همسایه در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100808.jpg|22px]] [[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)|'''سیره اجتماعی پیامبر اعظم''']] | # [[پرونده:1100808.jpg|22px]] [[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)|'''سیره اجتماعی پیامبر اعظم''']] | ||
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[ | # [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جایگاه همسایه (مقاله)|'''جایگاه همسایه''']]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۲۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۶
مقدمه
انسان، موجودی اجتماعی است و به ناچار، رعایت همسایگی نیز جزئی از زندگی اوست و روابط همسایگان، مقررات و ضوابط خاصی دارد که رعایت آنها میتواند به تحکیم و استمرار هرچه بیشتر و بهتر زندگی اجتماعی انجامد؛ به این دلیل، انبیای الهی عموماً و پیامبر اکرم(ص) خصوصاً، در جایگاه سفیران الهی، بر اهمیت و ضرورت رعایت حقوق همسایگی تأکید ورزیده، مطالب بسیاری را درباره معاشرت نیکو با همسایه بیان داشتهاند. در ادامه به برخی از این مسائل خواهیم پرداخت[۱].
حد همسایگی
در حدیثی از امام صادق(ع) روایت شده است که رسول خدا(ص) حد همسایگی را تا چهل خانه دانست و فرمود: "تا چهل خانه، خانههای پیش رو، پشت سر و سمت راست و چپ، همسایه به حساب میآیند"[۲].[۳]
حقوق همسایگان
اهمیت همسایهداری در آیین مقدس اسلام و لزوم انس و الفت هر چه بیشتر همسایگان با هم باعث شده است تا در دین وظایف و حقوقی برای هر یک از آنها در نظر گرفته شود و پیامبر(ص) در سخنان خود به برخی از این وظایف و حقوق اشاره کردهاند؛ نقل شده است، روزی رسول خدا(ص) به اصحاب و یاران خود رو کرد و فرمود: "آیا میدانید حق همسایه چیست؟"اصحاب گفتند: "نه"؛ پس پیامبر(ص) حقوق همسایه را بر همسایه دیگر چنین برشمرد: حق همسایه بر تو آن است که اگر بیمار شد، به عیادتش بروی و اگر از دنیا رفت، در تشییع جنازهاش حاضر شوی و اگر از تو وام خواست، به او قرض بدهی؛ در شادیهایش به وی تهنیت بگویی و به وقت سوگ و مصیبت به وی تسلیت و تعزیت بگویی؛ ساختمانت را از ساختمان او بلندتر نسازی که جریان باد را بر او ببندی[۴]؛ چون میوهای خریدی مقداری از آن را به او هدیه کنی و اگر هدیه نکردی، مخفیانه به داخل خانه ببری و میوه را به دست فرزندت ندهی که با نشان دادن به کودک همسایه ناراحتش کند؛ با بوی غذایت همسایه خویش را آزار ندهی؛ مگر آنکه مقداری از آن غذا را برای او هم بفرستی"[۵].[۶]
برخی از حقوق همسایه عبارت است از:
- گرامی داشتن همسایه: در حدیثی نبوی آمده است: ﴿مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ﴾[۷] «فَلْيُكْرِمْ [ِ فَلَا يُؤْذِي] جَارَهُ»[۸]؛ «کسی که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارد باید همسایه خود را اکرام کند».
- اذیت نکردن همسایه: نیکی با همسایه در مرحله نخست پرهیز از آزردن آنهاست. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «لَيْسَ الْمُؤْمِنُ الَّذِي لَا يَأْمَنُ جَارُهُ بَوَائِقَهُ»[۹]؛ کسی که همسایهاش از شر او در امان نیست، ایمان ندارد.
- آنچه برای خود میپسندیم، برای همسایگان خود نیز دوست بداریم: پیامبر اکرم(ص) فرمود: آن چه را برای خود دوست دارید، برای مردم نیز دوست دارید، آیا کسی از شما شرم نمیکند که همسایهاش حق او را بشناسد و او حق همسایهاش را نداند؟: «أَحِبُّوا لِلنَّاسِ مَا تُحِبُّونَ لِأَنْفُسِكُمْ أَ مَا يَسْتَحْيِي الرَّجُلُ مِنْكُمْ أَنْ يَعْرِفَ جَارُهُ حَقَّهُ وَ لَا يَعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ»[۱۰].
