اثبات ضرورت امامت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{پانویس}} +==پانویس== {{پانویس}} ))
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
*می‌توان گفت [[وجوب امامت]] مورد [[اجماع]] [[مسلمانان]] است، زیرا دیدگاه مخالف در این باره شاذّ بوده و قابل اعتنا نیست، اما درباره این که [[وجوب امامت]] [[عقلی]] است یا [[نقلی]]، و [[واجب]] [[علی]] اللّه است یا [[واجب علی الناس]]، دیدگاه‌ها مختلف است. [[شیعه امامیه]] [[امامت]] را [[واجب]] [[علی]] اللّه می‌داند؛ از نظر آنان [[امامت]] از مصادیق [[لطف الهی]] است و [[لطف]] بر [[خداوند]] [[واجب]] است <ref>تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref> یعنی مقتضای [[حکمت خداوند]] است. کسی آن را بر [[خدا]] [[واجب]] نکرده است، بلکه [[خداوند]] به مقتضای [[حکمت]] خود آن را بر خود [[واجب]] کرده است؛ چنان که [[خداوند]] [[هدایت]] را بر خود [[واجب]] می‌داند: {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}} <ref>بی‌گمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است؛ سوره لیل، آیه: ۱۲.</ref>. گروهی از [[زیدیه]] و [[کیسانیه]] نیز درباره [[امامت]] طرفدار [[وجوب]] [[علی]] اللّه بوده‌اند <ref>قواعد العقاید، ص۱۱۰.</ref>. [[معتزله]]، [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]]، [[اباضیه]] و گروهی از [[زیدیه]] [[امامت]] را [[واجب علی الناس]] دانسته‌اند. عده‌ای از [[معتزله]] [[وجوب امامت]] را [[عقلی]] و دیگران [[وجوب]] آن را [[نقلی]] شمرده‌اند <ref>قواعدالعقائد، ص۱۱۰؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۵؛ تلخیص المحصل، ص۴۰۶؛ کشف المراد، ص۲۹۰؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
می‌توان گفت [[وجوب امامت]] مورد [[اجماع]] [[مسلمانان]] است، زیرا دیدگاه مخالف در این باره شاذّ بوده و قابل اعتنا نیست، اما درباره این که [[وجوب امامت]] [[عقلی]] است یا [[نقلی]]، و [[واجب]] [[علی]] اللّه است یا [[واجب علی الناس]]، دیدگاه‌ها مختلف است. [[شیعه امامیه]] [[امامت]] را [[واجب]] [[علی]] اللّه می‌داند؛ از نظر آنان [[امامت]] از مصادیق [[لطف الهی]] است و [[لطف]] بر [[خداوند]] [[واجب]] است <ref>تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref> یعنی مقتضای [[حکمت خداوند]] است. کسی آن را بر [[خدا]] [[واجب]] نکرده است، بلکه [[خداوند]] به مقتضای [[حکمت]] خود آن را بر خود [[واجب]] کرده است؛ چنان که [[خداوند]] [[هدایت]] را بر خود [[واجب]] می‌داند: {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}} <ref>بی‌گمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است؛ سوره لیل، آیه: ۱۲.</ref>. گروهی از [[زیدیه]] و [[کیسانیه]] نیز درباره [[امامت]] طرفدار [[وجوب]] [[علی]] اللّه بوده‌اند <ref>قواعد العقاید، ص۱۱۰.</ref>. [[معتزله]]، [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]]، [[اباضیه]] و گروهی از [[زیدیه]] [[امامت]] را [[واجب علی الناس]] دانسته‌اند. عده‌ای از [[معتزله]] [[وجوب امامت]] را [[عقلی]] و دیگران [[وجوب]] آن را [[نقلی]] شمرده‌اند <ref>قواعدالعقائد، ص۱۱۰؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۵؛ تلخیص المحصل، ص۴۰۶؛ کشف المراد، ص۲۹۰؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
*از [[هشام بن عمر فوطی]] و [[ابوبکر اصمّ]] دو تن از [[متکلمان معتزله]] به عنوان [[منکران]] [[وجوب امامت]] یاد شده است. البته [[مخالفت]] آن دو نیز مشروط است. هشام [[وجوب امامت]] را به [[حاکم]] بودن [[عدل]] در [[جامعه اسلامی]]  مشروط کرده و [[ابوبکر اصم]] عکس آن را شرط [[وجوب امامت]] دانسته است<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
 
