بنی قنطوره: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '== پانویس == {{{پانویس}}' به '== پانویس == {{پانویس}}')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت}}
{{مهدویت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام مهدی]]{{ع}} است. "'''امام مهدی'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]]</div>
| موضوع مرتبط = امام مهدی
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| عنوان مدخل  = امام مهدی
| مداخل مرتبط = [[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*قنطورا نام کنیزی از [[حضرت ابراهیم]] خلیل {{ع}} بوده که نژاد ترک و چین از آن کنیز می‌باشند. این واژه در اخبار ملاحم -اخبار مشتمل بر پیشگویی از حوادث خونین و وحشت‌زا در آخر الزمان- آمده است<ref>معارف و معاریف، ج ۳، ص ۲۷۷.</ref>. در آن‌جا ذکر شده که بنی قنطوره به عراق، و به روایتی در بصره فرود می‌آیند و مردم عراق را از کشورشان بیرون می‌کنند. برخی از اهالی به آنها می‌پیوندند و برخی با آنان نبرد می‌کنند و سرانجام بر آنها پیروز می‌گردند. کشته‌های آنان که با بنی قنطوره بجنگند شهید هستند<ref>بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۱۱۳.</ref>. بر طبق آن‌چه که در کتاب‌های لغت آمده است، بنو قنطوره، عبارت از ترک‌ها هستند. برخی گفته‌اند که منظور، سودانی‌ها هستند و برخی دیگر آنها را مردم اندلس می‌دانند، ولی صحیح آن است که قنطوره، همان کنیز حضرت ابراهیم {{ع}} است<ref>روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۵۹.</ref>. در حدیث قنطوره آمده است: "نزدیک است که سلطنت عرب به دست بنی قنطوره برچیده شود. بنی قنطوره قومی هستند با صورت‌های پهن، بینی‌های فرورفته و دیدگان کوچک، صورت‌های‌شان چون سپرهای آهنین است. کفش‌های مویی به پا دارند و در محلی در نزدیکی سرزمین عرب، که از زمین‌های عربی است فرود می‌آیند که به آن‌جا وادی لون گفته می‌شود<ref>همان.</ref>. در حدیثی تصریح شده که بنی قنطوره از مشرق‌زمین می‌آیند: بنی قنطوره مسلمانان را دنبال می‌کنند و اسب‌های خود را به نخل‌های خوخا -در نزدیکی مسجد کوفه- می‌بندند و از آبشخورهای فرات می‌نوشند. بنو قنطوره که از خراسان و سجستان می‌آیند، مردم عراق را به شدت فراری می‌دهند. ان‌ها شریرانی هستند که مرحمت از دل‌های‌شان گرفته شده است، در میان حیره و کوفه به هرکس برسند، می‌کشند و اسیر می‌گیرند<ref>روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۶۱.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۷۸.</ref>.
* قنطورا نام کنیزی از [[حضرت ابراهیم]] خلیل {{ع}} بوده که نژاد ترک و چین از آن کنیز می‌باشند. این واژه در اخبار ملاحم -اخبار مشتمل بر پیشگویی از حوادث خونین و وحشت‌زا در آخر الزمان- آمده است<ref>معارف و معاریف، ج ۳، ص ۲۷۷.</ref>. در آن‌جا ذکر شده که بنی قنطوره به عراق، و به روایتی در بصره فرود می‌آیند و مردم عراق را از کشورشان بیرون می‌کنند. برخی از اهالی به آنها می‌پیوندند و برخی با آنان نبرد می‌کنند و سرانجام بر آنها پیروز می‌گردند. کشته‌های آنان که با بنی قنطوره بجنگند شهید هستند<ref>بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۱۱۳.</ref>. بر طبق آن‌چه که در کتاب‌های لغت آمده است، بنو قنطوره، عبارت از ترک‌ها هستند. برخی گفته‌اند که منظور، سودانی‌ها هستند و برخی دیگر آنها را مردم اندلس می‌دانند، ولی صحیح آن است که قنطوره، همان کنیز حضرت ابراهیم {{ع}} است<ref>روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۵۹.</ref>. در حدیث قنطوره آمده است: "نزدیک است که سلطنت عرب به دست بنی قنطوره برچیده شود. بنی قنطوره قومی هستند با صورت‌های پهن، بینی‌های فرورفته و دیدگان کوچک، صورت‌های‌شان چون سپرهای آهنین است. کفش‌های مویی به پا دارند و در محلی در نزدیکی سرزمین عرب، که از زمین‌های عربی است فرود می‌آیند که به آن‌جا وادی لون گفته می‌شود<ref>همان.</ref>. در حدیثی تصریح شده که بنی قنطوره از مشرق‌زمین می‌آیند: بنی قنطوره مسلمانان را دنبال می‌کنند و اسب‌های خود را به نخل‌های خوخا -در نزدیکی مسجد کوفه- می‌بندند و از آبشخورهای فرات می‌نوشند. بنو قنطوره که از خراسان و سجستان می‌آیند، مردم عراق را به شدت فراری می‌دهند. ان‌ها شریرانی هستند که مرحمت از دل‌های‌شان گرفته شده است، در میان حیره و کوفه به هرکس برسند، می‌کشند و اسیر می‌گیرند<ref>روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۶۱.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۷۸.</ref>.
 
