احترام در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{سیره معصوم}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[احترام]] است. "'''[[احترام]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = احترام
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[احترام در قرآن]] - [[احترام در فقه اسلامی]] - [[احترام در فقه سیاسی]]</div>
| عنوان مدخل = احترام
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[احترام در قرآن]] - [[احترام در معارف و سیره نبوی]] - [[احترام در فقه اسلامی]] - [[احترام در فقه سیاسی]] - [[احترام در تربیت اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


==مقدمه==
براساس '''[[فقه اسلامی]]'''، [[احترام]] هر چیزی متناسب با آن تعریف می‌شود، احترام [[انسان]]، تعرّض نکردن به ناموس، [[جان]] و [[مال]] اوست و [[حرمت]] [[قرآن]]، جلوگیری از نجس شدن آن و پرهیز از هر گونه اقدامی است که موجب هتک آن می‏‌شود. احترام می‌تواند شامل ذوات محترم مانند: انسان، حیوان، گیاه و جماد باشد و یا شامل [[افعال]] محترم.
[[ارج]] نهادن هر چیز متناسب با آن است. برای مثال، [[احترام]] [[انسان]]، تعرّض نکردن به [[ناموس]]، [[جان]] و [[مال]] او، بلکه [[دفاع]] از آنها در مقابل تعرّض کنندگان است، یا [[حرمت]] داشتن [[قرآن]]، جلوگیری از [[نجس]] شدن آن و [[پرهیز]] از هر گونه اقدامی است که موجب هتک آن می‏‌شود. از عنوان [[احترام]] به مناسبت در باب‌های بسیاری مانند [[طهارت]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[تجارت]]، [[مضاربه]]، مزارعه، عاریه، [[نکاح]]، [[طلاق]]، حدود و دیات سخن رفته است.
 
== مقدمه ==
ارج نهادن هر چیز متناسب با آن است. برای مثال، [[احترام]] [[انسان]]، تعرّض نکردن به [[ناموس]]، [[جان]] و [[مال]] او، بلکه [[دفاع]] از آنها در مقابل تعرّض کنندگان است، یا [[حرمت]] داشتن [[قرآن]]، جلوگیری از [[نجس]] شدن آن و [[پرهیز]] از هر گونه اقدامی است که موجب هتک آن می‏‌شود. از عنوان [[احترام]] به مناسبت در باب‌های بسیاری مانند [[طهارت]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[تجارت]]، [[مضاربه]]، مزارعه، عاریه، [[نکاح]]، [[طلاق]]، حدود و دیات سخن رفته است.


