یعنی اگر در جایی [[نیاز]] بود [[امر به معروف]] و یا [[نهی از منکر]] شود نباید به این [[وظیفه]] عمل کرد، به بیان دیگر [[مکلف]] باید از هر عمل مثبتی (حتی [[دعا کردن]]) و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشد و [[منتظر]] بماند تا [[امام عصر]]{{ع}} خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] [[مفاسد]] را برطرف کند این مثل آن است [[معتقد]] باشیم در شب تاریک، [[انسان]] چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست [[خورشید]] عالمتاب بیاید و روز شود و همه [[دنیا]] را روشن کند<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. به عبارتی دیگر کسانی مغرضانه و یا جاهلانه اینطور به [[مردم]] تلقین کردهاند که [[انتظار]]، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشید تا [[دنیا]] سرتاسرش از [[ظلم]] و [[گناه]] لبریز شود،<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref> تا [[صاحب عصر]] و زمان خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] کند و [[مفاسد]] را برطرف نماید هر چند امروزه این معنا به واسطۀ [[فهم]] [[مردم]] اثر چندانی ندارد<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص۱۳.</ref>. این جریان قبل از [[انقلاب اسلامی ایران]] به وجود آمد، البته الان هم در گوشه و کنار گه گاهی [[تبلیغ]] این جریان میشود<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. نقض بزرگ نظریه این است که [[تکلیف]] ما برای آبادی این [[دنیا]] مشخص نیست، چنانکه اگر [[خورشید]] منوری روزی طلوع کند و [[دنیا]] را روشن و منور کند این بدین معنا نیست که ما در شب تاریک وقتی نمیتوانیم [[خورشید]] بیافرینیم، چراغی هم روشن نکنیم<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. | ||
#عده ایی [[اعتقادی]] فراتر از [[اعتقاد]] دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به [[گناهان]] دامن زد<ref>ر.ک. جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.</ref>. یعنی باید [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] شود. در این دسته، هم افراد ساده [[لوح]] وجود داشتند و هم اشخاص [[منحرف]] با مقاصدی ناثواب<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>. | #عده ایی [[اعتقادی]] فراتر از [[اعتقاد]] دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به [[گناهان]] دامن زد<ref>ر.ک. جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.</ref>. یعنی باید [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] شود. در این دسته، هم افراد ساده [[لوح]] وجود داشتند و هم اشخاص [[منحرف]] با مقاصدی ناثواب<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>. | ||
#بعضی افراد از ظاهر برخی [[روایات]]، این گونه برداشت کردهاند هر قیامی قبل از [[قیام امام مهدی]] {{ع}} محکوم و مردود است<ref>ر.ک: بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۲۵۲ ـ ۲۵۴.</ref>. | #بعضی افراد از ظاهر برخی [[روایات]]، این گونه برداشت کردهاند هر قیامی قبل از [[قیام امام مهدی]] {{ع}} محکوم و مردود است<ref>ر.ک: بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۲۵۲ ـ ۲۵۴.</ref>. | ||
==پاسخ به | ==پاسخ به [[برداشتهای نادرست از انتظار]]== | ||
*مطلب مشترکی که در تمام این نظرات وجود دارد این است که [[امام عصر]]{{ع}} زمانی [[ظهور]] میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] شود و وظیفۀ ما این است نسبت به این [[ظلم]] و بی عدالتی واکنشی نشان ندهیم<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. این مطلب برداشت غلط از روایاتی است که میگوید هر شخصی که بخواهد [[قیام]] کند و ادعا کند میخواهد بساط [[ظلم]] را بردارد [[دروغگو]] و قیامش [[حرام]] و علمش [[باطل]] است و به [[شکست]] منجر میشود<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.</ref>. به این [[شبهه]] جوابهای مختلفی داده شده است از جمله: | *مطلب مشترکی که در تمام این نظرات وجود دارد این است که [[امام عصر]]{{ع}} زمانی [[ظهور]] میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] شود و وظیفۀ ما این است نسبت به این [[ظلم]] و بی عدالتی واکنشی نشان ندهیم<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. این مطلب برداشت غلط از روایاتی است که میگوید هر شخصی که بخواهد [[قیام]] کند و ادعا کند میخواهد بساط [[ظلم]] را بردارد [[دروغگو]] و قیامش [[حرام]] و علمش [[باطل]] است و به [[شکست]] منجر میشود<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.</ref>. به این [[شبهه]] جوابهای مختلفی داده شده است از جمله: | ||
#اگر فرض کنیم چنین روایاتی وجود دارد، معنایش این نیست که [[تکلیف]] ساقط است، چرا که این [[اندیشه]] خلاف [[ضرورت]] [[اسلام]] و متعارض با [[نص]] قرانی است<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص۱۳.</ref>. به [[دلیل]] آنکه طبق بیان [[قرآن کریم]]، هنگام [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} افراد [[صالح]] و شایستهای وجود دارند که آنان به [[رهبری]] [[امام عصر]]{{ع}} [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] میشوند و اگر [[فراگیر شدن فساد]] و [[ظلم]] آن باشد که به طور کلی افراد [[صالح]] یافت نشوند به لحاظ [[تعارض]] با این [[آیات]]، قابل قبول نیست<ref>ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.</ref>. در واقع اگر هر روایتی بگوید [[نهی از منکر]] در [[زمان غیبت]] [[حرام]] است بلکه [[نهی از منکر]] فقط به دست [[امام]] باید انجام بگیرد این دسته از [[روایات]] به [[علت]] [[تعارض]] با [[نص]] صریح [[آیات]] مورد قبول واقع نمیشود. و از عمل به آن خودداری شود<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>. حتی اگر قائل شویم [[نص]] [[آیات]] با این [[روایات]] در [[تعارض]] نیستند اما [[تعارض]] از ناحیۀ [[عقل]] را نمیتوان [[پنهان]] کرد، چون کسانی که معتقدند [[نهی از منکر]] بر اساس [[روایات]] در [[زمان غیبت]] [[حرام]] و هر کسی برای [[نهی]] ار منکر [[قیام]] کند قیامش [[حرام]] است و در نتیجه باید [[دعا]] کنیم تا [[ظلم]] و [[فساد]] همه جا بگیرد تا [[امام]] [[ظهور]] کند، یعنی اینکه مقدمۀ به وجود آمدن [[عدالت]]، بی عدالتی و [[ظلم]] کردن است چرا که شما [[دعا]] میکنید [[ظلم و جور]] زیاد شود تا [[امام]] بیاید و ضد دعاهای شما عمل کند یعنی [[عدالت]] را جاری کند و این یعنی [[تعارض]]<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳. </ref>. بنابراین [[وجوب]] [[تکلیف]] برای [[منتظران]] [[حضرت]] امر قطعی است و اگر عدهای طبق این رویات [[اجتهاد]] کردند که [[حکومت]] قبل [[ظهور]] [[باطل]] و [[حرام]] است، این نظریه را چگونه میتوان [[درک]] کرد؟ زیرا معنای حرف این است، قبل از [[حضور امام]] [[هرج و مرج]] همه جا را بگیرد. اگر یک سال [[حکومت]] در یک مملکتی نباشد، [[فساد]] همه جای مملکت را میگیرد. این نظریه اگر مغرضانه نباشد قطعاً جاهلانه است<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳. </ref>. | #اگر فرض کنیم چنین روایاتی وجود دارد، معنایش این نیست که [[تکلیف]] ساقط است، چرا که این [[اندیشه]] خلاف [[ضرورت]] [[اسلام]] و متعارض با [[نص]] قرانی است<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص۱۳.</ref>. به [[دلیل]] آنکه طبق بیان [[قرآن کریم]]، هنگام [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} افراد [[صالح]] و شایستهای وجود دارند که آنان به [[رهبری]] [[امام عصر]]{{ع}} [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] میشوند و اگر [[فراگیر شدن فساد]] و [[ظلم]] آن باشد که به طور کلی افراد [[صالح]] یافت نشوند به لحاظ [[تعارض]] با این [[آیات]]، قابل قبول نیست<ref>ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.</ref>. در واقع اگر هر روایتی بگوید [[نهی از منکر]] در [[زمان غیبت]] [[حرام]] است بلکه [[نهی از منکر]] فقط به دست [[امام]] باید انجام بگیرد این دسته از [[روایات]] به [[علت]] [[تعارض]] با [[نص]] صریح [[آیات]] مورد قبول واقع نمیشود. و از عمل به آن خودداری شود<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>. حتی اگر قائل شویم [[نص]] [[آیات]] با این [[روایات]] در [[تعارض]] نیستند اما [[تعارض]] از ناحیۀ [[عقل]] را نمیتوان [[پنهان]] کرد، چون کسانی که معتقدند [[نهی از منکر]] بر اساس [[روایات]] در [[زمان غیبت]] [[حرام]] و هر کسی برای [[نهی]] ار منکر [[قیام]] کند قیامش [[حرام]] است و در نتیجه باید [[دعا]] کنیم تا [[ظلم]] و [[فساد]] همه جا بگیرد تا [[امام]] [[ظهور]] کند، یعنی اینکه مقدمۀ به وجود آمدن [[عدالت]]، بی عدالتی و [[ظلم]] کردن است چرا که شما [[دعا]] میکنید [[ظلم و جور]] زیاد شود تا [[امام]] بیاید و ضد دعاهای شما عمل کند یعنی [[عدالت]] را جاری کند و این یعنی [[تعارض]]<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳. </ref>. بنابراین [[وجوب]] [[تکلیف]] برای [[منتظران]] [[حضرت]] امر قطعی است و اگر عدهای طبق این رویات [[اجتهاد]] کردند که [[حکومت]] قبل [[ظهور]] [[باطل]] و [[حرام]] است، این نظریه را چگونه میتوان [[درک]] کرد؟ زیرا معنای حرف این است، قبل از [[حضور امام]] [[هرج و مرج]] همه جا را بگیرد. اگر یک سال [[حکومت]] در یک مملکتی نباشد، [[فساد]] همه جای مملکت را میگیرد. این نظریه اگر مغرضانه نباشد قطعاً جاهلانه است<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳. </ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۱۷: | ||
#این دسته از [[احادیث]] [[مشکل سندی]] دارند و به اصطلاح [[اهل حدیث]] یا مرسل هستند یعنی بعضی از [[راویان]] آن حذف شده و معلوم نیست چه کسی یا کسانی بودهاند و یا در [[سند]] آنها شخصی به نام [[ابوالجارود]] است که [[زیدی]] [[مذهب]] و مؤسس [[فرقه]] [[جارودیه]] است و در کتب [[رجال]] تضعیف شده است و در هر دو صورت چنین روایاتی معتبر نیستند<ref>ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.</ref>. | #این دسته از [[احادیث]] [[مشکل سندی]] دارند و به اصطلاح [[اهل حدیث]] یا مرسل هستند یعنی بعضی از [[راویان]] آن حذف شده و معلوم نیست چه کسی یا کسانی بودهاند و یا در [[سند]] آنها شخصی به نام [[ابوالجارود]] است که [[زیدی]] [[مذهب]] و مؤسس [[فرقه]] [[جارودیه]] است و در کتب [[رجال]] تضعیف شده است و در هر دو صورت چنین روایاتی معتبر نیستند<ref>ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.</ref>. | ||
#در صورت پذیرش [[روایات]] میتوان گفت: منظور از آنها این است، [[قیام]] هایی که مدعی [[مهدویت]] هستند محکوم به شکستاند<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳. </ref>، نه هر قیامی و لو به قصد [[اصلاح]] نابسامانیهای [[جامعه اسلامی]]. [[تاریخ]] [[گواهی]] میدهد قیامهایی که خود را منتسب به [[مهدی]]{{ع}} نمودهاند به سرانجام نرسیدهاند، مانند [[قیام]] [[محمد بن عبدالله بن حسن]] بن [[حسن]] که با نام [[نفس زکیه]] در عصر [[عباسیان]] [[قیام]] نمود<ref>ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.</ref>. | #در صورت پذیرش [[روایات]] میتوان گفت: منظور از آنها این است، [[قیام]] هایی که مدعی [[مهدویت]] هستند محکوم به شکستاند<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳. </ref>، نه هر قیامی و لو به قصد [[اصلاح]] نابسامانیهای [[جامعه اسلامی]]. [[تاریخ]] [[گواهی]] میدهد قیامهایی که خود را منتسب به [[مهدی]]{{ع}} نمودهاند به سرانجام نرسیدهاند، مانند [[قیام]] [[محمد بن عبدالله بن حسن]] بن [[حسن]] که با نام [[نفس زکیه]] در عصر [[عباسیان]] [[قیام]] نمود<ref>ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.</ref>. | ||
#در پاسخ به مردود بودن [[حکومت]] نیز باید گفت اجرای بسیاری از [[احکام اسلامی]] مانند اقامۀ حدود و [[قصاص]] و نیز [[جهاد]] با [[دشمنان]] و مبارزۀ فراگیر با [[فساد]] جز با [[تشکیل حکومت اسلامی]] ممکن نیست؛ بنابراین تلاش برای برقراری [[نظام اسلامی]]، کاری [[پسندیده]] و مورد قبول است و [[نهی]] از [[قیام]] در بعضی از [[روایات]] به معنای شرکت در قیامهای [[باطل]] است که انگیزۀ [[الهی]] ندارد یا قیامهایی که بدون توجه به شرایط و زمینههای لازم انجام میگیرد و یا حرکتهایی که به عنوان [[قیام مهدوی]] شروع میگردد؛ نه اینکه هر [[انقلاب]] و حرکتی که در میسر [[اصلاح جامعه]] است، مردود شمرده شود<ref>ر.ک: بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۲۵۲ ـ ۲۵۴.</ref>. | |||
==نتیجه گیری== | ==نتیجه گیری== | ||
*نتیجه اینکه شاید بتوان گفت تمامی برداشتهای غلط از مفهوم [[انتظار]] حتی اگر جاهلانه باشد به نفع مغرضان [[پلیدی]] است که میخواهند با این حربه به ذهن [[مردم]] این چنین [[القاء]] کنند که [[حکومت دینی]] در [[زمان غیبت]] [[معصوم]] [[حرام]] و [[باطل]] است تا به این وسیله به [[جان]] و [[مال]] و نوامیس [[مسلمین]] تعرض کنند<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳. </ref>. | *نتیجه اینکه شاید بتوان گفت تمامی برداشتهای غلط از مفهوم [[انتظار]] حتی اگر جاهلانه باشد به نفع مغرضان [[پلیدی]] است که میخواهند با این حربه به ذهن [[مردم]] این چنین [[القاء]] کنند که [[حکومت دینی]] در [[زمان غیبت]] [[معصوم]] [[حرام]] و [[باطل]] است تا به این وسیله به [[جان]] و [[مال]] و نوامیس [[مسلمین]] تعرض کنند<ref>ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳. </ref>. |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۳۲
نویسنده: آقای قاضی زاده
پاسخ تفصیلی
انتظار عنصری فرهنگی
- یکی از عناوین مهم معرفتی در فرهنگ دینی، مسألۀ انتظار است؛ همانطور که در روایات از قول پیامبر اکرم(ص) آمده است: «"اَفْضَلُ جِهَادِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»[۱] و مقصود از آن انتظاری است که انسان را به حرکت و حماسه در راه خدا وادار میکند[۲]. منتها به مرور زمان برداشتهای نادرستی از معنا و مفهوم انتظار صورت گرفته و موجب شده عده ایی از منتظران را در گمراهی قرار دهد. در ذیل به برخی از این برداشتهای نادرست اشاره میشود:
برداشتهای نادرست از انتظار
- عدهای انتظار فرج را دعا در منزل، مساجد و حسینیهها برای ظهور حضرت میدانند، البته لازمۀ حرف این نیست که اینان مردمانی صالحی نیستند، بلکه در مقام عمل در موارد جزئی امر به معروف و نهی از منکر هم انجام میدهند حتی عدهای از اینها برای ظهور حضرت اسب و شمشیر خریدند و منتظر ظهور حضرتند[۳].
- گروهی معتقدند انتظار فرج یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ اقدام عملی نباید انجام داد؛ فرق این دسته با دستۀ فوق این است، در دسته بالا در مواردی امر به معروف انجام میشد، اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند[۴].
