اسوه: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق [[الگو]] و معرفی یک شخص در [[جامعه]] به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به [[تبعیت]] [[مردم]] از آن، امری متوقف بر [[اجتماع]] و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، مستلزم تحقق [[اجتماع]] و [[حکومت]] است به همین [[دلیل]] [[حق]] [[الگو]] بودن در زمره [[حقوق اجتماعی]] است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>. | اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق [[الگو]] و معرفی یک شخص در [[جامعه]] به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به [[تبعیت]] [[مردم]] از آن، امری متوقف بر [[اجتماع]] و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، مستلزم تحقق [[اجتماع]] و [[حکومت]] است به همین [[دلیل]] [[حق]] [[الگو]] بودن در زمره [[حقوق اجتماعی]] است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>. | ||
==نقش و اهمیت [[الگو]] در [[زندگی]] [[انسان]]== | ==ضرورت وجود اسوه== | ||
===نقش و اهمیت [[الگو]] در [[زندگی]] [[انسان]]=== | |||
[[تکامل]] [[شخصیت]] [[انسانها]] و [[ادب]] آنها در [[الگو]] و اسوهای است که [[انتخاب]] کردهاند و همچنین والایی [[هدف]] و غایتی که در [[زندگی]] خود دارند از الگوهای آنان فهمیده میشود. هر چه [[قدر]] الگوهای [[انسان]] بالاتر و والاتر و از نظر [[عبودیت]] در مرحله عالی قرار داشته باشند، [[ارزش]] [[شخصیت انسان]] بیشتر خواهد شد. [[انسانها]] از یکدیگر تأثیرات بسزایی میپذیرند مخصوصاً در جایی که [[انسان]] خود آگاهانه کسی را به عنوان [[رهبر]] و مقتدای خود [[انتخاب]] بکند. یکی از [[مشکلات]] اساسی در عصر امروز فقدان [[الگو]] یا عدم [[توانایی]] در الگوشناسی است. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: "هان ای [[عثمان بن حنیف]] به [[راستی]] که هر پیرو را [[پیشوایی]] است که از او [[پیروی]] مینماید و از [[نور]] [[دانش]] او روشنی میجوید"<ref>نهج البلاغه (للصبحی صالح)، نامه ۴۵.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۳- ۱۸۴.</ref> | [[تکامل]] [[شخصیت]] [[انسانها]] و [[ادب]] آنها در [[الگو]] و اسوهای است که [[انتخاب]] کردهاند و همچنین والایی [[هدف]] و غایتی که در [[زندگی]] خود دارند از الگوهای آنان فهمیده میشود. هر چه [[قدر]] الگوهای [[انسان]] بالاتر و والاتر و از نظر [[عبودیت]] در مرحله عالی قرار داشته باشند، [[ارزش]] [[شخصیت انسان]] بیشتر خواهد شد. [[انسانها]] از یکدیگر تأثیرات بسزایی میپذیرند مخصوصاً در جایی که [[انسان]] خود آگاهانه کسی را به عنوان [[رهبر]] و مقتدای خود [[انتخاب]] بکند. یکی از [[مشکلات]] اساسی در عصر امروز فقدان [[الگو]] یا عدم [[توانایی]] در الگوشناسی است. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: "هان ای [[عثمان بن حنیف]] به [[راستی]] که هر پیرو را [[پیشوایی]] است که از او [[پیروی]] مینماید و از [[نور]] [[دانش]] او روشنی میجوید"<ref>نهج البلاغه (للصبحی صالح)، نامه ۴۵.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۳- ۱۸۴.</ref> | ||
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۹
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اسوه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
اسوه بهمعنای سرمشق و پیشوا عبارت از پیروی است که هدف از آن اصلاح و بهبود شخصیت فردی و اجتماعی باشد. و هدف از الگوگیری تکامل شخصیت انسانهاست. پیامبران الهی مانند پیامبر اسلام(ص) و حضرت ابراهیم (ع) و ائمه(ع) به عنوان الگو معرفی شدهاند.
معناشناسی اسوه
اسوه در لغت بهمعنای سرمشق و پیشوا[۱] و در اصطلاح فرهنگ اسلامی و قرآنی عبارت است از پیروی نیک و سودمند که هدف از آن اصلاح و بهبود شخصیت فردی و اجتماعی است[۲].
اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق الگو و معرفی یک شخص در جامعه به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به تبعیت مردم از آن، امری متوقف بر اجتماع و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای اجتماعی و سیاسی، مستلزم تحقق اجتماع و حکومت است به همین دلیل حق الگو بودن در زمره حقوق اجتماعی است[۳].
ضرورت وجود اسوه
نقش و اهمیت الگو در زندگی انسان
تکامل شخصیت انسانها و ادب آنها در الگو و اسوهای است که انتخاب کردهاند و همچنین والایی هدف و غایتی که در زندگی خود دارند از الگوهای آنان فهمیده میشود. هر چه قدر الگوهای انسان بالاتر و والاتر و از نظر عبودیت در مرحله عالی قرار داشته باشند، ارزش شخصیت انسان بیشتر خواهد شد. انسانها از یکدیگر تأثیرات بسزایی میپذیرند مخصوصاً در جایی که انسان خود آگاهانه کسی را به عنوان رهبر و مقتدای خود انتخاب بکند. یکی از مشکلات اساسی در عصر امروز فقدان الگو یا عدم توانایی در الگوشناسی است. امام علی(ع) میفرماید: "هان ای عثمان بن حنیف به راستی که هر پیرو را پیشوایی است که از او پیروی مینماید و از نور دانش او روشنی میجوید"[۴].[۵]
علت معرفی الگو
ارائه الگو برای انسانها میتواند دلایل مختلفی داشته باشد مانند:
- الگوپذیری یکی از ویژگیهای طبیعی و فطری انسانهاست چرا که همواره انسان در پی کمال و سعادت است و چون بر فطرت خدا جوی و جاودانگی آفریده شده است همواره احساس نقص و خلاء میکند و به دنبال کمال نهایی است و تا به او نرسد احساس آرامش نمیکند[۶].
- با توجه به اینکه حیات انسان از آغاز تا انجام با رنج و مشقت آمیخته است: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ﴾[۷]، ارائه الگویی موفق که در مسیر زندگی بر مشکلات فائق آمده و راه سعادت را پیموده باشد میتواند مایه تأسی و موجب آرامش خاطر انسان شده و روح تلاش و کوشش را در او تقویت کند.
- خصلت تأثیرپذیری انسان از عوامل تأثیرگذار نیز میتواند راز دیگری جهت ارائه الگو برای او باشد، چنانکه قرآن کریم پشیمانی حسرتبار گروهی از ستمکاران را از عدم همراهی با رسول خدا(ص): ﴿يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا﴾[۸]. و از دوستی با انسانهای ناشایست: ﴿لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا﴾[۹] متذکر میشود[۱۰].[۱۱]
اسوه در قرآن و روایات
واژه اسوه در قرآنکریم سه بار آمده است: یک بار در آیه ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾[۱۲] در مورد پیامبر اسلام(ص) و دو بار در آیات ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ﴾[۱۳] و ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾[۱۴] درباره ابراهیم خلیل(ع) و همراهان او[۱۵].
دامنه تأثیرگذاری اسوهها از نظر قرآن کریم اعم از حوزه فردی، اجتماعی و تاریخی است. در حوزه فردی، نقش سرمشقها اصلاح خصلتهای شخصیتی است. در جامعه، نقش سرمشقها اصلاح مناسبات اجتماعی و سیاسی است و بالاخره در عرصه تاریخی، تأثیر اسوهها به تغییر و تحول در جهتگیریهای تاریخی ارتباط مییابد. اسوهها بسته به ظرفیتهای وجودی و بسترهای عینی یک یا چند نقش از نقشهای سهگانه را ایفا میکردهاند. انبیای بزرگ الهی و ائمه اطهار(ع) هر سه گونه نقش (فردی، اجتماعی، تاریخی) الگویی را داشتهاند[۱۶].[۱۷]
در روایات فراوانی نیز از اسوه بودن پیامبر و اهل بیت یاد شده است، مانند اینکه امام باقر(ع) میفرماید: "کسی از امت اسلام صبح کند و امام آشکار و عادل از جانب خدا نداشته باشد، به گمراهی و گم گشتگی صبح کرده است"[۱۸].
- حضرت رسول(ص) میفرمایند: "اهل بیت من حق را از باطل جدا میکنند و هم ایشاناند آن امامانی که باید به آنها اقتدا کرد"[۱۹].[۲۰]
امام؛ اسوه جامعه
الگوهای شایسته (اسوه حسنه)
حضرت ابراهیم(ع) و همراهان او
آیات ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...﴾[۲۱] و ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾[۲۲] به اسوه نیکو بودن ابراهیم و همراهان او تصریح میکند.
باید توجه داشت اسوه بودن پیامبر اسلام(ص) و ابراهیم(ع) با توجّه به جهانی بودن رسالتِ ایشان، برای گروهی خاص نیست؛ اما براساس آنچه در ادامه آیه ۲۱ سوره احزاب و آیه ۶ سوره ممتحنه آمده است: ﴿لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ﴾[۲۳] تنها کسانی از دو الگوی یاد شده بهرهمند میشوند که به خدا و روز واپسین امیدوار باشند[۲۴].
پیامبر خاتم(ص)
خداوند در آیه ۲۱ سوره احزاب درباره اسوه بودن پیامبر اسلام میفرماید: ﴿لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾[۲۵]. اسوه در مورد رسول خدا(ص)، عبارت است از پیروی او. معرفی رسول خدا(ص) به عنوان الگو و اسوه نیکو، بدون هیچ قید و استثنا دلیل اعتبار و حجیت همه افعال آن حضرت در تمام حالات است که از صدر اسلام به عنوان سنّت مورد استناد بوده است[۲۶].[۲۷]
اهل بیت پیامبر خاتم
اسلام، دینی است که با توجه به کمال نهایی انسان، الگوهای کامل و عینی و دست یافتنی برای بشریت قرار داده است. در زمان حیات پیامبر شخص آن حضرت طبق نص قرآنی اسوه مسلمانان بود اما پس از پیامبر طبق سفارش متواتر و قطعی پیامبر مثل حدیث ثقلین و حدیث سفینه اهل بیت آن حضرت بعد از پیامبر الگو و اسوه مردم خواهد بود[۲۸].[۲۹]
تأسی (الگوگیری)
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۱۴۷، «اسا»؛ المصباح، ج۱، ص۱۵، «اسوه»؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو».
- ↑ سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲؛ فرهنگ قرآن، واژه «اسوه»؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۹۴؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۲- ۱۸۳.
- ↑ نهج البلاغه (للصبحی صالح)، نامه ۴۵.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۳- ۱۸۴.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۲- ۱۸۳.
- ↑ «که بیگمان انسان را در رنج آفریدهایم» سوره بلد، آیه ۴.
- ↑ «میگوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش میگرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.
- ↑ «ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۸.
- ↑ فلسفة التربیة فی القرآن، ص۲۱۷؛ سیری در تربیت اسلامی، ص۲۴۳.
- ↑ سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ «بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
- ↑ «بیگمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونهای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.
- ↑ «بیگمان برای شما آنان نمونهای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.
- ↑ سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۴- ۱۸۷.
- ↑ «من أصبح من هذه الأمة لا إمام له من الله جل و عز ظاهرا عادلا أصبح ضالا تائها»؛ الکافی، ج۱، ص۱۸۴ و ۳۷۵.
- ↑ «أَهْلُ بَيْتِي يَفْرُقُونَ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ يُقْتَدَى بِهِم»؛ الخصال، ج۲، ص۴۶۴.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۷- ۱۸۹.
- ↑ «بیگمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونهای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.
- ↑ «بیگمان برای شما آنان نمونهای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.
- ↑ «برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱؛ سوره ممتحنه، آیه ۶.
- ↑ سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ «فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
- ↑ الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۳؛ روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۲؛ الفرقان، ج۲۱، ص۷۵-۷۶.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۴- ۱۸۷؛ سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۴- ۱۸۷.
- ↑ سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.