احترام و تعظیم امور مقدس: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
===[[احترام شعایر الهی]]=== | ===[[احترام شعایر الهی]]=== | ||
در دو [[آیه]] از قرآن، از [[تعظیم]] حرمات الهی و [[شعائر]] الهی[[سخن]] بهمیان آمده است. در آیه {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ}}<ref>«چنین است؛ و هر که حرمتهای خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است. و (گوشت) چارپایان بر شما حلال است جز آنچه (حرام بودن آن) برایتان خوانده شود پس، از پلیدیها که بتهایند دوری گزینید و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰.</ref> پس از اشاره به [[مراسم حج]] میفرماید: هرکس حرمتهای [[خدا]] را بزرگ شمارد، برای او نزد [[پروردگار]] بهتر است. [[مفسّران]]، مقصود از حرمات را انجام [[واجبات]] و ترک محرّمات [[شرایع]] و [[احکام]]، [[مناسک]] و دیگر [[تکالیف]] و [[حدود الهی]]، و نیز بیتالحرام، [[بلدالحرام]]، شهرالحرام، [[مسجدالحرام]]، مشعر و... و منظور از [[تعظیم]] آن را [[فراگیری احکام]] و [[التزام]] [[اعتقادی]] و عملی به مقتضای آن دانستهاند.<ref>جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۲؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۳۱؛ التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۳۱.</ref> [[قرآن]] در آیه {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ}}<ref>«(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانههای (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بیگمان، این (کار) از پرهیزگاری دلهاست» سوره حج، آیه ۳۲.</ref> نیز [[تعظیم شعائر]] را نشانه [[تقوا]] و پروای [[قلبی]] معرّفی کرده است. برخی [[شعائر]] و تعظیم آن را شبیه حرمات و تعظیم آن [[تفسیر]]، و فقط در بیان مصادیق آن به نمونههای دیگری چون [[صفا]]، [[مروه]]، [[عرفه]]، رکن، جِمار و... اشاره کردهاند.<ref>جامعالبیان، مج۱۰، ج۱۷، ص۲۰۶؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۳۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۳۲.</ref> افزون بر اقسام پنجگانه یاد شده (قرآن، [[کعبه]]، طُوی، [[ماههای حرام]] و شعائر)، ممکن است گفته شود تأکید قرآن بر خودداری از [[پیمانشکنی]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن میشکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است میگسلند و در زمین تباهی میورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ}}<ref>«آنان که به عهد خداوند وفا میکنند و پیمان را نمیشکنند؛» سوره رعد، آیه ۲۰.</ref> و [[وفاداری]] به [[قراردادها]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ}}<ref>«ای مؤمنان! به پیمانها وفا کنید؛ (گوشت) دامها برای شما حلال است جز آنچه که (حرام بودن آنها) بر شما خوانده میشود، بیآنکه شکار کردن را در حال احرام حلال شمارید؛ بیگمان خداوند به آنچه اراده فرماید حکم خواهد کرد» سوره مائده، آیه ۱.</ref> دلیل بر اهمّیّت آن است و چنین استفاده میشود که [[پیمانها]]، عهدها و عقدها دارای [[حرمت]] خاصّی است. از مجموعه آیاتی که درباره [[ناقه حضرت صالح]] آمده نیز میتوان استفاده کرد که آن شتر [[احترام]] ویژهای داشته است. {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسی» سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ}}<ref>«و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانهای است؛ او را وانهید تا در زمین خدا بچرد و آزاری به وی نرسانید که عذابی نزدیک، شما را فرا گیرد» سوره هود، آیه ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ}}<ref>«گفت: این ماده شتری است که از آب بهرهای دارد و شما را نیز از آب بهره روز معیّنی است» سوره شعراء، آیه ۱۵۵.</ref>، {{متن قرآن|فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا}}<ref>«پیامبر خداوند به آنان گفت: شتر خداوند را با آبشخور آن وانهید» سوره شمس، آیه ۱۳.</ref>.<ref>[[محمد هادی ذبیحزاده|ذبیحزاده، محمد هادی]]، [[ احترام - ذبیحزاده (مقاله)|مقاله «احترام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | در دو [[آیه]] از قرآن، از [[تعظیم]] حرمات الهی و [[شعائر]] الهی[[سخن]] بهمیان آمده است. در آیه {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ}}<ref>«چنین است؛ و هر که حرمتهای خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است. و (گوشت) چارپایان بر شما حلال است جز آنچه (حرام بودن آن) برایتان خوانده شود پس، از پلیدیها که بتهایند دوری گزینید و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰.</ref> پس از اشاره به [[مراسم حج]] میفرماید: هرکس حرمتهای [[خدا]] را بزرگ شمارد، برای او نزد [[پروردگار]] بهتر است. [[مفسّران]]، مقصود از حرمات را انجام [[واجبات]] و ترک محرّمات [[شرایع]] و [[احکام]]، [[مناسک]] و دیگر [[تکالیف]] و [[حدود الهی]]، و نیز بیتالحرام، [[بلدالحرام]]، شهرالحرام، [[مسجدالحرام]]، مشعر و... و منظور از [[تعظیم]] آن را [[فراگیری احکام]] و [[التزام]] [[اعتقادی]] و عملی به مقتضای آن دانستهاند.<ref>جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۲؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۳۱؛ التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۳۱.</ref> [[قرآن]] در آیه {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ}}<ref>«(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانههای (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بیگمان، این (کار) از پرهیزگاری دلهاست» سوره حج، آیه ۳۲.</ref> نیز [[تعظیم شعائر]] را نشانه [[تقوا]] و پروای [[قلبی]] معرّفی کرده است. برخی [[شعائر]] و تعظیم آن را شبیه حرمات و تعظیم آن [[تفسیر]]، و فقط در بیان مصادیق آن به نمونههای دیگری چون [[صفا]]، [[مروه]]، [[عرفه]]، رکن، جِمار و... اشاره کردهاند.<ref>جامعالبیان، مج۱۰، ج۱۷، ص۲۰۶؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۳۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۳۲.</ref> افزون بر اقسام پنجگانه یاد شده (قرآن، [[کعبه]]، طُوی، [[ماههای حرام]] و شعائر)، ممکن است گفته شود تأکید قرآن بر خودداری از [[پیمانشکنی]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن میشکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است میگسلند و در زمین تباهی میورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ}}<ref>«آنان که به عهد خداوند وفا میکنند و پیمان را نمیشکنند؛» سوره رعد، آیه ۲۰.</ref> و [[وفاداری]] به [[قراردادها]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ}}<ref>«ای مؤمنان! به پیمانها وفا کنید؛ (گوشت) دامها برای شما حلال است جز آنچه که (حرام بودن آنها) بر شما خوانده میشود، بیآنکه شکار کردن را در حال احرام حلال شمارید؛ بیگمان خداوند به آنچه اراده فرماید حکم خواهد کرد» سوره مائده، آیه ۱.</ref> دلیل بر اهمّیّت آن است و چنین استفاده میشود که [[پیمانها]]، عهدها و عقدها دارای [[حرمت]] خاصّی است. از مجموعه آیاتی که درباره [[ناقه حضرت صالح]] آمده نیز میتوان استفاده کرد که آن شتر [[احترام]] ویژهای داشته است. {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسی» سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ}}<ref>«و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانهای است؛ او را وانهید تا در زمین خدا بچرد و آزاری به وی نرسانید که عذابی نزدیک، شما را فرا گیرد» سوره هود، آیه ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ}}<ref>«گفت: این ماده شتری است که از آب بهرهای دارد و شما را نیز از آب بهره روز معیّنی است» سوره شعراء، آیه ۱۵۵.</ref>، {{متن قرآن|فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا}}<ref>«پیامبر خداوند به آنان گفت: شتر خداوند را با آبشخور آن وانهید» سوره شمس، آیه ۱۳.</ref>.<ref>[[محمد هادی ذبیحزاده|ذبیحزاده، محمد هادی]]، [[ احترام - ذبیحزاده (مقاله)|مقاله «احترام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
===[[احترام و تعظیم اماکن منسوب به امام مهدی]]=== | |||
یکی از [[وظایف منتظران]] [[احترام]] و [[تعظیم]] اماکن منسوب به [[امام زمان]]{{ع}} است مانند: [[مسجد سهله]]، [[مسجد اعظم کوفه]]، [[سرداب]]، [[مسجد جمکران]] و...<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص۴۵۴ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۲۷.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۷
از نگاه قرآن، اموری شایسته احترام ویژه است: مانند قرآن کریم؛ خانه خدا؛ سرزمین طوی؛ ماههای حرام و شعایر الهی.
مقدمه
از نگاه قرآن، اموری شایسته احترام ویژه است:
قرآن کریم
خداوند سبحان قرآن را کتابی دارای مجد و عظمت معرفی کرده: ﴿ وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ﴾[۱] و هنگام تلاوت شنوندگان را به گوش فرا دادن به آن و سکوت فراخوانده است: ﴿وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۲] و تماس با آن بدون طهارت شرعی را ممنوع دانسته است ﴿لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ﴾[۳].[۴] شاید بتوان از آیه ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ﴾[۵] که ایمان به دیگر کتابهای آسمانی را چون ایمان به قرآن لازم دانسته: ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ﴾ احترام سایر کتابهای آسمانی را نیز استفاده کرد[۶].[۷]
احترام قرآن
احترام و تکریم مصاحف، یکی از امور مستحبّی است، چنان که سوء ادب و بیاحترامی به مصاحف از محرّمات است.
برخی مصادیق تکریم قرآن: بوسیدن قرآن، تجرید مصحف از غیر آن.
برخی مصادیق اهانت به قرآن: بالش قرار دادن قرآن، دراز کردن پا به سمت قرآن، نوشتن قرآن به چیز نجس[۸].[۹]
احترام خانه خدا
در قرآن کریم از کعبه و حریم آن به بیت امن ﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ﴾[۱۰]، حرم امن ﴿وَقَالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدَى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَوَلَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَمًا آمِنًا يُجْبَى إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ رِزْقًا مِنْ لَدُنَّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۱۱]، ﴿أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ﴾[۱۲]، بیتالحرام ﴿جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾[۱۳]، مسجدالحرام ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱۴]، و بیت محرّم ﴿رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ﴾[۱۵] یاد شده است.
این تعابیر همانگونه که میتواند به وضع قوانین و تشریع احکام خاصّی بر آن مکان مقدّس ناظر باشد، عظمت و احترام آن را نیز بیان میکند؛ چنانکه برخی در تفسیر بیت الحرام و سرّ نامگذاری آن میگویند: حرمت آن چنان بزرگ است که هتک آن روا نیست.[۱۶] احترام مسجدالحرام را از واجبات، و ستم به آن را از محرّمات خاصّ آن مکان دانستهاند.[۱۷] برخی، احترام آن را اعمّ از تکوینی و تشریعی دانستهاند که وضع احکام خاصّ، ناظر به احترام تشریعی آن، و احساس امنیّت در آن محدوده، ناشی از محترم بودن تکوینی آن است.[۱۸] احترام مسجدالحرام را برخی بهسبب تشرّف آن مکان به ذکر الهی دانستهاند؛[۱۹] از همین رو احترام معابد، کنیسهها، مساجد و مکانهایی که نام خدا در آن یاد میشود را لازم دانستهاند.[۲۰] بعضی احترام آن را به جهت انجام دادن عبادت در آن مکان و نیز اجتماع مسلمانان در آنکه زمینهای برای ایجاد وحدت امّت اسلامی است میدانند.[۲۱] کعبه از دیرباز و از زمان حضرت ابراهیم، از سوی او و نیز اعراب، مورد احترام بوده است.[۲۲]
برخی آیات نیز عظمت و شرافت شهر مکّه را یادآور میشود: ﴿إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴾[۲۳].[۲۴] که البتّه ممکن است احترام آن بهسبب وجود رسول گرامی اسلام در آن باشد: ﴿لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ﴾[۲۵]، ﴿وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ﴾[۲۶].[۲۷].[۲۸]
احترام سرزمین طوی
خداوند، وادی طُوی را سرزمین مقدّس دانسته و به حضرت موسی فرمان داده است که در آن سرزمین کفش را از پای خویش درآورد: ﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى﴾[۲۹]. ممکن است احترام برخی مکانهای دیگر چون مسجدالاقصی را نیز از تعابیر خاصّ مانند "مبارک" درباره آن استفاده کرد. مشعرالحرام ﴿لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ﴾[۳۰] و مقام ابراهیم که به نمازگزاردن در آن مکان دستور داده شده ﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ﴾[۳۱] از دیگر مکانهای محترم بهشمار میآید. شاید بتوان از آیه ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[۳۲] که در آن، ضرورت دفاع و جهاد برای حفظ مراکز عبادی بیان شده، محترم بودن مکانهایی چون کلیساها (بیع)، کنیسهها (صلوات)، و دیرها (صومعه)[۳۳] را نیز فهمید.[۳۴]
احترام ماههای حرام
قرآن در بین ماههای سال از چهار ماه با عنوان ماههای حرام یاد میکند:﴿مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ﴾[۳۵]. مشهور، این ماهها را شامل محرّم، رجب، ذیقعده، و ذیحجّه میداند. گزینش این ماهها از بین ماههای سال و وضع قوانین خاصّی برای آن، اهمّیّت و عظمت آنها را میرساند.[۳۶] از جمله ویژگیهای این ماهها، حرمت قتال، افزایش دیه و افزونی پاداش و کیفر در این ماهها است.[۳۷] ماههای یادشده، پیش از اسلام و بین اعراب احترام خاصّ داشته و گفته میشود: اگر شخصی در این ماهها به قاتل پدر خویش دست مییافت، از انتقامجویی امتناع میورزید و اسلحه، جنگ و خونریزی در این ماهها کنار گذاشته میشد.[۳۸] برخی، احترام به ماههای حرام را از آموزههای دین حقّ ابراهیم و اسماعیل ((ع)) که مورد پذیرش اعراب نیز بوده، دانستهاند.[۳۹] برخی، حکمت اختصاص برخی از زمانها و مکانها به احترام بیشتر را ازآنرو میدانند که مقدّمهای برای ترک زشتیها و زمینهای برای دوری و فاصله گرفتن از آن در همه زمانها است که افراد چون آغاز دوباره ارتکاب قبیح را نوعی از بین رفتن زحمات پیشین خود میبینند، میکوشند در آینده نیز مرتکب آن نشوند.[۴۰] پایبندی به حفظ حرمت محرّمات در مکانها و زمانها تا وقتی است که طرف مقابل نیز به آن پایبند باشد؛ در غیر این صورت، هتک حرمت محرّمات نیز مشمول قصاص خواهد بود: ﴿وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ﴾[۴۱].[۴۲]؛ بهطور مثال اگر در ماه حرام، گروهی جنگی را بر گروه دیگر تحمیل کردند، گروه مقابل نیز میتوانند با آنها به مبارزه برخیزند.
ماه مبارک رمضان نیز که قرآن در آن نازل، و روزه گرفتن در آن واجب شده: ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾[۴۳] و شبهای قدر در آن قرار گرفته ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾[۴۴]، در اسلام از زمانهای مقدّس و محترم بهشمار میرود.[۴۵]
احترام شعایر الهی
در دو آیه از قرآن، از تعظیم حرمات الهی و شعائر الهیسخن بهمیان آمده است. در آیه ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾[۴۶] پس از اشاره به مراسم حج میفرماید: هرکس حرمتهای خدا را بزرگ شمارد، برای او نزد پروردگار بهتر است. مفسّران، مقصود از حرمات را انجام واجبات و ترک محرّمات شرایع و احکام، مناسک و دیگر تکالیف و حدود الهی، و نیز بیتالحرام، بلدالحرام، شهرالحرام، مسجدالحرام، مشعر و... و منظور از تعظیم آن را فراگیری احکام و التزام اعتقادی و عملی به مقتضای آن دانستهاند.[۴۷] قرآن در آیه ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ﴾[۴۸] نیز تعظیم شعائر را نشانه تقوا و پروای قلبی معرّفی کرده است. برخی شعائر و تعظیم آن را شبیه حرمات و تعظیم آن تفسیر، و فقط در بیان مصادیق آن به نمونههای دیگری چون صفا، مروه، عرفه، رکن، جِمار و... اشاره کردهاند.[۴۹] افزون بر اقسام پنجگانه یاد شده (قرآن، کعبه، طُوی، ماههای حرام و شعائر)، ممکن است گفته شود تأکید قرآن بر خودداری از پیمانشکنی ﴿الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾[۵۰]؛ ﴿الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ﴾[۵۱] و وفاداری به قراردادها ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ﴾[۵۲] دلیل بر اهمّیّت آن است و چنین استفاده میشود که پیمانها، عهدها و عقدها دارای حرمت خاصّی است. از مجموعه آیاتی که درباره ناقه حضرت صالح آمده نیز میتوان استفاده کرد که آن شتر احترام ویژهای داشته است. ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۵۳]، ﴿وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ﴾[۵۴]، ﴿قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ﴾[۵۵]، ﴿فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا﴾[۵۶].[۵۷]
احترام و تعظیم اماکن منسوب به امام مهدی
یکی از وظایف منتظران احترام و تعظیم اماکن منسوب به امام زمان(ع) است مانند: مسجد سهله، مسجد اعظم کوفه، سرداب، مسجد جمکران و...[۵۸].[۵۹]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «سوگند به قرآن بلند جایگاه» سوره ق، آیه ۱.
- ↑ «و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و خاموش بمانید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره اعراف، آیه ۲۰۴.
- ↑ «که جز پاکان را به آن دسترس نیست،» سوره واقعه، آیه ۷۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج۹، ص۳۴۱؛ روضالجنان، ج۱۸، ص۳۲۵.
- ↑ «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و میگویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم و میگویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را (میجوییم) و بازگشت (هر چیز) به سوی توست» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
- ↑ مجمعالبیان، ج۹، ص۳۴۱؛ روضالجنان، ج۱۸، ص۳۲۵.
- ↑ ذبیحزاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن (با حاشیه)، جلد۱،صفحه ۴۷۸؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱، صفحه (۵۷-۶۴)
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۴۷۸.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طوافکنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوعکنندگان سجدهگزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
- ↑ «و گفتند: اگر این رهنمود را با تو پی بگیریم ما را از سرزمینمان میربایند؛ آیا ما به آنان در حرمی امن جایگاه ندادیم که فرآوردههای هر چیز را که رزقی از نزد ماست به سوی آن میآورند؟ اما بیشتر آنان نمیدانند» سوره قصص، آیه ۵۷.
- ↑ «آیا ندیدهاند که ما حرمی امن پدید آوردیم (که در آن هیچ چیز را در نمیبرند) در حالی که (بیرون از شهر مکّه) مردم از پیرامونشان ربوده میشوند؟ پس آیا به باطل باور دارند و نعمت خداوند را انکار میکنند؟» سوره عنکبوت، آیه ۶۷.
- ↑ «خداوند، خانه محترم کعبه را (وسیله) برپایی (امور) مردم کرده است و (نیز) ماه حرام و قربانی (بینشان) و قربانیهای دارای گردنبند را؛ چنین است تا بدانید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است میداند و خداوند به هر چیز داناست» سوره مائده، آیه ۹۷.
- ↑ «بیگمان به کسانی که کفر ورزیدهاند و (مردم را) از راه خداوند و از مسجد الحرام- که آن را برای بومی و غیر بومی یکسان قرار دادهایم- باز میدارند و (نیز) به هر کس که در آن از سر ستم آهنگ کژروی کند، از عذابی دردناک میچشانیم» سوره حج، آیه ۲۵.
- ↑ «پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّهای کشتناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دلهایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوهها روزی فرما باشد که سپاس گزارند» سوره ابراهیم، آیه ۳۷.
- ↑ الکشاف، ج۲، ص۵۵۸.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۰، ج۱۷، ص۱۸۶.
- ↑ التفسیرالکبیر، ج۴، ص۵۲؛ المیزان، ج۶، ص۱۴۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۳.
- ↑ المنار، ج۵، ص۴۲۳ـ۴۳۳.
- ↑ المیزان، ج۶، ص۱۴۲؛ الجواهر، مج۶، ج۱۱، ص۳۰.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج۲، ص۹۸۲.
