نشانه‌های غیر حتمی ظهور چیستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳۹: خط ۳۹:
::::#'''[[خسوف و کسوف]]:''' خورشید گرفتگی یا ماه گرفتگی عجیب نیست؛ اما آنچه همه محققان پذیرفته‌اند، تحقق کسوف در اواخر و خسوف در اواسط ماه قمری است. تا کنون عکس این حالت شنیده نشده و اگر تحقق یابد، بسیار شگفتی آفرین است. براساس روایات، نزدیک زمان ظهور، این حادثه رخ خواهد داد؛ یعنی خورشید گرفتگی در وسط و ماه گرفتگی در اواخر یا اوایل ماه قمری اتفاق می‌افتد. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: دو نشانه، اندکی پیش از ظهور [[حضرت مهدی]]{{ع}} رخ خواهد داد؛ خسوف در پنجم ماه و کسوف در پانزدهم. این وضعیت از هبوط [[حضرت آدم]]{{ع}} به زمین تا آن روز بی‌سابقه است. در آن هنگام، حساب و نظام ستاره‌شناسان به هم می‌خورد.<ref>[[شیخ صدوق]]، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۵۵ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۰۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع }} می‌فرماید: "خورشید در پانزدهم رمضان می‌گیرد و ماه در آخر آن؛ بر خلاف آنچه تا کنون انس گرفته‌اند.<ref>محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۴ و لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشر {{ع}}،ص۴۴۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمودند: به زودی خداوند این نشانه را خواهد فرستاد: خورشید از هنگام زوال تا عصر در وسط آسمان خواهد ماند؛ همه به این نشانه توجه خواهند کرد. آن‌گاه سیمای مردی را در خورشید می‌بینند و نام و نشانش را خواهند شناخت. این نشانه پرشکوه در عهد سفیانی خواهد بود<ref> بحارالانوار، ص ۲۲۱ و سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوي القربی، ج ۳، ص ۱۶۴.</ref>. برخی معتقدند، مراد سیمای [[حضرت مسیح]]{{ع }} است که در خورشید آشکار می‌شود؛ او از آسمان فرود می‌آید، با حسب و نسب شناخته می‌شود و دیگر کسی درباره‌اش تردید نمی‌کند. هم چنین در روایات آمده است: "در زمان قریب به ظهور، كف دستی در آسمان ظاهر می‌شود.<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۳۳.</ref>
::::#'''[[خسوف و کسوف]]:''' خورشید گرفتگی یا ماه گرفتگی عجیب نیست؛ اما آنچه همه محققان پذیرفته‌اند، تحقق کسوف در اواخر و خسوف در اواسط ماه قمری است. تا کنون عکس این حالت شنیده نشده و اگر تحقق یابد، بسیار شگفتی آفرین است. براساس روایات، نزدیک زمان ظهور، این حادثه رخ خواهد داد؛ یعنی خورشید گرفتگی در وسط و ماه گرفتگی در اواخر یا اوایل ماه قمری اتفاق می‌افتد. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: دو نشانه، اندکی پیش از ظهور [[حضرت مهدی]]{{ع}} رخ خواهد داد؛ خسوف در پنجم ماه و کسوف در پانزدهم. این وضعیت از هبوط [[حضرت آدم]]{{ع}} به زمین تا آن روز بی‌سابقه است. در آن هنگام، حساب و نظام ستاره‌شناسان به هم می‌خورد.<ref>[[شیخ صدوق]]، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۵۵ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۰۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع }} می‌فرماید: "خورشید در پانزدهم رمضان می‌گیرد و ماه در آخر آن؛ بر خلاف آنچه تا کنون انس گرفته‌اند.