چیزهای محترم را می‌‏توان در دو دسته ذوات و [[افعال]] قرار داد:
چیزهای محترم را می‌‏توان در دو دسته ذوات و [[افعال]] قرار داد:
#'''ذوات محترم:''' ذوات محترم، به [[انسان]]، حیوان، [[گیاه]] و جماد تقسیم می‏‌شود:
# '''ذوات محترم:''' ذوات محترم، به [[انسان]]، حیوان، [[گیاه]] و جماد تقسیم می‏‌شود:
##'''انسان:''' در [[شریعت اسلام]]، [[حرمت]] انسان یا اصلی است یا عرضی. حرمت اصلی از آنِ [[مسلمان]] و [[مؤمن]] و ناشی از طهارت و [[قداست]] ذاتی او است که در پرتو [[پذیرش اسلام]] و [[ایمان]] به دست می‏‌آید. البته این حرمت نیز بر حسب [[مراتب ایمان]] و [[درجات علم]] و [[تقوا]] متفاوت است. بنابراین، حرمت [[انبیا]]، [[اوصیا]] و [[انسان‌های کامل]] بیش از دیگران است. [[کافران]] حرمت اصلی ندارند و تنها به سبب [[عقد]] [[ذمّه]]، [[امان]] و [[هدنه]] از حرمت عرضی برخوردار می‏‌شوند و تا هنگامی که [[پیمان]] را نشکسته‏‌اند یا مدّت آن تمام نشده، [[پایدار]] است. <ref>کشف الغطاء، ج۴، ص:۳۵۶ و جواهر الکلام، ج۲۱، ص:۸۱، ۲۷۷</ref> احترام به جان، [[آبرو]] و مال انسان محترم، [[واجب]] است. <ref>جواهر الکلام، ج۲۲، ص:۶۰؛ ج۲۷، ص:۱۹۵</ref> احترام [[جان انسان]] محترم؛ خواه اصلی و یا عرضی، آسیب نرساندن به آن است؛ با این تفاوت که در حرمت اصلی، افزون بر آسیب نرساندن، [[حفظ جان]] و دفاع از آن نیز واجب است. <ref>جواهر الکلام، ج۵، ص:۱۱۴ ـ ۱۱۸ و ج۲۱، ص:۱۶</ref> همچنین پیکر بی‌جان مسلمان مانند زنده او محترم است. از این رو، [[غسل]]، [[کفن]] و [[دفن]] آن واجب، و آنچه مانند [[نبش قبر]] که موجب [[هتک حرمت]] آن شود، [[حرام]] است. <ref>مسالک الافهام، ج۵، ص:۱۴۹؛ ج۴، ص:۸۲</ref>[[حکم]] آبرو و مال [[انسان]] محترم، همچون [[حکم]] [[جان]] او است، یعنی تعرّض به آنها [[حرام]] است؛ و نسبت به [[آبرو]]، [[حفظ]] و [[دفاع]] از آن [[واجب]] است. <ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص:۱۶</ref>
## '''انسان:''' در [[شریعت اسلام]]، [[حرمت]] انسان یا اصلی است یا عرضی. حرمت اصلی از آنِ [[مسلمان]] و [[مؤمن]] و ناشی از طهارت و [[قداست]] ذاتی او است که در پرتو [[پذیرش اسلام]] و [[ایمان]] به دست می‏‌آید. البته این حرمت نیز بر حسب [[مراتب ایمان]] و [[درجات علم]] و [[تقوا]] متفاوت است. بنابراین، حرمت [[انبیا]]، [[اوصیا]] و [[انسان‌های کامل]] بیش از دیگران است. [[کافران]] حرمت اصلی ندارند و تنها به سبب [[عقد]] [[ذمّه]]، [[امان]] و [[هدنه]] از حرمت عرضی برخوردار می‏‌شوند و تا هنگامی که [[پیمان]] را نشکسته‏‌اند یا مدّت آن تمام نشده، [[پایدار]] است<ref>کشف الغطاء، ج۴، ص۳۵۶ و جواهر الکلام، ج۲۱، ص۸۱، ۲۷۷.</ref>. احترام به جان، [[آبرو]] و مال انسان محترم، [[واجب]] است<ref>جواهر الکلام، ج۲۲، ص۶۰؛ ج۲۷، ص۱۹۵.</ref>. احترام [[جان انسان]] محترم؛ خواه اصلی و یا عرضی، آسیب نرساندن به آن است؛ با این تفاوت که در حرمت اصلی، افزون بر آسیب نرساندن، [[حفظ جان]] و دفاع از آن نیز واجب است<ref>جواهر الکلام، ج۵، ص۱۱۴ ـ ۱۱۸ و ج۲۱، ص۱۶.</ref>. همچنین پیکر بی‌جان مسلمان مانند زنده او محترم است. از این رو، [[غسل]]، [[کفن]] و [[دفن]] آن واجب، و آنچه مانند [[نبش قبر]] که موجب [[هتک حرمت]] آن شود، [[حرام]] است<ref>مسالک الافهام، ج۵، ص۱۴۹؛ ج۴، ص۸۲.