ذکر در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = ذکر | | موضوع مرتبط = ذکر | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = ذکر | ||
| مداخل مرتبط = [[ذکر در لغت]] - [[ذکر در قرآن]] - [[ذکر در اخلاق اسلامی]] - [[ذکر در فقه سیاسی]] - [[ذکر در کلام اسلامی]] - [[ | | مداخل مرتبط = [[ذکر در لغت]] - [[ذکر در قرآن]] - [[ذکر در اخلاق اسلامی]] - [[ذکر در فقه سیاسی]] - [[ذکر در کلام اسلامی]] - [[ذکر در معارف دعا و زیارات]] - [[ذکر در معارف و سیره نبوی]] - [[ذکر در معارف و سیره حسینی]] - [[ذکر در معارف و سیره سجادی]] - [[ذکر در حقوق اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
ذکر، در کتابهای لغت، به معنای یاد کردن از چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.</ref> و یا یاد آوری چیزی پس از [[فراموشی]] است<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>. این یاد کردن، ممکن است با زبان<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref> یا [[قلب]] و یا هر دو باشد<ref>المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.</ref> | ذکر، در کتابهای لغت، به معنای یاد کردن از چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.</ref> و یا یاد آوری چیزی پس از [[فراموشی]] است<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>. این یاد کردن، ممکن است با زبان<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref> یا [[قلب]] و یا هر دو باشد<ref>المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.</ref>. | ||
ذکر [[خدای سبحان]] از بارزتر مصادیق [[پرستش]] [[خداوند]] است و از لحاظ وجودی، اقسامی دارد که [[کاملترین]] آن سات که [[بنده]] [[خداوند متعال]] را یاد کند. [[رسول خدا]] {{صل}} ذکر را تنها زبانی نمیدانست؛ بلکه هر کاری و هر عملی را که نمودار یاد [[پروردگار]] باشد، ذکر او به حساب میآورد؛ همچنان که در روایتی از ایشان [[نقل]] شده است: "هر کس از [[خداوند عزوجل]] [[فرمان]] ببرد، [[خدا]] را یاد کرده است؛ هر چند [[نماز خواندن]] و [[روزه]] گرفتن و [[قرآن]] خواندنش اندک باشد"<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۴۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۹۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر؛ ج ۲، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref>. | ذکر [[خدای سبحان]] از بارزتر مصادیق [[پرستش]] [[خداوند]] است و از لحاظ وجودی، اقسامی دارد که [[کاملترین]] آن سات که [[بنده]] [[خداوند متعال]] را یاد کند. [[رسول خدا]] {{صل}} ذکر را تنها زبانی نمیدانست؛ بلکه هر کاری و هر عملی را که نمودار یاد [[پروردگار]] باشد، ذکر او به حساب میآورد؛ همچنان که در روایتی از ایشان [[نقل]] شده است: "هر کس از [[خداوند عزوجل]] [[فرمان]] ببرد، [[خدا]] را یاد کرده است؛ هر چند [[نماز خواندن]] و [[روزه]] گرفتن و [[قرآن]] خواندنش اندک باشد"<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۴۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۹۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر؛ ج ۲، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref>. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۹: | ||