<ref>محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۴ و لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشر {{ع}}،ص۴۴۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمودند: به زودی خداوند این نشانه را خواهد فرستاد: خورشید از هنگام زوال تا عصر در وسط آسمان خواهد ماند؛ همه به این نشانه توجه خواهند کرد. آن‌گاه سیمای مردی را در خورشید می‌بینند و نام و نشانش را خواهند شناخت. این نشانه پرشکوه در عهد سفیانی خواهد بود<ref> بحارالانوار، ص ۲۲۱ و سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوي القربی، ج ۳، ص ۱۶۴.</ref>. برخی معتقدند، مراد سیمای [[حضرت مسیح]]{{ع }} است که در خورشید آشکار می‌شود؛ او از آسمان فرود می‌آید، با حسب و نسب شناخته می‌شود و دیگر کسی درباره‌اش تردید نمی‌کند. هم چنین در روایات آمده است: "در زمان قریب به ظهور، كف دستی در آسمان ظاهر می‌شود.<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۳۳.</ref>
::::#'''[[بارش بسیار باران]]:''' در زمان ظهور، بارانی بی‌سابقه فرو می‌بارد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: آن‌گاه که هنگامه قیام فرا رسد، بارانی بی‌همانند بر مردم می‌بارد؛ بارانی که نظیر آن دیده نشده است.<ref> علی حائری یزدی، الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۹ و شیخ علی کورائی، معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۴،ص ۷۹ .</ref> [[شیخ مفید]] در توضیح این پدیده می‌گوید: آن‌گاه سلسله نشانه‌های ظهور، با ۲۴ روز باران پیاپی و فراوان پایان می‌پذیرد. خداوند به وسیله آن، زمین را پس از مردنش زنده می‌سازد و برکاتش را آشکار می‌سازد.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸ .</ref>
::::#'''[[بارش بسیار باران]]:''' در زمان ظهور، بارانی بی‌سابقه فرو می‌بارد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: آن‌گاه که هنگامه قیام فرا رسد، بارانی بی‌همانند بر مردم می‌بارد؛ بارانی که نظیر آن دیده نشده است.<ref> علی حائری یزدی، الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۹ و شیخ علی کورائی، معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۴،ص ۷۹ .</ref> [[شیخ مفید]] در توضیح این پدیده می‌گوید: آن‌گاه سلسله نشانه‌های ظهور، با ۲۴ روز باران پیاپی و فراوان پایان می‌پذیرد. خداوند به وسیله آن، زمین را پس از مردنش زنده می‌سازد و برکاتش را آشکار می‌سازد.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸ .</ref>
::::#'''[[سید هاشمی]]:''' برخی از محققان، سید هاشمی را همان "[[نفس زکیه]]" پنداشته‌اند<ref> ر.ک: سیدمحمدکاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}} از ولادت تا ظهور، ص۵۰۰.</ref> در حالی که پیش‌تر بیان کردیم، "[[نفس زکیه]]" در [[مسجدالحرام]] و بین رکن و مقام به شهادت می‌رسد. البته بعضی از روایت‌ها "سید حسنی" و "سید خراسانی" را نیز [[نفس زکیه]] خوانده‌اند. این سید که حسنی تبار است، اندکی پیش از قتل [[نفس زکیه]] در مکه، هم‌زمان با یورش سپاه [[سفیانی]] به عراق و نیز رسیدن سپاه خراسانی از طریق قصر شیرین و خانقین بدان سامان، به شهادت می‌رسد.سید هاشمی مورد تأیید و ستایش [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} است. سید حسنی با سید خراسانی تفاوت دارد؛ براساس پاره‌ای روایات، سید خراسانی "حسینی" است و یک ماه بعد از کشته شدن "سید حسنی"، تسلیم [[حضرت مهدی]]{{ع}} شده و با او بیعت می‌کند. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: گویا دو سید حسنی و حسینی را با خود می‌بینم که هر دو ، آن پرچم هدایت را به اهتزاز در می‌آورند. سید حسینی آن را به [[امام]]{{ع}} تسلیم و با او بیعت می‌کند.<ref> کامل سليمان، يوم الخلاص، ص ۱۰۲۶ .</ref> [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} نیز فرموده است: مردی هاشمی با هفتادتن از بندگان شایسته خدا در پشت کوفه کشته می‌شود و [[نفس زکیه]] میان رکن و مقام به قتل می‌رسد.<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰ و ۲۷۳ و علی محمد علی دخیل، الامام المهدی{{ع}}،ص۲۳۳.</ref>