*از دو [[فرقه]] محکّمه و [[نجدات]] از فرقه‌های [[خوارج]] نیز به عنوان [[منکران]] [[وجوب امامت]] یاد شده است <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۶؛ ارشاد الطالبین، ص۳۲۷؛ الملل والنحل، ج۱، ص۱۱۶.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
از [[هشام بن عمر فوطی]] و [[ابوبکر اصمّ]] دو تن از [[متکلمان معتزله]] به عنوان [[منکران]] [[وجوب امامت]] یاد شده است. البته [[مخالفت]] آن دو نیز مشروط است. هشام [[وجوب امامت]] را به [[حاکم]] بودن [[عدل]] در [[جامعه اسلامی]]  مشروط کرده و [[ابوبکر اصم]] عکس آن را شرط [[وجوب امامت]] دانسته است<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
*یکی از [[دلایل]] [[وجوب امامت]] [[آیه اولی الأمر]] <ref>سوره نساء آیه ۵۹.</ref> است، زیرا این [[آیه]] [[اطاعت از اولی الأمر]] را بر [[مؤمنان]] [[واجب]] کرده است، و [[وجوب]] [[اطاعت از اولی الأمر]] بدون تحقق آن امکان پذیر نیست، بر این اساس [[وجود امام]] [[واجب]] خواهد بود <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۹؛ تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref>، [[دلیل]] دیگر بر [[وجوب امامت]]، [[حدیث من مات]] است، زیرا مطابق این [[حدیث]] هر کس بدون [[شناخت امام زمان]] خود از [[دنیا]] برود، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است: {{عربی|«مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»}}<ref>بحارالأنوار، ج۲۳، ص۷۶ـ ۹۵؛ اثبات الوصیه، ج۱، ص۱۱۲ـ ۱۱۵؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۱۵۰ و ۲۰۴، احادیث ۲۵۹ و ۴۰۳؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱۲، ص۲۷۷؛ ج۱۳، ص ۱۸۸، احادیث ۱۵۶۳۶ و ۱۶۸۱۹؛ شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۲۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
 
*عده‌ای از [[متکلمان اسلامی]] [[حدیث]] مزبور را [[دلیل]] [[وجوب امامت]] دانسته‌اند، زیرا مطابق این [[حدیث]]، [[معرفت]] [[امام]] در هر زمانی یک [[تکلیف]] [[شرعی]] است، لازمه آن این است که هیچ‌گاه زمان از [[امام]] خالی نباشد <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۹؛ شرح الفقه الأکبر، ص۱۷۹؛ النبراس، ص۵۱۴؛ تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
از دو [[فرقه]] محکّمه و [[نجدات]] از فرقه‌های [[خوارج]] نیز به عنوان [[منکران]] [[وجوب امامت]] یاد شده است <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۶؛ ارشاد الطالبین، ص۳۲۷؛ الملل والنحل، ج۱، ص۱۱۶.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
*عده‌ای از [[متکلمان]]، [[سیره مسلمانان]] را [[دلیل]] [[وجوب امامت]] شمرده‌اند، زیرا از [[سیره مسلمانان]] روشن می‌شود که آنان [[وجوب امامت]] را امری مسلم و تردید ناپذیر تلقی کرده‌اند. [[اختلاف]] آنان مربوط به [[مصداق امامت]] بوده است، نه اصل [[امامت]] <ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۶؛ شرح العقاید النسفیه، ص۱۱۰؛ نهایة الاقدام، ص۴۷۹؛ غایة المرام، ص۳۶۴.</ref> ابوعلی و [[ابوهاشم]] جُبّایی و برخی دیگر به [[اجماع صحابه]] بر [[وجوب امامت]] [[استدلال]] کرده‌اند<ref>المغنی فی أبواب التوحید والعدل، الإمامة، ج۱، ص۴۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
 