</ref>. [[حکم]] آبرو و مال [[انسان]] محترم، همچون [[حکم]] [[جان]] او است، یعنی تعرّض به آنها [[حرام]] است؛ و نسبت به [[آبرو]]، [[حفظ]] و [[دفاع]] از آن [[واجب]] است<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۶.</ref>.
##'''حیوان:''' حیواناتی که انسان از آنها برای خوردن، سواری، بارکشی، [[حفاظت]] گلّه یا باغ استفاده می‏‌کند، محترمند و بر صاحب خود [[حقوقی]] دارند که برخی ـ مانند آب و علف دادن ـ واجب، و برخی ـ مانند نزدن سیلی به صورت، بیش از اندازه توان بار نکردن و [[راه]] نبردن، وپشت حیوان را مجلس حرف زدن با دیگران قرار ندادن ـ [[مستحب]] است. <ref>وسائل الشیعة، ج۱۱، ص:۴۷۸؛ جواهر الکلام، ج۵، ص:۱۱۵ ـ ۱۱۶</ref> حیوانات غیر دریایی که در [[حرم]] [[مکّه]] و بنابر قولی حرم [[مدینه]] [[زندگی]] می‌‏کنند، [[حرمت]] دارند. از این رو، شکار کردن آنها جایز نیست. برخی، شکار کردن حیوان حرم مدینه را [[مکروه]] شمرده‏‌اند <ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص:۷۸ و ۲۹۴</ref>.
## '''حیوان:''' حیواناتی که انسان از آنها برای خوردن، سواری، بارکشی، [[حفاظت]] گلّه یا باغ استفاده می‏‌کند، محترمند و بر صاحب خود [[حقوقی]] دارند که برخی ـ مانند آب و علف دادن ـ واجب، و برخی ـ مانند نزدن سیلی به صورت، بیش از اندازه توان بار نکردن و [[راه]] نبردن، وپشت حیوان را مجلس حرف زدن با دیگران قرار ندادن ـ [[مستحب]] است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۴۷۸؛ جواهر الکلام، ج۵، ص۱۱۵ ـ ۱۱۶.</ref>. حیوانات غیر دریایی که در [[حرم]] [[مکّه]] و بنابر قولی حرم [[مدینه]] [[زندگی]] می‌‏کنند، [[حرمت]] دارند. از این رو، شکار کردن آنها جایز نیست. برخی، شکار کردن حیوان حرم مدینه را [[مکروه]] شمرده‏‌اند<ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص۷۸ و ۲۹۴.</ref>.
##'''[[گیاه]]:''' درختان و گیاهان حرم مکّه محترمند و بریدن و کندن آنها ـ جز برخی ـ جایز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص:۴۱۲ و ۴۱۹</ref> و به قول مشهور، در صورت قطع کردن درخت، کفّاره [[ثابت]] است. <ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص:۴۲۵ ـ ۴۲۶</ref> همچنین درختان حرم مدینه محترمند؛ لکن در [[حرمت]] یا [[کراهت]] بریدن آنها [[اختلاف]] است. البته بنابر قول به حرمت، بریدن درخت موجب ثبوت کفّاره نیست. <ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص:۷۷ و ۷۹</ref>
## '''[[گیاه]]:''' درختان و گیاهان حرم مکّه محترمند و بریدن و کندن آنها ـ جز برخی ـ جایز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۱۲ و ۴۱۹.</ref> و به قول مشهور، در صورت قطع کردن درخت، کفّاره [[ثابت]] است<ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۲۵ ـ ۴۲۶.</ref>. همچنین درختان حرم مدینه محترمند؛ لکن در [[حرمت]] یا [[کراهت]] بریدن آنها [[اختلاف]] است. البته بنابر قول به حرمت، بریدن درخت موجب ثبوت کفّاره نیست<ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص۷۷ و ۷۹.</ref>.