::::#'''[[سید هاشمی]]:''' برخی از محققان، سید هاشمی را همان "[[نفس زکیه]]" پنداشته‌اند<ref> ر.ک: سیدمحمدکاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}} از ولادت تا ظهور، ص۵۰۰.</ref> در حالی که پیش‌تر بیان کردیم، "[[نفس زکیه]]" در [[مسجدالحرام]] و بین رکن و مقام به شهادت می‌رسد. البته بعضی از روایت‌ها "سید حسنی" و "سید خراسانی" را نیز [[نفس زکیه]] خوانده‌اند. این سید که حسنی تبار است، اندکی پیش از قتل [[نفس زکیه]] در مکه، هم‌زمان با یورش [[سپاه سفیانی]] به عراق و نیز رسیدن [[سپاه خراسانی]] از طریق قصر شیرین و خانقین بدان سامان، به شهادت می‌رسد. [[سید هاشمی]] مورد تأیید و ستایش [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} است. [[سید حسنی]] با [[سید خراسانی]] تفاوت دارد؛ براساس پاره‌ای روایات، [[سید خراسانی]] "[[سید حسینی|حسینی]]" است و یک ماه بعد از کشته شدن "[[سید حسنی]]"، تسلیم [[حضرت مهدی]]{{ع}} شده و با او بیعت می‌کند. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: گویا دو [[سید حسنی]] و [[سید حسینی|حسینی]] را با خود می‌بینم که هر دو ، آن [[پرچم هدایت]] را به اهتزاز در می‌آورند. [[سید حسینی]] آن را به [[امام]]{{ع}} تسلیم و با او بیعت می‌کند.<ref> کامل سليمان، يوم الخلاص، ص ۱۰۲۶ .</ref> [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} نیز فرموده است: مردی هاشمی با هفتادتن از بندگان شایسته خدا در پشت کوفه کشته می‌شود و [[نفس زکیه]] میان رکن و مقام به قتل می‌رسد.<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰ و ۲۷۳ و علی محمد علی دخیل، الامام المهدی{{ع}}،ص۲۳۳.</ref>
::::#'''خروج سید خراسانی:''' سید خراسانی، [[شیعه]] و پیرو خاندان رسالت است. او در عقیده خویش استوار می‌نماید و از نفوذ گسترده و محبوبیت مردمی بهره می‌برد. نهضتش را از ایران آغاز کرده، به عراق می‌رسد و به یاری ایرانیان سپاه [[سفیانی]] را شکست می‌دهد.  [[پیامبر خاتم|پیامبراکرم]]{{صل }} فرمود: به زودی عجم‌ها برای بازگشت شما به [[دین]] با شما خواهند جنگید؛ چنان‌که برای پذیرش نخستین [[اسلام]] با آن‌ها جنگیدید. خداوند دست‌های شما را از آن‌ها پر می‌کند و آنها شیران ژیانی می‌شوند که هرگز از برابر شما نمی‌گریزند و گردن‌های شما را می‌زنند و ثروت های شما را تحت سیطره خود در می‌آورند.<ref> کامل سليمان، يوم الخلاص، ص۱۰۳۷.</ref>. بر اساس روایات، پرچم دار این سپاه "[[شعیب بن صالح]]" است. او از ایران به سوی عراق و سوریه و سپس بیت المقدس پیش می‌تازد، با سپاه یمنی پیمان می‌بندد، در نهایت با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} بیعت می‌کند و خود و سپاهیانش را در اختیار آن حضرت قرار می‌دهد. [[پیامبر]]{{صل }} فرمود: پرچم‌های سیاهی که از خراسان در می‌آید، در کوفه فرود می‌آید. هنگامی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} ظهور می‌کند، این پرچم‌ها برای بیعت حضور آن حضرت گسیل می‌شود.<ref> شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۷.</ref>»<ref>[[مهدی علی‌پور|علی‌پور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص: ۲۶۲-۲۶۶.</ref>.