- از حال همسایگان خود مطلع باشیم: اطلاع از حال همسایگان در حد برآوردن حاجات ضروری آنها وظیفهای اخلاقی است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: کسی که سیر بخوابد و همسایهای گرسنه داشته باشد، به من ایمان نیاورده است: «مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَ جَارُهُ جَائِعٌ»[۱۱].
رسول اکرم(ص) فرمود: حق همسایه آن است که چون از تو یاری خواهد او را یاری کنی، و اگر از تو قرض خواهد به او قرض دهی، و اگر تنگدست شد به او روی آوری اینگونه نباشد که اگر سرمایهدار بود با او همسایه باشی، اما به صرف این که فقیر شد از او رو گردان شوی، و چون بیمار گشت عیادتش کنی، و اگر وفات کرد جنازهاش را تشییع کنی، چون خیر به او رسید شادباش گویی، و اگر مصیبت به او رسید او را تسلیت گویی و ساختمان خود را چنان بالاتر از او نسازی که از وزش باد جلوگیری کند و از این کار همسایهات در اذیت باشد مگر آنکه او اذن دهد، و چون میوهای خریدی به او هدیه کنی یا اگر چنین نمیکنی پوشیده از او میوه را به خانه بری و فرزند خود را در خوردن میوه بیرون نفرستی مبادا که همسایه بدان رشک برد و او را با پراکندن بوی دیگ غذا و آشپزی میازاری مگر آنکه قدری از آن غذا به او دهی[۱۲].
همچنین امام صادق(ع) در خصوص حق همسایه میفرماید: چون غایب است محافظ اموال او باشی، و در مقابلش بزرگش داری (به او احترام بگذاری)، و چون مظلوم واقع شود یاریاش کنی، و از پنهانیهای او جستوجو مکنی، پس اگر از او زشتیای دانستی بپوشانی، و اگر نصیحت تو را میپذیرد به دور از دید مردم او را نصیحت گویی، و در سختی او را وا مگذاری (او را در مشکلات تنها نگذار، بلکه به کمکش بشتاب)، و لغزش او را نادیده گیری، و گناهش ببخشایی، و با او بزرگوارانه معاشرت کنی و هیچ قدرتی نیست جز از او[۱۳].
نکته جالب توجه در این باره آن است که حق همسایه چیزی افزون بر حق برادر مؤمن و مانند آن است و عنوان همسایگی، خود آورنده این حقوق و وظایف است.
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است: همسایگان سه گروهاند: دستهای فقط یک حق دارند، مانند مشرک که فقط حق همسایگی دارد، گروهی دو حق دارند: حق اسلام و همسایگی، مانند همسایه مسلمان، و عدهای نیز هستند که سه حق دارند، مانند همسایه مسلمان که پیوند خویشاوندی با انسان دارد. اینها حق همسایگی، حق اسلام و حق خویشاوندی دارند[۱۴].
حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل، که وضع زندگی در این زمان چگونه است و زندگی ماشینی به چه شکلی روابط را از بین برده که چه بسا بعد از این که همسایه فوت میکند و بدنش متعفن میشود، تازه متوجه میشویم که او مرده است و شاید سالها در بستر بیماری خوابیده باشد و از آن بیاطلاع باشیم[۱۵].
وظایف همسایگان
رسول خدا(ص) همواره انجام وظایف همسایگی را به مسلمانان گوشزد کرده، آنان را به حسن همجواری، ملایمت و ملاطفت با همسایگان فرا میخواند[۱۶] و از بدی در حق همسایگان باز میداشت. توصیههای فراوان جبرئیل به پیامبر خدا(ص)[۱۷] درباره توجه و رعایت هرچه بیشتر حقوق همسایگی، خود، نشان دهنده توجه خاص خداوند به امر همسایگی است که تأکید بیشتر نبی اکرم(ص) را در این باره در پی داشت، تا حدی که امیرالمؤمنین علی(ع) در وصایای خود؛ درباره توصیههای فراوان رسول خاتم(ص) حتی در رعایت حقوق همسایگان چنین فرمودهاند: همسایگان « مَا زَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ اللَّه»[۱۸]؛ آن قدر پیامبر(ص) درباره همسایگان به ما الله سفارش کرد که ما گمان کردیم که همسایگان از یکدیگر ارث میبرند".
