علل غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
| موضوعات وابسته    =  
| موضوعات وابسته    =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = [[سید جعفر موسوی‌نسب]] ؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]] ؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]] ؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی]] ؛ [[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]] ؛ [[نویسندگان کتاب نگین آفرینش]]
| پاسخ‌دهندگان      = [[سید جعفر موسوی‌نسب]] ؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]] ؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]] ؛ [[رحیم کارگر|کارگر]] ؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی]] ؛ [[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]] ؛ [[نویسندگان کتاب نگین آفرینش]]
}}
}}
'''علل غیبت امام مهدی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''علل غیبت امام مهدی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۷۷: خط ۷۷:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۴. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام والمسلمین کارگر؛}}
[[پرونده:1368119.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[رحیم کارگر]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر'''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} یکی از پدیده‏‌هایی است که با اراده و تدبیر خداوند رخ داده است؛ پس به طور حتم دارای حکمت و مصلحتی مهم و قابل توجه است.
::::::عبد اللّه بن فضل هاشمی می‌‏گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که می‌‏‏فرمود: صاحب الامر، غیبتی دارد که ناگزیر اتفاق می‌‏افتد و ناراستان و طرفداران باطل به شک می‌‏افتند. عرض کردم: فدایت شوم چرا چنین می‌‏‏شود؟ فرمود: به خاطر چیزی که ما اجازه نداریم، آن را برای شما بازگو کنیم. عرض کردم: حکمت و فایده این غیبت چیست؟ فرمود: حکمت غیبت او، همان حکمت غیبت آن عده از حجت‏‌های خداوند است که قبلا از آنها یاد شده است؛ حکمت این غیبت نیز تا بعد از ظهور آن حضرت، بر مردم معلوم نخواهد شد؛ همان‏طور که حکمت کارهایی که خضر انجام داد، تا قبل از جدا شدنش از موسی، معلوم نشد. ای پسر فضل! این امری الهی است و سرّ آن و جهات پنهانی آن نیز، الهی و به خدا مربوط است و هنگامی که ما می‌‏دانیم خداوند عزّ و جل حکیم است، قبول و اعتراف می‌‏‏کنیم که تمام کارهایش، عین حکمت و درستی است؛ هرچند که علت و چرایی آن کارها، برای ما روشن نشده باشد<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۸، ج ۲۱۷.</ref>.
::::::براساس این حدیث، علّت و حکمت اصلی غیبت، برای ما معلوم نیست و پس از ظهور مهدی {{ع}} آشکار می‌‏گردد؛ ولی در روایات متعدد دیگر، اسرار و عللی برای غیبت آن حضرت بیان شده که قابل توجّه است و می‌‏‏تواند ما را نسبت به وقوع غیبت و لزوم آن به اطمینان بیشتری برساند. در اینجا عوامل و حکمت‏‏‌های غیبت- براساس یک دسته‏‌بندی جدید و جامع- بیان می‌‏‏شود؛ بنابراین تقسیم، غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} هم از جانب خدا و به خواست و اراده او بوده است و هم مردم، حاکمان ظالم و شیعیان در آن نقش و تأثیر داشته‏‌اند.
 
:::::*'''اراده و خواست خداوند:''' طبق بیان روایات، غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، بیشتر از ناحیه خدا و براساس مشیت، حکمت و اراده او بوده است. در روند پیشینه‌‏دار تاریخ، وقایع و رویدادهای شگفت و خارق‌‏العاده‏‌ای رخ داده و اینها براساس [[سنت]] و قوانین الهی حاکم بر هستی بوده است. زندگی طولانی و غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} نیز از چهارچوب این قانون خارج نیست. خداوند با غیبت حجت خود، اهداف و اغراض زیر را در نظر داشته است:
 