*برخی از [[متکلمان]] به [[لزوم]] [[اجرای حدود]] و [[حفظ نظام اسلامی]]  بر [[وجوب امامت]] [[استدلال]] کرده‌اند، زیرا تحقق این امور که مطلوب [[شارع]] است، بدون [[امام]] امکان پذیر نیست <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۶؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۶؛ غایة المرام فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ الألفین، ص۷ـ۸.</ref>. [[وجوب]] دفع ضررهای بزرگ از دیگر [[دلایل]] [[متکلمان]] بر [[وجوب امامت]] است، زیرا [[بدیهی]] است که اگر در [[جامعه]] [[رهبری]] [[دانا]] و توانا وجود داشته باشد زمینه‌های [[رشد]] و [[صلاح]] [[مردم]] فراهم خواهد بود و اگر وجود نداشته باشد، عکس آن رخ خواهد داد، و در نتیجه، از نبود [[امام]] زیان بزرگی به [[جامعه]] وارد می‌شود، و دفع چنین زیان‌هایی در [[شریعت]] [[واجب]] است. بنابراین، [[وجود امام]] [[واجب]] خواهد بود<ref>تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
یکی از [[دلایل]] [[وجوب امامت]] [[آیه اولی الأمر]] <ref>سوره نساء آیه ۵۹.</ref> است، زیرا این [[آیه]] [[اطاعت از اولی الأمر]] را بر [[مؤمنان]] [[واجب]] کرده است، و [[وجوب]] [[اطاعت از اولی الأمر]] بدون تحقق آن امکان پذیر نیست، بر این اساس [[وجود امام]] [[واجب]] خواهد بود <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۹؛ تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref>، [[دلیل]] دیگر بر [[وجوب امامت]]، [[حدیث من مات]] است، زیرا مطابق این [[حدیث]] هر کس بدون [[شناخت امام زمان]] خود از [[دنیا]] برود، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است: {{عربی|«مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»}}<ref>بحارالأنوار، ج۲۳، ص۷۶ـ ۹۵؛ اثبات الوصیه، ج۱، ص۱۱۲ـ ۱۱۵؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۱۵۰ و ۲۰۴، احادیث ۲۵۹ و ۴۰۳؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱۲، ص۲۷۷؛ ج۱۳، ص ۱۸۸، احادیث ۱۵۶۳۶ و ۱۶۸۱۹؛ شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۲۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
 
عده‌ای از [[متکلمان اسلامی]] [[حدیث]] مزبور را [[دلیل]] [[وجوب امامت]] دانسته‌اند، زیرا مطابق این [[حدیث]]، [[معرفت]] [[امام]] در هر زمانی یک [[تکلیف]] [[شرعی]] است، لازمه آن این است که هیچ‌گاه زمان از [[امام]] خالی نباشد <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۹؛ شرح الفقه الأکبر، ص۱۷۹؛ النبراس، ص۵۱۴؛ تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
 
عده‌ای از [[متکلمان]]، [[سیره مسلمانان]] را [[دلیل]] [[وجوب امامت]] شمرده‌اند، زیرا از [[سیره مسلمانان]] روشن می‌شود که آنان [[وجوب امامت]] را امری مسلم و تردید ناپذیر تلقی کرده‌اند. [[اختلاف]] آنان مربوط به [[مصداق امامت]] بوده است، نه اصل [[امامت]] <ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۶؛ شرح العقاید النسفیه، ص۱۱۰؛ نهایة الاقدام، ص۴۷۹؛ غایة المرام، ص۳۶۴.</ref> ابوعلی و [[ابوهاشم]] جُبّایی و برخی دیگر به [[اجماع صحابه]] بر [[وجوب امامت]] [[استدلال]] کرده‌اند<ref>المغنی فی أبواب التوحید والعدل، الإمامة، ج۱، ص۴۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
 
