فروع دین در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[فروع دین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[فروع دین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | ||
==[[امام رضا]]{{ع}} و [[فروع دین]]== | == [[امام رضا]] {{ع}} و [[فروع دین]] == | ||
فروع دین به آن دسته از قوانینی گفته میشود که [[خداوند متعال]] برای رساندن [[انسان]] به کمال، آنها را ارائه کرده است و این [[قوانین]] تمام نیازها و حوائج انسان را در نظر دارد و در قالب احکامی چون «[[حلال]]»، «[[حرام]]»، «[[مستحب]]»، «[[مکروه]]» و «[[مباح]]» مطرح شدهاند. امام رضا{{ع}} پیرامون فروع دین و [[احکام]] آن سخنانی ایراد کردهاند که به طور مختصر به بیان آنها میپردازیم. | فروع دین به آن دسته از قوانینی گفته میشود که [[خداوند متعال]] برای رساندن [[انسان]] به کمال، آنها را ارائه کرده است و این [[قوانین]] تمام نیازها و حوائج انسان را در نظر دارد و در قالب احکامی چون «[[حلال]]»، «[[حرام]]»، «[[مستحب]]»، «[[مکروه]]» و «[[مباح]]» مطرح شدهاند. امام رضا {{ع}} پیرامون فروع دین و [[احکام]] آن سخنانی ایراد کردهاند که به طور مختصر به بیان آنها میپردازیم. | ||
==[[نماز]]== | == [[نماز]] == | ||
امام رضا{{ع}} در پاسخ به [[محمد بن سنان]] مینویسد: «همانا علت [[وجوب]] نماز، اعتراف به [[یگانگی]] و [[عظمت]] خداوند متعال و بیمثال و مانند است که با اظهار [[ذلت]] و [[مسکنت]]، در برابر [[خالق یکتا]] میایستیم و [[طلب]] [[عفو]] و [[بخشش]] از [[گناهان]] و خطاهایمان میکنیم. هر [[روز]] چند نوبت جبین بر [[خاک]] مینهیم و به منظور [[تعظیم]] و [[تکریم]] [[مقام]] خداوندی، همواره به یاد او بوده و لحظهای او را فراموش نمیکنیم. بندهای که [[خداوند]] [[دانا]] و توانا را از یاد ببرد و از نماز و [[عبادات]] دیگر فاصله بگیرد، [[سرکشی]] و [[عصیان]] خواهد کرد»<ref>من لا یحضره فقیه، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. | امام رضا {{ع}} در پاسخ به [[محمد بن سنان]] مینویسد: «همانا علت [[وجوب]] نماز، اعتراف به [[یگانگی]] و [[عظمت]] خداوند متعال و بیمثال و مانند است که با اظهار [[ذلت]] و [[مسکنت]]، در برابر [[خالق یکتا]] میایستیم و [[طلب]] [[عفو]] و [[بخشش]] از [[گناهان]] و خطاهایمان میکنیم. هر [[روز]] چند نوبت جبین بر [[خاک]] مینهیم و به منظور [[تعظیم]] و [[تکریم]] [[مقام]] خداوندی، همواره به یاد او بوده و لحظهای او را فراموش نمیکنیم. بندهای که [[خداوند]] [[دانا]] و توانا را از یاد ببرد و از نماز و [[عبادات]] دیگر فاصله بگیرد، [[سرکشی]] و [[عصیان]] خواهد کرد»<ref>من لا یحضره فقیه، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. | ||
امام رضا{{ع}} میفرمایند: «نماز موجب نزدیکی و [[قرب]] هر [[پرهیزکار]] به خداوند است»<ref>عیون الاخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۷.</ref>. و در جایی دیگر فرمودند: «[[رسول خدا]]{{صل}} میفرمایند: در [[روز قیامت]] هنگامیکه [[بنده]] را میطلبند، اولین چیزی که از او پرسیده میشود، نماز است. اگر به طور کامل و صحیح آن را به جای آورده باشد، مورد [[عنایت]] قرار میگیرد و در غیر این صورت در [[آتش]] افکنده میگردد»<ref>عیون الاخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۳۱.</ref>. | امام رضا {{ع}} میفرمایند: «نماز موجب نزدیکی و [[قرب]] هر [[پرهیزکار]] به خداوند است»<ref>عیون الاخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۷.</ref>. و در جایی دیگر فرمودند: «[[رسول خدا]] {{صل}} میفرمایند: در [[روز قیامت]] هنگامیکه [[بنده]] را میطلبند، اولین چیزی که از او پرسیده میشود، نماز است. اگر به طور کامل و صحیح آن را به جای آورده باشد، مورد [[عنایت]] قرار میگیرد و در غیر این صورت در [[آتش]] افکنده میگردد»<ref>عیون الاخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۳۱.</ref>. | ||
