افزایش علم غیب معصوم: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==رابطۀ علم تام امامان و افزایش پذیری علم ایشان== | ==رابطۀ علم تام امامان و افزایش پذیری علم ایشان== | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:right; font-size: 90%; font-weight: normal;">{{همچنین|علم تام یا کامل یا مطلق معصوم چیست؟ (پرسش)}}</div> | |||
*بر طبق روایات، امام(علیه السلام) «عَالِمٌ بِمَا كَانَ وَ مَا يَكُون»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۶۱</ref> است، یعنی امام به آنچه که بوده و خواهد آمد، علم دارد و اصل این مطلب یقینی است که پیامبر و امام باید علم کامل داشته باشند،<ref>ر.ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289</ref> اما در روایات دیگری نیز آمده که بر علم امام افزوده میشود، در روایاتی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۳</ref> اشاره شده در هر شب جمعه بر علم امام افزوده میشود<ref>ر.ک. گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 233 ـ 236؛ رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی، کلامی)، ص 85 ـ 90</ref> و یا اینکه گفته شده فرشتگان در شب قدر مقدرات عالم را به امام ارائه می کنند، آیا این روایات با همدیگر تناقض ندارند؟ و به عبارتی دیگر اگر امام(علیه السلام) علم غیب به همه چیز دارد، افزوده شدن علم ایشان به چه معناست؟<ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جامی از زلال کوثر، ص 34 ـ 36</ref> | *بر طبق روایات، امام(علیه السلام) «عَالِمٌ بِمَا كَانَ وَ مَا يَكُون»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۶۱</ref> است، یعنی امام به آنچه که بوده و خواهد آمد، علم دارد و اصل این مطلب یقینی است که پیامبر و امام باید علم کامل داشته باشند،<ref>ر.ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289</ref> اما در روایات دیگری نیز آمده که بر علم امام افزوده میشود، در روایاتی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۳</ref> اشاره شده در هر شب جمعه بر علم امام افزوده میشود<ref>ر.ک. گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 233 ـ 236؛ رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی، کلامی)، ص 85 ـ 90</ref> و یا اینکه گفته شده فرشتگان در شب قدر مقدرات عالم را به امام ارائه می کنند، آیا این روایات با همدیگر تناقض ندارند؟ و به عبارتی دیگر اگر امام(علیه السلام) علم غیب به همه چیز دارد، افزوده شدن علم ایشان به چه معناست؟<ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جامی از زلال کوثر، ص 34 ـ 36</ref> | ||
*در این رابطه چندین نکته گفته شده است که به برخی از آنها اشاره می شود: | *در این رابطه چندین نکته گفته شده است که به برخی از آنها اشاره می شود: | ||
خط ۲۵: | خط ۲۶: | ||
#علم تام امام بدان معنا نیست که علمشان مانند علم خداوند قابل زیاد شدن نیست یعنی علم غیبشان استقلالی نیست و اگر به علمشان اضافه نشود، تمام می شود، آنها باید علم خودشان را به همۀ مردم یا به خواص مردم برسانند، در این صورت مانند سایرین میشوند، از این رو لازم است که هر لحظه علم آنها بیشتر بشود تا مقام بالاترِ آنها محفوظ بماند؛ و در برابر مشکلات جدید و سؤالهای تازه درمانده نگردند.<ref>ر.ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289</ref> | #علم تام امام بدان معنا نیست که علمشان مانند علم خداوند قابل زیاد شدن نیست یعنی علم غیبشان استقلالی نیست و اگر به علمشان اضافه نشود، تمام می شود، آنها باید علم خودشان را به همۀ مردم یا به خواص مردم برسانند، در این صورت مانند سایرین میشوند، از این رو لازم است که هر لحظه علم آنها بیشتر بشود تا مقام بالاترِ آنها محفوظ بماند؛ و در برابر مشکلات جدید و سؤالهای تازه درمانده نگردند.<ref>ر.ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289</ref> | ||