##'''جماد:''' برخی اشیاء، مانند [[کعبه]]، [[قرآن]]، کتاب‌های [[دعا]] و [[روایات]] [[معصومان]]{{عم}}، [[تربت امام حسین]]{{ع}}، [[ضریح]] [[مقدّس]] معصومان و آنچه در مشاهد مشرّفه از آنِ ایشان است، در [[شریعت اسلام]] محترمند. از این رو، [[نجس]] کردن آنها حرام، و زدودن [[نجاست]] از آنها واجب است. <ref>نهایة الاحکام، ج۱، ص:۸۸ ـ ۸۹؛ العروة الوثقی، ج۱، ص:۹۰ ـ ۹۱؛ جواهر الکلام، ج۲، ص:۵۱ ـ ۵۲</ref> همچنین برخی مکان‌ها، مانند [[مساجد]]، به‌ویژه [[مسجد الحرام]] و [[مسجد]] النّبی{{صل}}، حرم مکّه و مدینه، مشاهد مشرّفه و برخی زمان‌ها، مانند [[ماه رمضان]]، [[ماههای حرام]] ([[رجب]]، [[ذیقعده]]، ذیحجّه و [[محرّم]]) و [[روز جمعه]] [[حرمت]] دارند. از این رو، [[مجازات]] [[دنیوی]] و [[عقوبت]] [[اخروی]] [[گناه]] در این مکان‌ها و زمان‌ها بیشتر است <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۳۷۳ ـ ۳۷۴</ref> و مقدار دیه در برخی، مانند [[ماههای حرام]] افزایش می‏یابد. <ref>جواهر الکلام، ج۴۳، ص:۲۶ ـ ۲۹</ref>
## '''جماد:''' برخی اشیاء، مانند [[کعبه]]، [[قرآن]]، کتاب‌های [[دعا]] و [[روایات]] [[معصومان]] {{عم}}، [[تربت امام حسین]] {{ع}}، [[ضریح]] [[مقدّس]] معصومان و آنچه در مشاهد مشرّفه از آنِ ایشان است، در [[شریعت اسلام]] محترمند. از این رو، [[نجس]] کردن آنها حرام، و زدودن [[نجاست]] از آنها واجب است<ref>نهایة الاحکام، ج۱، ص۸۸ ـ ۸۹؛ العروة الوثقی، ج۱، ص۹۰ ـ ۹۱؛ جواهر الکلام، ج۲، ص۵۱ ـ ۵۲.</ref>. همچنین برخی مکان‌ها، مانند [[مساجد]]، به‌ویژه [[مسجد الحرام]] و [[مسجد]] النّبی {{صل}}، حرم مکّه و مدینه، مشاهد مشرّفه و برخی زمان‌ها، مانند [[ماه رمضان]]، [[ماههای حرام]] ([[رجب]]، [[ذیقعده]]، ذیحجّه و [[محرّم]]) و [[روز جمعه]] [[حرمت]] دارند. از این رو، [[مجازات]] [[دنیوی]] و [[عقوبت]] [[اخروی]] [[گناه]] در این مکان‌ها و زمان‌ها بیشتر است<ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۳۷۳ ـ ۳۷۴.</ref> و مقدار دیه در برخی، مانند [[ماههای حرام]] افزایش می‏یابد<ref>جواهر الکلام، ج۴۳، ص۲۶ ـ ۲۹.</ref>.
#'''[[افعال]] محترم:''' [[عمل]] [[انسان]] [[آزاد]] و محترم، [[احترام]] دارد و اگر کسی، دیگری را برای انجام دادن کاری اجیرکند، باید اجرت کار او را بپردازد. در صورت نپرداختن، ضامن است. <ref>قواعد الفقهیة (مکارم)، ج۲، ص:۲۱۸ و جامع المدارک، ج۵، ص:۲۰۰؛ جواهر الکلام، ج۲۷، ص:۴۷ ـ ۴۸ و ۷۷ و ۳۷ و ۳۸</ref> [[نسب]] <ref>جواهر الکلام، ج۲۹، ص:۲۴۳</ref> و عدّه با وطی محترم (آمیزش [[حلال]]) [[ثابت]] می‏‌گردد <ref>مهذب الاحکام، ج۲۶، ص:۱۴۷؛ جواهر الکلام، ج۳۲، ص:۲۱۱.</ref>.<ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۲۸۸-۲۹۰.</ref>
# '''[[افعال]] محترم:''' [[عمل]] [[انسان]] [[آزاد]] و محترم، [[احترام]] دارد و اگر کسی، دیگری را برای انجام دادن کاری اجیرکند، باید اجرت کار او را بپردازد. در صورت نپرداختن، ضامن است<ref>قواعد الفقهیة (مکارم)، ج۲، ص۲۱۸ و جامع المدارک، ج۵، ص۲۰۰؛ جواهر الکلام، ج۲۷، ص۴۷ ـ ۴۸ و ۷۷ و ۳۷ و ۳۸.</ref>. [[نسب]]<ref>جواهر الکلام، ج۲۹، ص۲۴۳.</ref> و عدّه با وطی محترم (آمیزش [[حلال]]) [[ثابت]] می‏‌گردد<ref>مهذب الاحکام، ج۲۶، ص۱۴۷؛ جواهر الکلام، ج۳۲، ص۲۱۱.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص ۲۸۸-۲۹۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۱