در [[احادیث]] و [[روایات]] [[رسول خدا]] {{صل}} زنده شدن [[دلها]]<ref>ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۰. </ref>، شفای [[دلها]]<ref>کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۴.</ref>، دور شدن [[شیطان]]<ref>بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۴۹ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۷، ص ۲۷۹.</ref>، ایمنی از [[نفاق]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰، المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref>، [[دوستی]] [[خدا]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵</ref> و [[مصونیت]]<ref>پیامبر خدا {{صل}}: خداوند سبحان فرمود: «چون بدانم که یاد من بر جان بندهام چیره شده است، خواست او را سؤال از خود و مناجات با خود قرار میدهم: پس چون بندهام چنین شود، هرگاه بخواهد به سهو و غفلت دچار شود، مانع غفلتش میشوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعیاند». (عدة الداعی، ص ۲۴۹ - ۲۵۰؛ ابن فهد حلی، التحصین، ص ۲۶ و بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۶۳)</ref>، از ثمرات [[یاد خدا]] برشمرده شده است. | در [[احادیث]] و [[روایات]] [[رسول خدا]] {{صل}} زنده شدن [[دلها]]<ref>ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۰. </ref>، شفای [[دلها]]<ref>کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۴.</ref>، دور شدن [[شیطان]]<ref>بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۴۹ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۷، ص ۲۷۹.</ref>، ایمنی از [[نفاق]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰، المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref>، [[دوستی]] [[خدا]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵</ref> و [[مصونیت]]<ref>پیامبر خدا {{صل}}: خداوند سبحان فرمود: «چون بدانم که یاد من بر جان بندهام چیره شده است، خواست او را سؤال از خود و مناجات با خود قرار میدهم: پس چون بندهام چنین شود، هرگاه بخواهد به سهو و غفلت دچار شود، مانع غفلتش میشوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعیاند». (عدة الداعی، ص ۲۴۹ - ۲۵۰؛ ابن فهد حلی، التحصین، ص ۲۶ و بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۶۳)</ref>، از ثمرات [[یاد خدا]] برشمرده شده است. | ||
[[رسول اکرم]] {{صل}} خود نیز از [[برترین]] ذاکران [[الهی]] بود و میفرمود: "[[خداوند]] به من امر کرده که سخنم ذکر باشد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ رَبِّي أَمَرَنِي أَنْ يَكُونَ نُطْقِي ذِكْراً}}؛ ابن سلامه، مسند الشهاب ج ۲، ص۱۸۹؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۵۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۲.</ref>؛ [[روایت]] شده است که آن [[حضرت]] {{صل}} برنمیخاست و نمینشست؛ مگر با ذکر [[خدا]]<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۰ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۸.</ref>. ایشان هر روز ۳۶۰ بار به تعداد عروق [[بدن]]، [[خدا]] را [[حمد]] میگفت و میفرمود: {{متن حدیث| الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِ حَال}}<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۹۷ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۱.</ref>؛ در تمام حالات و به طور فراوان، [[حمد]] و [[ستایش]] مخصوص [[پروردگار]] جهانیان است. [[نزول]] برخی [[آیات]] بر شور و [[اشتیاق]] آن [[حضرت]] در ذکر [[خدا]] میافزود؛ آن چنان که [[کفار]] به طعنه و [[استهزا]] میگفتند: "او جنزده شده است<ref>از ابوسعید خدری روایت شده است که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا {{صل}} آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزا میگفتند او جن زده و دیوانه شده است.</ref>"<ref>ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳۲.</ref>.<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۲-۴۹۵.</ref> | [[رسول اکرم]] {{صل}} خود نیز از [[برترین]] ذاکران [[الهی]] بود و میفرمود: "[[خداوند]] به من امر کرده که سخنم ذکر باشد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ رَبِّي أَمَرَنِي أَنْ يَكُونَ نُطْقِي ذِكْراً}}؛ ابن سلامه، مسند الشهاب ج ۲، ص۱۸۹؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۵۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۲.</ref>؛ [[روایت]] شده است که آن [[حضرت]] {{صل}} برنمیخاست و نمینشست؛ مگر با ذکر [[خدا]]<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۰ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۸.</ref>. ایشان هر روز ۳۶۰ بار به تعداد عروق [[بدن]]، [[خدا]] را [[حمد]] میگفت و میفرمود: {{متن حدیث| الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِ حَال}}<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۹۷ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۱.</ref>؛ در تمام حالات و به طور فراوان، [[حمد]] و [[ستایش]] مخصوص [[پروردگار]] جهانیان است. [[نزول]] برخی [[آیات]] بر شور و [[اشتیاق]] آن [[حضرت]] در ذکر [[خدا]] میافزود؛ آن چنان که [[کفار]] به طعنه و [[استهزا]] میگفتند: "او جنزده شده است<ref>از ابوسعید خدری روایت شده است که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا {{صل}} آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزا میگفتند او جن زده و دیوانه شده است.</ref>"<ref>ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۲-۴۹۵.</ref> | ||
== ذکر در معارف و سیره نبوی == | == ذکر در معارف و سیره نبوی == | ||
[[رسول خدا]] {{صل}} در [[مقام]] [[بندگی]]، همواره خود را در محضر [[خداوند]] میدید و یاد [[الله]] با تمام وجودش عجین شده بود و جز با یاد او کاری انجام نمیداد. [[امام حسین]] {{ع}} میفرماید از پدرم درباره چگونگی مجلس رسول خدا {{صل}} پرسیدم. ایشان فرمود: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} لَا يَجْلِسُ وَ لَا يَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«رسول خدا {{صل}} این گونه بود که در هیچ مجلسی نشست و برخاست نمیکرد مگر به یاد خدا» علامه طباطبایی، سنن النبی، ترجمه: حسین استاد ولی، ص۳۷۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرموده است: | [[رسول خدا]] {{صل}} در [[مقام]] [[بندگی]]، همواره خود را در محضر [[خداوند]] میدید و یاد [[الله]] با تمام وجودش عجین شده بود و جز با یاد او کاری انجام نمیداد. [[امام حسین]] {{ع}} میفرماید از پدرم درباره چگونگی مجلس رسول خدا {{صل}} پرسیدم. ایشان فرمود: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} لَا يَجْلِسُ وَ لَا يَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«رسول خدا {{صل}} این گونه بود که در هیچ مجلسی نشست و برخاست نمیکرد مگر به یاد خدا» علامه طباطبایی، سنن النبی، ترجمه: حسین استاد ولی، ص۳۷۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرموده است: شیوه رسول خدا چنان بود که روزی سیصد و شصت بار [[خدا]] را [[حمد]] و [[ستایش]] میکرد و چنین میفرمود: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِّ حَالٍ}}<ref>«در هر حال ستایش بسیار شایسته پروردگار جهانیان است» اصول کافی، کتاب الدعا، باب التحمید، ح۳.</ref>. | ||
شیوه رسول خدا چنان بود که روزی سیصد و شصت بار [[خدا]] را [[حمد]] و [[ستایش]] میکرد و چنین میفرمود: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِّ حَالٍ}}<ref>«در هر حال ستایش بسیار شایسته پروردگار جهانیان است» اصول کافی، کتاب الدعا، باب التحمید، ح۳.</ref>. | |||
یاد خداوند، [[آدمی]] را از [[غفلت]] و بیخبری وا میرهاند. [[پیامبر خدا]] میفرماید: | یاد خداوند، [[آدمی]] را از [[غفلت]] و بیخبری وا میرهاند. [[پیامبر خدا]] میفرماید: {{متن حدیث|مَا مِنْ سَاعَةٍ تَمُرُّ بِابْنِ آدَمَ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ فِيهَا بِخَيْرٍ إِلَّا حَسِرَ عِنْدَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هیچ لحظهای نیست که بر فرزند آدم بگذرد و او در آن لحظه به یاد خدا نباشد، مگر آنکه در روز رستاخیز برای آن لحظه افسوس میخورد». متقی هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۴۲۴، ح۱۸۱۹.</ref>. | ||
