خطبه‌های امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر به سخنان امام حسین)
برچسب: تغییر مسیر جدید
(تغییرمسیر به سخنان امام حسین حذف شد)
برچسب‌ها: تغییرمسیر حذف شد پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
#تغییر_مسیر [[سخنان امام حسین]]
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = سخنان امام حسین
| عنوان مدخل  = خطبه‌های امام حسین
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}
 
'''[[امام حسین]] {{ع}}''' از ابتدای حرکت از [[مدینه]] تا لحظه [[شهادت]] '''سخنانی''' را در مکان‌های مختلف ایراد فرموده‌اند که هر کدام به نحوی بیانگر علل [[قیام]] آن حضرت است. سخنانی در مدینه و ابتدای حرکت، خطابه‌ای در [[مکه]]، سخنانی در مسیر حرکت به [[کوفه]] و بیانات و خطبه‌هایی در برابر سپاه [[عمر سعد]] و در [[روز عاشورا]] خطاب به [[یاران]] باوفای خویش و یا بر بالین [[شهدای کربلا]].
 
== خطبه امام حسین در مدینه ==
{{اصلی|خطبه امام حسین در مدینه}}
بعد از مرگ [[معاویه]] و به [[خلافت]] رسیدن [[یزید]]، او نامه‌ای برای حاکم [[مدینه]] فرستاد و خواست که از [[امام حسین]] {{ع}} [[بیعت]] بگیرد اما حضرت در جواب او فرمود: "... یزید مردی شراب‌خوار و کشنده انسان‌های محترم است و آشکارا [[گناه]] می‌کند. هیچ گاه فردی مثل من با چنین کسی بیعت نخواهد کرد...". همچنین در متن وصیتی که آن را به دست [[محمد بن حنفیه]] داد نوشته است: "... من نه از روی [[خودخواهی]] و یا برای خوش‌گذرانی و نه برای [[فساد]] و [[ستمگری]] از [[مدینه]] خارج می‌گردم، بلکه [[هدف]] من از این امر [[اصلاح]] در [[امت]] جدم است...<ref>[[محمد حسن تشیع|تشیع، محمد حسن]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۳ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی]]، ج۳، ص۲۶.</ref>.
 
== خطبه مکیه امام حسین ==
{{اصلی|خطبه مکیه امام حسین}}
 
[[خطابه]] مشهوری را [[امام حسین]] {{ع}} در "[[منی]]" پیرامون [[امر به معروف و نهی از منکر]] بیان فرموده و خواسته است در آخرین [[دیدار]] خود از [[مکّه]] ضمن استفاده از موقعیت [[کنگره حج]]، [[تکلیف]] [[مردم]] را در قبال دستگاه یزیدی روشن کند و [[علل قیام امام حسین|علل قیام]] خود را بر ضد [[دولت اموی]] تبیین نماید. در این [[خطابه]] آمده است: "جریان امور ([[حکومتی]] و [[اجتماعی]] و سرنخ [[کارها]]) به دست [[دانشمندان الهی]] است که [[امین]] بر [[حلال و حرام]] [[خدا]] هستند"<ref>{{متن حدیث|...مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ}}؛ تحف العقول، ص۱۷۲، بیروت.</ref>.
 
براساس این [[سخن امام]] {{ع}}، عالم به [[خدا]] کسی است که [[امین]] [[احکام]] و [[قوانین الهی]] باشد و این تعبیر شامل [[فقها]] و [[علما]] در [[عصر غیبت]] هم می‌شود. امام [[مقام زعامت]] و [[رهبری امت]] را مربوط به [[علما]] می‌داند و طبعاً در [[زمان حضور امام]]، [[منصب زعامت]] مربوط به ایشان است و با [[وجود امام]] که [[اعلم]] [[مردم]] است، نوبت به بقیه نمی‌رسد و اگر امام [[معصوم]] حاضر نبود، علما به اطلاق روایت متصدی زعامت خواهند شد<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۱۵۰-۱۵۶؛ [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۳۵-۲۴۲.</ref>.
 
== خطبه امام حسین در مسیر کوفه ==
{{اصلی|خطبه امام حسین در مسیر کوفه}}
بعد از اینکه امام حسین {{ع}} مجبور به ترک مکه در روز ترویه و حرکت به سوی کوفه شد، در بین راه جواب نامه و یا سخنانی ایراد فرموده‌اند؛ مانند اینکه در برابر سپاهیان حر بن یزید ریاحی فرمود: " ... ما [[اهل بیت پیامبر]] به [[ولایت]] و [[رهبری]] مردم شایسته‌تر و سزاوارتر از اینها ([[بنی امیه]]) می‌باشیم که به ناحق مدعی این [[مقام]] بوده و همیشه راه [[ظلم]] و [[فساد]] و دشمنی با [[خدا]] را در پیش گرفته‌اند ... . و یا در جواب حضرت علی اکبر {{ع}} که سؤال از علت گفتن {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} کردند فرمود: «من سرم را به زین اسب گذارده بودم که [[خواب]] خفیفی بر چشمانم مسلط شد. در این موقع صدای هاتفی به گوشم رسید که می‌گفت این [[جمعیت]] در این هنگام شب در حرکت هستند و [[مرگ]] نیز در تعقیب آنهاست. برای من معلوم گردید که این، خبر مرگ ماست»<ref>[[محمد حسن تشیع|تشیع، محمد حسن]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۳ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی]]، ج۳، ص ۴۲.</ref>.
 
== خطبه امام حسین در کربلا ==
{{اصلی|خطبه امام حسین در کربلا}}
 
[[امام حسین]] {{ع}} در روز [[کربلا]] و [[عاشورا]] سخنانی ایراد فرموده‌اند مانند اینکه هنگام رسیدن به کربلا فرمودند: «خدایا! از [[اندوه]] و [[بلا]] به تو [[پناه]] می‌برم! اینجاست، محل فرود آمدن ما و به [[خدا]] [[سوگند]] همین جاست محل قبرهای ما و به خدا سوگند از اینجاست که در [[قیامت]] [[محشور]] و منشور خواهیم گردید ...». در سخنانی با یاران خویش درباره علت قیام فرمود: «... اوضاع [[زمان]] دگرگون گردیده، [[زشتی‌ها]] آشکار و نیکی‎ها و فضلیت‌ها از محیط ما رخت بر بسته است ... [[شایسته]] است که در چنین محیط ننگین، شخص با [[ایمان]] و [[فضیلت]]، [[فداکاری]] و [[جانبازی]] کند ...». شب عاشورا خطااب به یاران خویش فرمود: «من [[اصحاب]] و یارانی بهتر از [[یاران]] خود ندیده‌ام و [[اهل بیت]] و خاندانی باوفاتر و صدیق‌تر از اهل بیت خود سراغ ندارم...»آن حضرت بر بالین هر یک از یاران و اصحاب خویش نیز سخنانی ایراد فرموده‌اند<ref>[[محمد حسن تشیع|تشیع، محمد حسن]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۳ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی]]، ج۳، ص ۵۵ ـ ۸۰.</ref>.
 
=== خطبه امام حسین در برابر لشکر ابن زیاد ===
{{اصلی|خطبه امام حسین در برابر لشکر ابن زیاد}}
روز [[عاشورا]] قبل از شروع جنگ [[امام حسین]] {{ع}} سخنانی را خطاب به سپاه کوفه بیان داشته‌اند که قسمتی از این سخنان عبارت است از: " ... شما اینک به امری هم‌پیمان شده‌اید که [[خشم خدا]] را برانگیخته و به سبب آن، [[خدا]] از شما [[اعراض]] کرده و غضبش را بر شما فرستاده است. چه نیکوست خدای ما و چه بد بندگانی هستید شماها که به [[فرمان خدا]] گردن نهاده و به پیامبرش [[ایمان]] آوردید و سپس برای کشتن [[اهل بیت]] و فرزندانش [[هجوم]] کردید..."؛ "... [[مردم]]! بگویید من چه کسی هستم؟ آنگاه به خود آیید و خویشتن را ملامت کنید و ببینید آیا [[قتل]] من و در هم [[شکستن حریم]] من برای شما جایز است؟ آیا من فرزند [[دختر پیامبر]] شما نیستم؟ آیا من فرزند [[وصی]] و [[پسر عموی پیامبر]] شما نیستم؟ مگر من فرزند کسی نیستم که پیش از همه [[مسلمانان]] به خدا ایمان آورد و پیش از همه [[رسالت پیامبر]] را [[تصدیق]] نمود؟ ..."؛ "... همه شما عصیان و [[سرکشی]] نموده و با دستور من مخالفت می‌کنید که به گفتارم گوش فرا نمی‌دهید. آری، در اثر هدایای حرامی که به دست شما رسیده و در اثر غذاهای [[حرام]] و لقمه‌های غیر مشروعی که شکم‌های شما از آن انباشته شده، [[خدا]] این چنین بر دل‌های شما مهر زده است..."<ref>[[محمد حسن تشیع|تشیع، محمد حسن]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۳ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی]]، ج۳، ص ۶۴.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100815.jpg|22px]] [[محمد حسن تشیع|تشیع، محمد حسن]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۳ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۳''']]
# [[پرونده:1100439.jpg|22px]] [[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| '''امامت و رهبری''']]
# [[پرونده:1100672.jpg|22px]] [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|'''نظام سیاسی اسلام''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:سخنان امام حسین]]

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۲

امام حسین (ع) از ابتدای حرکت از مدینه تا لحظه شهادت سخنانی را در مکان‌های مختلف ایراد فرموده‌اند که هر کدام به نحوی بیانگر علل قیام آن حضرت است. سخنانی در مدینه و ابتدای حرکت، خطابه‌ای در مکه، سخنانی در مسیر حرکت به کوفه و بیانات و خطبه‌هایی در برابر سپاه عمر سعد و در روز عاشورا خطاب به یاران باوفای خویش و یا بر بالین شهدای کربلا.

خطبه امام حسین در مدینه

بعد از مرگ معاویه و به خلافت رسیدن یزید، او نامه‌ای برای حاکم مدینه فرستاد و خواست که از امام حسین (ع) بیعت بگیرد اما حضرت در جواب او فرمود: "... یزید مردی شراب‌خوار و کشنده انسان‌های محترم است و آشکارا گناه می‌کند. هیچ گاه فردی مثل من با چنین کسی بیعت نخواهد کرد...". همچنین در متن وصیتی که آن را به دست محمد بن حنفیه داد نوشته است: "... من نه از روی خودخواهی و یا برای خوش‌گذرانی و نه برای فساد و ستمگری از مدینه خارج می‌گردم، بلکه هدف من از این امر اصلاح در امت جدم است...[۱].

خطبه مکیه امام حسین

خطابه مشهوری را امام حسین (ع) در "منی" پیرامون امر به معروف و نهی از منکر بیان فرموده و خواسته است در آخرین دیدار خود از مکّه ضمن استفاده از موقعیت کنگره حج، تکلیف مردم را در قبال دستگاه یزیدی روشن کند و علل قیام خود را بر ضد دولت اموی تبیین نماید. در این خطابه آمده است: "جریان امور (حکومتی و اجتماعی و سرنخ کارها) به دست دانشمندان الهی است که امین بر حلال و حرام خدا هستند"[۲].

براساس این سخن امام (ع)، عالم به خدا کسی است که امین احکام و قوانین الهی باشد و این تعبیر شامل فقها و علما در عصر غیبت هم می‌شود. امام مقام زعامت و رهبری امت را مربوط به علما می‌داند و طبعاً در زمان حضور امام، منصب زعامت مربوط به ایشان است و با وجود امام که اعلم مردم است، نوبت به بقیه نمی‌رسد و اگر امام معصوم حاضر نبود، علما به اطلاق روایت متصدی زعامت خواهند شد[۳].