امام رضا{{ع}} در مورد [[فضیلت]] نماز میفرمایند: «همانا [[برترین]] [[واجبات]]، پس از [[معرفت خداوند]]، نمازهای پنج گانه است»<ref>مستدرک الوسایل، ج۳، ص۴۳، ح۲۹۷۴.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۸.</ref> | امام رضا {{ع}} در مورد [[فضیلت]] نماز میفرمایند: «همانا [[برترین]] [[واجبات]]، پس از [[معرفت خداوند]]، نمازهای پنج گانه است»<ref>مستدرک الوسایل، ج۳، ص۴۳، ح۲۹۷۴.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۸.</ref> | ||
==[[روزه]]== | == [[روزه]] == | ||
امام رضا{{ع}} میفرمایند: «همانا [[مردم]] [[مأمور]] به [[روزهداری]] شدند تا درد و ناگواریهای [[گرسنگی]] و [[تشنگی]] را بشناسند و آنگاه [[استدلال]] کنند بر سختیهای گرسنگی و تشنگی و [[فقر]] [[آخرت]]. هر آینه [[روزهدار]] باید به پیشگاه خداوند بندهای باشد [[خاشع]] و [[ذلیل]] و دارای [[خضوع]]، و خود و عمل خود را دارای [[اجر]] دانسته و بداند که [[اعمال]] و [[زحمت]] هایش به حساب میآید. در همه حال به آنچه انجام میدهد [[عارف]] باشد و بر آنچه که از [[گرسنگی]] و [[تشنگی]] به او میرسد، [[صبر]] نماید و با [[پرهیز]] از [[هوای نفس]] و [[شهوات]] [[نفسانی]]، مستوجب [[ثواب]] فراوان میشود. روزهداران باید بشناسند شدت و اهمیت [[مشکلات]] [[فقرا]] و [[بیچارگان]] را تا [[رحمت]] آوردند و [[مهربانی]] کنند بر فقرا و [[مساکین]] در [[دنیا]]»<ref>وسایل الشیعه، ج۷، ص۴.</ref>. | امام رضا {{ع}} میفرمایند: «همانا [[مردم]] [[مأمور]] به [[روزهداری]] شدند تا درد و ناگواریهای [[گرسنگی]] و [[تشنگی]] را بشناسند و آنگاه [[استدلال]] کنند بر سختیهای گرسنگی و تشنگی و [[فقر]] [[آخرت]]. هر آینه [[روزهدار]] باید به پیشگاه خداوند بندهای باشد [[خاشع]] و [[ذلیل]] و دارای [[خضوع]]، و خود و عمل خود را دارای [[اجر]] دانسته و بداند که [[اعمال]] و [[زحمت]] هایش به حساب میآید. در همه حال به آنچه انجام میدهد [[عارف]] باشد و بر آنچه که از [[گرسنگی]] و [[تشنگی]] به او میرسد، [[صبر]] نماید و با [[پرهیز]] از [[هوای نفس]] و [[شهوات]] [[نفسانی]]، مستوجب [[ثواب]] فراوان میشود. روزهداران باید بشناسند شدت و اهمیت [[مشکلات]] [[فقرا]] و [[بیچارگان]] را تا [[رحمت]] آوردند و [[مهربانی]] کنند بر فقرا و [[مساکین]] در [[دنیا]]»<ref>وسایل الشیعه، ج۷، ص۴.</ref>. | ||
[[امام رضا]]{{ع}} از قول [[پدران]] بزرگوارشان میفرمایند: «وقتی [[روزهدار]] شدی، باید گوش و چشم و پوست و موی تو [[روزه]] باشند و در حال [[روزهداری]] از بوسیدن و مباشرت [[همسر]] خودداری کن»<ref>بحارالانوار، ج۹۳، ص۹۱.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۸.</ref> | [[امام رضا]] {{ع}} از قول [[پدران]] بزرگوارشان میفرمایند: «وقتی [[روزهدار]] شدی، باید گوش و چشم و پوست و موی تو [[روزه]] باشند و در حال [[روزهداری]] از بوسیدن و مباشرت [[همسر]] خودداری کن»<ref>بحارالانوار، ج۹۳، ص۹۱.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۸.</ref> | ||
==[[خمس]]== | == [[خمس]] == | ||
[[محمد بن فضیل]] میگوید: «از امام رضا{{ع}} در مورد خمس پرسیدم، ایشان فرمودند: خمس برای [[خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} است و آن حقی است که به ما [[اهل بیت]]{{عم}} تعلق دارد»<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۱.</ref>. | [[محمد بن فضیل]] میگوید: «از امام رضا {{ع}} در مورد خمس پرسیدم، ایشان فرمودند: خمس برای [[خدا]] و [[پیامبر]] {{صل}} است و آن حقی است که به ما [[اهل بیت]] {{عم}} تعلق دارد»<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۱.</ref>. | ||
