بحث:انتظار فرج در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== *"انتظار" حالتی روانی است که وقتی انسان از وقوع حادثهای در آین...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==[[انتظار فرج]] در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]== | ==[[انتظار فرج]] در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]== | ||
*[[امید]] و آرزوی تحقق نوید کلی جهانی مبتنی بر [[فطرت] | *[[امید]] و آرزوی تحقق نوید کلی جهانی مبتنی بر [[فطرت الهی]]]، در زبان [[روایات اسلامی]] "[[انتظار فرج]]" خوانده شده که نوعی [[عبادت]] -بلکه [[افضل]] [[عبادات]]- شمرده شده است<ref>مسئله انتظار و موعودگرایی در تمام ادیان الهی و غیر الهی و همچنین در دیگر فرقههای اسلامی با مبانی خاص خود مورد توجه میباشد.</ref>. | ||
*[[انتظار فرج]] از یک اصل کلی [[اسلامی]] و [[قرآنی]] [[استنتاج]] میشود و آن "[[حرمت]] [[یأس از روح الله]]" است؛ بدان معنا که لازمه [[امیدواری]] به [[لطف]] و [[عنایت خداوند]]، ایجاد جهانی مبتنی بر [[آموزههای دینی]] و [[عقلی]] و براساس [[فطرت]] خداوندی است<ref>مطهری، قیام و انقلاب مهدی{{ع}}، ص۸ - ۶ و ۶۵ - ۶۱.</ref>. | *[[انتظار فرج]] از یک اصل کلی [[اسلامی]] و [[قرآنی]] [[استنتاج]] میشود و آن "[[حرمت]] [[یأس از روح الله]]" است؛ بدان معنا که لازمه [[امیدواری]] به [[لطف]] و [[عنایت خداوند]]، ایجاد جهانی مبتنی بر [[آموزههای دینی]] و [[عقلی]] و براساس [[فطرت]] خداوندی است<ref>مطهری، قیام و انقلاب مهدی{{ع}}، ص۸ - ۶ و ۶۵ - ۶۱.</ref>. | ||
*از آنجا که [[انتظار فرج]]، [[جامعه منتظر]] و [[مهدوی]] را به جامعهای فعال و پویا تبدیل میکند و با رکود و [[تحجر]] در تضاد است، مهمترین [[عامل رشد]] و [[شکوفایی]] [[اخلاقی]] برشمرده میشود؛ از این رو همواره مورد تأکید و توجه تمام حضرات [[معصومین]] از شخص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} بوده است<ref>بنگرید به: مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳؛ مفید، کمال الدین و تمام النعمه؛ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر.</ref>. علاوه بر اینکه [[انتظار فرج]] زمینه [[امید]] و کنار گذاشتن [[یأس]] و پوچگرایی است. این موضوع تا به امروز مهمترین عامل [[شکوفایی]] و درخشندگی [[مکتب]] و [[تفکر]] [[اهل بیت]]{{عم}} بوده است. [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} [[انتظار فرج]] را [[بهترین]] و [[برترین]] [[اعمال امت]] معرفی نمودند<ref>همان، ص۶۲۹ و ۶۳۱.</ref>. از [[امام مهدی]]{{ع}} نیز در [[منابع روایی]] آمده است که: {{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}<ref>صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۸۵.</ref>. از این [[روایت]] میتوان برداشت نمود که [[حضرت مهدی]]{{ع}} خود از [[منتظران]] [[وعده الهی]] [[ظهور]] بوده و چشم به فراهم شدن اسباب تحقق [[دولت]] [[موعود]] [[الهی]] دارند<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۳-۴۴.</ref>. | *از آنجا که [[انتظار فرج]]، [[جامعه منتظر]] و [[مهدوی]] را به جامعهای فعال و پویا تبدیل میکند و با رکود و [[تحجر]] در تضاد است، مهمترین [[عامل رشد]] و [[شکوفایی]] [[اخلاقی]] برشمرده میشود؛ از این رو همواره مورد تأکید و توجه تمام حضرات [[معصومین]] از شخص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} بوده است<ref>بنگرید به: مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳؛ مفید، کمال الدین و تمام النعمه؛ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر.</ref>. علاوه بر اینکه [[انتظار فرج]] زمینه [[امید]] و کنار گذاشتن [[یأس]] و پوچگرایی است. این موضوع تا به امروز مهمترین عامل [[شکوفایی]] و درخشندگی [[مکتب]] و [[تفکر]] [[اهل بیت]]{{عم}} بوده است. [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} [[انتظار فرج]] را [[بهترین]] و [[برترین]] [[اعمال امت]] معرفی نمودند<ref>همان، ص۶۲۹ و ۶۳۱.</ref>. از [[امام مهدی]]{{ع}} نیز در [[منابع روایی]] آمده است که: {{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}<ref>صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۸۵.</ref>. از این [[روایت]] میتوان برداشت نمود که [[حضرت مهدی]]{{ع}} خود از [[منتظران]] [[وعده الهی]] [[ظهور]] بوده و چشم به فراهم شدن اسباب تحقق [[دولت]] [[موعود]] [[الهی]] دارند<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۳-۴۴.</ref>. |
نسخهٔ ۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۴
مقدمه
- "انتظار" حالتی روانی است که وقتی انسان از وقوع حادثهای در آینده آگاه میشود، برای او پیش میآید. این حالت، موجب میشود که آدمی خویشتن را برای آن حادثه آماده سازد. انتظار مراتبی دارد و هر قدر بیشتر شود، آمادگی نیز بیشتر میگردد و هر اندازه که حادثه برای منتظِر دوستداشتنیتر باشد و وقوع آن نزدیکتر، او بر آمادگی خویش میافزاید[۱].
- منتظِر در مراتب بالای انتظار، خویش را فراموش میکند و برای کسب آمادگی از جان و دل مایه میگذارد و هر درد و رنجی را برمیتابد. از فواید انتظار این است که روح امید را در آدمی میدمد و یأس و ناامیدی و افسردگی را میزداید[۲][۳].
شیعه و انتظار
- از عقاید بنیادی شیعه، باور به ظهور امام زمان(ع) برای برپایی حکومت عدل جهانی و وجوب انتظار آن است. اهل سنت نیز روایات بسیاری از پیامبر اسلام(ص) درباره ظهور حضرت مهدی(ع) نقل کردهاند و این موضوع از ضروریات مذهبی آنان است[۴]. شخص منتظِر، از وضعیت موجود جهان ناراضی است و برای بهبود آن و فراهم ساختن زمینههای ظهور میکوشد و این سرچشمه دو گونه اعمال است: ترک هر گونه همکاری و هماهنگی با ظالمان در یک سو و خودسازی و ایجاد آمادگیهای جسمی و روحی برای تشکیل حکومت جهانی از سویی دیگر[۵][۶].
فضیلت انتظار
- در روایات اسلامی آمده است که انتظار برای فرج از بهترینِ اعمال مسلمانان است و نزد خدای متعال از والاترین عبادات شمرده میشود و محبوبترین اعمال نزد خدای متعال است[۷]. برخی بر آن رفتهاند که "انتظار فرج" در این روایات به معنای انتظار گشایش است. در این صورت نیز میتوان گفت که یکی از مصادیق گشایش، ظهور حضرت مهدی(ع) و برپایی حکومت عدل جهانی است[۸]. اما روایات فراوانی در دستاند که به صراحت، انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) را ستودهاند و از فضایل منتظِران سخن گفتهاند. در روایتی آمده است که از امام صادق(ع) درباره فضیلت کسی میپرسند که دارای ولایت امامان است و به حال انتظار حضرت مهدی(ع) از دنیا میرود. حضرت پاسخ میدهد: "او همانند کسی است که با حضرت مهدی در یک خیمه همنشین است". آن گاه میفرماید: "او همانند کسی است که در رکاب پیامبر(ص) جنگیده است"[۹]. این مضمون در روایات فراوانی دیده میشود. این روایات پاداش فراوانی برای منتظران برشمردهاند و یکی از وظایف مهم دینی در عصر غیبت را انتظار دانستهاند. پاداشها برای منتظرانی است که صادقانه در انتظار اویند و هر قدر شرایط انتظار در منتظران بیشتر شود و آمادگی آنان فزونی یابد، بر پاداش نیز افزوده میگردد[۱۰].
وقت ظهور
- منابع معتبر دینی از وقتی معین برای ظهور یاد نکردهاند و ظهور را واقعهای ناگهانی دانستهاند و با واژه "فجأة" و "بغتة"- به معنای وقوع یکباره و ناگهانی- از آن سخن گفتهاند. از پیامبر اسلام(ص) نقل است که خدای متعال، فرج امام زمان(ع) را در یک شب محقق میسازد[۱۱].