برخی از [[متکلمان]] به [[لزوم]] [[اجرای حدود]] و [[حفظ نظام اسلامی]]  بر [[وجوب امامت]] [[استدلال]] کرده‌اند، زیرا تحقق این امور که مطلوب [[شارع]] است، بدون [[امام]] امکان پذیر نیست <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۶؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۶؛ غایة المرام فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ الألفین، ص۷ـ۸.</ref>. [[وجوب]] دفع ضررهای بزرگ از دیگر [[دلایل]] [[متکلمان]] بر [[وجوب امامت]] است، زیرا [[بدیهی]] است که اگر در [[جامعه]] [[رهبری]] [[دانا]] و توانا وجود داشته باشد زمینه‌های [[رشد]] و [[صلاح]] [[مردم]] فراهم خواهد بود و اگر وجود نداشته باشد، عکس آن رخ خواهد داد، و در نتیجه، از نبود [[امام]] زیان بزرگی به [[جامعه]] وارد می‌شود، و دفع چنین زیان‌هایی در [[شریعت]] [[واجب]] است. بنابراین، [[وجود امام]] [[واجب]] خواهد بود<ref>تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.


==منابع==
* [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
== جستارهای وابسته ==  
== جستارهای وابسته ==  
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل‌های وابسته}}
خط ۵۶: خط ۶۰:
* [[امامت امام مهدى]]
* [[امامت امام مهدى]]
* [[امامان از اهل بیت پیامبر خاتم]]
* [[امامان از اهل بیت پیامبر خاتم]]
{{پایان}}
{{پایان مدخل‌های وابسته}}
{{پایان}}


=='''[[:رده:آثار امامت|منبع‌شناسی جامع امامت]]'''==
=='''[[:رده:آثار امامت|منبع‌شناسی جامع امامت]]'''==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{منبع‌شناسی جامع}}
{{ستون-شروع|3}}  
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت|کتاب‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت|کتاب‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های امامت|مقاله‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های امامت|مقاله‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های امامت|پایان‌نامه‌شناسی امامت]].  
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های امامت|پایان‌نامه‌شناسی امامت]].  
{{پایان}}
{{پایان منبع‌شناسی جامع}}
{{پایان}}
 
==منابع==
{{منابع}}
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{امامت‌شناسی}}
{{امامت‌شناسی}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اثبات ضرورت امامت]]
[[رده:اثبات ضرورت امامت]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]

نسخهٔ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۷

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ضرورت امامت است. "اثبات ضرورت امامت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اثبات ضرورت امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ضرورت امامت به معنای وجوبِ بودنِ نظام امامت و وجوبِ وجودِ امام از طرف خداست. این ضرورت نیازمند بیان دلایل اثبات ضرورت امامت است.

مقدمه

می‌توان گفت وجوب امامت مورد اجماع مسلمانان است، زیرا دیدگاه مخالف در این باره شاذّ بوده و قابل اعتنا نیست، اما درباره این که وجوب امامت عقلی است یا نقلی، و واجب علی اللّه است یا واجب علی الناس، دیدگاه‌ها مختلف است. شیعه امامیه امامت را واجب علی اللّه می‌داند؛ از نظر آنان امامت از مصادیق لطف الهی است و لطف بر خداوند واجب است [۱] یعنی مقتضای حکمت خداوند است. کسی آن را بر خدا واجب نکرده است، بلکه خداوند به مقتضای حکمت خود آن را بر خود واجب کرده است؛ چنان که خداوند هدایت را بر خود واجب می‌داند: ﴿إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى [۲]. گروهی از زیدیه و کیسانیه نیز درباره امامت طرفدار وجوب علی اللّه بوده‌اند [۳]. معتزله، اشاعره، ماتریدیه، اباضیه و گروهی از زیدیه امامت را واجب علی الناس دانسته‌اند. عده‌ای از معتزله وجوب امامت را عقلی و دیگران وجوب آن را نقلی شمرده‌اند [۴][۵].

از هشام بن عمر فوطی و ابوبکر اصمّ دو تن از متکلمان معتزله به عنوان منکران وجوب امامت یاد شده است. البته مخالفت آن دو نیز مشروط است. هشام وجوب امامت را به حاکم بودن عدل در جامعه اسلامی مشروط کرده و ابوبکر اصم عکس آن را شرط وجوب امامت دانسته است[۶].

از دو فرقه محکّمه و نجدات از فرقه‌های خوارج نیز به عنوان منکران وجوب امامت یاد شده است [۷][۸].

