استخلاف در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'حاکمیت سیاسی' به 'حاکمیت سیاسی')
خط ۱۶: خط ۱۶:
*[[استخلاف]] بشری به معنای [[جانشینی]] و قائم‌ مقامی نیز در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي}}<ref>«و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref><ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۹۹۹- ۱۰۰۰.</ref>.
*[[استخلاف]] بشری به معنای [[جانشینی]] و قائم‌ مقامی نیز در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي}}<ref>«و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref><ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۹۹۹- ۱۰۰۰.</ref>.
*آنچه در [[تاریخ اسلام]] مورد بحث و [[منازعه]] قرار گرفت و موجب ایجاد فرق و [[مذاهب]] مختلف گردید، [[جانشینی]] [[رسول الله]]{{صل}} و [[منصب]] [[خلافت]] است. [[خلافت]] به معنای [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} در ادامه‌دادن بعضی [[وظایف]] آن [[حضرت]] است؛ ازقبیل [[رهبری]] و [[حاکمیت سیاسی]] و اداره [[جامعه]]، [[قضاوت]] و [[داوری]] و [[تبیین]] مسائل [[دینی]] و تفصیل [[احکام شرعی]]. لازم بود این [[وظایف]] بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} ادامه یابد. [[وحی]] و [[اکمال دین]] در [[عصر پیامبر]]{{صل}} به پایان رسید و [[جامعه]] را از یک مرام، [[آیین]] و [[قانون]] اساسی مدون بهره‌مند ساخت. از [[وظیفه]] [[رهبری]] و [[حاکمیت سیاسی]] و اداره [[جامعه]] با واژه‌های [[خلافت]]، [[امامت]] و [[ولایت]] یاد می‌شود<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۴۹.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۷۸.</ref>.
*آنچه در [[تاریخ اسلام]] مورد بحث و [[منازعه]] قرار گرفت و موجب ایجاد فرق و [[مذاهب]] مختلف گردید، [[جانشینی]] [[رسول الله]]{{صل}} و [[منصب]] [[خلافت]] است. [[خلافت]] به معنای [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} در ادامه‌دادن بعضی [[وظایف]] آن [[حضرت]] است؛ ازقبیل [[رهبری]] و [[حاکمیت سیاسی]] و اداره [[جامعه]]، [[قضاوت]] و [[داوری]] و [[تبیین]] مسائل [[دینی]] و تفصیل [[احکام شرعی]]. لازم بود این [[وظایف]] بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} ادامه یابد. [[وحی]] و [[اکمال دین]] در [[عصر پیامبر]]{{صل}} به پایان رسید و [[جامعه]] را از یک مرام، [[آیین]] و [[قانون]] اساسی مدون بهره‌مند ساخت. از [[وظیفه]] [[رهبری]] و [[حاکمیت سیاسی]] و اداره [[جامعه]] با واژه‌های [[خلافت]]، [[امامت]] و [[ولایت]] یاد می‌شود<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۴۹.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۷۸.</ref>.
==استخلاف در واژه‌نامه فقه سیاسی==
[[جانشین کردن]]، برای اولین بار توسط [[پیامبر اکرم]]{{صل}} راجع به [[تعیین]] [[علی]]{{ع}} و معرفی وی به عنوان [[جانشینی]] خود [[ابداع]] شد<ref>المستدرک، ج۳، ص۱۱۰؛ بحار الانوار، ج۳۷، ص۱۰۸؛ و ر.ک: واقعه غدیر.</ref>، ولی [[اهل]] [[سنّت]] آن را [[انکار]] کرده<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۵.</ref> و [[ابوبکر]] - [[خلیفه اول]] - را آغازگر [[استخلاف]] می‌دانند که پس از خود، [[عمر]] را به [[جانشینی]] [[انتخاب]] کرد<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۵۳؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۷۲؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۸۵؛ العبر، ج۱، ص۱۳؛ الاصابه، ج۶، ص۳۷۲.</ref>. این عمل هرچند در ابتدا به صورت یک [[عمل]] [[مشروع]] جلوه کرد، ولی نوعی [[بدعت]] بود. پس از شکل‌گیری این [[بدعت]]، بعدها هر استخلافی همواره به [[عمل]] [[خلیفه اول]] استناد می‌شد که به تدریج به صورت یک [[عمل]] [[مشروع]] درآمد<ref>راجع به استخلاف عمر، ر.ک: تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۱۲۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۵۹.</ref>.
[[حکومت]] استخلافی، هرچند با [[حکومت]] موروثی بی‌ارتباط است، ولیکن با یکی از دو رکن آن ([[تعیین جانشین]] توسط [[حاکم]] قبلی) شباهت کامل دارد<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۳۳.</ref>.


==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
* [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۲ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث استخلاف است. "استخلاف" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل استخلاف (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

استخلاف در واژه‌نامه فقه سیاسی

جانشین کردن، برای اولین بار توسط پیامبر اکرم(ص) راجع به تعیین علی(ع) و معرفی وی به عنوان جانشینی خود ابداع شد[۱۵]، ولی اهل سنّت آن را انکار کرده[۱۶] و ابوبکر - خلیفه اول - را آغازگر استخلاف می‌دانند که پس از خود، عمر را به جانشینی انتخاب کرد[۱۷]. این عمل هرچند در ابتدا به صورت یک عمل مشروع جلوه کرد، ولی نوعی بدعت بود. پس از شکل‌گیری این بدعت، بعدها هر استخلافی همواره به عمل خلیفه اول استناد می‌شد که به تدریج به صورت یک عمل مشروع درآمد[۱۸]. حکومت استخلافی، هرچند با حکومت موروثی بی‌ارتباط است، ولیکن با یکی از دو رکن آن (تعیین جانشین توسط حاکم قبلی) شباهت کامل دارد[۱۹].

منابع

پانویس

  1. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۹۴.
  2. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۱۰.
  3. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۱۸۲.
  4. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۹۳.
  5. «(موسی) گفت: امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.
  6. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۱۰۴.
  7. «و همه نام‌ها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.
  8. «می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.
  9. در مورد بنی‌اسرائیل: ﴿عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ «امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.
  10. «ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶.
  11. «و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
  12. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۹۹۹- ۱۰۰۰.
  13. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۴۹.
  14. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۷۸.
  15. المستدرک، ج۳، ص۱۱۰؛ بحار الانوار، ج۳۷، ص۱۰۸؛ و ر.ک: واقعه غدیر.
  16. صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۵.
  17. تاریخ طبری، ج۲، ص۳۵۳؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۷۲؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۸۵؛ العبر، ج۱، ص۱۳؛ الاصابه، ج۶، ص۳۷۲.
  18. راجع به استخلاف عمر، ر.ک: تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۱۲۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۵۹.
  19. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۳۳.