اهمیت همسایه نزد رسول خدا(ص) به حدی بود که ایشان(ص) در زمان ورود به مدینه در یکی از بندهای پیمان نامه معروفی که با ساکنان مدینه بست، به اهمیت همسایه در اسلام اشاره کرده، چنین فرمودند: "همسایه هرکس، مانند خود اوست و نباید زیان و بدی به او برسد"[۱۹]. توصیههای پیامبر خدا(ص) به مسلمانان در رعایت حقوق همسایگی فقط درباره همسایههای مسلمان نبود؛ بلکه همسایههای غیر مسلمان را نیز شامل میشد؛ چنانکه در سفارشهای رسول خدا(ص) به علی(ع) آمده است: «يَا عَلِيُّ! أَكْرِمِ الْجَارَ وَ لَوْ كَانَ كَافِراً...»[۲۰].
از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: "کسی که به خدا و روز جزا ایمان دارد باید به همسایگان احترام بگذارد"[۲۱]. ایشان بهترین یاران و بندگان نزد خداوند متعال را کسانی دانستهاند که با همسایگانشان بهترین باشند[۲۲] و در این باره به یار دیرین و صحابی ارزشمند خود، ابوذر چنین توصیه میفرمود: "ای ابوذر! چون خورشتی بپزی، آبش را زیادتر کن (برای همسایه) و ملازم همسایگانت باش!"[۲۳]. ایشان رعایت حرمت همسایه را بر همسایه مانند رعایت حرمت مادر بر فرزندش دانسته[۲۴]، برای همسایهحق شفاعت قائل شده[۲۵] و همسایه را در خرید خانه همسایه، بر دیگر مردم مقدم شمرده است[۲۶]. حتی از ایشان نقل شده است که فرمود: "هر که در دفاع از همسایه به ستم کشته شود، شهید است..."[۲۷].[۲۸]
تأمین نیاز همسایه
پیامبر اسلام(ص) پیوسته از مسلمانان میخواست از احوال همسایگان خود غافل و به آنان بیاعتنا نباشند و در برآوردن حاجاتشان در حد امکان، دریغ نورزند. آن حضرت میفرمود: "هر کس کالایی را از همسایه خود دریغ کند، خداوند در روز رستاخیز، خیر خود را از او دریغ خواهد کرد و وی را به خودش وا خواهد گذاشت؛ چه بد وضعی دارد کسی که خداوند او را به حال خودش وا گذارد!"[۲۹].
روایت شده است، مردی از رسول خدا(ص) پرسید: "ای پیامبر خدا(ص) آیا در مال و دارایی، جز زکات حق دیگری منظور شده است؟" فرمود: "بله؛ به خویشانی که از تو بریدند، نیکویی کردن و به همسایه رسیدگی کردن"[۳۰]. همچنین فرمود: «لَيْسَ الْمُؤْمِن الَّذِي يَشْبَعُ وَ جَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِه»[۳۱]؛ ایمان ندارد آنکه شب با شکم سیر بخوابد و همسایه مسلمانش گرسنه باشد". در حدیث دیگری از ایشان نقل شده است: "به من ایمان نیاورده است کسی که همسایهاش برهنه باشد"[۳۲].[۳۳]
اول، همسایه بعد، خرید خانه
رسول خدا(ص) همسایه خوب را نعمتی ارزشمند و داشتن همسایه خوب را از سعادتهای فرد مسلمان در دنیا بر شمرده است شناخت[۳۴]. ایشان به مسلمانان سفارش میکرد که پیش از خرید خانه، پیش از هر چیز در پی شناخت همسایه باشد[۳۵]. از امیرالمؤمنین علی(ع) روایت شده است که روزی مردی خدمت پیامبر خدا(ص) آمد وگفت: " ای رسول خدا(ص) میخواهم خانهای بخرم؛ به نظر شما در کدام منطقه خانه بخرم؟ که هر روزی چیز مردی در پی خدمت پیامبر خدا علی راه آمد و گفت: "ای علی علا روایت علی را شده میخواهم است خانهای بخرم؟ به نظر شما در کدام منطقه خانه بخرم؟" رسول خدا(ص) فرمود: "قبل از هر چیز همسایه خوب پیدا کن؛ سپس خانه بخر..."[۳۶].[۳۷]
نهی از همسایه آزاری
پیامبر(ص) مسلمانان را از آزار همسایگان بر حذر داشته، نیازردن همسایه است. را از بیست خصلتی برشمرده است که اگر در مؤمن باشد، ایمانش کامل است...[۳۸]. ایشان همسایه آزاری را از دو کاری برشمرده است که باعث میشود خداوند به سبب آن در روز قیامت به فرد همسایه آزار به نظر رحمت ننگرد[۳۹].