:::::#'''آزمون و امتحان مردم‏''': یکی از حکمت الهی در مسئله غیبت حجت، امتحان و آزمایش انسان‌‏ها- به خصوص شیعیان- است؛ یعنی، امتحان و آزمایش گروهی که ایمان‏ محکمی ندارند تا باطنشان ظاهر شود. کسانی هم که ایمان در اعماق دل آنان ریشه دوانده، به واسطه انتظار و صبر بر شداید و ایمان به غیب، ارزش و قدرشان معلوم می‌‏گردد و به درجاتی از ثواب نایل می‌‏‏آیند. زرارة بن اعین می‌‏‏گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که می‌‏‏فرمود: قائم قبل از قیامش غیبتی دارد؛ گفتم: چرا؟ فرمود: می‌‏‏ترسد ... تا آنجا که فرمود: ... او منتظر است؛ اما خداوند دوست دارد شیعه را آزمایش کند؛ آن‏گاه معتقدان و طرفداران باطل به شک می‌‏افتند<ref>{{عربی|اندازه=155%|و هو المنتظر غیر انّ الله یحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون}}؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۲، ح ۱۵۰</ref> جابر گوید: به [[امام باقر]] {{ع}} عرض کردم، فرج شما چه هنگام خواهد بود؟ فرمود: دور است، دور است؛ فرج ما پیش نخواهد آمد تا اینکه غربال شوید، باز غربال شوید ... تا اینکه ناخالصی از بین برود و صافی باقی بماند<ref>{{عربی|اندازه=155%|هیهات! هیهات!: لا یکون فرجنا حتّی تغربلوا ثمّ تغربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو}}؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳</ref>. بر این اساس آزمایش مردم از دو جهت صورت می‌‏‏گیرد:
:::::##چون اصل غیبت بسیار طولانی می‌‏شود، بیشتر مردم در شک و تردید می‌‏‏افتند و برخی در اصل ولادت و بعضی نیز در بقای آن حضرت شک می‌‏‏کنند.
:::::## شدت‌‏ها و پیشامدهای ناگوار، باعث می‌‏‏شود که حفظ ایمان و استقامت در راه دین، بسیار دشوار گردد و ایمان افراد در مخاطرات سخت واقع شود<ref>امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.</ref>. اگر کسی اعتقاد خود را به امام {{ع}} از دست ندهد و یا در مشکلات و سختی‌‏ها استقامت داشته و مؤمن باشد، از این امتحان سربلند بیرون می‌‏‏آید. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرموده است: مردم باید خالص و پاک شوند و از هم تمییز داده شد و غربال شوند و مردم بسیاری از غربال خارج شوند<ref>{{عربی|اندازه=155%|... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر}}</ref>.
:::::#'''اتمام حجّت‏''': با غیبت طولانی ولی الهی، همه گروه‏‏‏‌ها، افراد، اندیشه‏‏‏‌ها و نظام‏‏‏‌ها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانی خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز می‌‏‏دهند. این در حالی است که [[حکومت]] و [[ولایت]] بر مردم، شایسته و بایسته اولیای الهی - به خصوص دوازده امام معصوم- است و خداوند می‌‏‏خواهد بدین ترتیب با مردم اتمام [[حجت]] کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب نماید. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه می‌‏‏فرماید: ظهور تحقق نمی‌‏یابد تا اینکه گروهی نماند، مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشد تا کسی نگوید: اگر ما حکومت داشتیم؛ عدالت را (می‌‏‏گستراندیم)! آن‏گاه قائم به حق و عدل قیام می‌‏‏کند<ref>{{عربی|اندازه=155%|ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴</ref>.
:::::#'''تطابق و همسانی با پیامبران‏‏''': خداوند بنابر مصالحی، انبیای گذشته را برای مدّتی از بین مردم مخفی می‌‏کرد؛ پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدی هم پیاده کند تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنت الهی به طور کامل و تمام، به منصّه ظهور رسد. حنان بن سدیر به نقل از پدرش از [[امام صادق]] {{ع}} نقل می‌‏کند: قائم ما غیبتی دارد که طولانی می‌‏شود، عرض کردم: ای فرزند [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]! علّت آن چیست؟ فرمود: خداوند نمی‌‏خواهد این امر انجام شود؛ مگر اینکه تمام سنت‏‏‏‏‌هایی را که پیامبران در غیبت‏‏‏‌هایشان داشته‌‏اند، در این غیبت قرار دهد ... بنابراین باید تمام مدّت، مجموع غیبت‏‏‏‏‌های پیامبران، در این غیبت وجود داشته باشد. خداوند می‌‏‏فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ}}﴾}}<ref>سوره انشقاق آیه ۱۹</ref>؛ مقصود این است که سنت‏‏‏‏‌های گذشتگان، در مورد شما جاری خواهد شد<ref>{{عربی|اندازه=155%|انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له ... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏ ای سنّنا علی سنن من کان قبلکم}}، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵</ref>.
:::::#'''هدایت بخشی مداوم'''‏: همان‏طور که در مباحث گذشته اشاره شد، [[امامان]] واسطه فیض الهی و منبع هدایت و راهنمایی مردم هستند. خداوند به منظور استمرار هدایت مردم -وقتی آنان در برهه‌‏ای از زمان نعمت بی‏‌نظیر الهی (امام معصوم) را قدردان نبودند- طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار می‌‏‏دهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد. به نظر می‌‏رسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروی [[امامان]]، غیبت، بهترین وسیله این هدایت‏‌بخشی باشد. [[امام علی|امیر مؤمنان]] {{ع}} فرموده است: زمین هیچ‏گاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن، قیام کند به صورت‏ آشکار و شناخته شده و یا بیمناک و پنهان؛ تا حجت خدا باطل نشود و نشانه‏‏‏‏‌هایش از میان نرود (دلیل‏‏‏‏‌های روشن هدایت از بین نروند)<ref>{{عربی|اندازه=155%|لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته ...}}؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷</ref>
:::::#'''ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق‏''': طول غیبت، باعث می‌‏‏شود که در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند؛ چنان‏که شیوه [[امامان]] [[معصوم]] نیز چنین بوده و حتی پیش‌‏بینی‏‏‏‏‌هایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند. بعد از مدتی نیز از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار [[اهل بیت]] {{عم}} به دنیا می‌‏آمدند. ابراهیم کرخی می‌‏گوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: خداوند سالمت بدارد؛ آیا علی {{ع}} در دین خدا قوی نبود؟ فرمود: آری چنین بود: گفتم: پس چگونه مردم بر او چیره شدند و او جلوی ایشان نایستاد؟ چه چیزی باعث شد جلوی آنها را نگیرد؟ فرمود: آیه‏‌ای از قرآن، او را از این کار بازداشت. گفتم: آن آیه کدام است؟ فرمود: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}﴾}}<ref>سوره فتح آیه۲۵</ref>. خداوند عز و جل فرزندانی مؤمن، در پشت افرادی از کافران و منافقان قرار داده است و [[امام علی|حضرت علی]]، پدران کافر یا منافق را نمی‌‏‏کشت تا اینکه این امانت‏‏‏‏‌های الهی از پشت آنان خارج شوند و وقتی این فرزندان از صلب آنان خارج می‌‏شدند، بر هرکدام که دست می‌‏یافت، با آنها می‌‏جنگید. قائم ما [[اهل بیت]] نیز چنین است، تا تمام امانت‏‏‏‏‌های الهی از پشت پدرانشان (کافران و منافقان) خارج نشوند، ظهور نکرده و کسی را نمی‌‏‏کشد. اما وقتی امانت‏‏‏‏‌ها خارج شدند، بر کافران و منافقان مسلّط شده، آنان را می‌‏کشد<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.</ref>.
:::::#'''ظهور قدرشناسی‏‏''': یکی از حکمت‏‏‏‏‌ها و اسرار مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امت‏‏‏‌ها است. پس از آن ‏همه قدرناشناسی که نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت تا گوهر گران‌‏ب‏های وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور با پذیرش و استقبال کامل مردم روبه‌‏رو شود.
 