براساس فقه اسلامی، احترام هر چیزی متناسب با آن تعریف می‌شود، احترام انسان، تعرّض نکردن به ناموس، جان و مال اوست و حرمت قرآن، جلوگیری از نجس شدن آن و پرهیز از هر گونه اقدامی است که موجب هتک آن می‏‌شود. احترام می‌تواند شامل ذوات محترم مانند: انسان، حیوان، گیاه و جماد باشد و یا شامل افعال محترم.

مقدمه

ارج نهادن هر چیز متناسب با آن است. برای مثال، احترام انسان، تعرّض نکردن به ناموس، جان و مال او، بلکه دفاع از آنها در مقابل تعرّض کنندگان است، یا حرمت داشتن قرآن، جلوگیری از نجس شدن آن و پرهیز از هر گونه اقدامی است که موجب هتک آن می‏‌شود. از عنوان احترام به مناسبت در باب‌های بسیاری مانند طهارت، حج، جهاد، تجارت، مضاربه، مزارعه، عاریه، نکاح، طلاق، حدود و دیات سخن رفته است.

چیزهای محترم را می‌‏توان در دو دسته ذوات و افعال قرار داد:

  1. ذوات محترم: ذوات محترم، به انسان، حیوان، گیاه و جماد تقسیم می‏‌شود:
    1. انسان: در شریعت اسلام، حرمت انسان یا اصلی است یا عرضی. حرمت اصلی از آنِ مسلمان و مؤمن و ناشی از طهارت و قداست ذاتی او است که در پرتو پذیرش اسلام و ایمان به دست می‏‌آید. البته این حرمت نیز بر حسب مراتب ایمان و درجات علم و تقوا متفاوت است. بنابراین، حرمت انبیا، اوصیا و انسان‌های کامل بیش از دیگران است. کافران حرمت اصلی ندارند و تنها به سبب عقد ذمّه، امان و هدنه از حرمت عرضی برخوردار می‏‌شوند و تا هنگامی که پیمان را نشکسته‏‌اند یا مدّت آن تمام نشده، پایدار است[۱]. احترام به جان، آبرو و مال انسان محترم، واجب است[۲]. احترام جان انسان محترم؛ خواه اصلی و یا عرضی، آسیب نرساندن به آن است؛ با این تفاوت که در حرمت اصلی، افزون بر آسیب نرساندن، حفظ جان و دفاع از آن نیز واجب است[۳]. همچنین پیکر بی‌جان مسلمان مانند زنده او محترم است. از این رو، غسل، کفن و دفن آن واجب، و آنچه مانند نبش قبر که موجب هتک حرمت آن شود، حرام است[۴]. حکم آبرو و مال انسان محترم، همچون حکم جان او است، یعنی تعرّض به آنها حرام است؛ و نسبت به آبرو، حفظ و دفاع از آن واجب است[۵].
    2. حیوان: حیواناتی که انسان از آنها برای خوردن، سواری، بارکشی، حفاظت گلّه یا باغ استفاده می‏‌کند، محترمند و بر صاحب خود حقوقی دارند که برخی ـ مانند آب و علف دادن ـ واجب، و برخی ـ مانند نزدن سیلی به صورت، بیش از اندازه توان بار نکردن و راه نبردن، وپشت حیوان را مجلس حرف زدن با دیگران قرار ندادن ـ مستحب است[۶]. حیوانات غیر دریایی که در حرم مکّه و بنابر قولی حرم مدینه زندگی می‌‏کنند، حرمت دارند. از این رو، شکار کردن آنها جایز نیست. برخی، شکار کردن حیوان حرم مدینه را مکروه شمرده‏‌اند[۷].
    3. گیاه: درختان و گیاهان حرم مکّه محترمند و بریدن و کندن آنها ـ جز برخی ـ جایز نیست[۸] و به قول مشهور، در صورت قطع کردن درخت، کفّاره ثابت است[۹]. همچنین درختان حرم مدینه محترمند؛ لکن در حرمت یا کراهت بریدن آنها اختلاف است. البته بنابر قول به حرمت، بریدن درخت موجب ثبوت کفّاره نیست[۱۰].
    4. جماد: برخی اشیاء، مانند کعبه، قرآن، کتاب‌های دعا و روایات معصومان (ع)، تربت امام حسین (ع)، ضریح مقدّس معصومان و آنچه در مشاهد مشرّفه از آنِ ایشان است، در شریعت اسلام محترمند. از این رو، نجس کردن آنها حرام، و زدودن نجاست از آنها واجب است[۱۱]. همچنین برخی مکان‌ها، مانند مساجد، به‌ویژه مسجد الحرام و مسجد النّبی (ص)، حرم مکّه و مدینه، مشاهد مشرّفه و برخی زمان‌ها، مانند ماه رمضان، ماههای حرام (رجب، ذیقعده، ذیحجّه و محرّم) و روز جمعه حرمت دارند. از این رو، مجازات دنیوی و عقوبت اخروی گناه در این مکان‌ها و زمان‌ها بیشتر است[۱۲] و مقدار دیه در برخی، مانند ماههای حرام افزایش می‏یابد[۱۳].
  2. افعال محترم: عمل انسان آزاد و محترم، احترام دارد و اگر کسی، دیگری را برای انجام دادن کاری اجیرکند، باید اجرت کار او را بپردازد. در صورت نپرداختن، ضامن است[۱۴]. نسب[۱۵] و عدّه با وطی محترم (آمیزش حلال) ثابت می‏‌گردد[۱۶].[۱۷]

