کفر: تفاوت میان نسخهها
(←کافر) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[کفر در قرآن]] - [[کفر در کلام اسلامی]] - [[کفر در معارف دعا و زیارات]] - [[کفر در معارف و سیره سجادی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
| موضوع مرتبط = | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = [[کفر در قرآن]] - [[کفر در کلام اسلامی]] - [[کفر در معارف دعا و زیارات]] - [[کفر در معارف و سیره سجادی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== معناشناسی کفر == | == معناشناسی کفر == | ||
کفر در لغت یعنی [[پوشش]] و پوشاندن به همین [[دلیل]] [[شب]] را "[[کافر]]" مینامند چراکه همه چیز در آن [[زمان]] پوشیده و [[پنهان]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۸۵. </ref>. | کفر در لغت یعنی [[پوشش]] و پوشاندن به همین [[دلیل]] [[شب]] را "[[کافر]]" مینامند چراکه همه چیز در آن [[زمان]] پوشیده و [[پنهان]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۸۵. </ref>. | ||
خط ۱۲: | خط ۷: | ||
# [[انکار]] آگاهانۀ [[سخن پیامبر]] و آنچه او آورده است<ref>قواعد المرام، ص ۱۷۱؛ ارشاد الطالبین، ص ۴۴۳. </ref>. | # [[انکار]] آگاهانۀ [[سخن پیامبر]] و آنچه او آورده است<ref>قواعد المرام، ص ۱۷۱؛ ارشاد الطالبین، ص ۴۴۳. </ref>. | ||
تعریف جامع کفر عبارت است از: انکار [[الوهیت]]، توحید، [[رسالت]] و ضروریات دین؛ منتها باید انکار به منکر شدن رسالت هم بینجامد<ref>فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵. </ref>. کفر یعنی پردهکشی روی [[حقیقت]] از طرف کسانی که عمداً و از روی [[عناد]] چنین عملی را انجام میدهند<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>. بزرگترین کفر، انکار [[خداوند]] [[یکتا]] یا انکار [[دین]] و [[شریعت]] او و نبوت انبیاست<ref>ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۹۰.</ref>. | تعریف جامع کفر عبارت است از: انکار [[الوهیت]]، توحید، [[رسالت]] و ضروریات دین؛ منتها باید انکار به منکر شدن رسالت هم بینجامد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.]]</ref>. کفر یعنی پردهکشی روی [[حقیقت]] از طرف کسانی که عمداً و از روی [[عناد]] چنین عملی را انجام میدهند<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>. بزرگترین کفر، انکار [[خداوند]] [[یکتا]] یا انکار [[دین]] و [[شریعت]] او و نبوت انبیاست<ref>ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۹۰.</ref>. | ||
البته باید توجه داشت همچنان که به [[خدا]]، انحرافِ [[اعتقادی]] است، به تعبیر [[قرآن]] " به [[طاغوت]]"{{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>پس، آنکه به طاغوت ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و [[بیزاری]] و عدم [[تبعیت]] از قدرتهای خودکامه و [[بت]] و خداهای ساختگی، [[شرط ایمان]] است<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۹۰.</ref>. | البته باید توجه داشت همچنان که به [[خدا]]، انحرافِ [[اعتقادی]] است، به تعبیر [[قرآن]] " به [[طاغوت]]"{{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>پس، آنکه به طاغوت ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و [[بیزاری]] و عدم [[تبعیت]] از قدرتهای خودکامه و [[بت]] و خداهای ساختگی، [[شرط ایمان]] است<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۹۰.</ref>. |
نسخهٔ ۳۰ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۰
معناشناسی کفر
کفر در لغت یعنی پوشش و پوشاندن به همین دلیل شب را "کافر" مینامند چراکه همه چیز در آن زمان پوشیده و پنهان است[۱].
اما کفر در اصطلاح دینی دو معنی دارد:
- باور نداشتنِ اعتقاداتی که باید پذیرفته شود مثل توحید، نبوت، معاد و ضروریات دین؛
- انکار آگاهانۀ سخن پیامبر و آنچه او آورده است[۲].
تعریف جامع کفر عبارت است از: انکار الوهیت، توحید، رسالت و ضروریات دین؛ منتها باید انکار به منکر شدن رسالت هم بینجامد[۳]. کفر یعنی پردهکشی روی حقیقت از طرف کسانی که عمداً و از روی عناد چنین عملی را انجام میدهند[۴]. بزرگترین کفر، انکار خداوند یکتا یا انکار دین و شریعت او و نبوت انبیاست[۵].
البته باید توجه داشت همچنان که به خدا، انحرافِ اعتقادی است، به تعبیر قرآن " به طاغوت"﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى﴾[۶] و بیزاری و عدم تبعیت از قدرتهای خودکامه و بت و خداهای ساختگی، شرط ایمان است[۷].
انواع کفر
کفر، بر دو نوع است:
- کفری که از روی لجبازی و عناد باشد که به آن "کفر جحود" گفته میشود؛
- کفری که از روی جهالت و نادانی و آشنا نبودن به حقیقت حاصل شود[۸].
در مورد اول یعنی "جحود" دلایل عقلی و نقلی وجود دارد که چنین شخصی مستحق عذاب است[۹]، اما در مورد کفر به معنی دوم باید گفت، اگر شخص کافر جاهل، نسبت به جهلش مقصر نباشد مورد عفو و بخشش خداوند قرار میگیرد[۱۰].
کفر در برابر اسلام
کفر در برابر ایمان
کفران نعمت
کافر حقیقی
نمی توان ملتزم شد هرکسی که مسلمان نیست الزاما کافر است، بلکه کفر، یعنی انکار و پوشانیدن و کافر بر کسانی اطلاق میشود که در مقابل فرستادگان حق و آورندگان دین خدا، جبهه گرفته و از روی عناد حق را بپوشانند، چنانکه آیۀ ﴿وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ﴾[۱۱] صراحت در همین معنی دارد. همچنین در روایتی، امام باقر (ع) در تأیید همین مطلب فرمودند: «وقتی انسان در مقابل حقیقتی قرار میگیرد و تشخیص میدهد حقیقت است و تسلیم میگردد، این علامت ایمان است؛ اما وقتی انسان در مقابل حقیقتی قرار میگیرد و با وجود اینکه حقیقت بودن آن را تشخیص میدهد عناد میورزد، این حالت یعنی روح کفر در آن متجلی شده است» [۱۲]
با این شرایط میتوان نتیجه گرفت هر غیر مسلمانی نمیتواند کافر باشد بلکه باید شرایط کافر بودن که همان تشخیص حق و ایستادگی با عناد در مقابل آن است در او دیده شود[۱۳].
نکتهای که در روایت امام باقر (ع) باید به آن توجه کرد این است که نقطۀ مقابل کفر در این بیان مبارک مشخص شده است و آن همان تسلیم محض بودن در برابر پروردگار عالم و ایمان آوردن به حق و حقیقت است که برای حاصل شدنش باید قلباً تسلیم چنین حقی شد[۱۴].
کفر به طاغوت
کافر
«کافر»، پوشاننده، بیکتاب، ناگرونده، ناسپاس. منظور از کافر کسی است که به دینی به جز اسلام گرویده باشد و یا با وجود قبول اسلام، «ما یعلم من الدین بالضروره» (ضروریات دین) را انکار کند، به نحوی که انکار آن به انکار رسالت و یا تکذیب پیامبر(ص) و یا تنقیض شریعت اسلام منتهی شود[۱۵]. بنابراین کافر شامل تمامی اهل کتاب و سایر پیروان ادیان غیر اسلام و آن دسته از مسلمانانی میشود که محکوم به ارتداد هستند[۱۶]. کافران به دو دسته حربی و ذمی تقسیم شده و هر کدام از احکام خاصی تبعیت میکنند.[۱۷]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.
- ↑ قواعد المرام، ص ۱۷۱؛ ارشاد الطالبین، ص ۴۴۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
- ↑ ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۹۰.
- ↑ پس، آنکه به طاغوت ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوراتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.
- ↑ ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۹۰.
- ↑ .ر. ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
- ↑ ر. ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
- ↑ «و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.
- ↑ کافی؟؟
- ↑ ر. ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
- ↑ ر. ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
- ↑ تحریر الوسیله، ج۱، ص۱۱۸.
- ↑ فقه سیاسی، ج۵، ص۱۰۴.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۴۲۳.