:::::*'''نقش و تأثیر مردم‏:''' یکی از عوامل مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، عدم همراهی و تمکین مردم از آن حضرت و سستی و قصور در یاری امام {{ع}} است؛ چنان‏که [[امامان]] پیشین، از این ناحیه آسیب‏‏‏‏‌های فراوانی دیدند و مرارت‏‏‏‏‌ها کشیدند. نتیجه این معصیت و نافرمانی بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است! بر این اساس غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است؛ نه از سوی امام زمان {{ع}}، خواجه نصیر الدین طوسی می‌‏گوید: وجود امام، لطف است (از سوی خدا) و تصرّف او در امور لطفی دیگر است و غیبت او، مربوط به خود ما است؛ یعنی، عدم حضور امام و غیبت او از ناحیه خود ما و مشکلات و موانعی است که ما به وجود آورده‏‌ایم. در مورد نقش مردم در غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} می‌‏توان به چند مورد اشاره کرد:
 
:::::#'''تأدیب و متنبّه شدن‏''': وقتی مردم به وظایف و مسئولیت‏‏‏‏‌های خود، در برابر امام و پیشوای بر [[حق]] خود، پایبند نباشند و از اطاعت و یاری او سرپیچی کنند و از جان و مالش‏ محافظت نکنند؛ روا است که خداوند، آن امام را برای مدتی از مردم جدا سازد و تأدیبشان کند. در این صورت مردم از بسیاری از مواهب و الطاف [[امام]] [[معصوم]] {{ع}}، بی‏‌بهره مانده و از برکات ظاهری وجود او محروم می‌‏شوند و این نشانگر غضب و خشم الهی است. محمد بن فرج می‌‏گوید: امام ابو جعفر {{ع}} برایم نوشت: وقتی خداوند متعال بر مردم خشم گیرد، ما را از کنارشان دور می‌‏‏سازد<ref>{{عربی|اندازه=155%|اذا غضب الله- تبارک و تعالی- علی خلقه نحانا عن جوارهم}}، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۷، ح ۳۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۳</ref> مروان انباری نقل می‌‏کند: از [[امام باقر]] {{ع}} نوشته یا پیامی‏ صادر شد که: وقتی خداوند، بودن ما را در میان قومی ناخوش دارد، ما را از میان آنان خواهد برد<ref>{{عربی|اندازه=155%|انّ الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم}}، همان، ص ۴۹۸، ح ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰</ref>
:::::#'''ستمکاری و نادانی مردم‏''': ظلم و ستمی که مردم هم بر خود و هم بر دیگران روا می‌‏دارند و از [[حجت]] الهی، به جهت جهل و نادانی‏شان بهره کافی نمی‌‏برند، موجب غیبت امام {{ع}} شده است. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در این زمینه می‌‏فرماید: ای مردم بدانید که زمین هرگز از حجّت الهی خالی نمی‌‏ماند، اما پروردگار، مردم را به جهت ظلم و ستمی که مرتکب می‌‏‏شوند و نیز به جهت اسراف و زیاده ‏روی‏‏‏‏‌های که در حق خود انجام می‌‏‏دهند، از دیدن حجّت خودش ([[امام مهدی]]{{ع}}) محروم می‌‏‏سازد<ref>{{عربی|اندازه=155%|و اعلموا انّ الارض لا تخلوا من حجّة الله و لکنّ الله سیعمی خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم علی انفسهم}}، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۳، ح ۸.</ref> در نقل دیگر آمده است: ... خداوند به واسطه نادانی و ستمکاری مردم، دیده ایشان را از دیدن حجتش فرومی‌‏‏بندد ... سپس حجت (در زمان غیبت) مردم را می‌‏‏شناسد؛ ولی آنان او را نمی‌‏‏شناسند<ref>{{عربی|اندازه=155%|... لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جهلهم، و لو خلت الارض ساعة واحدة من حجّة الله ساخت باهلها لکن الحجة تعرف الناس و لا یعرفونها ...}}، . اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۲، ج ۴۶۳.</ref>.
 