#خداوند دارای علم های مخصوصی است که دیگران حتی امامان(علیهم السلام) را به آن راهی نیست؛ منتها ایشان به خزینه علم الهی راه دارند: "خُزَّانُ عِلْمِ اللَّه"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 192 و ...</ref> ـ مَعَادِنُ وَحْيِ اللَّه"<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص 307</ref> لذا هرگاه اراده کنند و خداوند بخواهد از علم الهی بهرهمند میگردند و عالم میشوند.<ref>ر.ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289</ref> | #خداوند دارای علم های مخصوصی است که دیگران حتی امامان(علیهم السلام) را به آن راهی نیست؛ منتها ایشان به خزینه علم الهی راه دارند: "خُزَّانُ عِلْمِ اللَّه"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 192 و ...</ref> ـ مَعَادِنُ وَحْيِ اللَّه"<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص 307</ref> لذا هرگاه اراده کنند و خداوند بخواهد از علم الهی بهرهمند میگردند و عالم میشوند.<ref>ر.ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289</ref> | ||
==دیدگاه دیگر مبتنی بر تام نبودن علم معصوم== | ==دیدگاه دیگر مبتنی بر تام نبودن علم معصوم== | ||
*البته در این میان برخی نظر دیگری دارند مبنی بر اینکه برخی از آیات قرآن، مانند داستان فریب خوردن حضرت آدم در برابر وسوسه شیطان که نتیجه ندانستن دروغ بودن قسم و سخنان شیطان بوده است<ref>سورۀ اعراف، آیۀ 20 و 21</ref> و یا داستان حضرت زکریا که هرگاه به محل عبارت حضرت مریم وارد می شد غذایی نزد او می دید، یک بار از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آوردهای؟! مریم پاسخ داد: این از جانب خداوند است. "خداوند به هرکس بخواهد، بیحساب روزی میدهد،<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ 37</ref> پرسش حضرت زکریا نشانه این است که آن حضرت راز وجود آن غذاها را نمیدانست؛ به خوبی نشان میدهند علوم پیامبران الهی و حتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تام و کامل نبود و به مرور بر دانش ایشان افزوده میشد. این تکامل و افزایشپذیری علمی در طول دوران پیامبری آنان ادامه داشته است. بنابراین نمیتوان گفت علوم آنان از ابتدای تولد یا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ایشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسیاری را فراگرفته اند. حتی دلیلی نیست علوم آنان در پایان دوران نبوت ایشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتری برخی پیامبران بر برخی دیگر، تفاوت در مراتب علمی آنان، حتی در پایان دوران نبوت شان، برداشت شود.<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، ماهیت و قلمرو علم الاسماء، مجلۀ قرآن شناخت، ش 2، ص 109</ref> | *البته در این میان برخی نظر دیگری دارند مبنی بر اینکه برخی از آیات قرآن، مانند داستان فریب خوردن حضرت آدم در برابر وسوسه شیطان که نتیجه ندانستن دروغ بودن قسم و سخنان شیطان بوده است<ref>سورۀ اعراف، آیۀ 20 و 21</ref> و یا داستان حضرت زکریا که هرگاه به محل عبارت حضرت مریم وارد می شد غذایی نزد او می دید، یک بار از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آوردهای؟! مریم پاسخ داد: این از جانب خداوند است. "خداوند به هرکس بخواهد، بیحساب روزی