اسلام: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[اسلام در لغت]] به معنای [[آشتی]]، [[تسلیم شدن]] یا [[تسلیم]] نمودن چیزی به کسی است. [[تسلیم]] نیز به معنای [[گردن نهادن]]، [[پذیرفتن]] و [[سرسپردن]] در برابر دیگری و همچنین به معنای [[اطاعت]] از [[اوامر و نواهی]] است.<ref>اخلاق ناصری، ص۱۱۶؛ التعریفات، ص۸۰. </ref> در کاربریهای دینی، هم به معنای لغوی و هم به معنای [[دین الهی]] به طور عام، یا [[دین پیامبر خاتم]]{{صل}} به طور خاص اطلاق میشود<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۵؛ تفسیر مراغی، ج۱، ج۳، ص۱۱۷. </ref>. رابطه میان معنای اصطلاحی و لغوی اسلام این است که [[دین]] فروفرستاده شده از [[خدای متعال]] یا خصوص [[دین اسلام]] که بر [[پیامبر خاتم]] نازل شد، بدون هیچگونه اعتراضی، سراسر [[اطاعت]] و [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]] است. در واقع، [[انسان]] [[مسلمان]] با اظهار [[فروتنی]] و ابراز [[پذیرش]] [[شریعت الهی]] ملتزم به آن میشود<ref>ر.ک: دیبا، حسین، اسلام، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ ـ ۲۶۰. </ref>. به عبارت دیگر، [[تسلیم]] نقطه اشتراک میان این سه کاربست معنایی واژه اسلام است. | [[اسلام در لغت]] به معنای [[آشتی]]، [[تسلیم شدن]] یا [[تسلیم]] نمودن چیزی به کسی است. [[تسلیم]] نیز به معنای [[گردن نهادن]]، [[پذیرفتن]] و [[سرسپردن]] در برابر دیگری و همچنین به معنای [[اطاعت]] از [[اوامر و نواهی]] است.<ref>اخلاق ناصری، ص۱۱۶؛ التعریفات، ص۸۰. </ref> در کاربریهای دینی، هم به معنای لغوی و هم به معنای [[دین الهی]] به طور عام، یا [[دین پیامبر خاتم]]{{صل}} به طور خاص اطلاق میشود<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۵؛ تفسیر مراغی، ج۱، ج۳، ص۱۱۷. </ref>. رابطه میان معنای اصطلاحی و لغوی اسلام این است که [[دین]] فروفرستاده شده از [[خدای متعال]] یا خصوص [[دین اسلام]] که بر [[پیامبر خاتم]] نازل شد، بدون هیچگونه اعتراضی، سراسر [[اطاعت]] و [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]] است. در واقع، [[انسان]] [[مسلمان]] با اظهار [[فروتنی]] و ابراز [[پذیرش]] [[شریعت الهی]] ملتزم به آن میشود<ref>ر.ک: دیبا، حسین، اسلام، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ ـ ۲۶۰. </ref>. به عبارت دیگر، [[تسلیم]] نقطه اشتراک میان این سه کاربست معنایی واژه اسلام است. | ||
== | ==اسلام به معنای [[تسلیم]]== | ||
از نگاه اسلام یکی از ارکان اصلی [[اخلاق اسلامی]] [[تسلیم شدن]] در برابر [[اوامر و نواهی]] [[خداوند]] است، چنانکه [[خداوند]] برگزیدگان خود را با چنین صفتی [[ستایش]] میکند: {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref>؛ همچنین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به داشتن این [[وصف]] امر میکند: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو فرمان یافتهام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) میشود و (به من گفتهاند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.</ref> و به همین سبب است که [[پیامبران الهی]] ذریۀ خود را برای به دست آوردن آن سفارش کرده اند: {{متن قرآن|وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.</ref>. بنابراین [[مقام تسلیم]] مقامی است که نبود آن سبب فرو پاشی [[اخلاق]] شده و هیچگونه رشدی را برای سالکین طریق [[هدایت]] به همراه ندارد. و حاصل شدن چنین مقامی تنها برای خداشناسان است، چنانکه [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: ««سزاوارترین مخلوقات، [[تسلیم شدگان]] در برابر [[فرمان]] الهیاند و چنین مقامی فقط برای [[خدا]] شناسان حاصل میشود»<ref>{{متن حدیث|أَحَقُ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ بِالتَّسْلِیمِ لِمَا قَضَی اللَّهُ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ}}؛ بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۵۳. </ref>. لذا به هر [[میزان]] که [[معرفت]] [[انسان]] اوج پیدا کند، در [[مقام تسلیم]] به [[قرب الهی]] نزدیکتر میشود<ref>ر.ک: خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم، ص۴۱۷.</ref>. | |||
==اسلام یعنی [[دین الهی]]== | |||
یکی دیگر از کاربریهای واژه اسلام، [[دین الهی]] است که [[دین]] همه [[پیامبران]] بوده است، بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] [[دین اسلام]] به عنوان [[دین الهی]] معرفی شده است. مهم ترین ویژگیهای [[دین الهی]] عبارتاند از: | |||
# [[حقانیت]]: [[حقانیت]] یکی از ویژگیهایی است که سبب شد اسلام به عنوان [[دین الهی]] معرفی شود: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ}}<ref>«بگو: ای مردم! حق از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، هر که رهیاب شد به سود خویش رهیاب میشود و هر که گمراه گشت بیگمان به زیان خویش گمراه میگردد و من کارگزار شما نیستم» سوره یونس، آیه ۱۰۸.</ref>. برخی از [[مفسرین]] [[حق]] بودن اسلام را بدین سبب میدانند که [[معارف]] آن دارای [[حقانیت]] و [[اخلاق]] و [[عقاید]] و [[احکام]] آن بر واقعیت و [[حقیقت]] منطبق بوده و از [[خرافات]] و امور خلاف واقع به دور است<ref>ر.ک: دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۲۳۷ ـ ۲۶۰. </ref>. | # [[حقانیت]]: [[حقانیت]] یکی از ویژگیهایی است که سبب شد اسلام به عنوان [[دین الهی]] معرفی شود: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ}}<ref>«بگو: ای مردم! حق از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، هر که رهیاب شد به سود خویش رهیاب میشود و هر که گمراه گشت بیگمان به زیان خویش گمراه میگردد و من کارگزار شما نیستم» سوره یونس، آیه ۱۰۸.</ref>. برخی از [[مفسرین]] [[حق]] بودن اسلام را بدین سبب میدانند که [[معارف]] آن دارای [[حقانیت]] و [[اخلاق]] و [[عقاید]] و [[احکام]] آن بر واقعیت و [[حقیقت]] منطبق بوده و از [[خرافات]] و امور خلاف واقع به دور است<ref>ر.ک: دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۲۳۷ ـ ۲۶۰. </ref>. | ||
# [[توحید]]: اسلام بر اساس [[توحید]] پایه گذاری شده است، بر همین اساس، [[قرآن]] [[دین]] مورد قبول [[خداوند]] و [[دین]] همه [[پیامبران]] را که در بسیاری از [[فروع]] مانند [[نماز]]، [[روزه]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و مانند آن مشترکاند، اسلام و همه [[انبیای الهی]] و [[پیروان]] آنها را مُسلم میداند، چنانکه [[آیات]] زیر بیانگر همین مطلب است: | # [[توحید]]: اسلام بر اساس [[توحید]] پایه گذاری شده است، بر همین اساس، [[قرآن]] [[دین]] مورد قبول [[خداوند]] و [[دین]] همه [[پیامبران]] را که در بسیاری از [[فروع]] مانند [[نماز]]، [[روزه]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و مانند آن مشترکاند، اسلام و همه [[انبیای الهی]] و [[پیروان]] آنها را مُسلم میداند، چنانکه [[آیات]] زیر بیانگر همین مطلب است: |
نسخهٔ ۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۲۱
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اسلام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
اسلام در لغت به معنای، آشتی، تسلیم شدن یا تسلیم نمودن چیزی به کسی است و در اصطلاح به شریعت پیامبر خاتم(ص) اطلاق میشود، اما معانی دیگری از جمله تسلیم، دین الهی و دین پیامبر خاتم نیز برای آن قابل تصور است.
واژهشناسی اسلام
اسلام در لغت به معنای آشتی، تسلیم شدن یا تسلیم نمودن چیزی به کسی است. تسلیم نیز به معنای گردن نهادن، پذیرفتن و سرسپردن در برابر دیگری و همچنین به معنای اطاعت از اوامر و نواهی است.[۱] در کاربریهای دینی، هم به معنای لغوی و هم به معنای دین الهی به طور عام، یا دین پیامبر خاتم(ص) به طور خاص اطلاق میشود[۲]. رابطه میان معنای اصطلاحی و لغوی اسلام این است که دین فروفرستاده شده از خدای متعال یا خصوص دین اسلام که بر پیامبر خاتم نازل شد، بدون هیچگونه اعتراضی، سراسر اطاعت و تسلیم در برابر خداوند است. در واقع، انسان مسلمان با اظهار فروتنی و ابراز پذیرش شریعت الهی ملتزم به آن میشود[۳]. به عبارت دیگر، تسلیم نقطه اشتراک میان این سه کاربست معنایی واژه اسلام است.
اسلام به معنای تسلیم
از نگاه اسلام یکی از ارکان اصلی اخلاق اسلامی تسلیم شدن در برابر اوامر و نواهی خداوند است، چنانکه خداوند برگزیدگان خود را با چنین صفتی ستایش میکند: ﴿مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۴]؛ همچنین پیامبر اکرم(ص) را به داشتن این وصف امر میکند: ﴿قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۵] و به همین سبب است که پیامبران الهی ذریۀ خود را برای به دست آوردن آن سفارش کرده اند: ﴿وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾[۶]. بنابراین مقام تسلیم مقامی است که نبود آن سبب فرو پاشی اخلاق شده و هیچگونه رشدی را برای سالکین طریق هدایت به همراه ندارد. و حاصل شدن چنین مقامی تنها برای خداشناسان است، چنانکه امام باقر(ع) فرمودند: ««سزاوارترین مخلوقات، تسلیم شدگان در برابر فرمان الهیاند و چنین مقامی فقط برای خدا شناسان حاصل میشود»[۷]. لذا به هر میزان که معرفت انسان اوج پیدا کند، در مقام تسلیم به قرب الهی نزدیکتر میشود[۸].
اسلام یعنی دین الهی
یکی دیگر از کاربریهای واژه اسلام، دین الهی است که دین همه پیامبران بوده است، بر اساس آیات و روایات دین اسلام به عنوان دین الهی معرفی شده است. مهم ترین ویژگیهای دین الهی عبارتاند از:
- حقانیت: حقانیت یکی از ویژگیهایی است که سبب شد اسلام به عنوان دین الهی معرفی شود: ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ﴾[۹]. برخی از مفسرین حق بودن اسلام را بدین سبب میدانند که معارف آن دارای حقانیت و اخلاق و عقاید و احکام آن بر واقعیت و حقیقت منطبق بوده و از خرافات و امور خلاف واقع به دور است[۱۰].
- توحید: اسلام بر اساس توحید پایه گذاری شده است، بر همین اساس، قرآن دین مورد قبول خداوند و دین همه پیامبران را که در بسیاری از فروع مانند نماز، روزه، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و مانند آن مشترکاند، اسلام و همه انبیای الهی و پیروان آنها را مُسلم میداند، چنانکه آیات زیر بیانگر همین مطلب است:
- ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴾[۱۱].
- ﴿فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾[۱۲].