منابع

پانویس

  1. کشف الغطاء، ج۴، ص۳۵۶ و جواهر الکلام، ج۲۱، ص۸۱، ۲۷۷.
  2. جواهر الکلام، ج۲۲، ص۶۰؛ ج۲۷، ص۱۹۵.
  3. جواهر الکلام، ج۵، ص۱۱۴ ـ ۱۱۸ و ج۲۱، ص۱۶.
  4. مسالک الافهام، ج۵، ص۱۴۹؛ ج۴، ص۸۲.
  5. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۶.
  6. وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۴۷۸؛ جواهر الکلام، ج۵، ص۱۱۵ ـ ۱۱۶.
  7. جواهر الکلام، ج۲۰، ص۷۸ و ۲۹۴.
  8. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۱۲ و ۴۱۹.
  9. جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۲۵ ـ ۴۲۶.
  10. جواهر الکلام، ج۲۰، ص۷۷ و ۷۹.
  11. نهایة الاحکام، ج۱، ص۸۸ ـ ۸۹؛ العروة الوثقی، ج۱، ص۹۰ ـ ۹۱؛ جواهر الکلام، ج۲، ص۵۱ ـ ۵۲.
  12. جواهر الکلام، ج۴۱، ص۳۷۳ ـ ۳۷۴.
  13. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۲۶ ـ ۲۹.
  14. قواعد الفقهیة (مکارم)، ج۲، ص۲۱۸ و جامع المدارک، ج۵، ص۲۰۰؛ جواهر الکلام، ج۲۷، ص۴۷ ـ ۴۸ و ۷۷ و ۳۷ و ۳۸.
  15. جواهر الکلام، ج۲۹، ص۲۴۳.
  16. مهذب الاحکام، ج۲۶، ص۱۴۷؛ جواهر الکلام، ج۳۲، ص۲۱۱.
  17. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص ۲۸۸-۲۹۰.