::::#'''[[خروج سید خراسانی]]:''' [[سید خراسانی]]، [[شیعه]] و پیرو خاندان رسالت است. او در عقیده خویش استوار می‌نماید و از نفوذ گسترده و محبوبیت مردمی بهره می‌برد. نهضتش را از ایران آغاز کرده، به عراق می‌رسد و به یاری ایرانیان سپاه [[سفیانی]] را شکست می‌دهد.  [[پیامبر خاتم|پیامبراکرم]]{{صل }} فرمود: به زودی عجم‌ها برای بازگشت شما به [[دین]] با شما خواهند جنگید؛ چنان‌که برای پذیرش نخستین [[اسلام]] با آن‌ها جنگیدید. خداوند دست‌های شما را از آن‌ها پر می‌کند و آنها شیران ژیانی می‌شوند که هرگز از برابر شما نمی‌گریزند و گردن‌های شما را می‌زنند و ثروت های شما را تحت سیطره خود در می‌آورند.<ref> کامل سليمان، يوم الخلاص، ص۱۰۳۷.</ref>. بر اساس روایات، پرچم دار این سپاه "[[شعیب بن صالح]]" است. او از ایران به سوی عراق و سوریه و سپس بیت المقدس پیش می‌تازد، با سپاه یمنی پیمان می‌بندد، در نهایت با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} بیعت می‌کند و خود و سپاهیانش را در اختیار آن حضرت قرار می‌دهد. [[پیامبر]]{{صل }} فرمود: پرچم‌های سیاهی که از خراسان در می‌آید، در کوفه فرود می‌آید. هنگامی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} ظهور می‌کند، این پرچم‌ها برای بیعت حضور آن حضرت گسیل می‌شود.<ref> شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۷.</ref>»<ref>[[مهدی علی‌پور|علی‌پور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص: ۲۶۲-۲۶۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۱۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۱

الگو:پرسش غیرنهایی

نشانه‌های غیر حتمی ظهور چیستند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانه‌های ظهور امام مهدی
مدخل اصلیکلیات
مدخل وابسته؟

نشانه‌های غیر حتمی ظهور چیستند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

پرونده:Pic627.jpg
مهدی علی‌زاده
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی علی‌زاده، در کتاب «نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار» در این‌باره گفته است:
«در برخی روایات، دسته‌ای از نشانه‌های ظهور، علائم قطعی و تخلف‌ناپذیر شمرده شده است و چنان که شیخ مفید در جلد دوم الارشاد صفحه ۳۷۰ و شیخ الطائفه در الغیبه صفحات ۲۶۳ - ۲۶۵ تصریح کرده‌اند، این بدان معناست که سایر علائم مذکور در روایات، طبق قانون بداء مشروط و قابل تغییرند. قابل تغییر بودن نشانه‌های غیر حتمی در منطق کلامی شیعه، به راحتی قابل توضیح است. می‌دانیم که باور داشتن پدیده "بداء" یکی از ویژگی‌های منظومه کلامی شیعی است. در کتب معتبر و مصادر روایی اصلی شیعه، احادیث بداء فراوان به چشم می‌خورد که هم از لحاظ سندی و هم از لحاظ دلالی، قطعی و کاملاً قابل اعتمادند. مثلاً در اصول کافی، کتاب توحید، بابی مستقل به مسئله بداء اختصاص یافته که مشتمل بر هفده حدیث است و نیز جناب صدوق در کتاب التوحید، باب پنجاه و چهارم، یازده حدیث را در این خصوص گرد آورده است همچنان که علامه مجلسی در جلد چهارم موسوعه بحار الانوار (ص ۹۴ - ۱۲۲)، هفتاد حدیث دراین‌باره ذکر می‌کند.
بداء در لغت به معنای "ظهور" است. درباره معنای اصطلاحی آن، استاد المتکلمین شیخ مفید می‌گوید: بداء ظاهر گشتن امری است که وقوعش بعید می‌نموده است[۱]. همین تعریف از سوی متکلمان متأخر نیز مورد پذیرش قرار گرفته چنان که جناب ملاعبدالرزاق لاهیجی می‌نویسد: بداء ظهور امری است که ظاهر، خلاف آن بوده باشد[۲]. باید توجه داشت که:
  1. بداء در خصوص امور مشروط صورت می‌پذیرد[۳] و از آنجا که انسان‌ها به مشروط بودن آن حادثه متوقع و نیز ماهیت شرط آن آگاهی ندارند، هنگامی که به جهت فقدان یا انعدام آن شرط خفی و تبدل مصلحت، رخداد مورد انتظار حاصل نمی‌شود و یا بالعکس، مردمان آن را غریب می‌شمارند و برخی به استبعادش می‌پردازند.