میدهد،<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ 37</ref> پرسش حضرت زکریا نشانه این است که آن حضرت راز وجود آن غذاها را نمیدانست؛ به خوبی نشان میدهند علوم پیامبران الهی و حتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تام و کامل نبود و به مرور بر دانش ایشان افزوده میشد. این تکامل و افزایشپذیری علمی در طول دوران پیامبری آنان ادامه داشته است. بنابراین نمیتوان گفت علوم آنان از ابتدای تولد یا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ایشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسیاری را فراگرفته اند. حتی دلیلی نیست علوم آنان در پایان دوران نبوت ایشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتری برخی پیامبران بر برخی دیگر، تفاوت در مراتب علمی آنان، حتی در پایان دوران نبوت شان، برداشت شود.<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، ماهیت و قلمرو علم الاسماء، مجلۀ قرآن شناخت، ش 2، ص 109</ref> |
نسخهٔ ۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۵۸
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث علم معصوم است. "افزایش علم غیب معصوم" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- پیامبر و امامِ هر زمانی باید اعلم مردم آن زمان باشد هم در دین و هم در علوم دیگر و هیچ گونه جهلی نباید داشته باشد، زیرا ایشان برای هدایت مردم و بیان مصالح دنیوی و اخروی مردم هستند، لذاست که در برخی از روایات [۱] اشاره به افزایش پذیری علم امامان(ع) شده است به گونه ایی که حتی فرموده اند اگر این افزایش علم نباشد، علم ما تمام می شود. [۲]
امکان افزایش پذیری علم امامان(علیهم السلام) و چیستی آن
- از روایات متعددی استفاده می شود، علم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) به منبعی اتصال دارد که پیوسته در حال ازدیاد است،[۳] علوم الهی به تدریج در طول زندگیشان به آنان عطا میشده است،[۴] و حتی این ازدیاد در عالم آخرت هم برای آنها محفوظ است،[۵] بنابراین علوم آنان که شامل علوم غیبی نیز می شود را میتوان افزایشپذیر دانست، زیرا اگر علوم آنان تام و بینقص میبود، فراگیری دانش به شیوههای مختلف مثل الهام، شهود و ... معنایی نداشت و تکرار علوم پیشین میبود؛ درحالی که این موارد شیوههای انتقال علوم الهی به آنان است.[۶] هر علمی که به امامان(علیهم السلام) افاضه شود ابتدا به پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین(علیهم السلام) اعطا می شود، سپس به هر یک از امامان بعدی.[۷] این افزایش پذیری به اندازهای مهم است که امامان(علیهم السلام) به اصحابشان فرمودهاند، اگر این افزایش نباشد علم ایشان پایان مییابد.[۸] حال این افزایش علم گاهی در شب های جمعه است،[۹] گاهی در شب قدر و یا در طول ایام سال.[۱۰] البته باید دانست علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد یعنی علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد.[۱۱] علامۀ مجلسی در کتاب مرآة العقول دربارۀ افزایش علم امامان(علیهم السلام) می نویسد:[۱۲] "آنچه از اخبار زیاد به دست میآید این است که ائمه(علیهم السلام) در همه عوالم و نشأت، یعنی قبل از حلول ارواح در بدن¬های مقدس¬شان و بعد از حلول در آن و بعد از مفارفت از آن و عروج به عالم قدس و طهارت، دارای پیشرفت و صعود در معارف الهیه و درجات کمال هستند و پیوسته در حال عروج به قرب و وصال بوده اند و در دریای انوار معرفت غوص مینمودهاند. زیرا در مدارج شناخت و معرفت خداوندی و حب و قرب او غایت و نهایتی وجود ندارد و بین درجه عبودیت و ربوبیت منازل زیاد و بیشماری است، بنابراین آنچه امام در اوائل امامت خود از امام سابق گرفته تنها اکتفا به آن نمیکند و در آن مرتبه نمیماند، بلکه پیوسته اسباب قرب و پیشرفت برای او حاصل میشود. چگونه به این صورت نباشد در حالی که این گونه تحصیل مدارج برای دیگران هست. و آن بزرگواران با آن استعداد، قابلیت بیشتری دارند".[۱۳]
رابطۀ افزایش پذیری علم امام با شأنی بودن آن
- باید دانست افزایش پذیر دانستن علم امام با اعتقاد به شأنی بودن آن تلازم دارد، زیرا معنای افزایشپذیری این است که امام، برخی از علوم را به طور کامل نداشته و در زمانهای مختلف بر علوم او افزوده میشود. این معنا در شأنی بودن علم امام نیز لحاظ شده است؛ یعنی امام، بالفعل برخی از علوم را ندارد؛ اما توان آن را دارد که در مواقع خاص آن را دریافت کند. بنابراین، کسی که علم امام را افزایشپذیر میداند، به شأنی بودن و عدم فعلیت بخشی از علم امام نیز اعتراف کرده است.[۱۴]
رابطۀ علم تام امامان و افزایش پذیری علم ایشان
- بر طبق روایات، امام(علیه السلام) «عَالِمٌ بِمَا كَانَ وَ مَا يَكُون»[۱۵] است، یعنی امام به آنچه که بوده و خواهد آمد، علم دارد و اصل این مطلب یقینی است که پیامبر و امام باید علم کامل داشته باشند،[۱۶] اما در روایات دیگری نیز آمده که بر علم امام افزوده میشود، در روایاتی[۱۷] اشاره شده در هر شب جمعه بر علم امام افزوده میشود[۱۸] و یا اینکه گفته شده فرشتگان در شب قدر مقدرات عالم را به امام ارائه می کنند، آیا این روایات با همدیگر تناقض ندارند؟ و به عبارتی دیگر اگر امام(علیه السلام) علم غیب به همه چیز دارد، افزوده شدن علم ایشان به چه معناست؟[۱۹]
- در این رابطه چندین نکته گفته شده است که به برخی از آنها اشاره می شود:
- منظور از علم تام امام، علم نسبت به مخلوقات است و منظور از افزایش علم در شب های جمعه یا قدر یا در طول سال، مربوط به علم ایشان به خداوند است؛ زیرا ذات خدا نامحدود است و معرفت به او پایان ندارد، لذا در هر شب جمعه روح امامان(علیهم السلام) به طواف عرش الهی میرود و در آنجا علمشان به ذات خدا افزوده میگردد.[۲۰]
- علم تام امام بدان معنا نیست که علمشان مانند علم خداوند قابل زیاد شدن نیست یعنی علم غیبشان استقلالی نیست و اگر به علمشان اضافه نشود، تمام می شود، آنها باید علم خودشان را به همۀ مردم یا به خواص مردم برسانند، در این صورت مانند سایرین میشوند، از این رو لازم است که هر لحظه علم آنها بیشتر بشود تا مقام بالاترِ آنها محفوظ بماند؛ و در برابر مشکلات جدید و سؤالهای تازه درمانده نگردند.[۲۱]
- خداوند دارای علم های مخصوصی است که دیگران حتی امامان(علیهم السلام) را به آن راهی نیست؛ منتها ایشان به خزینه علم الهی راه دارند: "خُزَّانُ عِلْمِ اللَّه"[۲۲] ـ مَعَادِنُ وَحْيِ اللَّه"[۲۳] لذا هرگاه اراده کنند و خداوند بخواهد از علم الهی بهرهمند میگردند و عالم میشوند.[۲۴]
دیدگاه دیگر مبتنی بر تام نبودن علم معصوم
- البته در این میان برخی نظر دیگری دارند مبنی بر اینکه برخی از آیات قرآن، مانند داستان فریب خوردن حضرت آدم در برابر وسوسه شیطان که نتیجه ندانستن دروغ بودن قسم و سخنان شیطان بوده است[۲۵] و یا داستان حضرت زکریا که هرگاه به محل عبارت حضرت مریم وارد می شد غذایی نزد او می دید، یک بار از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آوردهای؟! مریم پاسخ داد: این از جانب خداوند است. "خداوند به هرکس بخواهد، بیحساب روزی میدهد،[۲۶] پرسش حضرت زکریا نشانه این است که آن حضرت راز وجود آن غذاها را نمیدانست؛ به خوبی نشان میدهند علوم پیامبران الهی و حتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تام و کامل نبود و به مرور بر دانش ایشان افزوده میشد. این تکامل و افزایشپذیری علمی در طول دوران پیامبری آنان ادامه داشته است. بنابراین نمیتوان گفت علوم آنان از ابتدای تولد یا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ایشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسیاری را فراگرفته اند. حتی دلیلی نیست علوم آنان در پایان دوران نبوت ایشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتری برخی پیامبران بر برخی دیگر، تفاوت در مراتب علمی آنان، حتی در پایان دوران نبوت شان، برداشت شود.[۲۷]
- در این صورت افزایش پذیر دانستن علم امام با اعتقاد به شأنی بودن آن تلازم دارد، زیرا معنای افزایشپذیری این است که امام، برخی از علوم را به طور کامل نداشته و در زمانهای مختلف بر علوم او افزوده میشود. این معنا در شأنی بودن علم امام نیز لحاظ شده است؛ یعنی امام، بالفعل برخی از علوم را ندارد؛ اما توان آن را دارد که در مواقع خاص آن را دریافت کند. بنابراین، کسی که علم امام را افزایشپذیر میداند، به شأنی بودن و عدم فعلیت بخشی از علم امام نیز اعتراف کرده است.[۲۸]
روایات افزایش علم
- اما در مورد روایاتی که اشاره به افزایش پذیری علم امام دارند باید گفت: در کتاب کافی بابی تحت عنوان: «لولا أنّ الائمه(علیهم السلام) یزدادون لفقد ما عندهم» وجود داردکه روایات آن اشاره به افزایش علم امامان دارد،[۲۹] برخی از این روایات عبارتند از:
- زراره میگوید از امام باقر(علیه السلام) شنیدم میفرمودند:[۳۰] «اگر بر علوم ما اضافه نمیشد تمام میگشت.» زراره گفت: "بر علوم شما چیزی اضافه میشود که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آنرا نمیدانسته؟" فرمودند: «اگر بخواهد چیز تازهای بر علوم ما اضافه شود، اولاً بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عرضه میشود، سپس بر امامان(علیهم السلام) یکی پس از دیگری، تا به ما منتهی شود.»[۳۱]
- امام صادق(علیه السلام) میفرماید:[۳۲] «هیچ شب جمعهای نیست مگر اینکه برای اولیاء الهی در آن سروری است، راوی گوید: عرض کردم: فدایت شوم، آن سرور چگونه است؟ حضرت فرمود: هنگامی که شب جمعه میشود رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) عرش را درک میکنند و من هم با ایشان همراه هستم، پس جز با علمِ استفاده شده برنمیگردم و اگر اینطور نبود حتماً آنچه نزد من بود تمام میشد.[۳۳]
- امام صادق(علیه السلام) به ابی یحیی صنعانی فرمود:[۳۴] «ای ابایحیی برای ما در شبهای جمعه شأنی است از شئون؛ در این شبها ارواح انبیای گذشته و ارواح اوصیای گذشته و روح امامی که زنده است را به آسمان برند تا به دور عرش خداوند هفت دور طواف کنند و نزد هر کدام از ستونهای عرش دو رکعت نماز بخوانند و سپس آنها را به بدنهای خود برگردانند، آن گاه انبیا و اوصیا لبالب از شادی شوند و امامی که در میان شما است، انبوه فراوانی در دانش او افزوده شود.»[۳۵] و روایات دیگر[۳۶]
نتیجه گیری
- در مجموع آنچه از برخی روایات در باب افزایش علوم امامان(علیهم السلام) بر می آید، باید گفت:
- علوم امامان(علیهم السلام) و حتی خود پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، ذاتی و مطلق نیست؛ بلکه به اذن الهی و از خزاین غیب به آنها افاضه میگردد و علم ذاتی مطلق، اختصاص به خداوند دارد.
- افزایش علوم انسان کامل، نه تنها دلیل بر نقص و کاستی او نیست، بلکه نشانۀ تکامل روزافزون او است؛ زیرا بر اساس مبانی عرفانی، انسان تنها موجودی است که به اصطلاح توقف ندارد و ظرفیت وجودی او به گونهای است که تا بتواند، رشد و تکامل و علم او افزایش مییابد و انسان کامل در این معنا سزاوارتر از همه است. از این رو، پیوسته علم و کمالات او روزافزون است.
- از آن جا که علم و معرفت الهی و حقایق توحیدی پایانناپذیر و بینهایت است، انسان کامل هر اندازه کامل باشد، باز هم نسبت به وجود و کمالات وجودی بینهایت خداوند، کامل نیست، از این رو، میتواند پیوسته در حال تکامل و درک بیشتر از حقایق الهی باشد.
- لذا افزایش علم ائمه و از جمله علم غیب آنها نه تنها کاستی محسوب نمیشود، بلکه دلیل بر گستردگی کمالات وجودی آنان است.[۳۷]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مانند: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۵
- ↑ ر.ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289
- ↑ ر.ک. خاتمی، سیداحمد، در آستان امامان، ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، ش 248، صفحه؟؟؟؛ فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش، وبگاه محمدجواد فاضل لنکرانی؛ غرویان، محسن، میرباقری، سیدمحمد حسین، غلامی، محمدرضا، بحثی مبسوط در آزمایش عقاید، ص 339؛ هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود، وبگاه خبرگزاری فارس؛ بیابانی اسکویی، محمد، امامت، صفحه؟؟؟؛ عسکری امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. کرم زاده، علی، بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق، کلینی و مفید، ص 64
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش، وبگاه محمدجواد فاضل لنکرانی؛ نیرومند، رضا، مرتضوی، سیدمحمد، محمدزاده نقاشان، الهام، رابطۀ الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص 66 ـ 68
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، ماهیت و قلمرو علم الاسماء، ص 109
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش، وبگاه محمدجواد فاضل لنکرانی؛ نیرومند، رضا، مرتضوی، سیدمحمد، محمدزاده نقاشان، الهام، رابطۀ الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص 66 ـ 68
- ↑ ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 61
- ↑ ر.ک. منصوری رامسری، خلیل، بی کرانگی علم امام معصوم، صفحه؟؟؟؛ نادم؛ محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 61؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 287؛ بیابانی اسکویی، محمد، امامت، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، در محضر علامۀ طباطبایی، ص 201
- ↑ مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول، ج ۳، ص ۱۹
- ↑ ر.ک. عسکری امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، ویژگی های علوم ائمه از دیدگاه علمی امامیه، صفحه؟؟؟
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۶۱
- ↑ ر.ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۳
- ↑ ر.ک. گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 233 ـ 236؛ رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی، کلامی)، ص 85 ـ 90
- ↑ ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جامی از زلال کوثر، ص 34 ـ 36
- ↑ ر.ک. جزایری، سیدمحمود، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت
- ↑ ر.ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 192 و ...
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص 307
- ↑ ر.ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289
- ↑ سورۀ اعراف، آیۀ 20 و 21
- ↑ سورۀ آل عمران، آیۀ 37
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، ماهیت و قلمرو علم الاسماء، مجلۀ قرآن شناخت، ش 2، ص 109
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، ویژگی های علوم ائمه از دیدگاه علمی امامیه، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. خاتمی، سیداحمد، در آستان امامان، ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، ش 248، صفحه؟؟؟
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۵
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 287؛ غرویان، محسن، میرباقری، سیدمحمد حسین، غلامی، محمدرضا، بحثی مبسوط در آزمایش عقاید، ص 339
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۴، ح ۳
- ↑ ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۹؛ منصوری رامسری، خلیل، بی کرانگی علم امام معصوم، صفحه؟؟؟؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، صفحه؟؟؟؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۲۶، ص ۸۸
- ↑ ر.ک. رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، صفحه؟؟؟؛ وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام(تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، صفحه؟؟؟؛ نادم؛ محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 61؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ص 47 ـ 49
- ↑ ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۹؛ منصوری رامسری، خلیل، بی کرانگی علم امام معصوم، صفحه؟؟؟؛ هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود، وبگاه خبرگزاری فارس؛ نادم؛ محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 61؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ص 47 ـ 49؛ بیابانی اسکویی، محمد، امامت، صفحه؟؟؟؛ عسکری امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، صفحه؟؟؟؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟؛ وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام(تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی