|
|
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عراق در نهج البلاغه]] - [[عراق در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط =}} | | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عراق در نهج البلاغه]] - [[عراق در معارف و سیره علوی]] - [[عراق در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط =}} |
| | |
| == مقدمه == | | == مقدمه == |
| [[کشور عراق]] یا عراق [[عرب]]، همجوار [[کشور]] [[ایران]] است و حدود آن از شمال، [[ترکیه]]، از شرق، [[ایران]]، از غرب [[سوریه]] و از جنوب، نجد و خلیج [[فارس]] است. وسعت عراق ۳۱۷.۴۳۸ کیلومتر مربع است. این سرزمین از دو قسمت تشکیل شده است: یک قسمت کوهستانی و قسمت دیگر بیابانی هموار. [[پس از ظهور]] [[اسلام]] و فتوحاتی که نصیب [[مسلمانان]] شد، عراق نیز مانند بسیاری از کشورهای این منطقه در تسلط و استیلای [[مسلمانان]] درآمد. شهرهای مهم عراق عبارتاند از: [[بغداد]]، [[کوفه]]، [[بابل]]، [[بصره]]، [[تکریت]]، [[حلوان]]، [[حیره]]، [[نجف]]، [[کربلا]] و [[سامره]]. عراق بهمعنای کنار دریا و نیز ساحل نیز آمده است. اصولاً سرزمین رسوبی را [[اعراب]] سواد یعنی [[خاک]] سیاه نامیدهاند. رفتهرفته کلمه سواد با عراق یکی شد و عبارت بود از تمام سرزمین [[بابل]]<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 563.</ref>. | | [[کشور عراق]] یا عراق [[عرب]]، همجوار [[کشور]] [[ایران]] است و حدود آن از شمال، ترکیه، از شرق، [[ایران]]، از غرب [[سوریه]] و از جنوب، نجد و خلیج فارس است. وسعت عراق ۳۱۷.۴۳۸ کیلومتر مربع است. این سرزمین از دو قسمت تشکیل شده است: یک قسمت کوهستانی و قسمت دیگر بیابانی هموار. پس از ظهور [[اسلام]] و فتوحاتی که نصیب [[مسلمانان]] شد، عراق نیز مانند بسیاری از کشورهای این منطقه در تسلط و استیلای [[مسلمانان]] درآمد. شهرهای مهم عراق عبارتاند از: [[بغداد]]، [[کوفه]]، [[بابل]]، [[بصره]]، تکریت، [[حلوان]]، [[حیره]]، [[نجف]]، [[کربلا]] و [[سامره]]. عراق بهمعنای کنار دریا و نیز ساحل نیز آمده است. اصولاً سرزمین رسوبی را [[اعراب]] سواد یعنی خاک سیاه نامیدهاند. رفتهرفته کلمه سواد با عراق یکی شد و عبارت بود از تمام سرزمین [[بابل]]. |
| | |
| چون [[خلافت]] از [[امویان]] به [[عباسیان]] رسید، اوضاع چنین اقتضا میکرد که پایتخت جدیدی برای [[دولت]] تازه [[انتخاب]] کنند، از این جهت [[خلیفه دوم عباسی]]، [[بغداد]] را در کنار دجله درست کرد و بعد از مدتی این پایتخت جدید رونق یافت و مرکز [[خلافت]] [[عباسیان]] شد. در قرون وسطی اوضاع طبیعی عراق با امروز بسیار تفاوت داشت و تغییراتی در مجرای دجله و [[فرات]] حاصل شد که تغییراتی در این سرزمین بهوجود آورد. عربها بینالنهرین را به دو [[ناحیه]] سفلی و علیا تقسیم میکردند. بینالنهرین سفلی را عراق مینامیدند و مرز شمالی آن خطی بود از خاور به باختر، که از دجله شروع و به [[فرات]] ختم میشد. در زمان [[عباسیان]]، [[بغداد]] بزرگترین [[شهر]] عراق بود. بینالنهرین علیا را عربها جزیره مینامیدند، زیرا دشتهای پهناور به رود مزبور میپیوستند، احاطه شده بودند و دو شط بزرگ را به هم وصل میکردند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 563.</ref>.
| |
| | |
| [[مردم]] عراق: [[اقوام]] مختلف این سرزمین عبارتاند از [[عرب]] و ترک و کرد و [[فارس]]. در سنوات متمادی عدهای از [[مردم]] ایران بدانجا [[مهاجرت]] کردهاند و بهدلیل وجود اعتاب مقدسه، [[شیعیان]] به آن سرزمین مسافرت میکنند. ۷۰ درصد [[مردم]] عراق، [[عرب]]، ۲۰ درصد کرد، ۴ درصد [[فارس]]، ۵ درصد ترک و نژادهای دیگرند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 564.</ref>.
| |
| | |
| [[مذاهب]] مختلفی در عراق وجود دارد، مانند [[اسلام]]، [[یهود]]، [[مسیحیت]] و اقلیتهای دیگر آشوری و یزیدیه و صابئیه. در این سرزمین با آنکه زبان رسمی [[عربی]] است، اما به زبان کردی، ترکی و [[فارسی]] نیز صحبت میشود. زبانهای دیگر نیز مانند آرامی، عبری و [[سریانی]] ویژه معابد است، ولی تمام این زبانها در زبان رسمی که [[عربی]] است مستهلک شدهاند و [[مذهب]] رسمی، همان [[اسلام]] است<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 564.</ref>.
| |
| | |
| عراق، [[محل زندگی]] و [[شهادت]] شش [[امام]] [[شیعه]] است و شهرهای [[نجف]]، [[کربلا]]، [[کاظمین]] و [[سامرا]] [[زیارتگاه]] [[شیعیان]] جهان بهشمار میرود. در این سرزمین دو نهر بزرگ وجود دارد: یکی دجله و دیگری [[فرات]]. دجله در طول ۱۸۰۰ کیلومتر و [[فرات]] در ۲۳۵۰ کیلومتر جریان دارد. نهرهای کوچک بسیار و دو دریاچه کوچک به نام دریاچه الحمار به مساحت ۵۲۰۰ کیلومتر مربع در جنوب بین [[بصره]] و ناصریه و دریاچه حیاتیه به مساحت ۱۴۰ کیلومتر مربع بین رمادی و فلوجه و [[اهواز]] نیز وجود دارند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 564.</ref>.
| |
| | |
| عراق پس از [[جنگ]] اول جهانی مستقل شد و در تابستان ۱۹۲۱، مجلس، ملک فیصل اول را به [[سلطنت]] برگزید و سپس غازی [[سلطان]] شد و بعد از آن فیصل دوم به [[سلطنت]] رسید. در سال ۱۹۵۸ فیصل سرنگون و در [[کشور عراق]] جمهوری اعلام شد.
| |
|
| |
|
| عراق از لحاظ [[اقتصادی]] سرزمین متوسطی است. رود دجله قسمتهایی از آن سرزمین را سیراب میکند و از این راه مقداری زراعت غله میشود و نخلستانهای خرما که در کرانه دجله واقعاند منبع درآمدی برای این سرزمین بهشمار میروند. قسمت مهمی از لبنیات و گوشت آنها از [[ناحیه]] کردستان تأمین میشود. منبع نفت نیز یکی از پردرآمدترین منابعی است که عراق در [[اختیار]] دارد<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 564.</ref>. | | در قرون وسطی اوضاع طبیعی عراق با امروز بسیار تفاوت داشت و تغییراتی در مجرای دجله و [[فرات]] حاصل شد که تغییراتی در این سرزمین بهوجود آورد. عربها بینالنهرین را به دو ناحیه سفلی و علیا تقسیم میکردند. بینالنهرین سفلی را عراق مینامیدند و مرز شمالی آن خطی بود از خاور به باختر، که از دجله شروع و به [[فرات]] ختم میشد. بینالنهرین علیا را عربها جزیره مینامیدند، زیرا دشتهای پهناور به رود مزبور میپیوستند، احاطه شده بودند و دو شط بزرگ را به هم وصل میکردند. |
|
| |
|
| آب وهوای عراق: در مناطق کوهستانی، هوای معتدل و در بعضی مناطق سرد و در مناطق هموار و بیابان گرم است و بهطور کلی عراق را میتوان از مناطق حاره بهحساب آورد. هوای شمال معتدل و هوای جنوب گرم است<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 564-565.</ref>.
| | اقوام مختلف این سرزمین عبارتاند از: [[عرب]] و ترک و کرد و [[فارس]]. در سنوات متمادی عدهای از [[مردم]] ایران بدانجا [[مهاجرت]] کردهاند و بهدلیل وجود اعتاب مقدسه، [[شیعیان]] به آن سرزمین مسافرت میکنند. ۷۰ درصد [[مردم]] عراق، [[عرب]]، ۲۰ درصد کرد، ۴ درصد [[فارس]]، ۵ درصد ترک و نژادهای دیگرند. |
|
| |
|
| [[امام علی]] {{ع}} در [[خطبه]] ۷۱ پس از [[ستایش]] [[پروردگار]] در علل [[نکوهش]] [[اهل عراق]] میفرماید: ای [[مردم]] عراق! همانا شما به [[زن]] بارداری میمانید که در آخرین روزهای بارداری جنین خود را سقط کند و سرپرستش بمیرد، زمانی طولانی بیشوهر ماند و [[میراث]] او را [[خویشاوندان]] دور [[غارت]] کنند. [[آگاه]] باشید! من با [[اختیار]] خود به سویشما نیامدم، بلکه به طرف دیار شما کشانده شدم. به من خبر دادند که میگویید [[علی]] [[دروغ]] میگوید!! [[خدا]] شما را بکشد، به چه کسی [[دروغ]] روا داشتهاید؟ آیا به [[خدا]] [[دروغ]] روا داشتم؟ در حالیکه من نخستین کسی هستم که به [[خدا]] [[ایمان]] آوردم، یا بر پیامبرش؟ من اول کسیبودم که او را [[تصدیق]] کردم! نه به [[خدا]] هرگز! آنچه گفتم واقعیتی است که شما از دانستن آن دورید و شایستگیدرک آن را ندارید، مادرتان در سوگ شما [[زاری]] کند. پیمانه [[علم]] را رایگان به شما بخشیدم، اگر ظرفیت داشته باشید؛ و به زودی خبر آن را خواهید فهمید<ref>{{متن حدیث|أَمَّا بَعْدُ، يَا أَهْلَ الْعِرَاقِ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ كَالْمَرْأَةِ الْحَامِلِ حَمَلَتْ، فَلَمَّا أَتَمَّتْ أَمْلَصَتْ وَ مَاتَ قَيِّمُهَا وَ طَالَ تَأَيُّمُهَا وَ وَرِثَهَا أَبْعَدُهَا. أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَتَيْتُكُمُ اخْتِيَاراً وَ لَكِنْ جِئْتُ إِلَيْكُمْ سَوْقاً. وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّكُمْ تَقُولُونَ عَلِيٌّ يَكْذِبُ! قَاتَلَكُمُ اللَّهُ تَعَالَى، فَعَلَى مَنْ أَكْذِبُ؟ أَعَلَى اللَّهِ؟ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهِ، أَمْ عَلَى نَبِيِّهِ؟ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ. كَلَّا وَ اللَّهِ لَكِنَّهَا لَهْجَةٌ غِبْتُمْ عَنْهَا وَ لَمْ تَكُونُوا مِنْ أَهْلِهَا. وَيْلُ أُمِّهِ كَيْلًا بِغَيْرِ ثَمَنٍ لَوْ كَانَ لَهُ وِعَاءٌ، "وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ}}؛ نهج البلاغه خطبۀ۷۱</ref>. نیز در [[خطبه]] ۱۰۲ از [[آینده]] خونین [[بصره]] و رزم مجاهدانی پیروز خبر میدهد: فتنههایی چون [[تاریکی]] شب که هیچ نیرویی نمیتواند در برابر آنها بایستد و هیچ کس نتواند پرچمهای آنها را پایین کشد، بهسوی شما میآیند، چونان شتری که مهارش کنند، جهاز بر پشت آن نهند و ساربان آن را بکشاند و به سرعت براند. فتنهجویان کسانی هستند که ضربات آنها شدید و غارتگری آنان اندک است. مردمی با آنان [[جهاد]] میکنند که در چشم [[متکبران]] [[خوار]]، روی [[زمین]] گنام و در آسمانها معروفاند. در این هنگام، وای بر تو ای [[بصره]]! از سپاهی که نشانه [[خشم]] و [[انتقام]] [[الهی]] است. بیگرد و غبار و صدایی به تو حمله خواهند کرد و چه زود ساکنانت به [[مرگ سرخ]] و [[گرسنگی]] غبارآلود دچار میشوند!<ref>{{متن حدیث|فِتَنٌ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ، لَا تَقُومُ لَهَا قَائِمَةٌ وَ لَا تُرَدُّ لَهَا رَايَةٌ، تَأْتِيكُمْ مَزْمُومَةً مَرْحُولَةً، يَحْفِزُهَا قَائِدُهَا وَ يَجْهَدُهَا رَاكِبُهَا، أَهْلُهَا قَوْمٌ شَدِيدٌ كَلَبُهُمْ قَلِيلٌ سَلَبُهُمْ، يُجَاهِدُهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَوْمٌ أَذِلَّةٌ عِنْدَ الْمُتَكَبِّرِينَ، فِي الْأَرْضِ مَجْهُولُونَ وَ فِي السَّمَاءِ مَعْرُوفُونَ. فَوَيْلٌ لَكِ يَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِكِ مِنْ جَيْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ، لَا رَهَجَ لَهُ وَ لَا حَسَّ، وَ سَيُبْتَلَى أَهْلُكِ بِالْمَوْتِ الْأَحْمَرِ وَ الْجُوعِ الْأَغْبَرِ}}؛ نهج البلاغه خطبۀ۱۰۲</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 565.</ref> | | [[مذاهب]] مختلفی در عراق وجود دارد، مانند [[اسلام]]، [[یهود]]، [[مسیحیت]] و اقلیتهای دیگر آشوری و یزیدیه و صابئیه. در این سرزمین با آنکه زبان رسمی عربی است، اما به زبان کردی، ترکی و فارسی نیز صحبت میشود. زبانهای دیگر نیز مانند آرامی، عبری و سریانی ویژه معابد است، ولی تمام این زبانها در زبان رسمی که عربی است مستهلک شدهاند و [[مذهب]] رسمی، همان [[اسلام]] است. |
|
| |
|
| == عراق در فرهنگنامه آخرالزمان ==
| | عراق، محل زندگی و [[شهادت]] شش [[امام]] [[شیعه]] است و شهرهای [[نجف]]، [[کربلا]]، [[کاظمین]] و [[سامرا]] زیارتگاه [[شیعیان]] جهان بهشمار میرود. در این سرزمین دو نهر بزرگ وجود دارد: یکی دجله و دیگری [[فرات]]. دجله در طول ۱۸۰۰ کیلومتر و [[فرات]] در ۲۳۵۰ کیلومتر جریان دارد. نهرهای کوچک بسیار و دو دریاچه کوچک به نام دریاچه الحمار به مساحت ۵۲۰۰ کیلومتر مربع در جنوب بین [[بصره]] و ناصریه و دریاچه حیاتیه به مساحت ۱۴۰ کیلومتر مربع بین رمادی و فلوجه و [[اهواز]] نیز وجود دارند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۵۶۳ ـ ۵۶۵؛ [[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۲۶.</ref>. |
| عراق کشوری است در [[قلب]] خاورمیانه. مرزهای عراق از قدیم تاکنون تقریباً یکسان بوده است. این [[کشور]] در تحولات [[آخرالزمان]] مرکز حوادث خواهد بود. در این [[کشور]] جنگهای فراوانی رخ خواهد داد به گونهای که گویا میدان اصلی [[جنگ]] در [[آخرالزمان]] عراق است. [[سفیانی]]، [[خراسانی]] [[یمانی]]، [[سید حسنی]]، [[دجال]] برخی از کسانی هستند که به این [[کشور]] لشکرکشی میکنند و به [[قتل]] و [[خونریزی]] دست میزنند. در پایان نیز با آمدن [[حضرت مهدی]] {{ع}} با [[لشکر]] خود به عراق، طومار [[دشمنان]] برچیده میشود و [[حضرت]] در [[کوفه]] مستقر شده و [[مسجد سهله]] را خانه خود و [[مسجد کوفه]] را دارالحکومه قرار خواهد داد<ref>ر. ک: کوفه، سفیانی، مسجد سهله.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص ۴۲۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==ارض العراق==
| | این منطقه [[شاهد]] وقایع مهم بیشماری در صدر اسلام بود. فتح این سرزمین در دوران [[خلافت عمر]]، نقطه آغازی برای فتوحات بزرگ در [[ایران]]، سند، و... تا فراتر از دو [[نهر]] ـ [[سیحون]] و [[جیحون]] ـ شد. در دوران [[حکومت علی]]{{ع}}، این منطقه پایتخت [[خلافت]] قرار گرفت و این پایتختی با برپایی [[حکومت عباسیان]] ادامه یافت. [[حکام]] این [[حکومت]] [[بغداد]] را بنا کردند و این شهر را به مدت ۵۰۰ سال مقر حکومت خود قرار دادند. [[کشور عراق]] کنونی به پایتختی بغداد در سال ۱۳۷۸ هجری قمری تأسیس شد و از لحاظ منابع، کشوری [[غنی]] از آب و نفت محسوب میشود<ref>[[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۲۰۲.</ref>. |
| عراق سرزمینی است که نهرهای دجله و [[فرات]] در آن جاری است. به این [[سرزمین]]، گاه «عراقان» (یعنی [[بصره]] و [[کوفه]]) گفته میشود کما این که به آن، «أرض [[بابل]]» هم گفتهاند و بابل از شهرهای معروف عراق است. امروز عراق یکی از کشورهای [[عربی]] است که پایتخت آن [[بغداد]] است. برخی [[بحرین]] را نیز جزئی از عراق برشمردهاند اما [[ابن هشام]] ضمن رد این قول، آورده است که بحرین از نواحی عراق نیست اما از آنجا که [[مردم]] [[حجاز]]، [[ساحل]] را عراق میگفتند از این رو امر بر آنان مشتبه شد. حال آنکه اسم بحرین بر ساحل نجد بین قطر و [[کویت]] اطلاق میشود.<ref>[[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۲۶.</ref>
| |
|
| |
|
| ==[[العراق]]== | | == وجه تسمیه == |
| [[عراق]] را آبی گفتهاند از آن [[بنی سعد بن مالک]] و [[بنی مازن]].<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۹۳.</ref> عراق را همچنین نامی گفتهاند برای محلهای بزرگ در [[شهر]] افخیم [[مصر]].<ref>ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۹۳.</ref> اما عراقی که مشهور است، شامل دو [[شهر کوفه]] و [[بصره]] است. در وجه [[تسمیه]] این [[سرزمین]] به این نام، موارد مختلفی ذکر شده است. برخی علت آن را پایین بودن از نجد و نزدیکی به دریا گفتهاند. برخی آن را جمع «عرقه» به معنای «یک بار بال زدن پرنده» گفتهاند.<ref>ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۹۳.</ref> بعضی هم [[عراق]] را جمع «عرق» گفته، بعضی هم عراق را به معنای [[ساحل]] دریا گرفتهاند و گفتهاند چون عراق بر ساحل دجله و [[فرات]] قرار داشته و این رودها تا دریا امتداد یافتهاند، بدان عراق میگویند.<ref>ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۹۳. بر این جمع، موارد دیگری نیز افزوده شده که برای مطالعه رجوع کنید به: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۹۳-۹۴.</ref> گذشتگان این سرزمین را به عراق [[عرب]] و عراق [[عجم]] تقسیم میکردند. در این قسمت، عراق عرب به غرب فرات و شط العرب و عراق عجم به نواحی شرق آن اطلاق میشد. این منطقه [[شاهد]] وقایع مهم بیشماری در [[صدر اسلام]] بود. فتح این سرزمین در دوران [[خلافت عمر]]، نقطه آغازی برای [[فتوحات]] بزرگ در [[ایران]]، سند، و... تا فراتر از دو [[نهر]] - [[سیحون]] و [[جیحون]] - شد. در دوران [[حکومت علی]]{{ع}}، این منطقه پایتخت [[خلافت]] قرار گرفت و این پایتختی با برپایی [[حکومت عباسیان]] ادامه یافت. [[حکام]] این [[حکومت]] [[بغداد]] را بنا کردند و این شهر را به مدت ۵۰۰ سال مقر حکومت خود قرار دادند. [[کشور عراق]] کنونی به پایتختی بغداد در [[سال ۱۳۷۸ هجری]] [[قمری]] تأسیس شد و از لحاظ منابع، کشوری [[غنی]] از آب و نفت محسوب میشود.<ref>[[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۲۰۲.</ref>