  2. بداء در مرحله "تقدیر" اتفاق می‌افتد و نه در مرحله "قضا" و مربوط به "لوح محو و اثبات" است و نه "لوح محفوظ"[۴].
  3. بداء ویژه امور تکوینی بوده[۵] و به مثابه "نسخ" در امور تشریعی است[۶]؛ چنان که معلم ثالث جناب میرداماد می‌گوید: فالنسخ کأنّه بدء تشریعیّ، و البداء کأنّه نسخ تکوینیّ[۷].
  4. باور داشتن "بداء" اوج توحید نظری و تعظیم و تقدیس حق سبحانه است چه آن که عصاره ایمان بدین کریمه قرآنی است که: ﴿﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ [۸] بدین سبب در اثر وارد شده که: مَا عُظِّمَ اَللَّهُ بِمِثْلِ اَلْبَدَاءِ[۹] ما عُظمَ اللهُ بمثل البداء و عمل بر طبق بداء و مشیت جاریه الهی، نهایت خاکساری و کمال عبودیت و تسلیم در برابر اراده و فرمان ربوبی است. به راستی که: ما عُبِد اللهُ بشی ءٍ مثل البداء [۱۰]. مبحث بداء دارای ظرایف و نکات زیادی است[۱۱] که در اینجا از ذکر آن‌ها صرف نظر می‌کنیم و به بحث خود و نشانه‌های غیر قطعی و مشروط بازمی‌گردیم.
بر پایه آنچه گذشت، حدوث برخی از نشانه‌های ظهور مشروط به شرایطی است که ما از آن‌ها بی‌اطلاعیم و ممکن است با فقدان این شرایط، آن نشانه‌ها پدیدار نگردد. در این میان نکته بسیار ظریف و حائز اهمیت، رابطه میان نشانه‌های غیر حتمی و مسئله بداء ازیک سو و دعا برای تسریع ظهور و تعجیل در فرج حضرت صاحب الامر (ع) از سوی دیگر است.
می‌دانیم که توصیه‌های فراوان و سفارش‌های مؤکدی از سوی ائمه هدی (ع) مبنی بر لزوم، الحاح و اصرار در دعا برای تسریع فرج ولی عصر (ع) (مانند دعای معروف اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و امثال آن) به ما رسیده است[۱۲]. و شاید از همه مهم‌تر دستور صادره از ناحیه مقدسه شخص امام زمان (ع) باشد که در توقیع ارسال شده برای اسحاق بن یعقوب وارد شده است؛ حضرت در آنجا می‌فرمایند: واکثروا الدعاء بتعجیل الفرج[۱۳]؛ و بیش از پیش برای تعجیل فرج دعا کنید. و از طرفی نیز می‌دانیم که دعا - مانند صدقه و بِرّ به والدین - بر مقدرات تکوینیه (امور محتمل‌الوقوع و مشروطی که در لوح محو و اثبات، درج شده و عواملی چون دعا و صدقه در شروط آن‌ها تغییراتی را ایجاد می‌کنند) تأثیر می‌گذارد. رُوِی عَن النبی (ص) انه قال: "لاینْفَعُ الحَذَرُ مِن القَدَرِ ولکن اللهَ یمْحُو بالدعاءِ ما یشاءُ مِن القَدرِ[۱۴]؛ از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمود: "فرار از تقدیر الهی سودی ندارد ولی خداوند با دعا مقدراتی را که بخواهد محو می‌سازد". (عالم عامل و حکیم متأله جناب میرداماد رساله وزین خود را چنین نامیده: "نبراس الضیاء در شرح باب بداء و اثبات سودمندی دعا" تا این نکته را به مخاطب بفهماند که دعا بر پایه قانون بداء می‌تواند کارگر افتد و سودمند واقع شود). از آنچه گذشت می‌توان دو نکته را که هر یک مکمل دیگری است، اسنتناج کرد:
  1. تشویق ائمه هدی (ع) به دعا برای تسریع فرج، بیانگر آن است که حصول فرج و فرا رسیدن ظهور دارای یک زمان صد در صد تعیین شده و غیر قابل تغییر نیست؛ بر این پایه، نشانه‌هایی که برای زمان ظهور بیان شده (غیر از علائم حتمیه) و در مرتبه قدر و در لوح محو و اثبات مضبوطند، قابل تغییر و تبدل و تقدم و تأخر بوده و بداء در آن‌ها محتمل است.
  2. محتوم معرفی شدن برخی از علائم از سوی ائمه هدی (ع) که به دلالت التزامی بیانگر غیر قطعی و محتمل‌الوقوع بودن برخی دیگر از نشانه‌های ظهور است، نوید بخش این حقیقت مسئولیت‌آور و شورآفرین است که مهدی‌باوران باید مسئله دعا برای تعجیل در ظهور حضرت ولی عصر (ع) را به شکل خیلی جدی و امیدوارانه پی بگیرند و بیش از پیش بر روی آن سرمایه‌گذاری کنند و باور کنند که خداوند سبحان استجابت ادعیه را ضمانت فرموده است؛ "أُدعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ" ﴿﴿محل قرار دادن آیه[۱۵] و می‌دانیم که "اِن الله لایخْلِفُ المیعاد" ﴿﴿محل قرار دادن آیه[۱۶][۱۷].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: تصحیح الاعتقاد، صص ۵۱ و ۵۲.
  2. ر.ک: گوهر مراد، ص ۲۹۲.
  3. ر.ک: تصحیح الاعتقاد، ص ۵۲؛ مصابیح الانوار، سیدعبدالله بشر، ج ۱، ص ۴۰؛ علم الیقین، فیض کاشانی، ج ۱، ص ۱۷۷.
  4. مرآه العقول، علامه مجلسی، ج ۲، ص ۱۳۲؛ مصابیح الانوار، همانجا و شرح آن از فاضل طیبی؛ تصحیح الاعتقاد، همانجا.
  5. نبراس الضیاء و تسواء السواء فی شرح باب البداء و اثبات جدوی الدعاء، میرداماد، ص ۵۶ و همین مضمون در: اوائل المقالات، امام محمد بن محمد بن نعمان العکبری، ص ۹۴ و الیاقوت فی علم الکلام، ابواسحاق ابراهیم بن نوبخت، ص ۵۸.
  6. اوائل المقالات، صص ۴۶ و ۸۰؛ جوابات المساله الرازیه، سید مرتضی علم الهدی، ص ۱۱۷؛ نبراس الضیاء، ص ۵۵ و قریب به آن عده الاصول، طوسی، ج ۲، ص ۲۹ و الغیبة، همو، صص ۴۲۹ - ۴۳۲.
  7. نبراس الضیاء، ص ۵۶.
  8. الرحمن، ۲۹ برای آگاهی بیشتر: ر.ک: التوحید، صدوق، ص ۳۳۵.
  9. الکافی، ج ۱، باب البداء، ح ۲؛ التوحید، صدوق، باب ۵۴، ح ۲.
  10. الکافی، همان، ح ۱؛ التوحید، همان، ح ۱.
  11. برای آشنایی بیشتر نگاه کنید به: تمهید الاصول، شیخ طوسی، فصل دوم، ص ۷۱۰؛ شرح اصول الکافی، صدرالمتألهین، ص ۳۸۱؛ الاسفار الاربعه، همو، ج ۶، ص ۳۹۹؛ حاشیه المیرزا الاشکوری علی فصوص القونوی، ص ۱۱۶؛ الحدود و الحقائق، علم الهدی، ص ۱۵۴؛ رسائل الشریف المرتضی، ج ۱، صص ۱۱۶ و ۱۱۷؛ اللوامع الالهیه، صص ۲۳۵ و ۳۲۲ و رساله‌های مستقل: هدایه الوری فی شرح البداء، سید کهنگی؛ اجابه الدعاء فی مسأله البداء، سید کاظم عصار؛ بحوث حول البداء، بحرانی؛ البداء عند الشیعه، السید الفانی.
  12. ر.ک: مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، موسوی اصفهانی، مؤلف جلیل القدر اخبار و ادعیه ماثوره بسیاری را در این خصوص ذکر کرده است.
  13. اکمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۵؛ الاحتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۲۸۱؛ نوادر الاخبار، ص ۲۷۴.
  14. الدر المنثور،سیوطی،ج ۴، ص ۶۶ و نیز نگاه کنید به: التاج الجامع للاصول، منصور علی ناصف، ج ۵، صص ۱۰۰ و ۱۰۱؛ بحار الانوار، ج ۹۰، باب شانزدهم و ج ۴، صص ۹۴ - ۱۲۲.
  15. غافر، ۶۰.
  16. رعد، ۳۱.
  17. نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار، ۲۹-۳۲.
  18. عمادالدین طبری، بشارة المصطفی، ص۲۵۰.
  19. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳و ۲۰۷.
  20. شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۶۵۵ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۰۷ .
  21. تفصیل روایات این بحث و موضوع بندی آن در موسوعة حضرت امام مهدی(ع) و يوم‌الخلاص (كامل سليمان) وجود دارد.
  22. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۵۵ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۰۷.
  23. محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۴ و لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشر (ع)،ص۴۴۱.
  24. بحارالانوار، ص ۲۲۱ و سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوي القربی، ج ۳، ص ۱۶۴.
  25. بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۳۳.
  26. علی حائری یزدی، الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۹ و شیخ علی کورائی، معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج ۴،ص ۷۹ .
  27. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸ .
  28. ر.ک: سیدمحمدکاظم قزوینی، حضرت امام مهدی(ع) از ولادت تا ظهور، ص۵۰۰.
  29. کامل سليمان، يوم الخلاص، ص ۱۰۲۶ .
  30. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰ و ۲۷۳ و علی محمد علی دخیل، الامام المهدی(ع)،ص۲۳۳.
  31. کامل سليمان، يوم الخلاص، ص۱۰۳۷.
  32. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۷.
  33. علی‌پور، مهدی، ظهور، ص: ۲۶۲-۲۶۶.
  34. اگر بخواهیم آیه‌ای را از آسمان بر آنها نازل می‌کنیم که گردن‌های خود را خاضعانه در مقابل آن فرود آورند؛ سوره الشعراء، آیه ۴.
  35. الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۳؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱؛ المهدی الموعود (ع)، ص ۵۳؛ یوم الخلاص، ص ۵۱۷؛ السفیانی، ص ۱۲۱.
  36. " رُكُودُ الشَّمْسِ‏ مَا بَيْنَ‏ زَوَالِ‏ الشَّمْسِ‏ إِلَى‏ وَقْتِ‏ الْعَصْرِ وَ خُرُوجُ صَدْرِ رَجُلٍ وَ وَجْهِهِ فِي عَيْنِ الشَّمْسِ يُعْرَفُ بِحَسَبِهِ وَ نَسَبِهِ ذَلِكَ فِي زَمَانِ السُّفْيَانِيِّ وَ عِنْدَهَا يَكُونُ بَوَارُهُ وَ بَوَارُ قَوْمِهِ "الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۳؛ بشارة الاسلام، ص ۱۲۰.
  37. " الْعَامُ‏ الَّذِي‏ فِيهِ‏ الصَّيْحَةُ قَبْلَهُ‏ الْآيَةُ فِي‏ رَجَبٍ‏ قُلْتُ وَ مَا هِيَ قَالَ وَجْهٌ يَطْلُعُ فِي الْقَمَرِ وَ يَدٌ بَارِزَةٌ"؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۷۲؛ بشارة الاسلام، ص ۱۲۰.
  38. " وَ الصَّوْتُ‏ الثَّالِثُ‏ يَرَوْنَ‏ بَدَناً بَارِزاً نَحْوَ عَيْنِ‏ الشَّمْسِ‏ هَذَا "؛ یوم الخلاص، ص ۵۱۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۳ با الفاظی دیگر.
  39. " وَ كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ "؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۲۰؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۸۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۹؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶.
  40. " أمارة ذلک الیوم، إن کفا من السماء مدلاة ینظر إلیها الناس‌ "؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹؛ یوم الخلاص، ص ۵۴۱.
  41. بدانید لعنت خدا شامل حال جمعیت ظالم و ستمکار می‌شود.
  42. سوره نجم، آیه ۵۸.
  43. ای گروه مؤمنان قیامت (ظهور) نزدیک شده است‌آزفة امری است که به نزدیکی وصف می‌شده و یا واقعا نزدیک شدنی بوده است (ر.ک: علامه مجلسی، سه رساله درباره حجة ابن العسکری (ع)، ص ۱۵۸.) که این لفظ در قرآن به معنای قیامت به کار رفته و در اینجا منظور ظهور حضرت مهدی (ع)، می‌باشد. (م.)
  44. بدانید که خداوند مهدی آل محمد (ص) را برای نابود کردن ستمکاران برانگیخت و فرستاد.
  45. " قَدْ نُودُوا نِدَاءً يَسْمَعُهُ‏ مَنْ‏ بِالْبُعْدِ كَمَا يَسْمَعُهُ‏ مَنْ‏ بِالْقُرْبِ‏ يَكُونُ رَحْمَةً عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِينَ فَقُلْتُ بِأَبِي وَ أُمِّي أَنْتَ وَ مَا ذَلِكَ النِّدَاءُ قَالَ ثَلَاثَةُ أَصْوَاتٍ فِي رَجَبٍ أَوَّلُهَا ﴿﴿أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ﴾‏ وَ الثَّانِي‏ ﴿﴿أَزِفَتِ الْآزِفَةُ﴾ يَا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الثَّالِثُ يَرَوْنَ يَداً بَارِزاً مَعَ قَرْنِ الشَّمْسِ يُنَادِي أَلَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ فُلَاناً عَلَى هَلَاكِ الظَّالِمِينَ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَأْتِي الْمُؤْمِنِينَ الْفَرَجُ وَ يَشْفِي اللَّهُ صُدُورَهُمْ- ﴿﴿وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ﴾‏‏ "
  46. " و سیبهت الله المنکرین حین حدوث هذه الآیات "
  47. " الْعَامُ‏ الَّذِي‏ فِيهِ‏ الصَّيْحَةُ قَبْلَهُ الْآيَةُ فِي رَجَبٍ قُلْتُ وَ مَا هِيَ قَالَ وَجْهٌ يَطْلُعُ فِي الْقَمَرِ وَ يَدٌ بَارِزَةٌ وَ نِدَاءٌ مِنَ السَّمَاءِ حَتَّى يَسْمَعَهُ‏ أَهْلُ‏ الْأَرْضِ‏ كُلُ‏ أَهْلِ‏ لُغَةٍ بِلُغَتِهِمْ‏ "؛الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹؛ یوم الخلاص، ص ۵۴۱.
  48. ﴿﴿إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً... سوره شعراء، آیه ۴.
  49. " رُكُودُ الشَّمْسِ‏ مَا بَيْنَ‏ زَوَالِ‏ الشَّمْسِ‏ إِلَى‏ وَقْتِ‏ الْعَصْرِ وَ خُرُوجُ صَدْرٍ وَ وَجْهٍ فِي عَيْنِ الشَّمْسِ يُعْرَفُ بِحَسَبِهِ وَ نَسَبِهِ وَ ذَلِكَ فِي زَمَانِ السُّفْيَانِيِّ وَ عِنْدَهَا يَكُونُ بَوَارُهُ وَ بَوَارُ قَوْمِهِ‏ "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱.
  50. " يَا أُمَّ سَعِيدٍ، إِذَا انْكَسَفَ الْقَمَرُ لَيْلَةَ الْبَدْرِ مِنْ‏ رَجَبٍ‏، وَ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ تَحْتِهِ، فَذَاكِ عِنْدَ خُرُوجِ الْقَائِمِ‏ "؛ دلائل الامامة، ص ۲۵۹؛ بیان الائمه (ع) ج ۲، ص ۶۹۵.
  51. الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص: ۹۵-۱۰۲.
  52. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۸۶.
  53. غیبت طوسی، ح ۴۴۳، ص ۴۴۶.
  54. کافی، ج ۸، ح ۲۸۵، ص ۲۲۴.
  55. رساله اول یوحنّا، باب ۲، آیه ۲۲.
  56. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۷، ح ۲، ص ۵۲۸.
  57. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ح ۴۰۰، ص ۶۹.
  58. ر.ک: دادگستر جهان، ص ۲۱۷ – ۲۱۹.
  59. ر.ک: حکومت جهانی امام مهدی، ص ۱۷۸ – ۱۸۰.
  60. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۷۷ - ۱۷۹.