هنگامیکه امام رضا{{ع}} به [[خراسان]] تشریف آوردند، جمعی از اهالی خراسان [[خدمت]] [[امام]]{{ع}} شرفیاب شدند و از آن [[حضرت]] خواستند تا خمس اموالشان را به آنها ببخشد. حضرت فرمودند: این چه نیرنگی است که با زبان اظهار [[دوستی]] میکنید و حقی را که [[خداوند]] آن را برای ما قرار داده (خمس) آن را از ما دریغ میورزید. آنگاه امام{{ع}} به [[مردم]] فرمودند: برای هیچ یک از شما خمس را [[حلال]] نمیگردانم»<ref>وسایل الشیعه، ج۶، ص۳۷۶؛ داستانهای اصول کافی، ج۲، ص۷۸.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۹.</ref> | هنگامیکه امام رضا {{ع}} به [[خراسان]] تشریف آوردند، جمعی از اهالی خراسان [[خدمت]] [[امام]] {{ع}} شرفیاب شدند و از آن [[حضرت]] خواستند تا خمس اموالشان را به آنها ببخشد. حضرت فرمودند: این چه نیرنگی است که با زبان اظهار [[دوستی]] میکنید و حقی را که [[خداوند]] آن را برای ما قرار داده (خمس) آن را از ما دریغ میورزید. آنگاه امام {{ع}} به [[مردم]] فرمودند: برای هیچ یک از شما خمس را [[حلال]] نمیگردانم»<ref>وسایل الشیعه، ج۶، ص۳۷۶؛ داستانهای اصول کافی، ج۲، ص۷۸.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۹.</ref> | ||
==[[زکات]]== | == [[زکات]] == | ||
امام رضا{{ع}} میفرمایند: «بدرستی که خداوند عز و جل امر فرمود به [[نماز خواندن]] و زکات دادن؛ پس کسی که [[نماز]] بخواند و زکات نپردازد، نمازش قبول نخواهد شد»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۵۸.</ref>. | امام رضا {{ع}} میفرمایند: «بدرستی که خداوند عز و جل امر فرمود به [[نماز خواندن]] و زکات دادن؛ پس کسی که [[نماز]] بخواند و زکات نپردازد، نمازش قبول نخواهد شد»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۵۸.</ref>. | ||
و در جایی دیگر امام{{ع}} میفرمایند: «اگر مردم زکات [[اموال]] خود را بپردازند، کسی محتاج و نیازمند نخواهد ماند».<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۹.</ref> | و در جایی دیگر امام {{ع}} میفرمایند: «اگر مردم زکات [[اموال]] خود را بپردازند، کسی محتاج و نیازمند نخواهد ماند».<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۹.</ref> | ||
==[[حج]]== | == [[حج]] == | ||
[[فضل بن شاذان]] از امام رضا{{ع}} [[روایت]] میکند که ایشان فرمودند: «انجام حج و [[زیارت]] [[خانه خدا]] برای کسی که [[توانایی]] رفتن به سوی آن را دارد، [[واجب]] است»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۲۴.</ref>. | [[فضل بن شاذان]] از امام رضا {{ع}} [[روایت]] میکند که ایشان فرمودند: «انجام حج و [[زیارت]] [[خانه خدا]] برای کسی که [[توانایی]] رفتن به سوی آن را دارد، [[واجب]] است»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۲۴.</ref>. | ||
اگر شخصی [[استطاعت]] [[مالی]] دارد، چه پر [[فضیلت]] است که در فرستادن افراد دیگر به [[حج]] کوشا باشد؛ زیرا که [[امام رضا]]{{ع}} میفرمایند: «هر کس، سه [[مؤمن]] را به حج بفرستد، در واقع با آن [[پول]]، خود را از [[خداوند متعال]] خریداری کرده و [[خدا]] از او نمیپرسد که مالش را از کجا بهدست آورده است؛ از [[حلال]] یا [[حرام]]»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۵۳۱؛ مرحوم شیخ صدوق در توضیح این حدیث میفرماید: منظور این است که خداوند از او درباره اموال شبهه ناکی که در اموالش هست، سؤال نمیکند.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۹.</ref> | اگر شخصی [[استطاعت]] [[مالی]] دارد، چه پر [[فضیلت]] است که در فرستادن افراد دیگر به [[حج]] کوشا باشد؛ زیرا که [[امام رضا]] {{ع}} میفرمایند: «هر کس، سه [[مؤمن]] را به حج بفرستد، در واقع با آن [[پول]]، خود را از [[خداوند متعال]] خریداری کرده و [[خدا]] از او نمیپرسد که مالش را از کجا بهدست آورده است؛ از [[حلال]] یا [[حرام]]»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۵۳۱؛ مرحوم شیخ صدوق در توضیح این حدیث میفرماید: منظور این است که خداوند از او درباره اموال شبهه ناکی که در اموالش هست، سؤال نمیکند.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۹.</ref> | ||
==[[جهاد]]== | == [[جهاد]] == | ||
امام رضا{{ع}} میفرمایند: «کسی که در [[دفاع]] از [[جان]] و [[مال]] و [[وطن]] خویش [[مبارزه]] و جهاد نماید و کشته شود، [[شهید]] است»<ref>درر الکلام، ص۸۶.</ref>. و فرمودند: «خداوند متعال، فرار کردن از جهاد را امری حرام شمرده است. بدین جهت که باعث [[سستی]] و [[ضعف]] [[دین]]، و [[خوار]] و ناچیز شمردن زحمات و کوششهای [[پیغمبران]] و پیشوایانی است که در گسترش [[عدل و داد]] تلاش نمودهاند و سرباز زدن از [[یاری دادن]] در مبارزه با [[دشمنان]] خداست. این عمل، موجب جرأت یافتن [[دشمن]] بر [[مسلمین]] میگردد و نیز منجر به [[بردگی]] و [[اسارت]] و [[کشتار]] خدا پرستان و سبب از بین رفتن [[دین خدا]] و موجب [[اشاعه فساد]] خواهد شد»<ref>در رالکلام، ص۴۸.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۹.</ref> | امام رضا {{ع}} میفرمایند: «کسی که در [[دفاع]] از [[جان]] و [[مال]] و [[وطن]] خویش [[مبارزه]] و جهاد نماید و کشته شود، [[شهید]] است»<ref>درر الکلام، ص۸۶.</ref>. و فرمودند: «خداوند متعال، فرار کردن از جهاد را امری حرام شمرده است. بدین جهت که باعث [[سستی]] و [[ضعف]] [[دین]]، و [[خوار]] و ناچیز شمردن زحمات و کوششهای [[پیغمبران]] و پیشوایانی است که در گسترش [[عدل و داد]] تلاش نمودهاند و سرباز زدن از [[یاری دادن]] در مبارزه با [[دشمنان]] خداست. این عمل، موجب جرأت یافتن [[دشمن]] بر [[مسلمین]] میگردد و نیز منجر به [[بردگی]] و [[اسارت]] و [[کشتار]] خدا پرستان و سبب از بین رفتن [[دین خدا]] و موجب [[اشاعه فساد]] خواهد شد»<ref>در رالکلام، ص۴۸.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۱۹.</ref> | ||
==[[امر به معروف و نهی از منکر]]== | == [[امر به معروف و نهی از منکر]] == | ||
از آنجا که نحوه [[رفتار]] و [[برخورد امام]]{{ع}}، [[حجت]] است و مورد استناد قرار میگیرد، در مواقع مختلف و متعدد نسبت به [[ناهنجاریها]] و خلافها حتی از بستگان نزدیک خویش [[اعتراض]] میکرد تا از انتساب به ایشان، [[سوء]] استفاده نکنند و خلافهای آنان را به حساب او نگذارند. [[برادر امام رضا]]{{ع}} به نام [[زید بن موسی]] در [[مدینه]] دست به [[شورش]] زد و کشتار و [[آتش]] سوزی در منازل [[عباسیان]] راه انداخت. او را دستگیر کرده نزد [[مأمون]] فرستادند. [[حضرت رضا]]{{ع}} هم در برخورد با او زبان به [[عتاب]] و ملامت گشودند. وقتی [[زید]] گفت: من [[برادر]] تو و فرزند پدرت هستم، [[حضرت]] فرمودند: تو تا وقتی برادر [[منی]] که در [[اطاعت خدا]] باشی<ref>بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۱۷.</ref>. در نوبتی دیگر وقتی دیدند برادرش زید، به ناروا [[فخر]] میفروشد و خود را به [[خاندان پیامبر]]{{صل}} منتسب میدارد، فرمودند: «ای زید! از [[خدا]] بترس، ما به هر مقامی که رسیدهایم در سایه [[تقوا]] بوده است. هر کس تقوا نداشته باشد و از [[خداوند]] [[پروا]] و [[محاسبه]] نداشته باشد، از ما نیست، ما هم از او نیستیم. ای زید! بپرهیز از این که به برخی [[شیعیان]] ما توهین کنی و خوارشان سازی»<ref>بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۱۹.</ref>. | از آنجا که نحوه [[رفتار]] و [[برخورد امام]] {{ع}}، [[حجت]] است و مورد استناد قرار میگیرد، در مواقع مختلف و متعدد نسبت به [[ناهنجاریها]] و خلافها حتی از بستگان نزدیک خویش [[اعتراض]] میکرد تا از انتساب به ایشان، [[سوء]] استفاده نکنند و خلافهای آنان را به حساب او نگذارند. [[برادر امام رضا]] {{ع}} به نام [[زید بن موسی]] در [[مدینه]] دست به [[شورش]] زد و کشتار و [[آتش]] سوزی در منازل [[عباسیان]] راه انداخت. او را دستگیر کرده نزد [[مأمون]] فرستادند. [[حضرت رضا]] {{ع}} هم در برخورد با او زبان به [[عتاب]] و ملامت گشودند. وقتی [[زید]] گفت: من [[برادر]] تو و فرزند پدرت هستم، [[حضرت]] فرمودند: تو تا وقتی برادر [[منی]] که در [[اطاعت خدا]] باشی<ref>بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۱۷.</ref>. در نوبتی دیگر وقتی دیدند برادرش زید، به ناروا [[فخر]] میفروشد و خود را به [[خاندان پیامبر]] {{صل}} منتسب میدارد، فرمودند: «ای زید! از [[خدا]] بترس، ما به هر مقامی که رسیدهایم در سایه [[تقوا]] بوده است. هر کس تقوا نداشته باشد و از [[خداوند]] [[پروا]] و [[محاسبه]] نداشته باشد، از ما نیست، ما هم از او نیستیم. ای زید! بپرهیز از این که به برخی [[شیعیان]] ما توهین کنی و خوارشان سازی»<ref>بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۱۹.</ref>. | ||
روزی در حضور آن حضرت، سخن از عمویش ([[محمد بن جعفر]]) به میان آمد. حضرت فرمودند: «[[عهد]] کردهام بر من و او سقف [[خانه]] سایه نیندازد. (یعنی با او [[دیدار]] نکنم.) [[عمیر بن یزید]] میگوید: پیش خود گفتم: او ما را به [[صله رحم]] [[دعوت]] میکند، ولی خودش درباره عمویش چنین میگوید. حضرت که [[باطن]] مرا خوانده بود، نگاهی به من کرد و فرمودند: این از [[نیکی]] و [[صله]] است. اگر با او رفت و آمد داشته باشم، [[مردم]] او را به خاطر این [[دیدارها]] [[تصدیق]] میکنند و حرفهایش را میپذیرند، ولی اگر پیش من نیاید و من به خانهاش نروم، مردم حرفهایش را نخواهند پذیرفت»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۸۳.</ref>. | روزی در حضور آن حضرت، سخن از عمویش ([[محمد بن جعفر]]) به میان آمد. حضرت فرمودند: «[[عهد]] کردهام بر من و او سقف [[خانه]] سایه نیندازد. (یعنی با او [[دیدار]] نکنم.) [[عمیر بن یزید]] میگوید: پیش خود گفتم: او ما را به [[صله رحم]] [[دعوت]] میکند، ولی خودش درباره عمویش چنین میگوید. حضرت که [[باطن]] مرا خوانده بود، نگاهی به من کرد و فرمودند: این از [[نیکی]] و [[صله]] است. اگر با او رفت و آمد داشته باشم، [[مردم]] او را به خاطر این [[دیدارها]] [[تصدیق]] میکنند و حرفهایش را میپذیرند، ولی اگر پیش من نیاید و من به خانهاش نروم، مردم حرفهایش را نخواهند پذیرفت»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۸۳.</ref>. | ||
[[امام رضا]]{{ع}} حتی نسبت به [[رفتار]] [[مأمون عباسی]] هم ایراد میگرفتند و او را [[اندرز]] میداد. | [[امام رضا]] {{ع}} حتی نسبت به [[رفتار]] [[مأمون عباسی]] هم ایراد میگرفتند و او را [[اندرز]] میداد. | ||
[[شیخ مفید]] چنین نقل میکند: «حضرت [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} وقتی که با [[مأمون]] [[خلوت]] و کسی در حضورشان نبود، مأمون را بسیار [[موعظه]] میکردند و او را از خدا میترساندند و کارهای خلاف او را تقبیح میکردند. مأمون نیز گرچه ظاهرا وانمود میکرد که [[نصایح]] و تذکرات حضرت را پذیرفته است، اما در [[دل]] و باطن ناراحت میشد و [[سخنان امام]]{{ع}} بر او سنگین میآمد»<ref>الارشاد، شیخ مفید.</ref>. | [[شیخ مفید]] چنین نقل میکند: «حضرت [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} وقتی که با [[مأمون]] [[خلوت]] و کسی در حضورشان نبود، مأمون را بسیار [[موعظه]] میکردند و او را از خدا میترساندند و کارهای خلاف او را تقبیح میکردند. مأمون نیز گرچه ظاهرا وانمود میکرد که [[نصایح]] و تذکرات حضرت را پذیرفته است، اما در [[دل]] و باطن ناراحت میشد و [[سخنان امام]] {{ع}} بر او سنگین میآمد»<ref>الارشاد، شیخ مفید.</ref>. | ||
یکی از مسائلی که امام رضا{{ع}} در [[نامه]] خویش به [[مأمون]] نوشتند، در مورد [[امر به معروف و نهی از منکر]] بود که ایشان نوشتند: «امر به معروف و نهی از منکر، وقتی که ممکن باشد و [[ترس]] و [[بیم]] بر [[جان]] نباشد، [[واجب]] میشوند»<ref>بحارالانوار، ج۹۷، ص۷۷.</ref>. | یکی از مسائلی که امام رضا {{ع}} در [[نامه]] خویش به [[مأمون]] نوشتند، در مورد [[امر به معروف و نهی از منکر]] بود که ایشان نوشتند: «امر به معروف و نهی از منکر، وقتی که ممکن باشد و [[ترس]] و [[بیم]] بر [[جان]] نباشد، [[واجب]] میشوند»<ref>بحارالانوار، ج۹۷، ص۷۷.</ref>. | ||
و در جایی دیگر [[امام رضا]]{{ع}} میفرمایند: «در اجرای امر به معروف و نهی از منکر [[کوشش]] کنید که اگر در این مسیر [[اهمال]] و [[سستی]] کنید، بدترین افراد بر شما مسلط خواهند شد و هر چه خوبان شما، [[دعا]] کنند، به [[اجابت]] نخواهد رسید»<ref>بحارالانوار، ج۹۷، ص۷۴.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۲۰.</ref> | و در جایی دیگر [[امام رضا]] {{ع}} میفرمایند: «در اجرای امر به معروف و نهی از منکر [[کوشش]] کنید که اگر در این مسیر [[اهمال]] و [[سستی]] کنید، بدترین افراد بر شما مسلط خواهند شد و هر چه خوبان شما، [[دعا]] کنند، به [[اجابت]] نخواهد رسید»<ref>بحارالانوار، ج۹۷، ص۷۴.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۲۰.</ref> | ||
==[[تولی و تبری]]== | == [[تولی و تبری]] == | ||
امام رضا{{ع}} میفرمایند: «[[دوست داشتن]] [[دوستان]] [[خدا]] واجب است و همچنین [[دشمنی]] کردن با [[دشمنان خدا]] و [[بیزاری جستن]] از آنان و [[پیشوایان]] آنها واجب است»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۳.</ref>. | امام رضا {{ع}} میفرمایند: «[[دوست داشتن]] [[دوستان]] [[خدا]] واجب است و همچنین [[دشمنی]] کردن با [[دشمنان خدا]] و [[بیزاری جستن]] از آنان و [[پیشوایان]] آنها واجب است»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۳.</ref>. | ||
امام رضا{{ع}} خطاب به [[ریان بن شبیب]] میفرمایند: «ای [[ریان]]! اگر [[دوست]] داری که در [[درجات عالی بهشت]] با ما باشی، پس به [[حزن]] ما محزون و به [[شادمانی]] ما، شادمان باش. بر تو باد [[دوستی]] ما؛ زیرا اگر مردی، سنگی را دوست بدارد، [[خداوند]] او را با همان سنگ در [[قیامت]] [[محشور]] میکند»<ref>آثار الصادقین، ج۲۶.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۲۱.</ref> | امام رضا {{ع}} خطاب به [[ریان بن شبیب]] میفرمایند: «ای [[ریان]]! اگر [[دوست]] داری که در [[درجات عالی بهشت]] با ما باشی، پس به [[حزن]] ما محزون و به [[شادمانی]] ما، شادمان باش. بر تو باد [[دوستی]] ما؛ زیرا اگر مردی، سنگی را دوست بدارد، [[خداوند]] او را با همان سنگ در [[قیامت]] [[محشور]] میکند»<ref>آثار الصادقین، ج۲۶.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۱۲۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۳
امام رضا (ع) و فروع دین
فروع دین به آن دسته از قوانینی گفته میشود که خداوند متعال برای رساندن انسان به کمال، آنها را ارائه کرده است و این قوانین تمام نیازها و حوائج انسان را در نظر دارد و در قالب احکامی چون «حلال»، «حرام»، «مستحب»، «مکروه» و «مباح» مطرح شدهاند. امام رضا (ع) پیرامون فروع دین و احکام آن سخنانی ایراد کردهاند که به طور مختصر به بیان آنها میپردازیم.
نماز
امام رضا (ع) در پاسخ به محمد بن سنان مینویسد: «همانا علت وجوب نماز، اعتراف به یگانگی و عظمت خداوند متعال و بیمثال و مانند است که با اظهار ذلت و مسکنت، در برابر خالق یکتا میایستیم و طلب عفو و بخشش از گناهان و خطاهایمان میکنیم. هر روز چند نوبت جبین بر خاک مینهیم و به منظور تعظیم و تکریم مقام خداوندی، همواره به یاد او بوده و لحظهای او را فراموش نمیکنیم. بندهای که خداوند دانا و توانا را از یاد ببرد و از نماز و عبادات دیگر فاصله بگیرد، سرکشی و عصیان خواهد کرد»[۱].
امام رضا (ع) میفرمایند: «نماز موجب نزدیکی و قرب هر پرهیزکار به خداوند است»[۲]. و در جایی دیگر فرمودند: «رسول خدا (ص) میفرمایند: در روز قیامت هنگامیکه بنده را میطلبند، اولین چیزی که از او پرسیده میشود، نماز است. اگر به طور کامل و صحیح آن را به جای آورده باشد، مورد عنایت قرار میگیرد و در غیر این صورت در آتش افکنده میگردد»[۳]. امام رضا (ع) در مورد فضیلت نماز میفرمایند: «همانا برترین واجبات، پس از معرفت خداوند، نمازهای پنج گانه است»[۴].[۵]
روزه
امام رضا (ع) میفرمایند: «همانا مردم مأمور به روزهداری شدند تا درد و ناگواریهای گرسنگی و تشنگی را بشناسند و آنگاه استدلال کنند بر سختیهای گرسنگی و تشنگی و فقر آخرت. هر آینه روزهدار باید به پیشگاه خداوند بندهای باشد خاشع و ذلیل و دارای خضوع، و خود و عمل خود را دارای اجر دانسته و بداند که اعمال و زحمت هایش به حساب میآید. در همه حال به آنچه انجام میدهد عارف باشد و بر آنچه که از گرسنگی و تشنگی به او میرسد، صبر نماید و با پرهیز از هوای نفس و شهوات نفسانی، مستوجب ثواب فراوان میشود. روزهداران باید بشناسند شدت و اهمیت مشکلات فقرا و بیچارگان را تا رحمت آوردند و مهربانی کنند بر فقرا و مساکین در دنیا»[۶]. امام رضا (ع) از قول پدران بزرگوارشان میفرمایند: «وقتی روزهدار شدی، باید گوش و چشم و پوست و موی تو روزه باشند و در حال روزهداری از بوسیدن و مباشرت همسر خودداری کن»[۷].[۸]
خمس
محمد بن فضیل میگوید: «از امام رضا (ع) در مورد خمس پرسیدم، ایشان فرمودند: خمس برای خدا و پیامبر (ص) است و آن حقی است که به ما اهل بیت (ع) تعلق دارد»[۹].
هنگامیکه امام رضا (ع) به خراسان تشریف آوردند، جمعی از اهالی خراسان خدمت امام (ع) شرفیاب شدند و از آن حضرت خواستند تا خمس اموالشان را به آنها ببخشد. حضرت فرمودند: این چه نیرنگی است که با زبان اظهار دوستی میکنید و حقی را که خداوند آن را برای ما قرار داده (خمس) آن را از ما دریغ میورزید. آنگاه امام (ع) به مردم فرمودند: برای هیچ یک از شما خمس را حلال نمیگردانم»[۱۰].[۱۱]
زکات
امام رضا (ع) میفرمایند: «بدرستی که خداوند عز و جل امر فرمود به نماز خواندن و زکات دادن؛ پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد، نمازش قبول نخواهد شد»[۱۲]. و در جایی دیگر امام (ع) میفرمایند: «اگر مردم زکات اموال خود را بپردازند، کسی محتاج و نیازمند نخواهد ماند».[۱۳]
حج
فضل بن شاذان از امام رضا (ع) روایت میکند که ایشان فرمودند: «انجام حج و زیارت خانه خدا برای کسی که توانایی رفتن به سوی آن را دارد، واجب است»[۱۴].
اگر شخصی استطاعت مالی دارد، چه پر فضیلت است که در فرستادن افراد دیگر به حج کوشا باشد؛ زیرا که امام رضا (ع) میفرمایند: «هر کس، سه مؤمن را به حج بفرستد، در واقع با آن پول، خود را از خداوند متعال خریداری کرده و خدا از او نمیپرسد که مالش را از کجا بهدست آورده است؛ از حلال یا حرام»[۱۵].[۱۶]
جهاد
امام رضا (ع) میفرمایند: «کسی که در دفاع از جان و مال و وطن خویش مبارزه و جهاد نماید و کشته شود، شهید است»[۱۷]. و فرمودند: «خداوند متعال، فرار کردن از جهاد را امری حرام شمرده است. بدین جهت که باعث سستی و ضعف دین، و خوار و ناچیز شمردن زحمات و کوششهای پیغمبران و پیشوایانی است که در گسترش عدل و داد تلاش نمودهاند و سرباز زدن از یاری دادن در مبارزه با دشمنان خداست. این عمل، موجب جرأت یافتن دشمن بر مسلمین میگردد و نیز منجر به بردگی و اسارت و کشتار خدا پرستان و سبب از بین رفتن دین خدا و موجب اشاعه فساد خواهد شد»[۱۸].[۱۹]
امر به معروف و نهی از منکر
از آنجا که نحوه رفتار و برخورد امام (ع)، حجت است و مورد استناد قرار میگیرد، در مواقع مختلف و متعدد نسبت به ناهنجاریها و خلافها حتی از بستگان نزدیک خویش اعتراض میکرد تا از انتساب به ایشان، سوء استفاده نکنند و خلافهای آنان را به حساب او نگذارند. برادر امام رضا (ع) به نام زید بن موسی در مدینه دست به شورش زد و کشتار و آتش سوزی در منازل عباسیان راه انداخت. او را دستگیر کرده نزد مأمون فرستادند. حضرت رضا (ع) هم در برخورد با او زبان به عتاب و ملامت گشودند. وقتی زید گفت: من برادر تو و فرزند پدرت هستم، حضرت فرمودند: تو تا وقتی برادر منی که در اطاعت خدا باشی[۲۰]. در نوبتی دیگر وقتی دیدند برادرش زید، به ناروا فخر میفروشد و خود را به خاندان پیامبر (ص) منتسب میدارد، فرمودند: «ای زید! از خدا بترس، ما به هر مقامی که رسیدهایم در سایه تقوا بوده است. هر کس تقوا نداشته باشد و از خداوند پروا و محاسبه نداشته باشد، از ما نیست، ما هم از او نیستیم. ای زید! بپرهیز از این که به برخی شیعیان ما توهین کنی و خوارشان سازی»[۲۱].