| | در وجه تسمیه عراق به این نام، موارد مختلفی ذکر شده است. برخی علت آن را پایین بودن از نجد و نزدیکی به دریا گفتهاند. برخی آن را جمع «عرقه» به معنای «یک بار بال زدن پرنده» گفتهاند<ref>ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۹۳.</ref>. بعضی هم عراق را جمع «عرق» گفته، بعضی هم عراق را به معنای [[ساحل]] دریا گرفتهاند و گفتهاند چون عراق بر ساحل دجله و [[فرات]] قرار داشته و این رودها تا دریا امتداد یافتهاند، بدان عراق میگویند<ref>ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۹۳. بر این جمع، موارد دیگری نیز افزوده شده که برای مطالعه رجوع کنید به: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۹۳-۹۴.</ref>.<ref>[[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۲۰۲.</ref> |
|
| |
|
| == پرسش مستقیم == | | == عراق در آخرالزمان == |
| * [[در آخرالزمان چه حوادث و تحولاتی در عراق اتفاق میافتد؟ (پرسش)]]
| | عراق در تحولات [[آخرالزمان]] مرکز حوادث خواهد بود. در این [[کشور]] جنگهای فراوانی رخ خواهد داد به گونهای که گویا میدان اصلی [[جنگ]] در [[آخرالزمان]] است. [[سفیانی]]، [[خراسانی]] [[یمانی]]، [[سید حسنی]]، [[دجال]] برخی از کسانی هستند که به این [[کشور]] لشکرکشی میکنند و به [[قتل]] و [[خونریزی]] دست میزنند. در پایان نیز با آمدن [[حضرت مهدی]] {{ع}} با [[لشکر]] خود به عراق، طومار [[دشمنان]] برچیده میشود و حضرت در [[کوفه]] مستقر شده و [[مسجد سهله]] را خانه خود و [[مسجد کوفه]] را دارالحکومه قرار خواهد داد<ref>ر.ک: کوفه، سفیانی، مسجد سهله.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص ۴۲۵.</ref> |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
خط ۴۲: |
خط ۳۱: |
|
| |
|
| [[رده:مکانها]] | | [[رده:مکانها]] |
| [[رده:مدخل نهج البلاغه]]
| |
مقدمه
کشور عراق یا عراق عرب، همجوار کشور ایران است و حدود آن از شمال، ترکیه، از شرق، ایران، از غرب سوریه و از جنوب، نجد و خلیج فارس است. وسعت عراق ۳۱۷.۴۳۸ کیلومتر مربع است. این سرزمین از دو قسمت تشکیل شده است: یک قسمت کوهستانی و قسمت دیگر بیابانی هموار. پس از ظهور اسلام و فتوحاتی که نصیب مسلمانان شد، عراق نیز مانند بسیاری از کشورهای این منطقه در تسلط و استیلای مسلمانان درآمد. شهرهای مهم عراق عبارتاند از: بغداد، کوفه، بابل، بصره، تکریت، حلوان، حیره، نجف، کربلا و سامره. عراق بهمعنای کنار دریا و نیز ساحل نیز آمده است. اصولاً سرزمین رسوبی را اعراب سواد یعنی خاک سیاه نامیدهاند. رفتهرفته کلمه سواد با عراق یکی شد و عبارت بود از تمام سرزمین بابل.
در قرون وسطی اوضاع طبیعی عراق با امروز بسیار تفاوت داشت و تغییراتی در مجرای دجله و فرات حاصل شد که تغییراتی در این سرزمین بهوجود آورد. عربها بینالنهرین را به دو ناحیه سفلی و علیا تقسیم میکردند. بینالنهرین سفلی را عراق مینامیدند و مرز شمالی آن خطی بود از خاور به باختر، که از دجله شروع و به فرات ختم میشد. بینالنهرین علیا را عربها جزیره مینامیدند، زیرا دشتهای پهناور به رود مزبور میپیوستند، احاطه شده بودند و دو شط بزرگ را به هم وصل میکردند.