{{متن حدیث|مَا مِنْ سَاعَةٍ تَمُرُّ بِابْنِ آدَمَ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ فِيهَا بِخَيْرٍ إِلَّا حَسِرَ عِنْدَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هیچ لحظهای نیست که بر فرزند آدم بگذرد و او در آن لحظه به یاد خدا نباشد، مگر آنکه در روز رستاخیز برای آن لحظه افسوس میخورد». متقی هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۴۲۴، ح۱۸۱۹.</ref>. | |||
[[حضرت محمد]] {{صل}} در تشبیهی چنین میفرماید: {{متن حدیث|الذَّاكِرُ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْفَارِّينَ}}<ref>«کسی که در میان غافلین به یاد خدا باشد، مانند کسی است که در میان فراریان میجنگد» مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۷۳.</ref>. [[رسول الله]] {{صل}} در جایی دیگر به این نکته اشاره دارد که ذاکران خداوند [[سیراب]] میمیرند: {{متن حدیث|كُلُّ أَحَدٍ يَمُوتُ عَطْشَانَ إِلَّا ذَاكِرَ اللَّهِ}}<ref>«تمام انسانها لب تشنه میمیرند، مگر ذاکر خدا» بحارالانوار، ج۸۱، ص۲۴۰.</ref>. ایشان، [[یاد خدا]] را شفای [[دلها]] میداند: {{متن حدیث|ذِكْرُ اللَّهِ شِفَاءُ الْقُلُوبِ}}<ref>کنزالعمال، ج۱، ص۴۱۴، ح۱۷۵۱.</ref> و میفرماید هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش میدارد: {{متن حدیث|مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ أَحَبَّهُ}}<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۲.</ref>. | [[حضرت محمد]] {{صل}} در تشبیهی چنین میفرماید: {{متن حدیث|الذَّاكِرُ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْفَارِّينَ}}<ref>«کسی که در میان غافلین به یاد خدا باشد، مانند کسی است که در میان فراریان میجنگد» مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۷۳.</ref>. [[رسول الله]] {{صل}} در جایی دیگر به این نکته اشاره دارد که ذاکران خداوند [[سیراب]] میمیرند: {{متن حدیث|كُلُّ أَحَدٍ يَمُوتُ عَطْشَانَ إِلَّا ذَاكِرَ اللَّهِ}}<ref>«تمام انسانها لب تشنه میمیرند، مگر ذاکر خدا» بحارالانوار، ج۸۱، ص۲۴۰.</ref>. ایشان، [[یاد خدا]] را شفای [[دلها]] میداند: {{متن حدیث|ذِكْرُ اللَّهِ شِفَاءُ الْقُلُوبِ}}<ref>کنزالعمال، ج۱، ص۴۱۴، ح۱۷۵۱.</ref> و میفرماید هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش میدارد: {{متن حدیث|مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ أَحَبَّهُ}}<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۲.</ref>. | ||
[[پیامبر گرامی اسلام]]، یاد خدا را در مواقع خاص، لازم و ضروری میشمارد و میفرماید: | [[پیامبر گرامی اسلام]]، یاد خدا را در مواقع خاص، لازم و ضروری میشمارد و میفرماید: {{متن حدیث|اذْكُرِ اللَّهَ عِنْدَ هَمِّكَ إِذَا هَمَمْتَ وَ عِنْدَ لِسَانِكَ إِذَا حَكَمْتَ وَ عِنْدَ يَدِكَ إِذَا قَسَمْتَ}}<ref>«هنگامی که قصد انجام امر مهمی را داری و نیز هنگام بیان حکم در مقام قضاوت و زمانی که تقسیم کردن چیزی به دست توست، خدا را یاد کن». میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۴.</ref>. | ||
{{متن حدیث|اذْكُرِ اللَّهَ عِنْدَ هَمِّكَ إِذَا هَمَمْتَ وَ عِنْدَ لِسَانِكَ إِذَا حَكَمْتَ وَ عِنْدَ يَدِكَ إِذَا قَسَمْتَ}}<ref>«هنگامی که قصد انجام امر مهمی را داری و نیز هنگام بیان حکم در مقام قضاوت و زمانی که تقسیم کردن چیزی به دست توست، خدا را یاد کن». میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۴.</ref>. | |||
[[رسول الله]] {{صل}} در [[فضیلت]] [[یاد خدا]] میفرماید: | [[رسول الله]] {{صل}} در [[فضیلت]] [[یاد خدا]] میفرماید: هیچ کاری نزد [[خداوند متعال]]، محبوبتر و هیچ عاملی در [[نجات]] [[بنده]] از هر گناهی در [[دنیا]] و [[آخرت]]، مؤثرتر از [[ذکر خدا]] نیست. عرض شد: حتی [[جنگ در راه خدا]]؟ فرمود: اگر یاد خدا در میان نبود، دستور [[جنگ]] داده نمیشد<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.</ref>. | ||
هیچ کاری نزد [[خداوند متعال]]، محبوبتر و هیچ عاملی در [[نجات]] [[بنده]] از هر گناهی در [[دنیا]] و [[آخرت]]، مؤثرتر از [[ذکر خدا]] نیست. عرض شد: حتی [[جنگ در راه خدا]]؟ فرمود: اگر یاد خدا در میان نبود، دستور [[جنگ]] داده نمیشد<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.</ref>. | |||
ایشان بر همین اساس میفرماید: | ایشان بر همین اساس میفرماید: | ||
{{متن حدیث|لَا تَخْتَارَنَّ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ شَيْئاً فَإِنَّهُ يَقُولُ {{متن قرآن|وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}<ref>«و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref>}}<ref>«هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح مده؛ زیرا خداوند میفرماید: «و ذکر خدا بزرگتر است» میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.</ref>. | {{متن حدیث|لَا تَخْتَارَنَّ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ شَيْئاً فَإِنَّهُ يَقُولُ {{متن قرآن|وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}<ref>«و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref>}}<ref>«هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح مده؛ زیرا خداوند میفرماید: «و ذکر خدا بزرگتر است» میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۹.</ref> | ||
<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۵
مقدمه
ذکر، در کتابهای لغت، به معنای یاد کردن از چیزی[۱] و یا یاد آوری چیزی پس از فراموشی است[۲]. این یاد کردن، ممکن است با زبان[۳] یا قلب و یا هر دو باشد[۴].
ذکر خدای سبحان از بارزتر مصادیق پرستش خداوند است و از لحاظ وجودی، اقسامی دارد که کاملترین آن سات که بنده خداوند متعال را یاد کند. رسول خدا (ص) ذکر را تنها زبانی نمیدانست؛ بلکه هر کاری و هر عملی را که نمودار یاد پروردگار باشد، ذکر او به حساب میآورد؛ همچنان که در روایتی از ایشان نقل شده است: "هر کس از خداوند عزوجل فرمان ببرد، خدا را یاد کرده است؛ هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد"[۵].
یاد خداوند متعال در بیان پیامبر خدا (ص) برترین صدقات[۶] و باعث آسانی کارها و عامل راغب شدن مردم به آخرت[۷] و عملی برشمرده شده است که محبوبتر از آن نزد خداوند متعال[۸] و عاملی مؤثّرتر از آن در نجات بنده از بند گناهان در دنیا و آخرت، یافت نمیشود[۹]. ایشان علاقه به ذکر خدا را نشانه دوست داشتن خداوند و علاقه نداشتن به آن را نشانه دشمنی با خدا دانستهاند[۱۰]. آن حضرت روزی خطاب به اصحاب و یارانش فرمود: "آیا به شما نگویم که بهترین و پاکیزهترین اعمال شما نزد خدایتان چیست و چه چیز درجات شما را بیش از هر چیز بالا میبرد و برایتان از درهم و دینار بهتر است و [حتی] از اینکه با دشمن رو به رو شوید و بکشید و کشته شوید، ارزشمندتر است؟" گفتند: "بگویید، ای پیامبر خدا (ص)!" فرمود: "بسیار به یاد خداوند عزوجل بودن"[۱۱]. و به مسلمانان میفرمود: "اگر میخواهید برگزیدهترین بنده خداوند متعال باشید، پس خدا را فراوان یاد کنید"[۱۲].
پیامبر اکرم (ص) بر مداومت ذکر تأکید داشته، میفرمود: "هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح نده![۱۳] چرا که غافل شدن از یاد خدا در هر لحظه از عمر آدمی باعث افسوس خوردن در روز قیامت است"[۱۴]. همچنین فرموده است: "تا وقتی به یاد خدا باشی؛ ایستاده یا نشسته، در بازار یا در محفل صمیمی و یا هر کجا که باشی، پیوسته در حال نماز و عبادت هستی"[۱۵].
همچنین در احادیث رسول خدا (ص) مجالسی سودمند معرفی شدهاند که در آن، از خدا یاد شود[۱۶] و اگر جز این باشد، چیزی جز حسرت و وبال برای اهل مجلس نخواهد بود[۱۷] ایشان مثال کسانی را که از خدا را یاد میکنند و کسانی که از خداوند یاد نمیکنند، انسانهای زنده و مرده دانسته[۱۸] و فرمودهاند: "مثل کسی که در میان غافلان به یاد خداست، مثل چراغ در خانه تاریک است"[۱۹].
در احادیث و روایات رسول خدا (ص) زنده شدن دلها[۲۰]، شفای دلها[۲۱]، دور شدن شیطان[۲۲]، ایمنی از نفاق[۲۳]، دوستی خدا[۲۴] و مصونیت[۲۵]، از ثمرات یاد خدا برشمرده شده است.
رسول اکرم (ص) خود نیز از برترین ذاکران الهی بود و میفرمود: "خداوند به من امر کرده که سخنم ذکر باشد"[۲۶]؛ روایت شده است که آن حضرت (ص) برنمیخاست و نمینشست؛ مگر با ذکر خدا[۲۷]. ایشان هر روز ۳۶۰ بار به تعداد عروق بدن، خدا را حمد میگفت و میفرمود: « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِ حَال»[۲۸]؛ در تمام حالات و به طور فراوان، حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است. نزول برخی آیات بر شور و اشتیاق آن حضرت در ذکر خدا میافزود؛ آن چنان که کفار به طعنه و استهزا میگفتند: "او جنزده شده است[۲۹]"[۳۰].[۳۱]
ذکر در معارف و سیره نبوی
رسول خدا (ص) در مقام بندگی، همواره خود را در محضر خداوند میدید و یاد الله با تمام وجودش عجین شده بود و جز با یاد او کاری انجام نمیداد. امام حسین (ع) میفرماید از پدرم درباره چگونگی مجلس رسول خدا (ص) پرسیدم. ایشان فرمود: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَا يَجْلِسُ وَ لَا يَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ»[۳۲]. امام صادق (ع) نیز فرموده است: شیوه رسول خدا چنان بود که روزی سیصد و شصت بار خدا را حمد و ستایش میکرد و چنین میفرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِّ حَالٍ»[۳۳].
یاد خداوند، آدمی را از غفلت و بیخبری وا میرهاند. پیامبر خدا میفرماید: «مَا مِنْ سَاعَةٍ تَمُرُّ بِابْنِ آدَمَ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ فِيهَا بِخَيْرٍ إِلَّا حَسِرَ عِنْدَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۳۴].
حضرت محمد (ص) در تشبیهی چنین میفرماید: «الذَّاكِرُ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْفَارِّينَ»[۳۵]. رسول الله (ص) در جایی دیگر به این نکته اشاره دارد که ذاکران خداوند سیراب میمیرند: «كُلُّ أَحَدٍ يَمُوتُ عَطْشَانَ إِلَّا ذَاكِرَ اللَّهِ»[۳۶]. ایشان، یاد خدا را شفای دلها میداند: «ذِكْرُ اللَّهِ شِفَاءُ الْقُلُوبِ»[۳۷] و میفرماید هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش میدارد: «مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ أَحَبَّهُ»[۳۸].
پیامبر گرامی اسلام، یاد خدا را در مواقع خاص، لازم و ضروری میشمارد و میفرماید: «اذْكُرِ اللَّهَ عِنْدَ هَمِّكَ إِذَا هَمَمْتَ وَ عِنْدَ لِسَانِكَ إِذَا حَكَمْتَ وَ عِنْدَ يَدِكَ إِذَا قَسَمْتَ»[۳۹].
رسول الله (ص) در فضیلت یاد خدا میفرماید: هیچ کاری نزد خداوند متعال، محبوبتر و هیچ عاملی در نجات بنده از هر گناهی در دنیا و آخرت، مؤثرتر از ذکر خدا نیست. عرض شد: حتی جنگ در راه خدا؟ فرمود: اگر یاد خدا در میان نبود، دستور جنگ داده نمیشد[۴۰]. ایشان بر همین اساس میفرماید: «لَا تَخْتَارَنَّ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ شَيْئاً فَإِنَّهُ يَقُولُ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ[۴۱]»[۴۲].[۴۳]
منابع
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
- ↑ المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.