خطبه امام حسین در مسیر کوفه

بعد از اینکه امام حسین (ع) مجبور به ترک مکه در روز ترویه و حرکت به سوی کوفه شد، در بین راه جواب نامه و یا سخنانی ایراد فرموده‌اند؛ مانند اینکه در برابر سپاهیان حر بن یزید ریاحی فرمود: " ... ما اهل بیت پیامبر به ولایت و رهبری مردم شایسته‌تر و سزاوارتر از اینها (بنی امیه) می‌باشیم که به ناحق مدعی این مقام بوده و همیشه راه ظلم و فساد و دشمنی با خدا را در پیش گرفته‌اند ... . و یا در جواب حضرت علی اکبر (ع) که سؤال از علت گفتن ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ کردند فرمود: «من سرم را به زین اسب گذارده بودم که خواب خفیفی بر چشمانم مسلط شد. در این موقع صدای هاتفی به گوشم رسید که می‌گفت این جمعیت در این هنگام شب در حرکت هستند و مرگ نیز در تعقیب آنهاست. برای من معلوم گردید که این، خبر مرگ ماست»[۴].

خطبه امام حسین در کربلا

امام حسین (ع) در روز کربلا و عاشورا سخنانی ایراد فرموده‌اند مانند اینکه هنگام رسیدن به کربلا فرمودند: «خدایا! از اندوه و بلا به تو پناه می‌برم! اینجاست، محل فرود آمدن ما و به خدا سوگند همین جاست محل قبرهای ما و به خدا سوگند از اینجاست که در قیامت محشور و منشور خواهیم گردید ...». در سخنانی با یاران خویش درباره علت قیام فرمود: «... اوضاع زمان دگرگون گردیده، زشتی‌ها آشکار و نیکی‎ها و فضلیت‌ها از محیط ما رخت بر بسته است ... شایسته است که در چنین محیط ننگین، شخص با ایمان و فضیلت، فداکاری و جانبازی کند ...». شب عاشورا خطااب به یاران خویش فرمود: «من اصحاب و یارانی بهتر از یاران خود ندیده‌ام و اهل بیت و خاندانی باوفاتر و صدیق‌تر از اهل بیت خود سراغ ندارم...»آن حضرت بر بالین هر یک از یاران و اصحاب خویش نیز سخنانی ایراد فرموده‌اند[۵].

خطبه امام حسین در برابر لشکر ابن زیاد

روز عاشورا قبل از شروع جنگ امام حسین (ع) سخنانی را خطاب به سپاه کوفه بیان داشته‌اند که قسمتی از این سخنان عبارت است از: " ... شما اینک به امری هم‌پیمان شده‌اید که خشم خدا را برانگیخته و به سبب آن، خدا از شما اعراض کرده و غضبش را بر شما فرستاده است. چه نیکوست خدای ما و چه بد بندگانی هستید شماها که به فرمان خدا گردن نهاده و به پیامبرش ایمان آوردید و سپس برای کشتن اهل بیت و فرزندانش هجوم کردید..."؛ "... مردم! بگویید من چه کسی هستم؟ آنگاه به خود آیید و خویشتن را ملامت کنید و ببینید آیا قتل من و در هم شکستن حریم من برای شما جایز است؟ آیا من فرزند دختر پیامبر شما نیستم؟ آیا من فرزند وصی و پسر عموی پیامبر شما نیستم؟ مگر من فرزند کسی نیستم که پیش از همه مسلمانان به خدا ایمان آورد و پیش از همه رسالت پیامبر را تصدیق نمود؟ ..."؛ "... همه شما عصیان و سرکشی نموده و با دستور من مخالفت می‌کنید که به گفتارم گوش فرا نمی‌دهید. آری، در اثر هدایای حرامی که به دست شما رسیده و در اثر غذاهای حرام و لقمه‌های غیر مشروعی که شکم‌های شما از آن انباشته شده، خدا این چنین بر دل‌های شما مهر زده است..."[۶].

منابع

پانویس

  1. تشیع، محمد حسن، فرهنگ عاشورایی، ج۳، ص۲۶.
  2. «...مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ»؛ تحف العقول، ص۱۷۲، بیروت.
  3. ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص:۱۵۰-۱۵۶؛ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۲۳۵-۲۴۲.
  4. تشیع، محمد حسن، فرهنگ عاشورایی، ج۳، ص ۴۲.
  5. تشیع، محمد حسن، فرهنگ عاشورایی، ج۳، ص ۵۵ ـ ۸۰.
  6. تشیع، محمد حسن، فرهنگ عاشورایی، ج۳، ص ۶۴.