:::::*'''دشمنان عنود و ستمگر:''' یکی از موانع و چالش‏‏‏‏‌های اساسی فراروی [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}}، وجود حاکمان ظالم، دشمنان جاهل و کینه‏‌جو و نفاق ‏پیشگان دنیادوست بوده است. این امر منجر به غصب خلافت، کشته شدن [[امامان]]، انزوا و محدودیت، فشارهای مالی و اقتصادی، جلوگیری از ارتباط با مردم و ... شده بود. [[امام مهدی]]{{ع}} نیز با همه این خطرات روبه‌‏رو بود و حکمت الهی اقتضا می‌‏‏کرد که آن حضرت از دیدگاه‏‏‏‏‌ها غایب شود. با توجه به این امر بدیهی، عوامل زیر در غیبت آن حضرت نقش و تأثیر زیادی داشته است:
 
:::::#'''جلوگیری از کشته شدن‏''': [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} فرمود: [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]]، شمشیرهای خود را برای ما تیز کردند؛ زیرا خوب می‌‏دانستند که آنها در خلافت حقی ندارند. آنان از ترس اینکه خلافت به جای خود برگردد و در میان صاحبان اصلی‌‏اش مستقرّ شود، به کشتن [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} و از بین بردن سلاله آن حضرت، همت گماشتند تا شاید از ولادت حضرت قائم جلوگیری کنند و یا او را به قتل برسانند؛ ولی خداوند اراده کرد که او را بر احدی از دشمنان آشکار نکند و نور خود را به اتمام رساند؛ اگرچه مشرکان خوش ندارند<ref>منتخب الاثر، ص ۲۹۱.</ref>. زراره می‌‏‏گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که می‌‏‏فرمود: {{عربی|اندازه=155%|یا زرارة لا بدّ للقائم من غیبة}}<ref>به درستی که برای قائم غیبتی هست</ref>. پرسیدم: برای چه: فرمود<ref>کارگر، رحیم، مهدویت (پیش از ظهور)، ۱جلد، دفتر نشر معارف - قم (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۸ ه.ش</ref>: {{عربی|اندازه=155%|یخاف علی نفسه}}<ref>«بر جان خویش می‏‌ترسد» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۷.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} می‌‏‏فرماید: وقتی قائم ما [[اهل بیت]]، ظهور کند، می‌‏‏گوید: فَفَرَرْتُ مِنْکمْ ... از میان شما رفتم چون از شما بر جان خود بیمناک بودم و اینک چون پروردگارم اذن داد و امر فرجم را به سامان رسانید، به میانتان آمدم<ref>{{عربی|اندازه=155%|اذا ظهر قائمنا اهل البیت قال: فَفَرَرْتُ مِنْکمْ لَمَّا خِفْتُکمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکماً؛ خفتکم علی نفسی و جئتکم لما اذن ربّی و اصلح لی امری}}، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۳، ح ۷۷۷.</ref>. در اینجا بیان دو نکته خالی از فایده نیست:
:::::##ترس حضرت بر جان خود، برای آن است که او، آخرین ذخیره الهی است که باید برای تحقق عدالت جهانی -که وعده حتمی خداوند است- باقی بماند؛ وگرنه او نیز مانند پدران بزرگوارش، از شهادت در مسیر تحقّق اهداف الهی، استقبال می‌‏‏کند.
:::::##خداوند متعال، هرچند قادر و توانا است که در هرزمان و هر ساعت، آن حضرت را ظاهر و به طور قهر و غلبه، بر تمام ملل و حکومت‏‏‏‏‌ها- پیش از فراهم شدن اسباب- غالب سازد؛ ولی چون جریان این جهان را بر مجرای اسباب و مسبّبات قرار داده و تا زمانی که اسباب چنان ظهوری فراهم نشود، قیام آن حضرت به تأخیر خواهد افتاد و اگر پیش از فراهم شدن اسباب و مقدمات ظاهر شود، از حفظ قتل مصون نخواهد ماند<ref>ر. ک: امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۳۴۷</ref>.
:::::#'''خطر دشمنان داخلی و اهل نفاق''':‏ علاوه بر خطری که از ناحیه خلفای عباسی متوجه [[امام مهدی]]{{ع}} بود؛ توطئه و اقدامات شومی نیز از طرف بعضی از نزدیکان فاسد و نفاق‌‏پیشه علیه آن حضرت صورت می‌‏گرفت و خطراتی را متوجه او می‌‏‏ساخت. نمونه روشن این خطر را می‌‏توان در اقدامات جعفر کذّاب جست‌‏وجو کرد. او با دستگاه [[خلافت]] ارتباط نزدیکی داشت و می‌‏خواست به کمک آنان مقام و دارایی [[امام عسکری]] {{ع}} را تصاحب کند و فرزند او را به کشتن دهد ...!! [[امام هادی]] {{ع}} می‌‏فرمود: از پسرم جعفر دوری کنید که او برای من، به منزله نمرود (پسر نوح) است نسبت به حضرت نوح که قرآن کریم در حق او می‌‏فرماید: نوح گفت: پسر من از کسان من است؛ ولی‏ خدا فرمود: ای نوح! او از کسان تو نیست که آن عملی (فرزندی) است، غیر صالح<ref>الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۸</ref>. بر این اساس [[امام عسکری]] {{ع}} فرمود: ... اگر جعفر بتواند مرا بکشد، هرگز دریغ نمی‌‏کند!<ref>الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۹</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} در پیش‏گویی خود، درباره جعفر کذّاب می‌‏‏فرماید: گویی با چشم خود می‌‏‏بینم که جعفر کذّاب (برادر امام عسکری)، طاغوت زمانش را وادار کرده که به جست‏وجوی ولی خدا بپردازد و آن غایب از دیده‏‏‏‏‌ها، در حفظ و حراست الهی است و حفاظت خانه پدر، بر عهده او است. این از باب جهالت جعفر به ولادت آن حضرت و طمع در کشتن او است، اگر دست بیابد، و این به طمع گرفتن میراث پدرش به ناحق است.
 
:::::*'''نقش امام زمان {{ع}}:''' غیبت و پنهان زیستی [[امام مهدی]]{{ع}}، می‌‏‏تواند از ناحیه و خواست خود آن حضرت باشد، یعنی، آن حضرت برابر تحقّق بعضی از اهداف و برنامه‏‏‏‏‌هایش و رهایی از قید و بند حکومت‏‏‏‏‌ها و با اذن الهی، از دیده‏‏‏‏‌ها غایب شده است. در این رابطه می‌‏‏توان به مؤلّفه‏‏‏‏‌های زیر اشاره کرد:
 
:::::#'''بیعت نکردن با حاکمان‏''': یکی از عواملی که در [[روایات]] بسیار به آن اشاره شده، عدم [[بیعت]] [[امام مهدی]]{{ع}} با خلفای جور و طاغوت‏‏‏‌ها است، آن حضرت به جهت اینکه مثل پدرانش مجبور به بیعت با آنان نشود، به فرمان خدا از چشم مردم مخفی شد. بیعت، نوعی عقد و قرارداد دو سویه بین حاکم و فرمانبرداران است که از یک سو خلیفه را متعهد به اداره جامعه ... می‌‏‏کند و از طرف دیگر بیعت‌‏کنندگان متعهد می‌‏‏شوند، ضمن شنیدن و [[اطاعت]] از خلیفه، از او حمایت کنند<ref>نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص ۸۹</ref> آن حضرت زمانی که ظهور می‌‏‏کند، بیعت هیچ‏کس و هیچ حکومت غاصب و ستمگری را -حتی به عنوان تقیه- بر گردن ندارد. او قیام می‌‏کند، در حالی‏که نسبت به احدی از جباران و حکومت‏‏‏‏‌های مختلف، تمکین و تسکین ندارد و از راه تقیه هم حکومت‏‏‏‏‌های غیر اسلامی ناکامل را در ظاهر امضا نکرده است. او اکمل مظاهر اسم العادل، السلطان، الغالب و الحاکم است و چنان شخصیت و مقامی از اینکه تحت سلطنت غیر خدا واقع شود. یا به حکومتی از حکومت‏‏‏‏‌های جائر به تقیه رأی داده باشد -برحسب اخبار- محفوظ و محروس است و چنان‏که از اخبار فراوان استفاده می‌‏‏شود، آن حضرت به تقیه عمل نمی‌‏‏کند و حق را آشکار و باطل را از صفحه روزگار برمی‌‏اندازد. پس یکی از حکمت‏‏‏‏‌ها و مصالح غیبت، این است که امام {{ع}}، پیش از رسیدن وقت ظهور و مأمور شدن به قیام، ناچار نمی‌‏شود، مانند پدران بزرگوارش، از راه تقیه با خلفا و زمام‌داران و سیاست‌مداران وقت، [[بیعت]] کند و وقتی که ظاهر می‌‏‏شود، هیچ بیعتی در گردن او نیست و هیچ حکومتی را بر خود -غیر از حکومت خدا و احکام و قوانین قرآن، حتی به ظاهر و از روی تقیه هم- نپذیرفته است‏<ref>امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۰.</ref>. امام زمان {{ع}} خود در این زمینه مرقوم فرموده است: اما در مورد علت غیبت، خدای متعال می‌‏‏فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‏‌اید، هرگز نپرسید از مسائلی که اگر فاش شود، شما را اندوهگین سازد ... هریک از پدران من بیعتی از طاغوت‏‏‏‌های زمان به گردن داشت، ولی من به هنگامی ظهور خواهم کرد که بیعت احدی از طاغوت‏‏‏‏‌ها، برگردنم نباشد<ref>{{عربی|اندازه=155%|... و اما علّة ما وقع من الغیبة، فانّ الله عزّ و جل یقول: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ ... انّه لم یکن احد من آبائی الّا وقعت فی عنقه بیعته لطاغیة زمانه و انّی اخرج حین اخرج و لا بیعة لاحد الطواغیت فی عنقی ...}}، یوم الخلاص، ج ۱، ص ۲۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref> [[امام صادق]] {{ع}} می‌‏فرماید: قائم ما در حالی ظهور می‌‏‏کند که در گردن او، برای احدی، عهد و پیمان و بیعتی نباشد<ref>{{عربی|اندازه=155%|یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد و لا عقد و لا بیعة}}، الغیبة النعمانی، ص ۸۹ و ۱۰۰؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۲</ref> [[امام علی]] {{ع}} در این‏باره فرموده بود: هنگامی که قائم ما قیام کند، برای احدی در گردن او [[بیعت]] نخواهد بود. از این جهت ولادت او مخفی می‌‏‏شود و خود از دیده‏‏‏‌ها پنهان می‌‏‏باشد<ref>بشارة الاسلام، ص ۵۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۱.</ref>.
:::::#'''آماده شدن جهان و افکار عمومی‏''': یکی از علت‏‏‏‏‌های مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} و طولانی شدن پنهان‌‏زیستی آن حضرت، آماده ساختن جامعه بشری، برای رسیدن به مقصد نهایی و الهی خود است. آمادگی جهان عبارت است از: بالا رفتن سطح آگاهی مردم و درک نیاز به پیشوایی عادل و عالم، به وجود آمدن امکانات و زمینه‏‌های مناسب برای تشکیل یک حکومت جهانی، به ستوه آمدن مردم از ظلم و بیدادگری و خواست جهانی و مردمی برای گسترش و احیای عدالت، معنویت و امنیت جهانی. تا این زمان (آمادگی جهانی) فرارسد، حضرت در غیبت خواهند بود؛ زیرا وظیفه حضرت، تحقّق فراگیر و گسترده تمامی اهداف و برنامه‏‏‏‏‌های پیامبران و اولیا است و اقدامات و اصطلاحات او، نیازمند درک بالا و شعور مترقی از سوی مردم است. [[شیخ طوسی]] می‌‏گوید: فلسفه غیبت فقدان قدرت لازم امام است که باید مردم به آن همت گمارند؛ در واقع تا هنگامی که مردم زمینه اقتدار او را فراهم سازند، غیبت تداوم خواهد یافت؛ چرا که خداوند خواستار تقویت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، به وسیله بشر است، نه فرشتگان<ref>تلخیص الشافی، ج ۱ و ۲، ص ۹۵( نشر عزیزی).</ref>.
:::::#'''آماده‌‏سازی و تربیت شیعیان‏''': یکی از حکمت‏‏‏‏‌های پنهان ‏زیستی امام زمان {{ع}}، این بود که شیعیان ضعیف و کم ‏ظرفیت، تربیت شده و سطح آگاهی و تحمّل و آمادگی آنها بالا برود. علی بن یقطین از [[امام کاظم]] نقل می‌‏‏کند که: شیعیان با آرزوها، تربیت می‌‏‏شوند پدرم یقطین به من گفت: چه آنچه راجع به سلطنت بنی عباس به ما گفته شده بود، انجام شد؛ ولی آنچه که به شما درباره فرج [[اهل بیت]] گفته شده بود، انجام نشد؟ به او گفتم: آن‏چه که به ما و شما گفته شده بود، هردو از یک‏جا صادر شده است؛ نهایت اینکه وعده‏‌ای که به شما داده شد، سر رسید اما وعده ما -چون زمانش حتی نبود- هنوز نرسیده است. در عین‏ حال ما را با ایجاد امید و آرزوی آن دوران تربیت کردند؛ چون اگر از همان نخست، به ما می‌‏گفتند که: فرج بیت، تا سال دویستم یا سیصدم انجام می‌‏‏شود، هرآینه مردم قساوت قلب می‌‏‏گرفتند و عموم آنان از اسلام برمی‌‏گشتند! اما همیشه به ما گفته‌‏اند: به همین زودی و با سرعت این کار انجام می‌‏شود تا قلب‏‏‏‏‌های مردم حفظ شود و فرج را نزدیک بدانند<ref>مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.</ref>»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۱۰۵، ۱۱۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۵. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]]
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]]
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۹۷: خط ۱۳۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۵. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
{{جمع شدن|۶. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
[[پرونده:151828.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
[[پرونده:151828.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۱۱۴: خط ۱۵۱:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۶. نویسندگان کتاب [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]؛}}
{{جمع شدن|۷. نویسندگان کتاب [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]؛}}
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
خط ۱۴۵: خط ۱۸۲:
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(اخ): پرسش‌هایی با ۷ پاسخ]]
[[رده:(اد): پرسش‌هایی با ۸ پاسخ]]
[[رده:(اخ): پرسش‌های مهدویت با ۷ پاسخ]]
[[رده:(اد): پرسش‌های مهدویت با ۸ پاسخ]]

نسخهٔ ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۹

الگو:پرسش غیرنهایی

علل غیبت امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

علل غیبت امام مهدی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • فلسفه و علت غیبت امام مهدی چیست؟
  • فلسفه و علل غیبت امام مهدی در چه چیزهایی بوده است؟

پاسخ نخست

سید جعفر موسوی‌نسب
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:
«هر چیزی در این عالم از جمله غیبت امام زمان (ع) بدون علّت و فلسفه نیست. چون کار خداوند متعال عبث و بیهوده نیست، لکن بعضی از امور علّتش برای ما بیان شده و برخی امور بیان نشده، و غیبت حضرت از مسائلی است که علّت آن بر ما مخفی است ولی در برخی روایات حکمت غیبت برای ما بیان شده است. که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.
۱. آزمایش و امتحان مردم: موسی بن جعفر (ع) فرموده است هنگامی که پنجمین فرزند امام هفتم غایب شد مواظب دین خود باشید، مبادا کسی شما را از دین خارج کند، ای پسرک من! برای صاحب الامر ناچار غیبتی خواهد بود، بطوری که گروهی از مؤمنین از عقیده خود برمی‌گردند و خداوند به وسیله غیبت بندگانش را امتحان می‌کند[۱].
۲. نجات از قتل آن حضرت: چنانچه در تاریخ آمده است معتمد عبّاسی که خلیفه دوران امام حسن عسکری و دوران تولّد و کودکی امام زمان (ع) بوده است، سخت در تلاش بوده است که به هر قیمتی شده حضرت مهدی را پیدا کرده و از بین ببرد، لذا عمّال و کارگزاران او پیوسته به منزل امام عسکری (ع) یورش می‌بردند تا شاید بر نیت پلیدشان جامه عمل بپوشانند، امّا خداوند متعال او را محافظت کرد.
و زراره از امام باقر (ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: قائم باید غایب شود، زراره سؤال می‌کند چرا؟ حضرت می‌فرمایند: جهت نجات از قتل[۲].
۳. بیعت نکردن با ستمکاران: زمان ظهور حضرت مهدی (ع) بیعت با احدی بر عهده حضرت نیست و او با هیچ‌کس پیمان عدم تعرّض نبسته است تا در حین قیام مانع باشد که علیه کسی قیام کند، و یا گفته شود پیمانی شکسته شده است.
در روایتی حسن ابن فضال می‌گوید: علی بن موسی الرضا (ع) فرمود: شیعیانم را می‌بینم که در زمان شهادت سوّمین فرزندم امام عسکری در جستجوی امام خود همه جا را می‌گردند، امّا او را نمی‌یابند، عرض کردم برای چه ای پسر رسول خدا؟ فرمود: برای اینکه امامشان غایب می‌شود. عرض کردم: چرا غایب می‌شود؟ فرمود: برای اینکه وقتی قیام کرد بیعت هیچ‌کس بر گردنش نباشد[۳].
۴. تنبّه مردم به نعمت امام: بهترین راه تنبّه انسان آن است که نعمت از او گرفته شود و گرفتن نعمت موجب بیداری انسان است، از غفلت و چه نعمتی عظیم‌تر و با برکت‌تر از وجود پیامبر و معصومین (ع) که در طول ۲۷۳ سال از آغاز بعثت نبی اکرم (ص) تا شهادت امام حسن عسکری (ع) این نعمت در بین مردم بود ولی مردم ناسپاسی کردند و خداوند این نعمت را از بشریت گرفت؛ اگر مردم آن زمان قدرشناس بودند و ارزش نعمت را درک می‌کردند، امروز ما در فراق و هجران بسر نمی‌بردیم.
مروان انباری می‌گوید: امام ابو جعفر (ع) فرمود: اگر خداوند حضور ما را در نزد مردمی کراهت داشته باشد، ما را از آنان جدا می‌کند[۴].
این چند قسم برخی از حکمت‌هایی بود که غیبت حضرت را برای ما روشن می‌سازد، امّا علّت اصلی قضیه بعد از ظهور حضرت مشخّص و معلوم می‌گردد»[۵].


پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحار، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
  2. بحار، ج ۵۱، ص ۹۱.
  3. بحار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
  4. بحار، ج ۵۲، ص ۹۰.
  5. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.
  6. کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۲
  7. بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
  8. کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۳۴۲.
  9. مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص ۸۵۲.
  10. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۸۳ ال ۸۵.
  11. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۸۵.
  12. " يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ عِلَّتُهُ مَطْوِيَّةٌ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ فَإِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فَإِنَ‏ الشَّكَ‏ فِي‏ اللَّهِ‏ كُفْرٌ‏‏‏"؛ شیخ صدوق رحمه اللّه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷.
  13. " إِنَ‏ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ سِرٌّ مِنَ‏ اللَّهِ‏ وَ غَيْبٌ‏ مِنْ‏ غَيْبِ‏ اللَّهِ‏ وَ مَتَى‏ عَلِمْنَا أَنَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ حَكِيمٌ‏ صَدَّقْنَا بِأَنَ‏ أَفْعَالَهُ‏ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ‏ كَانَ‏ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ‏ لَنَا‏‏‏"، شیخ صدوق رحمه اللّه، علل الشرایع، ج ۱ ص ۲۴۵.
  14. " إِنَ‏ لِلْقَائِمِ‏ غَيْبَةً قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَقُومَ‏ إِنَّهُ‏ يَخَافُ‏ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ يَعْنِي الْقَتْلَ‏‏‏"؛ شیخ کلینی، کافی، ص ۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
  15. سوره قصص، آیه:۱۸.
  16. و چون از شما ترسیدم، از شما گریختم، تا پروردگارم به من دانش بخشد و مرا از پیامبران قرار داد؛ سوره شعرا، آیه:۲۱. جالب توجّه اینکه در پارهای روایات آمده است که حضرت مهدی(ع) نیز هنگام ظهور خطاب به مردم همین آیه را تلاوت خواهد کرد. ر. ک: نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۴.
  17. ر. ک: سوره توبه، آیه:۴۰.
  18. شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۵۴، ح ۱۱.
  19. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۵.
  20. قتاد درختی است که خارهای بسیاری مثل سوزن تیز و محکم دارد.
  21. " إِنَ‏ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ‏ فِيهَا بِدِينِهِ‏ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَاد‏‏‏"؛ محمّد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۵.
  22. " إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ‏ تَخْفَى‏ وِلَادَتُهُ‏ وَ يَغِيبُ‏ شَخْصُهُ‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۰۳؛ فضل بن حسن امین الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۲۶.
  23. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۵؛ احمد بن علی طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.
  24. سوره مائده، آیه:۱۰۱.
  25. " وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ‏ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ‏ أَشْياءَ إِنْ‏ تُبْدَ لَكُمْ‏ تَسُؤْكُمْ‏ إِنَّهُ‏ لَمْ‏ يَكُنْ‏ أَحَدٌ مِنْ‏ آبَائِي‏ إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي‏‏‏‏‏"؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
  26. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۷۰ - ۷۶.
  27. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۸، ح ۷، علیّ بن أبی طالب پس از من امام امت و خلیفه من بر آنها خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست، و قسم به خدایی که مرا بشیر و نذیر مبعوث فرمود کسانی که در دوران غیبتش بر اعتقاد بدو ثابت باشند از کبریت احمر کمیاب‌ترند، آنگاه جابر بن عبدالله انصاری برخاست و پیش آمد و گفت: آیا پیش آمد و گفت: آیا قائمی که از فرزندان توست غیبت دارد؟ فرمود: به خدا چنین است تا در آن غیبت مؤمنان باز شناخته شده و کافراننابود شوند، ای جابر! این امر از امور الهی و سرّی از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است، مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای تعالی کفر است
  28. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۰، ح ۱؛ آن جوان ناچار می‌باید غائب شود. عرض کردند: یا رسول الله برای چه غیبت می‌کند؟ فرمود: می‌ترسد او را بکشند.
  29. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۰، ح ۶؛ برای قائم ما غیبتی است که مدّت آن به‌طول می‌انجامد. گفتم: ای فرزند رسول خدا! آن برای چیست؟ فرمود: زیرا خدای تعالی می‌خواهد در او سنّتهای پیامبران (ع) را در غیبت‌هایشان جاری کن.
  30. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۷۹، ح ۱؛ صاحب این امر و ولادتش بر این خلق پنهان است تا چون ظهور کند بیعت احدی در گردنش نباشد.
  31. علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹، ح ۲؛ وقتی خداوند همراهی و همنشینی ما را برای قومی خوش ندارد ما را از میان آنها برگیرد.
  32. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۵، ح ۱۰؛ بر خداوند لازم است که بندگانش را بدین گونه؛ امتحان کند، و در آن موقع است که اهل باطل تردید خواهند کرد.
  33. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳، ح ۲۶؛ هنگامی که پنجمین (امام) از اولاد هفتمین (امام) مفقود گردد، در خصوص دین خود پناه به خدا برید، مبادا کسی شما را از عقیده صحیح خود برگرداند! ای فرزند صاحب الامر ناگریز از غیبتی است که آنها که ایمان به او داشتند (از طولانی شدن غیبتش گمراه گشته) از آن عقیده برمی‌گردند. غیبت او امتحانی است از جانب خداوند که خواسته است بندگان خود را به وسیله آن امتحان کند.
  34. معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۸۴-۱۸۶.
  35. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۸، ج ۲۱۷.
  36. و هو المنتظر غیر انّ الله یحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۲، ح ۱۵۰
  37. هیهات! هیهات!: لا یکون فرجنا حتّی تغربلوا ثمّ تغربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳
  38. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.
  39. ... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر
  40. ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴
  41. سوره انشقاق آیه ۱۹
  42. انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له ... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏ ای سنّنا علی سنن من کان قبلکم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵
  43. لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته ...؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
  44. سوره فتح آیه۲۵
  45. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.
  46. اذا غضب الله- تبارک و تعالی- علی خلقه نحانا عن جوارهم، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۷، ح ۳۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۳
  47. انّ الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم، همان، ص ۴۹۸، ح ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰
  48. و اعلموا انّ الارض لا تخلوا من حجّة الله و لکنّ الله سیعمی خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم علی انفسهم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۳، ح ۸.
  49. ... لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جهلهم، و لو خلت الارض ساعة واحدة من حجّة الله ساخت باهلها لکن الحجة تعرف الناس و لا یعرفونها ...، . اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۲، ج ۴۶۳.
  50. منتخب الاثر، ص ۲۹۱.
  51. به درستی که برای قائم غیبتی هست
  52. کارگر، رحیم، مهدویت (پیش از ظهور)، ۱جلد، دفتر نشر معارف - قم (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۸ ه.ش
  53. «بر جان خویش می‏‌ترسد» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۷.
  54. اذا ظهر قائمنا اهل البیت قال: فَفَرَرْتُ مِنْکمْ لَمَّا خِفْتُکمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکماً؛ خفتکم علی نفسی و جئتکم لما اذن ربّی و اصلح لی امری، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۳، ح ۷۷۷.
  55. ر. ک: امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۳۴۷
  56. الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۸
  57. الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۹
  58. نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص ۸۹
  59. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۰.
  60. ... و اما علّة ما وقع من الغیبة، فانّ الله عزّ و جل یقول: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ ... انّه لم یکن احد من آبائی الّا وقعت فی عنقه بیعته لطاغیة زمانه و انّی اخرج حین اخرج و لا بیعة لاحد الطواغیت فی عنقی ...، یوم الخلاص، ج ۱، ص ۲۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
  61. یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد و لا عقد و لا بیعة، الغیبة النعمانی، ص ۸۹ و ۱۰۰؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۲
  62. بشارة الاسلام، ص ۵۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۱.
  63. تلخیص الشافی، ج ۱ و ۲، ص ۹۵( نشر عزیزی).
  64. مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.
  65. مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.
  66. «اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلّط و برتری دهد، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند.»؛ سوره صف، آیه ۹
  67. صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۲۷
  68. «اگر زمین بدون امام باقی بماند دگرگون خواهد شد.» کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰
  69. «برای قائم غیبتی است قبل از قیامش. زراره می‌گوید: به حضرت عرض کردم: به چه جهت؟ فرمود: زیرا از قتل بر خود می‌ترسد.» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۱۰
  70. «قائم (ع) قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.» کمال الدین، ص ۴۸۰
  71. «پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسان‌ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی‌دانند.» سوره روم، آیه ۳۰
  72. «مردم در آغاز یک دسته بودند، و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند...» سوره بقره، آیه ۲۱۳
  73. «امّا کسی که دانشی از کتاب آسمانی داشت گفت: "پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: "این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می‌آورم یا کفران می‌کنم؟!"...» سوره نمل، آیه ۴۰
  74. و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند» سوره انبیاء، آیه ۷۳
  75. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.
  76. نک: کمال الدین وتمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
  77. نعمانی، الغیبة، ص۱۴۰ - ۱۴۱
  78. کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
  79. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۷۸.
  80. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۲۰۳.
  81. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۴، ح ۱۱، ص ۲۰۴.
  82. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳.
  83. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳، ح ۴.
  84. غیبت طوسی، فصل ۵، ح ۲۸۴، ص ۲۳۷.
  85. علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹.
  86. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۸ - ۱۰۱.