رسول خدا(ص) همواره از همسایه بد به خدا پناه میبرد و صفات همسایه بد را چنین برمی شمرد: "همسایهای که چشمانش تو را میببیند و قلبش مراقب توست؛ اگر تو را در خوشی ببیند، ناراحت و اگر تو را در سختی ببیند، خوشحال و شادمان شود؛ و اگر نیکی بیند، آن را پنهان و اگر بدی ببیند آن را آشکار میسازد"[۴۰]. آن حضرت، همسایه بد را جزو چهار مسئله کمرشکن معرفی کرده، از آن به خدا پناه میبرد[۴۱] و میفرماید: "خداوند بوی بهشت را بر کسی که همسایه از شر و بدی او در امان نباشد و حقش را ضایع کند؛ حرام میکند"[۴۲]. همچنین پیامبر اکرم(ص) چنین همسایهای را نفرین کرد[۴۳] و فرمود: «لَيْسَ بِمُؤْمِنٍ مَنْ لَا يَأْمَنُ جَارُهُ بَوَائِقَه»[۴۴]؛ آن کس که همسایه از شرش در امان نیست، مؤمن نیست.
نقل شده است، مردی انصاری، خانه جدیدی در یکی از محلههای مدینه خریده و به آنجا منتقل شده بود. او پس از گذشت مدتی متوجه شد که همسایه بدی نصیب او شده است و به همین علت نزد پیامبر اکرم(ص) رفت و گفت: "ای رسول خدا(ص) من در فلان محله در میان افراد فلان قبیله، خانهای خریده و اکنون به آنجا منتقل شدهام؛ اما پس از گذشت مدتی متأسفانه متوجه شدهام که نزدیکترین همسایه من شخصی است که هم وجود او برای من خیر و سعادتی ندارد و هم من از شر او در امان نیستم و اطمینان ندارم که موجبات آزار مرا فراهم نسازد".. پس پیامبر خدا(ص) به علی(ع)، سلمان، ابوذر و مقداد فرمود تا در مسجد با صدای بلند اعلام کنند که آنکه همسایهاش از شرش در امان نباشد، ایمان ندارد و آنها نیز سه بار این مطلب را اعلام کردند[۴۵].[۴۶]
برخورد با همسایه آزار
روایت شده است، روزی مردی خدمت رسول خدا(ص) آمد و از دست همسایه مردم آزارش به آن حضرت شکایت کرد. پیامبر خدا(ص) به او فرمود: "صبر داشته باش و شکیبایی پیشه کن!" آن مرد رفت و پس از مدتی دوباره خدمت رسول اکرم(ص) رسید و از دست همسایهاش شکایت کرد، پیامبر(ص) باز هم به او فرمود: "صبر داشته باش!" آن مرد رفت و پس از مدتی برای بار سوم خدمت رسول الله(ص) رسید و از دست همسایه خود شکایت کرد.
پس پیامبر(ص) این بار به او فرمود: "روز جمعه که مردم به سوی نماز جمعه میآیند، اثاثیهات را بر سر راه بگذار تا هر کسی که به نماز جمعه میرود، آنها را ببیند؛ هنگامی که از تو پرسیدند: چرا اثاثیهات را بیرون ریختهای، موضوع را برای مردم بازگو کن!". آن مرد رفت و طبق فرموده رسول خدا(ص) عمل کرد. همسایه مردم آزارش که وضع را چنین و آبروی خود را در خطر دید، بیدرنگ به سوی او شتافت و با التماس از وی خواست که وسایلش را به خانه برگرداند و با او عهد کرد که دیگر آن گونه رفتار نکند و وی را نیازارد[۴۷].[۴۸]
دادن هدیه به همسایه بهتر
مردی نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: "ای رسول خدا(ص) دو همسایه دارم که میخواهم به یکی از آنان هدیهای بدهم؛ به کدام یک هدیه بدهم؟" فرمود: "آن که در خانه او به تو نزدیکتر و به خاطر خویشاوندی رعایتش واجبتر است و اگر هر دو یکسان هستند، به آن کس که بهتر (آداب) همسایگی را رعایت میکند"[۴۹].[۵۰]
پیامدهای خوب همسایهداری
روابط پیوسته همسایگان اگر با رعایت حقوق همسایگی همراه باشد، باعث نزدیک شدن دلها و ایجاد انس و الفت شده، زندگی شاد و فرح بخشی را برای اجتماع به ارمغان خواهد آورد؛ رسول اکرم(ص) نیز خوب همسایهداری کردن را سبب آبادانی شهرها و درازی عمرها دانسته است[۵۱]. نیکی به همسایه از مسائلی بود که جعفر بن ابی طالب(ع) در خطبهاش نزد نجاشی آن را یکی از آموزههای عزت آفرین رسول خدا(ص) دانست[۵۲].[۵۳]
نیکی با همسایگان در کلام پیامبر اعظم
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است: «حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى الْجَارِ كَحُرْمَةِ دَمِهِ»[۵۴]؛ «احترام همسایه، همچون احترام به خون اوست». در حدیثی دیگر از پیامبر رحمت آمده است: با همسایگان خود به نیکی رفتار کن تا از مسلمانان باشی: «أَحْسِنْ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَكَ تَكُنْ مُسْلِماً»[۵۵].
پیامبر اکرم در جایی دیگر میفرماید: « إِنْ أَحْبَبْتُمْ أَنْ يُحِبُّكُمْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ... وَ أَحْسِنُوا جِوَارَ مِنَ جَاوَرَكُمْ»[۵۶]؛ «اگر میخواهید خداوند و پیامبر شما را دوست بدارند... با همسایگان خود به نیکی رفتار کنیا». همچنین در حدیثی آمده است: نیکی با همسایه مایه آبادی شهرها و درازی عمر است: «حُسْنُ الْجِوَارِ يَعْمُرُ الدِّيَارَ وَ يُنْسِئُ فِي الْأَعْمَارِ»[۵۷].[۵۸]
سرزنش اذیت همسایه در کلام پیامبر اعظم
- همسایه بد کمرشکن است: در حدیث نبوی آمده است: از سه چیز به خدا پناه ببرید که کمرشکن است: همسایه بد اگر خیری ببیند آن را پنهان دارد و اگر [دی ببیند آن را منتشر سازد: « تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ ثَلَاثِ فواقر: جَارُ سَوْءٍ إِنْ رَأَى خَيْراً كَتَمَهُ وَ إِنْ رَأَى شَرّاً أَذَاعَهُ...»[۵۹].
- بدی با همسایه موجب دوری رحمت الهی: از پیامبر(ص) روایت شده است: دو کس است که خداوند در روز قیامت به آنها نظر رحمت ندارد یکی کسی که با خویشان خود قطع رابطه کند و دیگری، آنکه به همسایه خود بدی کند: « اثْنَانِ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ قَاطِعِ الرَّحِمِ وَ جَارِ السَّوْءِ»[۶۰].
- آزار رساننده همسایه مؤمن نیست: پیامبر اسلام فرمود: هر که همسایهاش از شرش در امان نیست، مؤمن نیست: « لَيْسَ الْمُؤْمِنُ الَّذِي لَا يَأْمَنُ جَارُهُ بوائقة»[۶۱].
- محرومیت از بهشت: در حدیث نبوی آمده است: بندهای که همسایه از شرش در امان نباشد، وارد بهشت نمیشود: «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ عَبْدٌ لَا يَأْمَنُ جَارُهُ بَوائِقَهُ»[۶۲].[۶۳]
منابع
پانویس
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ج ۲، ص۶۶۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص۱۳۲؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص۲۱۵ و بیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص۲۷۶.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۰.
- ↑ محدث نوری، المستدرک الوسائل، ج ۸، ص۴۲۷ و بروجردی، جامع احادیث الشیعه، ج ۱۶، ص۹۵.
- ↑ شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص۱۱۴؛ المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۹، ص۵۹ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۰، ص۳۷۳.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۱.
- ↑ «کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد» سوره طلاق، آیه ۲.
- ↑ میزان الحکمه، ح۳۰۱۶.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۳۳۸۳.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۲۳۸۳.
- ↑ میزان الحکمه، ح۳۰۲۳.
- ↑ «قَالَ رَسُولَ اللَّهِ(ص) أَ تَدْرُونَ مَا حَقُّ الْجَارِ؟ إِنِ اسْتَعَانَ بک اعنته وَ إِنِ اسْتَقْرَضَكَ أَقْرَضْتَهُ وَ إِنِ افْتَقَرَ عُدْتَ الیه وَ إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ وَ إِنْ مَاتَ أَتَبِعْتَ جَنَازَتَهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ عَزَّيْتَهُ وَ لَا تَسْتَطِيلُ عَلَيْهِ بِالْبِنَاءِ فَتَحْجُبَ الرِّيحَ عَنْهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ إِذَا اشْتَرَيْتَ فَاكِهَةً فَأَهْدِ لَهُ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَأَدْخِلْهَا سِرّاً وَ لَا تُخْرِجْ بِهَا وُلْدَكَ لیغبظ بِهَا وُلْدَهُ وَ لَا تُؤْذِهِ بقتار قِدْرِكَ إِلَّا أَنْ تَغْرِفَ لَه منها»؛ (میزان الحکمه، ح۳۰۲۶).
- ↑ «و قال الإمام السجاد(ع): وَ إِنَّ حَقُّ جَارِكَ فَحِفْظُهُ غَائِباً وَ إِكْرَامُهُ شَاهِداً وَ نُصْرَتُهُ إِذَا كَانَ مَظْلُوماً وَ لَا تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَةً فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَيْهِ سُوءاً سَتَرْتَهُ عَلَيْهِ وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّهُ يَقْبَلُ نَصِيحَتَكَ نَصَحْتَهُ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ وَ لَا تُسْلِمُهُ عِنْدَ شَدِيدَةٍ وَ تُقِيلُ عَثْرَتَهُ وَ تَغْفِرُ ذَنْبَهُ وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَةً كَرِيمَةً»؛ (میزان الحکمه، ح۳۰۲۵).
- ↑ « الْجِيرَانُ ثَلَاثَةٍ: فُجَّارُ لَهُ حَقُّ وَاحِدُ وَ هُوَ أَدْنَى الْجِيرَانِ حَقّاً وَ جَارٍ لَهُ حَقَّانِ وَ جَارٍ لَهُ ثَلَاثَةُ حُقُوقٍ فَأَمَّا الَّذِي لَهُ حَقُّ وَاحِدُ فُجَّارُ مُشْرِكُ لَا رَحْمَ لَهُ لَهُ حَقُّ الْجِوَارِ وَ أَمَّا الَّذِي لَهُ حَقَّانِ فُجَّارُ مُسْلِمٍ لَهُ حَقُّ الْإِسْلَامِ وَ حَقُّ الْجِوَارِ وَ أَمَّا الَّذِي لَهُ ثَلَاثَةُ حُقُوقٍ فُجَّارُ مُسْلِمٍ ذُو رَحْمَ لَهُ حَقُّ الْإِسْلَامِ وَ حَقُّ الْجِوَارِ وَ حَقُّ الرَّحِمِ»؛ نهج الفصاحه، ح۱۳۳۹.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص۱۲۴-۱۲۷؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۱.
- ↑ نهج الفصاحه، ص۳۵۰؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۸، ص۱۱۱ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۱، ص۴۲۹.
- ↑ أحمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص۳۲؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۴۸ و بخاری، صحیح، ج ۷، ص۷۸.
- ↑ نهج البلاغه، ص۴۲۲، الکافی، ج ۷، ص۵۱ و شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص۱۳.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص، ۵۰۴؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۳، ص۲۲۵؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۲۸ و عبدالرحمن سهیلی، الروض الانف، ج۴، ص۲۴۳.
- ↑ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص۸۴.
- ↑ صحیح بخاری، ج۷، ص۷۹؛ مسند احمد، ج ۴، ص۳۱ و المستدرک الوسائل، ج ۸، ص۴۲۳.
- ↑ المستدرک الوسائل، ج ۸، ص۴۱۹؛ ابن حبان، صحیح، ج ۲، ص۲۷۶؛ بخاری، الادب المفرد، ص۳۶ و ابن ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، ص۱۰۳.
- ↑ مسند احمد، ج۵، ص۱۶۱ و صحیح ابن حبان، ص۲۶۹.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۶۶؛ المستدرک الوسائل، ج ص۸، ص۴۱۹ و طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶.
- ↑ کنزالعمال، ج۷، ص۷.
- ↑ ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۱، ص۵۸ و کنزالعمال، ج ۷، ص۶ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص۶۶.
- ↑ کنزالعمال، ج ۴، ص۴۲۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۱ ـ ۳۵۳.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص۱۴؛ حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص۴۱۴ و شیخ صدوق، الامالی، ص۴۲۹.
- ↑ شیخ طوسی، الامالی، ص۵۲۰ و وسائل الشیعه، ج ۱، ص۵۲.
- ↑ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص۳۸۷ و ج ۲، ص۳۸۹؛ مشکاة الانوار، ص۲۱۳ و وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص۱۳۰.
- ↑ عوالی اللآلی، ج ۱، ص۲۶۹؛ المستدرک الوسائل، ج ۸، ص۴۲۹؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۳۷ و ابن قتیبه، تأویل مختلف الحدیث، ص۱۶۱
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۳-۳۵۴.
- ↑ الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۳۲؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۱۸۳ - ۱۸۴ و طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶.
- ↑ ابن سلامة، مسند الشهاب، ج۱، ص۴۱۲؛ معجم الکبیر، ج ۴، ص۲۶۹ و نهج الفصاحه، ص۲۴۶.
- ↑ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص۱۶۴ و المستدرک الوسائل، ج ۳، ص۴۷۱.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۴.
- ↑ ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ج ۱، ص۸۷؛ اعلام الدین، ص۱۱۷ و الکافی، ج ۲، ص۲۳۲.
- ↑ نهج الفصاحه، ص۱۶۵؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص۳۰ و کنزالعمال، ج ۳، ص۳۶۷.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۶۶۹؛ حمیری قمی، قرب الاسناد، ص۴۰ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص۱۵۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۲؛ الخصال، ص۲۰۶ و روضة الواعظین، ج۲، ص۳۸۷.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳؛ امالی صدوق، ص۴۲۸ و اعلام الدین، ص۴۱۳.
- ↑ جامع الاخبار، ص۸۴ و ابن حاتم عاملی، الدّر النظیم، ص۶۴۱.
- ↑ عوالی اللآلی، ج۱، ص۲۹۵؛ مشکاة الانوار، ص۲۱۵ و حسین بن سعید اهوازی، المؤمن، ص۷۱.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۶۶؛ حسین بن سعید اهوازی، ص۴۲ و وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۴ ـ ۳۵۵.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۶۶۸ و صحیح ابن حبان، ص۲۷۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۵ ـ ۳۵۶.
- ↑ مسند احمد، ج مکارم ۶، ص۱۷۵؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص۷۹ و المستدرک الوسائل، ج ۸، ص۴۲۶
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۶.
- ↑ ابن ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، ص۱۰۳؛ الکافی، ج ۲، ص۶۶۸ و وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص۱۲۸.
- ↑ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص۱۳۱ و ابن عبدالبر اندلسی، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، ص۱۴۴.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۵۶.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۱۳۵۹.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۷۵.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۱۱۶۲.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۱۳۷۱.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص۱۲۲-۱۲۳.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۵۵.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۵۵.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۲۳۸۳.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۲۵۳۲.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص۱۲۳.