== پرسش‌های وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{امام مهدی}}
{{امام مهدی}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۵۶

مقدمه

  • قنطورا نام کنیزی از حضرت ابراهیم خلیل (ع) بوده که نژاد ترک و چین از آن کنیز می‌باشند. این واژه در اخبار ملاحم -اخبار مشتمل بر پیشگویی از حوادث خونین و وحشت‌زا در آخر الزمان- آمده است[۱]. در آن‌جا ذکر شده که بنی قنطوره به عراق، و به روایتی در بصره فرود می‌آیند و مردم عراق را از کشورشان بیرون می‌کنند. برخی از اهالی به آنها می‌پیوندند و برخی با آنان نبرد می‌کنند و سرانجام بر آنها پیروز می‌گردند. کشته‌های آنان که با بنی قنطوره بجنگند شهید هستند[۲]. بر طبق آن‌چه که در کتاب‌های لغت آمده است، بنو قنطوره، عبارت از ترک‌ها هستند. برخی گفته‌اند که منظور، سودانی‌ها هستند و برخی دیگر آنها را مردم اندلس می‌دانند، ولی صحیح آن است که قنطوره، همان کنیز حضرت ابراهیم (ع) است[۳]. در حدیث قنطوره آمده است: "نزدیک است که سلطنت عرب به دست بنی قنطوره برچیده شود. بنی قنطوره قومی هستند با صورت‌های پهن، بینی‌های فرورفته و دیدگان کوچک، صورت‌های‌شان چون سپرهای آهنین است. کفش‌های مویی به پا دارند و در محلی در نزدیکی سرزمین عرب، که از زمین‌های عربی است فرود می‌آیند که به آن‌جا وادی لون گفته می‌شود[۴]. در حدیثی تصریح شده که بنی قنطوره از مشرق‌زمین می‌آیند: بنی قنطوره مسلمانان را دنبال می‌کنند و اسب‌های خود را به نخل‌های خوخا -در نزدیکی مسجد کوفه- می‌بندند و از آبشخورهای فرات می‌نوشند. بنو قنطوره که از خراسان و سجستان می‌آیند، مردم عراق را به شدت فراری می‌دهند. ان‌ها شریرانی هستند که مرحمت از دل‌های‌شان گرفته شده است، در میان حیره و کوفه به هرکس برسند، می‌کشند و اسیر می‌گیرند[۵][۶].

منابع

پانویس

  1. معارف و معاریف، ج ۳، ص ۲۷۷.
  2. بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۱۱۳.
  3. روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۵۹.
  4. همان.
  5. روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۶۱.
  6. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۸.