- ↑ شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۴۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۹۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر؛ ج ۲، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
- ↑ الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۷، ص ۲۵۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۹۸ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۲
- ↑ نهج الفصاحه، ص ۳۳۳.
- ↑ کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.
- ↑ کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.
- ↑ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۲۸؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۳، ص ۱۸۶، الجامع الصغیر، ج ۲، ص۱۵۷ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۷ - ۴۱۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۹۹؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۳۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۶، الامام مالک، کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۲۱۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۱۹۵.
- ↑ کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۲۸.
- ↑ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۶ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۹.
- ↑ الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۸۰؛ المعجم الاوسط، ج ۸، ص ۱۷۵ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۵. ،
- ↑ کنزالعمال، ج۱، ص۴۴۶.
- ↑ حسن ابن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۹؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۷۵ و کنزالعمال، ج۹، ص۱۴۸.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۴۹۷؛ عدة الداعی، ص ۲۴۶ و مکارم الاخلاق، ص ۲۷۶.
- ↑ نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۳۴۲؛ البخاری، صحیح، ج ۷، ص ۱۶۸ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۱، ص۱۷۷.
- ↑ العجلونی، کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۲۰، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۲ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۳۰.
- ↑ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۰.
- ↑ کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۴۹ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۷، ص ۲۷۹.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰، المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵
- ↑ پیامبر خدا (ص): خداوند سبحان فرمود: «چون بدانم که یاد من بر جان بندهام چیره شده است، خواست او را سؤال از خود و مناجات با خود قرار میدهم: پس چون بندهام چنین شود، هرگاه بخواهد به سهو و غفلت دچار شود، مانع غفلتش میشوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعیاند». (عدة الداعی، ص ۲۴۹ - ۲۵۰؛ ابن فهد حلی، التحصین، ص ۲۶ و بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۶۳)
- ↑ « إِنَّ رَبِّي أَمَرَنِي أَنْ يَكُونَ نُطْقِي ذِكْراً»؛ ابن سلامه، مسند الشهاب ج ۲، ص۱۸۹؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۵۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۲.
- ↑ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۰ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۳۱۸.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۵۰۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۹۷ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۱.
- ↑ از ابوسعید خدری روایت شده است که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا (ص) آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزا میگفتند او جن زده و دیوانه شده است.
- ↑ ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۲-۴۹۵.
- ↑ «رسول خدا (ص) این گونه بود که در هیچ مجلسی نشست و برخاست نمیکرد مگر به یاد خدا» علامه طباطبایی، سنن النبی، ترجمه: حسین استاد ولی، ص۳۷۲.
- ↑ «در هر حال ستایش بسیار شایسته پروردگار جهانیان است» اصول کافی، کتاب الدعا، باب التحمید، ح۳.
- ↑ «هیچ لحظهای نیست که بر فرزند آدم بگذرد و او در آن لحظه به یاد خدا نباشد، مگر آنکه در روز رستاخیز برای آن لحظه افسوس میخورد». متقی هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۴۲۴، ح۱۸۱۹.
- ↑ «کسی که در میان غافلین به یاد خدا باشد، مانند کسی است که در میان فراریان میجنگد» مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۷۳.
- ↑ «تمام انسانها لب تشنه میمیرند، مگر ذاکر خدا» بحارالانوار، ج۸۱، ص۲۴۰.
- ↑ کنزالعمال، ج۱، ص۴۱۴، ح۱۷۵۱.
- ↑ میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۲.
- ↑ «هنگامی که قصد انجام امر مهمی را داری و نیز هنگام بیان حکم در مقام قضاوت و زمانی که تقسیم کردن چیزی به دست توست، خدا را یاد کن». میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۴.
- ↑ میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.
- ↑ «و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
- ↑ «هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح مده؛ زیرا خداوند میفرماید: «و ذکر خدا بزرگتر است» میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، نگین رسالت ص ۹.