مقدمات ظهور
- روایات، برای ظهور مقدماتی برشمردهاند. برخی برآناند که بروز این مقدمات از یک سال پیش از ظهور آغاز میشود و برخی دیگر معتقدند که مقدمات، همزمان با ظهور آشکار میگردند. به هر سان، وظیفه منتظران آن است که همواره انتظار کشند و برای ظهور مقدمات و قیام حضرت مهدی(ع) لحظهشماری کنند[۱۲][۱۳].
انتظارِ حضرت مهدی(ع) برای ظهور
- امام زمان(ع) خود نیز در انتظار فرج است. منتظر است تا فرشته حق پیام الهی را برساند و او را به ظهور فرابخواند تا رستاخیز خویش را بیاغازد و جهان را از عدل و داد پر کند و رسالت خویش را به عنوان ذخیره الهی به فرجام برساند. در ادعیهای که از آن امام نقل کردهاند، عاشقانه و با سوز و گداز از خدای متعال فرج میطلبد تا انسانیت را از بند ظلم و ناراستی و زشتکاری برهاند[۱۴][۱۵].
دعا برای ظهور
- بنابر روایات، ظهور حضرت مهدی(ع) از امور بدائی است که امکان تقدیم و تأخیر در آن میرود. از آن رو که یکی از عوامل اصلی غیبت و طول کشیدن آن، آماده نبودن مردم است، احساس نیاز به امام و دعا برای ظهور، از نشانههای انتظار صادقانه و موجب تعجیل در فرج است[۱۶]. دعا برای فرج آثار مبارکی در پی میآورد. در نامه مبارک امام مهدی(ع) آمده است که دعا برای تعجیل فرج، مایه گشایش کارهای شما است[۱۷]. در اینکه چگونه دعای فرج موجب گشایش کار مردم میشود، دو احتمال در میان است: اول، دعا موجب تعجیل ظهور میشود و بدین وسیله در کار مردم گشایش میآفریند؛ دوم، دعا برای فرج، موجب میشود که امام زمان(ع) نیز برای آدمی دعا کند و بدین وسیله گره از کار او بگشاید[۱۸].
- امامان معصوم(ع) در همان حال که شیعیان را به دعای تعجیل فرج برمیانگیختند، آنان را پند میدادهاند که در ظهور امام زمان(ع) شتاب نکنند و تسلیم قضای الهی شوند؛ زیرا شتاب مایه یأس و نامیدی از ظهور و راضی نبودن به قضای الهی و انکار حکمت خداوند متعال و پیروی از گمراهان است[۱۹][۲۰].
انتظار فرج در فرهنگ اصطلاحات علم کلام
- امید و آرزوی تحقق نوید کلی جهانی مبتنی بر فطرت الهی]، در زبان روایات اسلامی "انتظار فرج" خوانده شده که نوعی عبادت -بلکه افضل عبادات- شمرده شده است[۲۱].
- انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج میشود و آن "حرمت یأس از روح الله" است؛ بدان معنا که لازمه امیدواری به لطف و عنایت خداوند، ایجاد جهانی مبتنی بر آموزههای دینی و عقلی و براساس فطرت خداوندی است[۲۲].
- از آنجا که انتظار فرج، جامعه منتظر و مهدوی را به جامعهای فعال و پویا تبدیل میکند و با رکود و تحجر در تضاد است، مهمترین عامل رشد و شکوفایی اخلاقی برشمرده میشود؛ از این رو همواره مورد تأکید و توجه تمام حضرات معصومین از شخص پیامبر اکرم(ص) تا حضرت مهدی(ع) بوده است[۲۳]. علاوه بر اینکه انتظار فرج زمینه امید و کنار گذاشتن یأس و پوچگرایی است. این موضوع تا به امروز مهمترین عامل شکوفایی و درخشندگی مکتب و تفکر اهل بیت(ع) بوده است. پیامبر(ص) و امام علی(ع) انتظار فرج را بهترین و برترین اعمال امت معرفی نمودند[۲۴]. از امام مهدی(ع) نیز در منابع روایی آمده است که: «وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ»[۲۵]. از این روایت میتوان برداشت نمود که حضرت مهدی(ع) خود از منتظران وعده الهی ظهور بوده و چشم به فراهم شدن اسباب تحقق دولت موعود الهی دارند[۲۶].
- امام رضا(ع) انتظار فرج را اینگونه تبیین نمودند: «مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ... فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَجِيءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ...»[۲۷].
- امام با این بیان تفاوت میان صبر مذموم و ممدوح را به شیعیان گوشزد نمودند. در حقیقت انتظار فرج صبری توأم با حرکت به سوی مقتدا و در نتیجه متلبس شدن به صفات امام عصر(ع) معرفی شده است که یکی از ثمرات باور به آن را میتوان مقابله با ظلم و بیدادگری برشمرد.
- بر اساس این تفکر دینی، استاد مطهری انتظار را به دو قسم مثبت و منفی تقسیم میکند و میگوید: "درباره آسیبشناسی انتظار باید گفت دو نوع انتظار وجود دارد: انتظار ویرانگر و انتظار سازنده":
- انتظار ویرانگر: برداشت قشری از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی(ع) این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حقکشیها و تباهیها ناشی میشود. آنگاه که اصلاح به نقطه صفر برسد، این انفجار رُخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت از آستین بیرون میآید. علی هذا، هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است. تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمیشود. برعکس، هر گناه، هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حقکشی، هر پلیدی به حکم اینکه مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریبالوقوع میکند، رواست. این نوع انتظار فرج به هیچوجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمیدهد.
- انتظار سازنده: در انتظار سازنده، ظهور مهدی موعود(ع) حلقهای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد، نه اینکه هنگام ظهور همه اهل باطل باشند"[۲۸][۲۹].
- در حقیقت هویت انتظار مرکب از دو عنصر "نفی" و "اثبات" است. عنصر نفی، بیگانگی از وضع موجود و ناخشنودی از آن و عنصر اثبات، امید به آیندهای روشن و آرمانی و تلاش برای آن است[۳۰].
- نتیجه آنکه، انتظار فرج زیباترین و مهمترین خصیصه و علامت دوستداران و باورمندان به امام مهدی(ع) و دولت دادگستر او بوده که دارای آثار تربیتی فراوانی است[۳۱]؛ علاوه بر آنکه بهترین راه اتصال به آن حضرت و اتصاف به اوصاف و تخلق به خلق الهی ایشان خواهد بود. عالمان شیعه نیز همواره در طول قرون گذشته از زمان غیبت کبرا تاکنون مشوق مردم دراینباره بودهاند و در حقیقت این مسئله را شناسنامه شیعه معتقد و حقیقی برشمردهاند[۳۲].
پانویس
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 135.
- ↑ مکیال المکارم، ۲/ ۲/ ۱۵۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 135.
- ↑ مسئله انتظار، ۳۰- ۱۷.
- ↑ مهدی انقلابی بزرگ، ۱۰۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 135.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۱۲۵- ۱۲۲.
- ↑ ر.ک: مهدی انقلابی بزرگ، ۱۰۱.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۱۲۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 136.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 136.
- ↑ مکیال المکارم، ۲/ ۱۶۰ و ۱۶۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 136.
- ↑ عصر زندگی، ۲۷۴- ۲۶۳؛ صحیفة الهدی، ۵۸، ۶۲ و ۷۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 137.
- ↑ مکیال المکارم، ۱/ ۲۹۹.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۹۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 137.
- ↑ مکیال المکارم، ۱/ ۳۰۹- ۲۹۹ و جلد ۲/ ۲۰۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 137.
- ↑ مسئله انتظار و موعودگرایی در تمام ادیان الهی و غیر الهی و همچنین در دیگر فرقههای اسلامی با مبانی خاص خود مورد توجه میباشد.
- ↑ مطهری، قیام و انقلاب مهدی(ع)، ص۸ - ۶ و ۶۵ - ۶۱.
- ↑ بنگرید به: مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳؛ مفید، کمال الدین و تمام النعمه؛ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر.
- ↑ همان، ص۶۲۹ و ۶۳۱.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۸۵.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۳-۴۴.
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۹، ح۲۳.
- ↑ مطهری، قیام و انقلاب مهدی(ع)، ص۶۵ - ۶۱.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۴.
- ↑ مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۸۷؛ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص۴۱۹.
- ↑ دراینباره بنگرید به: حکیمی، خورشید مغرب، ص۳۳۴ - ۲۵۸، که به تفصیل فواید و آثار انتظار و فلسفههای اخلاقی و اعتقادی آن را مطرح و بررسی نمودهاند.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۵.