- ﴿مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۱۳].
- انطباق با فطرت: قانونگذاری اسلام با فطرت و آفرینش انسان هماهنگ است: ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۱۴].
- اعتدال: ویژگی دیگری که اسلام را در جهت الهی بودن آن سوق میدهد اعتدال است، چنانکه آیۀ ﴿وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۱۵] دین ابراهیم را حنیف و دین حق میداند. "حنیف" به معنای دور شدن از گمراهی و سوق به هدایت است و لازمۀ چنین امری ایجاد و حفظ اعتدال است. بر همین اساس خداوند به پیامبر اکرم(ص) امر کرده که در مسیر حضرت ابراهیم که همان مسیر اعتدال است حرکت کند: ﴿ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۱۶].[۱۷]
اسلام به معنای دین پیامبر خاتم
- سومین کاربست از کاربریهای واژه اسلام، شریعت و دین پیامبر خاتم است که آخرین و کاملترین دین آسمانی است و در سال ۶۱۰ میلادی با بعثت پیامبر خدا(ص) در مکه آغاز شد و پس از هجرت پیامبر و مسلمانان به مدینه، به سرعت گسترش یافت[۱۸].
- پایههای اساسی تشکیل این دین براساس توحید، نبوّت و معاد استوار است و کسی که با صدق و راستی به یکتایی خداوند و نبوت پیامبر معترف باشد مسلمان محسوب میشود[۱۹].
منابع
جستارهای وابسته
- تسلیم
- دین الهی
- دین اسلام
- اسلام فطری
- اسلام ظاهری (اسلام زبانی)
- اسلام واقعی (تسلیم)
- اسلام پدران پیامبر خاتم
- اسلام مادران پیامبر خاتم
- اسلام پدران ائمه
- اسلام مادران ائمه
- دین حق
- دین فطری
- ادیان توحیدی
- دین حضرت آدم(ع)
- دین حضرت نوح(ع)
- دین حضرت هود(ع)
- دین حضرت صالح(ع)
- دین حضرت ابراهیم(ع)
- دین حضرت شعیب(ع)
- دین حضرت موسی(ع)
- دین حضرت عیسی(ع)
- دین منطقهای
- تحریف ادیان الهی
- اشتراک ادیان الهی
- اختلاف ادیان الهی
- ادیان غیر توحیدی
- منشأ دين
- قلمرو دین
پانویس
- ↑ اخلاق ناصری، ص۱۱۶؛ التعریفات، ص۸۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۵؛ تفسیر مراغی، ج۱، ج۳، ص۱۱۷.
- ↑ ر.ک: دیبا، حسین، اسلام، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ ـ ۲۶۰.
- ↑ «ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.
- ↑ «بگو فرمان یافتهام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) میشود و (به من گفتهاند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.
- ↑ «و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.
- ↑ «أَحَقُ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ بِالتَّسْلِیمِ لِمَا قَضَی اللَّهُ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ»؛ بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۵۳.
- ↑ ر.ک: خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم، ص۴۱۷.
- ↑ «بگو: ای مردم! حق از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، هر که رهیاب شد به سود خویش رهیاب میشود و هر که گمراه گشت بیگمان به زیان خویش گمراه میگردد و من کارگزار شما نیستم» سوره یونس، آیه ۱۰۸.
- ↑ ر.ک: دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۲۳۷ ـ ۲۶۰.
- ↑ «بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند ، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
- ↑ «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟ حواريون گفتند: «ما ياران [دين] خداييم، به خدا ايمان آورده ايم و گواه باش كه ما تسليم [او] هستيم.» سوره آل عمران، آیه ۵۲.
- ↑ «ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.
- ↑ «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۳۰.
- ↑ «و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید ؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.
- ↑ «سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم درستآیین پیروی کن و (او) از مشرکان نبود» سوره نحل، آیه ۱۲۳.
- ↑ ر.ک: خراسانی، علی، دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص؟؟
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵.