←پاسخهای دیگر
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
::::::«{{عربی|اندازه=155%|"وَ اخْتَارَكُمْ لِسِرِّهِ"}}<ref>و [خداوند] شما را ظرف اسرار خویش قرار داد.</ref> سِرّ، با غیب اشتراکات زیادی دارد، اما سِرّ، وادی ویژهای است. سِرّ یعنی راز و هر رازی ممکن است غیب هم باشد، ولی هر غیبی ممکن است راز و سِرّ نباشد. توقف کردن در لایههای آشکار پدیدهها، ما را از عالم سِرّ غافل میکند. معمولاً كل عالم و همه مخلوقات، لایههای زیرینی دارند که سِرّ هستند. در اینجا سِرّ به خداوند منتسب شده است. | ::::::«{{عربی|اندازه=155%|"وَ اخْتَارَكُمْ لِسِرِّهِ"}}<ref>و [خداوند] شما را ظرف اسرار خویش قرار داد.</ref> سِرّ، با غیب اشتراکات زیادی دارد، اما سِرّ، وادی ویژهای است. سِرّ یعنی راز و هر رازی ممکن است غیب هم باشد، ولی هر غیبی ممکن است راز و سِرّ نباشد. توقف کردن در لایههای آشکار پدیدهها، ما را از عالم سِرّ غافل میکند. معمولاً كل عالم و همه مخلوقات، لایههای زیرینی دارند که سِرّ هستند. در اینجا سِرّ به خداوند منتسب شده است. | ||
::::: | :::::*'''سِرّ خداوند:''' فرازهای زیارت جامعه کبیره، بسیار توحیدی است. در بعضی از قسمتها ممکن است توحید مستتر و در بخشهای بسیاری توحید ظاهر باشد. ظهور توحید در فرازهایی است که مرجع ضمير، خداوند است: {{عربی|اندازه=155%|"اِصْطَفَيْكُمْ بِعِلْمِهِ وَ اِرْتَضَاكُمْ لِغَيْبِهِ وَ اِخْتَارَكُمْ لِسِرِّهِ"}} در همه این عبارات، سخن از خداوند و توحید است. اگر سِرّ، چیزی بود که به همین راحتی بیان میشد، دیگر سِرّ نبود. سِرّ، ماهیتی نورانی دارد که به همراه این مطلب منتقل میشود و ممکن است اصلاً از مقوله لفظ نباشد. [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: خورشید یک هفتادم نور کرسی، کرسی یک هفتادم نور عرش، عرش یک هفتادم نور حجاب و حجاب یک هفتادم نور سِرّ است. | ||
::::: | :::::*'''حجاب نور:''' چشمی که وادی سِرّ را میبیند، چشم ظاهری نیست. در آن وادی یا باید ان ابزارهای دیگری استفاده کرد، یا ابزارها را تعالی داد {{عربی|اندازه=155%|"حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوب"}}<ref>اقبال الاعمال، ج ۲، ص ۶۸۷</ref> بعضی از حجابها مثل شرک، خیانت و ظلم، حجابهای ظلمانی هستند، اما برخی از حجابها -مثل حجاب بين خالق و مخلوق- ماهیتی نورانی دارند. این حجاب نور برای کسانی است که حجابهای ظلمانی را کنار زدهاند. بین پیامبر {{صل}} و خدا هم حجاب هست، اما این حجاب نورانی است. به همین دلیل در بعضی از عبارات به پیامبر {{صل}} «حجابالله» خطاب شده است؛ یعنی اگر پیامبر {{صل}} نباشند و خداوند بخواهد با مردم سخن بگوید، همه میسوزند. خداوند آیهای به کوه نازل فرمود و موسی {{ع}} از هوش رفت: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا}}﴾}}<ref>سوره اعراف، آیه ۱۴۳</ref> بنابراین پیامبر {{صل}} حجاب نورانی بین خدا و خلق -نوری در عالیترین درجه- هستند. | ||
::::: | :::::*'''راز ناگفتنی:''' قبلاً هم گفته شد خداوند ائمه {{عم}} را برای عالم سِرّ انتخاب کرد. در عالم سِرّ، معصومین {{عم}} از انسان دستگیری میکنند. هر کس باید قدر خودش را بداند، چرا که او تنها جسم نیست، بلکه یک بسته حامل سِرّ از امام زمان عجل الله فرجه است. گذشتگان هم تنها جسم و نور ائمه {{عم}} را دیدهاند، ولی سِرّشان را ندیدهاند؛ {{عربی|اندازه=155%|"اَلْإِمَامُ... نُورٌ جَلِيٌّ وَ سِرٌّ خَفِيٌّ"}}<ref>«امام، نور آشکار و سِرّ پنهان است.»؛ بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۱۷۲</ref> نور خورشید هم جلی و جاذبهاش خفی است، یعنی جاذبه خورشید در شب و روز فرقی نمیکند و همیشه خفی است، اما نور خورشید هنگامی که ظهور دارد، جلی است. | ||
::::: | :::::*'''سَرسلسله سِرّ:''' لایه سِرّ وجود ما، به دست امام است. ما گناه میکنیم و متأسفانه زمین میخوریم و دچار مشکلات میشویم، اما هیچگاه به ته دره سقوط نمیکنیم، چون سَر طناب سِرّ، دست امام است. [[زهیر بن قین]] راهش را از [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}} جدا کرده بود، اما ایشان زهیر را دوست داشتند؛ یعنی سر طناب سِرّ زهیر به دست سیدالشهدا {{ع}} بود و حضرت رهایش نکردند. وقتی سیدالشهدا {{ع}} دیدند زهیر دارد به ته دره سقوط میکند، طناب او را کشیدند و زهیری که ظاهراً عثمانی الرأى بود، کربلایی شد؛ چون روز اول سِرّش را به دست اباعبدالله {{ع}} داده بود. امام مسئولند که سر طناب را به دست داشته باشند و ما مسئولیم که دستمان را در دست حضرت بگذاریم. از اینرو اگر دور شویم، ممکن است زمین بخوریم، در تاریکی فرو برویم و سرمان کلاه بگذارند، اما مادامی که سر طناب در دست ایشان است، امید نجات وجود دارد. حضرت خودشان کسی را دنبال ما میفرستند. امام زمان هر عصری، سرسلسله سِرّ همه را به دست دارد. در این بین، کسانی زیرک هستند که مراقبت میکنند و سعی دارند از امام جدا نشوند و قلبی، معرفتی و محبتی تبعیت کامل از امام زمانشان داشته باشند. همه ما در اینکه سرنخمان به دست امام است، مشترک هستیم. رشته اتصالمان به امام حتی اگر به مویی بند باشد، پاره نمیشود. نمونهاش را میشود در ماه محرم دید. وقتی پرچم عزای [[امام حسین|سیدالشهداء]] {{ع}} را روی در و دیوار میبینیم، دوباره به مجلس [[امام حسین]] {{ع}} کشیده میشویم. گفتیم لازم نیست ما به دنبال سِرّ برویم؛ سِرّ باید خود در وجود ما نشو و نما کند. برای اینکه سِرّ، در وجودمان ایجاد شود، کافی است قرآن را درست بخوانیم و به ائمه {{عم}} نزدیک شویم، چرا که {{عربی|اندازه=155%|"وَ هُمْ وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ"}}<ref>«امامان قلبهای مؤمنین را نورانی میکنند». اصول کافی، ج ۱، ص ۱۹۴</ref> هر کس به دنبال اباعبدالله {{ع}} باشد، خدا قلبش را نورانی میکند. قلب که نورانی شود، سِرّ در او ایجاد میشود؛ البته فرمودهاند سِرّ ما در هر قلبی وارد نمیشود: {{عربی|اندازه=155%|"إِنَّ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لاَ يَحْتَمِلُهُ إِلاَّ صُدُورٌ مُنِيرَةٌ أَوْ قُلُوبٌ سَلِيمَةٌ أَوْ أَخْلاَقٌ حَسَنَةٌ..."}}<ref>«تا اخلاقمان حسنه و سینهمان نورانی نباشد، سِرّی در وجودمان جای نمیگیرد». اصول کافی، ج ۱، ص ۴۰۱</ref> هر کس به [[اهل بیت]]{{عم}} نزدیکتر باشد، به عالم سِرّ نزدیکتر است. بعضیها به خاطر شدت قرابتی که به امامان {{عم}} دارند خودشان سِرّ میشوند. رمزآلودترین این حرکتها "سِرّ فی سِرّ" و قضیه سیدالشهدا{{ع}} است. شاید هم به خاطر همین رمزآلود بودن است که حسین {{ع}} تمامنشدنی است. عاشورای امام حسین {{ع}} و کربلا تمام نمیشود. هر سال که میآید، دوباره همان حرفها را از [[امام حسین]]{{ع}} میزنیم، ولی باز هم حس میکنیم برای قلبمان تازه است، چرا که «سِرّ فی سِرّ» است. خود حرکت سیدالشهدا{{ع}} هم سِرّ است. عبدالله بن جعفر، از رجال سرشناس، فهیم و منتسب به خانواده پیامبر {{صل}} و داماد امیرالمؤمنین {{ع}} و حضرت زهرا [[س]] بود. او به [[امام حسین]]{{ع}} عرض کرد: این مسیری که شما میروید، خیلی مسیر درستی نیست... و امام را نصیحت کرد. حضرت تشکر کردند و فرمودند: در خواب پیامبر {{صل}} را دیدم که مرا به یک مورد امر کردند. آن مورد را به کسی نگفتهام و نخواهم گفت تا خدای خود را ملاقات کنم. گوشهها و لایههایی ظاهری از این ماجرا و سِرّ فی سِرّ، مثل {{عربی|اندازه=155%|"ن الله شاء أن يراك قتيلا"}} آشکار و روشن شده است. هنوز معلوم نیست که روز ظهور حضرت حجت عجل الله فرجه، چگونه پرده از این سِرّ برداشته میشود، اما فرمودهاند: هنگامی که قیامکننده ما ظهور کند، سِرّی باقی نمیماند. در دوره ظهور، همه میفهمند امام حسین {{ع}} چه کردهاند. حتی معنی زیارت عاشورا هم آن موقع فهمیده میشود» <ref>[[سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی]]، [[مقامات اولیاء ج۲ (کتاب)|مقامات اولیاء]]؛ ج۲ ص: ۲۳ تا ۲۷.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== |