- عدهای دیگر اعتقاد دارند باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید[۵]، یعنی اگر در جایی نیاز بود امر به معروف و یا نهی از منکر شود نباید به این وظیفه عمل کرد، به بیان دیگر مکلف باید از هر عمل مثبتی (حتی دعا کردن) و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشد و منتظر بماند تا امام عصر(ع) خودش بیاید و اوضاع را اصلاح مفاسد را برطرف کند این مثل آن است معتقد باشیم در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز شود و همه دنیا را روشن کند[۶]. به عبارتی دیگر کسانی مغرضانه و یا جاهلانه اینطور به مردم تلقین کردهاند که انتظار، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشید تا دنیا سرتاسرش از ظلم و گناه لبریز شود،[۷] تا صاحب عصر و زمان خودش بیاید و اوضاع را اصلاح کند و مفاسد را برطرف نماید هر چند امروزه این معنا به واسطۀ فهم مردم اثر چندانی ندارد[۸]. این جریان قبل از انقلاب اسلامی ایران به وجود آمد، البته الان هم در گوشه و کنار گه گاهی تبلیغ این جریان میشود[۹]. نقض بزرگ نظریه این است که تکلیف ما برای آبادی این دنیا مشخص نیست، چنانکه اگر خورشید منوری روزی طلوع کند و دنیا را روشن و منور کند این بدین معنا نیست که ما در شب تاریک وقتی نمیتوانیم خورشید بیافرینیم، چراغی هم روشن نکنیم[۱۰].
- عده ایی اعتقادی فراتر از اعتقاد دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به گناهان دامن زد[۱۱]. یعنی باید مردم را به گناه دعوت کرد تا دنیا پر از جور و ظلم شود. در این دسته، هم افراد ساده لوح وجود داشتند و هم اشخاص منحرف با مقاصدی ناثواب[۱۲].
- بعضی افراد از ظاهر برخی روایات، این گونه برداشت کردهاند هر قیامی قبل از قیام امام مهدی (ع) محکوم و مردود است[۱۳].
پاسخ به برداشتهای نادرست از انتظار
- مطلب مشترکی که در تمام این نظرات وجود دارد این است که امام عصر(ع) زمانی ظهور میکند که جهان پر از ظلم و جور شود و وظیفۀ ما این است نسبت به این ظلم و بی عدالتی واکنشی نشان ندهیم[۱۴]. این مطلب برداشت غلط از روایاتی است که میگوید هر شخصی که بخواهد قیام کند و ادعا کند میخواهد بساط ظلم را بردارد دروغگو و قیامش حرام و علمش باطل است و به شکست منجر میشود[۱۵]. به این شبهه جوابهای مختلفی داده شده است از جمله:
- اگر فرض کنیم چنین روایاتی وجود دارد، معنایش این نیست که تکلیف ساقط است، چرا که این اندیشه خلاف ضرورت اسلام و متعارض با نص قرانی است[۱۶]. به دلیل آنکه طبق بیان قرآن کریم، هنگام ظهور حضرت مهدی(ع) افراد صالح و شایستهای وجود دارند که آنان به رهبری امام عصر(ع) وارث حکومت زمین میشوند و اگر فراگیر شدن فساد و ظلم آن باشد که به طور کلی افراد صالح یافت نشوند به لحاظ تعارض با این آیات، قابل قبول نیست[۱۷]. در واقع اگر هر روایتی بگوید نهی از منکر در زمان غیبت حرام است بلکه نهی از منکر فقط به دست امام باید انجام بگیرد این دسته از روایات به علت تعارض با نص صریح آیات مورد قبول واقع نمیشود. و از عمل به آن خودداری شود[۱۸]. حتی اگر قائل شویم نص آیات با این روایات در تعارض نیستند اما تعارض از ناحیۀ عقل را نمیتوان پنهان کرد، چون کسانی که معتقدند نهی از منکر بر اساس روایات در زمان غیبت حرام و هر کسی برای نهی ار منکر قیام کند قیامش حرام است و در نتیجه باید دعا کنیم تا ظلم و فساد همه جا بگیرد تا امام ظهور کند، یعنی اینکه مقدمۀ به وجود آمدن عدالت، بی عدالتی و ظلم کردن است چرا که شما دعا میکنید ظلم و جور زیاد شود تا امام بیاید و ضد دعاهای شما عمل کند یعنی عدالت را جاری کند و این یعنی تعارض[۱۹]. بنابراین وجوب تکلیف برای منتظران حضرت امر قطعی است و اگر عدهای طبق این رویات اجتهاد کردند که حکومت قبل ظهور باطل و حرام است، این نظریه را چگونه میتوان درک کرد؟ زیرا معنای حرف این است، قبل از حضور امام هرج و مرج همه جا را بگیرد. اگر یک سال حکومت در یک مملکتی نباشد، فساد همه جای مملکت را میگیرد. این نظریه اگر مغرضانه نباشد قطعاً جاهلانه است[۲۰].
- این دسته از روایات، از جهانی پر از ظلم سخن میگویند نه جهانی پر از ظالم و تفاوت این دو تعبیر زیاد است؛ زیرا در این تعبیر لحاظ شده ظلم بسیار زیاد است و این امر در بیشتر مواقع با ظالمینی معدود و محدود اتفاق میافتد، بنابراین با توجه به این مطلب میتوان تعابیر در روایت را این چنین توجیه کرد که لازم نیست قائل شویم حتماً باید تمامی مردم گناه کنند تا ظلم اتفاق بیفتد و در آن هنگام امام عصر(ع) ظهور کند، چرا که لازمۀ احادیث که از جهانی پر از ظلم سخن میگویند آن نیست که همه افراد ظالم شوند و شما هم بکوشید تا تمامی مردم ظالم شوند و جهان را سرشار از ظلم کنند، فراگیر شدن ظلم با تعدادی اندک از ظالمین هم اتفاق میافتد چنانکه در بیشتر مواقع این چنین است[۲۱].
- روایات مذکور به یک واقعیت در هنگام ظهور اشاره دارند نه به شرط ظهور، روایات نمیگویند شرط ظهور وجود گناه و فساد است، بلکه خبر از این واقعیت میدهند که در عصرغیبت بشر مسیری را در پیش میگیرد که وقتی امام ظهور کند با جهانی مملو از ظلم و جور و فساد و گناه مواجه میشود و مأموریت او اصلاح آن وضعیت و ایجاد عدل و قسط است. در واقع پیام روایات این است که مصلح زمانی برای اصلاح قیام میکند که فساد فراگیر شده باشد، نه اینکه شما باید به فساد دامن بزنید تا مصلح ظهور کند[۲۲].
- این دسته از احادیث مشکل سندی دارند و به اصطلاح اهل حدیث یا مرسل هستند یعنی بعضی از راویان آن حذف شده و معلوم نیست چه کسی یا کسانی بودهاند و یا در سند آنها شخصی به نام ابوالجارود است که زیدی مذهب و مؤسس فرقه جارودیه است و در کتب رجال تضعیف شده است و در هر دو صورت چنین روایاتی معتبر نیستند[۲۳].
- در صورت پذیرش روایات میتوان گفت: منظور از آنها این است، قیام هایی که مدعی مهدویت هستند محکوم به شکستاند[۲۴]، نه هر قیامی و لو به قصد اصلاح نابسامانیهای جامعه اسلامی. تاریخ گواهی میدهد قیامهایی که خود را منتسب به مهدی(ع) نمودهاند به سرانجام نرسیدهاند، مانند قیام محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن که با نام نفس زکیه در عصر عباسیان قیام نمود[۲۵].
- در پاسخ به مردود بودن حکومت نیز باید گفت اجرای بسیاری از احکام اسلامی مانند اقامۀ حدود و قصاص و نیز جهاد با دشمنان و مبارزۀ فراگیر با فساد جز با تشکیل حکومت اسلامی ممکن نیست؛ بنابراین تلاش برای برقراری نظام اسلامی، کاری پسندیده و مورد قبول است و نهی از قیام در بعضی از روایات به معنای شرکت در قیامهای باطل است که انگیزۀ الهی ندارد یا قیامهایی که بدون توجه به شرایط و زمینههای لازم انجام میگیرد و یا حرکتهایی که به عنوان قیام مهدوی شروع میگردد؛ نه اینکه هر انقلاب و حرکتی که در میسر اصلاح جامعه است، مردود شمرده شود[۲۶].
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه شاید بتوان گفت تمامی برداشتهای غلط از مفهوم انتظار حتی اگر جاهلانه باشد به نفع مغرضان پلیدی است که میخواهند با این حربه به ذهن مردم این چنین القاء کنند که حکومت دینی در زمان غیبت معصوم حرام و باطل است تا به این وسیله به جان و مال و نوامیس مسلمین تعرض کنند[۲۷].
پانویس
- ↑ «بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است». تحف العقول، حرانی، ابن شعبه، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، محمد باقر، ج۵۱، ص۱۵۶.
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۵۱ ـ ۱۶۰.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص۱۳.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.
- ↑ ر.ک. جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ ر.ک: بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۲۵۲ ـ ۲۵۴.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص۱۳.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰.
- ↑ ر.ک: بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۲۵۲ ـ ۲۵۴.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.