روزی در حضور آن حضرت، سخن از عمویش (محمد بن جعفر) به میان آمد. حضرت فرمودند: «عهد کردهام بر من و او سقف خانه سایه نیندازد. (یعنی با او دیدار نکنم.) عمیر بن یزید میگوید: پیش خود گفتم: او ما را به صله رحم دعوت میکند، ولی خودش درباره عمویش چنین میگوید. حضرت که باطن مرا خوانده بود، نگاهی به من کرد و فرمودند: این از نیکی و صله است. اگر با او رفت و آمد داشته باشم، مردم او را به خاطر این دیدارها تصدیق میکنند و حرفهایش را میپذیرند، ولی اگر پیش من نیاید و من به خانهاش نروم، مردم حرفهایش را نخواهند پذیرفت»[۲۲].
امام رضا (ع) حتی نسبت به رفتار مأمون عباسی هم ایراد میگرفتند و او را اندرز میداد. شیخ مفید چنین نقل میکند: «حضرت علی بن موسی الرضا (ع) وقتی که با مأمون خلوت و کسی در حضورشان نبود، مأمون را بسیار موعظه میکردند و او را از خدا میترساندند و کارهای خلاف او را تقبیح میکردند. مأمون نیز گرچه ظاهرا وانمود میکرد که نصایح و تذکرات حضرت را پذیرفته است، اما در دل و باطن ناراحت میشد و سخنان امام (ع) بر او سنگین میآمد»[۲۳].
یکی از مسائلی که امام رضا (ع) در نامه خویش به مأمون نوشتند، در مورد امر به معروف و نهی از منکر بود که ایشان نوشتند: «امر به معروف و نهی از منکر، وقتی که ممکن باشد و ترس و بیم بر جان نباشد، واجب میشوند»[۲۴]. و در جایی دیگر امام رضا (ع) میفرمایند: «در اجرای امر به معروف و نهی از منکر کوشش کنید که اگر در این مسیر اهمال و سستی کنید، بدترین افراد بر شما مسلط خواهند شد و هر چه خوبان شما، دعا کنند، به اجابت نخواهد رسید»[۲۵].[۲۶]
تولی و تبری
امام رضا (ع) میفرمایند: «دوست داشتن دوستان خدا واجب است و همچنین دشمنی کردن با دشمنان خدا و بیزاری جستن از آنان و پیشوایان آنها واجب است»[۲۷].
امام رضا (ع) خطاب به ریان بن شبیب میفرمایند: «ای ریان! اگر دوست داری که در درجات عالی بهشت با ما باشی، پس به حزن ما محزون و به شادمانی ما، شادمان باش. بر تو باد دوستی ما؛ زیرا اگر مردی، سنگی را دوست بدارد، خداوند او را با همان سنگ در قیامت محشور میکند»[۲۸].[۲۹]
منابع
پانویس
- ↑ من لا یحضره فقیه، ج۱، ص۱۳۹.
- ↑ عیون الاخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۷.
- ↑ عیون الاخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۱.
- ↑ مستدرک الوسایل، ج۳، ص۴۳، ح۲۹۷۴.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۸.
- ↑ وسایل الشیعه، ج۷، ص۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۳، ص۹۱.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۸.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۱.
- ↑ وسایل الشیعه، ج۶، ص۳۷۶؛ داستانهای اصول کافی، ج۲، ص۷۸.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۹.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۹.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۳۱؛ مرحوم شیخ صدوق در توضیح این حدیث میفرماید: منظور این است که خداوند از او درباره اموال شبهه ناکی که در اموالش هست، سؤال نمیکند.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۹.
- ↑ درر الکلام، ص۸۶.
- ↑ در رالکلام، ص۴۸.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۱۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۱۹.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۸۳.
- ↑ الارشاد، شیخ مفید.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۷، ص۷۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۷، ص۷۴.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۲۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۳.
- ↑ آثار الصادقین، ج۲۶.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۲۱.