اقوام مختلف این سرزمین عبارتاند از: عرب و ترک و کرد و فارس. در سنوات متمادی عدهای از مردم ایران بدانجا مهاجرت کردهاند و بهدلیل وجود اعتاب مقدسه، شیعیان به آن سرزمین مسافرت میکنند. ۷۰ درصد مردم عراق، عرب، ۲۰ درصد کرد، ۴ درصد فارس، ۵ درصد ترک و نژادهای دیگرند.
مذاهب مختلفی در عراق وجود دارد، مانند اسلام، یهود، مسیحیت و اقلیتهای دیگر آشوری و یزیدیه و صابئیه. در این سرزمین با آنکه زبان رسمی عربی است، اما به زبان کردی، ترکی و فارسی نیز صحبت میشود. زبانهای دیگر نیز مانند آرامی، عبری و سریانی ویژه معابد است، ولی تمام این زبانها در زبان رسمی که عربی است مستهلک شدهاند و مذهب رسمی، همان اسلام است.
عراق، محل زندگی و شهادت شش امام شیعه است و شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا زیارتگاه شیعیان جهان بهشمار میرود. در این سرزمین دو نهر بزرگ وجود دارد: یکی دجله و دیگری فرات. دجله در طول ۱۸۰۰ کیلومتر و فرات در ۲۳۵۰ کیلومتر جریان دارد. نهرهای کوچک بسیار و دو دریاچه کوچک به نام دریاچه الحمار به مساحت ۵۲۰۰ کیلومتر مربع در جنوب بین بصره و ناصریه و دریاچه حیاتیه به مساحت ۱۴۰ کیلومتر مربع بین رمادی و فلوجه و اهواز نیز وجود دارند[۱].
این منطقه شاهد وقایع مهم بیشماری در صدر اسلام بود. فتح این سرزمین در دوران خلافت عمر، نقطه آغازی برای فتوحات بزرگ در ایران، سند، و... تا فراتر از دو نهر ـ سیحون و جیحون ـ شد. در دوران حکومت علی(ع)، این منطقه پایتخت خلافت قرار گرفت و این پایتختی با برپایی حکومت عباسیان ادامه یافت. حکام این حکومت بغداد را بنا کردند و این شهر را به مدت ۵۰۰ سال مقر حکومت خود قرار دادند. کشور عراق کنونی به پایتختی بغداد در سال ۱۳۷۸ هجری قمری تأسیس شد و از لحاظ منابع، کشوری غنی از آب و نفت محسوب میشود[۲].
وجه تسمیه
در وجه تسمیه عراق به این نام، موارد مختلفی ذکر شده است. برخی علت آن را پایین بودن از نجد و نزدیکی به دریا گفتهاند. برخی آن را جمع «عرقه» به معنای «یک بار بال زدن پرنده» گفتهاند[۳]. بعضی هم عراق را جمع «عرق» گفته، بعضی هم عراق را به معنای ساحل دریا گرفتهاند و گفتهاند چون عراق بر ساحل دجله و فرات قرار داشته و این رودها تا دریا امتداد یافتهاند، بدان عراق میگویند[۴].[۵]
عراق در آخرالزمان
عراق در تحولات آخرالزمان مرکز حوادث خواهد بود. در این کشور جنگهای فراوانی رخ خواهد داد به گونهای که گویا میدان اصلی جنگ در آخرالزمان است. سفیانی، خراسانی یمانی، سید حسنی، دجال برخی از کسانی هستند که به این کشور لشکرکشی میکنند و به قتل و خونریزی دست میزنند. در پایان نیز با آمدن حضرت مهدی (ع) با لشکر خود به عراق، طومار دشمنان برچیده میشود و حضرت در کوفه مستقر شده و مسجد سهله را خانه خود و مسجد کوفه را دارالحکومه قرار خواهد داد[۶].[۷]
منابع
پانویس