یکی از دلایل وجوب امامت آیه اولی الأمر [۹] است، زیرا این آیه اطاعت از اولی الأمر را بر مؤمنان واجب کرده است، و وجوب اطاعت از اولی الأمر بدون تحقق آن امکان پذیر نیست، بر این اساس وجود امام واجب خواهد بود [۱۰]، دلیل دیگر بر وجوب امامت، حدیث من مات است، زیرا مطابق این حدیث هر کس بدون شناخت امام زمان خود از دنیا برود، به مرگ جاهلیت مرده است: «مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»[۱۱][۱۲].

عده‌ای از متکلمان اسلامی حدیث مزبور را دلیل وجوب امامت دانسته‌اند، زیرا مطابق این حدیث، معرفت امام در هر زمانی یک تکلیف شرعی است، لازمه آن این است که هیچ‌گاه زمان از امام خالی نباشد [۱۳][۱۴].

عده‌ای از متکلمان، سیره مسلمانان را دلیل وجوب امامت شمرده‌اند، زیرا از سیره مسلمانان روشن می‌شود که آنان وجوب امامت را امری مسلم و تردید ناپذیر تلقی کرده‌اند. اختلاف آنان مربوط به مصداق امامت بوده است، نه اصل امامت [۱۵] ابوعلی و ابوهاشم جُبّایی و برخی دیگر به اجماع صحابه بر وجوب امامت استدلال کرده‌اند[۱۶][۱۷].

برخی از متکلمان به لزوم اجرای حدود و حفظ نظام اسلامی بر وجوب امامت استدلال کرده‌اند، زیرا تحقق این امور که مطلوب شارع است، بدون امام امکان پذیر نیست [۱۸]. وجوب دفع ضررهای بزرگ از دیگر دلایل متکلمان بر وجوب امامت است، زیرا بدیهی است که اگر در جامعه رهبری دانا و توانا وجود داشته باشد زمینه‌های رشد و صلاح مردم فراهم خواهد بود و اگر وجود نداشته باشد، عکس آن رخ خواهد داد، و در نتیجه، از نبود امام زیان بزرگی به جامعه وارد می‌شود، و دفع چنین زیان‌هایی در شریعت واجب است. بنابراین، وجود امام واجب خواهد بود[۱۹][۲۰].

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

منابع

پانویس

  1. تلخیص المحصل، ص۴۰۷.
  2. بی‌گمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است؛ سوره لیل، آیه: ۱۲.
  3. قواعد العقاید، ص۱۱۰.
  4. قواعدالعقائد، ص۱۱۰؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۵؛ تلخیص المحصل، ص۴۰۶؛ کشف المراد، ص۲۹۰؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۵.
  5. ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.
  6. ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.
  7. شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۶؛ ارشاد الطالبین، ص۳۲۷؛ الملل والنحل، ج۱، ص۱۱۶.
  8. ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.
  9. سوره نساء آیه ۵۹.
  10. شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۹؛ تلخیص المحصل، ص۴۰۷.
  11. بحارالأنوار، ج۲۳، ص۷۶ـ ۹۵؛ اثبات الوصیه، ج۱، ص۱۱۲ـ ۱۱۵؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۱۵۰ و ۲۰۴، احادیث ۲۵۹ و ۴۰۳؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱۲، ص۲۷۷؛ ج۱۳، ص ۱۸۸، احادیث ۱۵۶۳۶ و ۱۶۸۱۹؛ شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۲۵.
  12. ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.
  13. شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۹؛ شرح الفقه الأکبر، ص۱۷۹؛ النبراس، ص۵۱۴؛ تلخیص المحصل، ص۴۰۷.
  14. ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.
  15. شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۶؛ شرح العقاید النسفیه، ص۱۱۰؛ نهایة الاقدام، ص۴۷۹؛ غایة المرام، ص۳۶۴.
  16. المغنی فی أبواب التوحید والعدل، الإمامة، ج۱، ص۴۷.
  17. ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.
  18. شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۶؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۶؛ غایة المرام فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ الألفین، ص۷ـ۸.
  19. تلخیص المحصل، ص۴۰۷.
  20. ربانی گلپایگانی، علی؛ دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹.

الگو:امامت‌شناسی