- ↑ «جز این نیست که فرمان یافتهام تا پروردگار این شهر را که خداوند آن را محترم داشته است بپرستم و همه چیز از آن اوست و فرمان یافتهام که از فرمانبرداران باشم» سوره نمل، آیه ۹۱.
- ↑ کنزالدقائق، ج۹، ص۶۰۶.
- ↑ «نه، سوگند میخورم به این شهر،» سوره بلد، آیه ۱.
- ↑ «که تو در این شهر ساکنی،» سوره بلد، آیه ۲.
- ↑ کنزالدقائق، ج۱۴، ص۲۸۱ـ۲۸۲.
- ↑ ذبیحزاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ «بیگمان این منم پروردگار تو، پایپوشهای خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.
- ↑ «بر شما گناهی نیست که (در ایام حج) بخششی از پروردگار خود بخواهید پس چون از عرفات رهسپار شدید در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بیگمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طوافکنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوعکنندگان سجدهگزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
- ↑ «همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۳۹؛ ترتیبالعین، ص۱۰۲، «بیع»؛ مفردات، ص۴۹۱، «صلا».
- ↑ ذبیحزاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ « چهار ماه، حرام است» سوره توبه، آیه ۳۶.
- ↑ روحالمعـانی، مج۶، ج۱۰، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ تفسیر قاسمی، ج۸، ص۲۱۰.
- ↑ جامعالبیان، مج۶، ج۱۰، ص۱۶۴؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۵۲.
- ↑ الکشاف، ج۲، ص۲۶۹؛ التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۲۸ـ۱۲۹.
- ↑ روحالمعانی، مج۶، ج۱۰، ص۱۳۲ـ۱۳۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۵۲.
- ↑ « حرمت شکنیها قصاص دارد » سوره بقره، آیه ۱۹۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج۲، ص۵۱۴؛ فی ظلال القرآن، ج۱، ص۱۹۱.
- ↑ «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستادهاند؛ به رهنمودی برای مردم و برهانهایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی میخواهد و برایتان دشواری نمیخواهد و (میخواهد) تا شمار (روزهها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنماییتان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
- ↑ «ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم» سوره قدر، آیه ۱.
- ↑ ذبیحزاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ «چنین است؛ و هر که حرمتهای خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است. و (گوشت) چارپایان بر شما حلال است جز آنچه (حرام بودن آن) برایتان خوانده شود پس، از پلیدیها که بتهایند دوری گزینید و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۲؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۳۱؛ التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۳۱.
- ↑ «(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانههای (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بیگمان، این (کار) از پرهیزگاری دلهاست» سوره حج، آیه ۳۲.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۰، ج۱۷، ص۲۰۶؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۳۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۳۲.
- ↑ «همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن میشکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است میگسلند و در زمین تباهی میورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.
- ↑ «آنان که به عهد خداوند وفا میکنند و پیمان را نمیشکنند؛» سوره رعد، آیه ۲۰.
- ↑ «ای مؤمنان! به پیمانها وفا کنید؛ (گوشت) دامها برای شما حلال است جز آنچه که (حرام بودن آنها) بر شما خوانده میشود، بیآنکه شکار کردن را در حال احرام حلال شمارید؛ بیگمان خداوند به آنچه اراده فرماید حکم خواهد کرد» سوره مائده، آیه ۱.
- ↑ «و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسی» سوره اعراف، آیه ۷۳.
- ↑ «و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانهای است؛ او را وانهید تا در زمین خدا بچرد و آزاری به وی نرسانید که عذابی نزدیک، شما را فرا گیرد» سوره هود، آیه ۶۴.
- ↑ «گفت: این ماده شتری است که از آب بهرهای دارد و شما را نیز از آب بهره روز معیّنی است» سوره شعراء، آیه ۱۵۵.
- ↑ «پیامبر خداوند به آنان گفت: شتر خداوند را با آبشخور آن وانهید» سوره شمس، آیه ۱۳.
- ↑ ذبیحزاده، محمد هادی، مقاله «احترام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ مکیال المکارم، ج ۲، ص۴۵۴ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۷.