فروع دین در معارف و سیره رضوی
امام رضا (ع) و فروع دین
فروع دین به آن دسته از قوانینی گفته میشود که خداوند متعال برای رساندن انسان به کمال، آنها را ارائه کرده است و این قوانین تمام نیازها و حوائج انسان را در نظر دارد و در قالب احکامی چون «حلال»، «حرام»، «مستحب»، «مکروه» و «مباح» مطرح شدهاند. امام رضا (ع) پیرامون فروع دین و احکام آن سخنانی ایراد کردهاند که به طور مختصر به بیان آنها میپردازیم.
نماز
امام رضا (ع) در پاسخ به محمد بن سنان مینویسد: «همانا علت وجوب نماز، اعتراف به یگانگی و عظمت خداوند متعال و بیمثال و مانند است که با اظهار ذلت و مسکنت، در برابر خالق یکتا میایستیم و طلب عفو و بخشش از گناهان و خطاهایمان میکنیم. هر روز چند نوبت جبین بر خاک مینهیم و به منظور تعظیم و تکریم مقام خداوندی، همواره به یاد او بوده و لحظهای او را فراموش نمیکنیم. بندهای که خداوند دانا و توانا را از یاد ببرد و از نماز و عبادات دیگر فاصله بگیرد، سرکشی و عصیان خواهد کرد»[۱].
امام رضا (ع) میفرمایند: «نماز موجب نزدیکی و قرب هر پرهیزکار به خداوند است»[۲]. و در جایی دیگر فرمودند: «رسول خدا (ص) میفرمایند: در روز قیامت هنگامیکه بنده را میطلبند، اولین چیزی که از او پرسیده میشود، نماز است. اگر به طور کامل و صحیح آن را به جای آورده باشد، مورد عنایت قرار میگیرد و در غیر این صورت در آتش افکنده میگردد»[۳]. امام رضا (ع) در مورد فضیلت نماز میفرمایند: «همانا برترین واجبات، پس از معرفت خداوند، نمازهای پنج گانه است»[۴].[۵]
روزه
امام رضا (ع) میفرمایند: «همانا مردم مأمور به روزهداری شدند تا درد و ناگواریهای گرسنگی و تشنگی را بشناسند و آنگاه استدلال کنند بر سختیهای گرسنگی و تشنگی و فقر آخرت. هر آینه روزهدار باید به پیشگاه خداوند بندهای باشد خاشع و ذلیل و دارای خضوع، و خود و عمل خود را دارای اجر دانسته و بداند که اعمال و زحمت هایش به حساب میآید. در همه حال به آنچه انجام میدهد عارف باشد و بر آنچه که از گرسنگی و تشنگی به او میرسد، صبر نماید و با پرهیز از هوای نفس و شهوات نفسانی، مستوجب ثواب فراوان میشود. روزهداران باید بشناسند شدت و اهمیت مشکلات فقرا و بیچارگان را تا رحمت آوردند و مهربانی کنند بر فقرا و مساکین در دنیا»[۶]. امام رضا (ع) از قول پدران بزرگوارشان میفرمایند: «وقتی روزهدار شدی، باید گوش و چشم و پوست و موی تو روزه باشند و در حال روزهداری از بوسیدن و مباشرت همسر خودداری کن»[۷].[۸]
خمس
محمد بن فضیل میگوید: «از امام رضا (ع) در مورد خمس پرسیدم، ایشان فرمودند: خمس برای خدا و پیامبر (ص) است و آن حقی است که به ما اهل بیت (ع) تعلق دارد»[۹].
هنگامیکه امام رضا (ع) به خراسان تشریف آوردند، جمعی از اهالی خراسان خدمت امام (ع) شرفیاب شدند و از آن حضرت خواستند تا خمس اموالشان را به آنها ببخشد. حضرت فرمودند: این چه نیرنگی است که با زبان اظهار دوستی میکنید و حقی را که خداوند آن را برای ما قرار داده (خمس) آن را از ما دریغ میورزید. آنگاه امام (ع) به مردم فرمودند: برای هیچ یک از شما خمس را حلال نمیگردانم»[۱۰].[۱۱]
زکات
امام رضا (ع) میفرمایند: «بدرستی که خداوند عز و جل امر فرمود به نماز خواندن و زکات دادن؛ پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد، نمازش قبول نخواهد شد»[۱۲]. و در جایی دیگر امام (ع) میفرمایند: «اگر مردم زکات اموال خود را بپردازند، کسی محتاج و نیازمند نخواهد ماند».[۱۳]
حج
فضل بن شاذان از امام رضا (ع) روایت میکند که ایشان فرمودند: «انجام حج و زیارت خانه خدا برای کسی که توانایی رفتن به سوی آن را دارد، واجب است»[۱۴].
اگر شخصی استطاعت مالی دارد، چه پر فضیلت است که در فرستادن افراد دیگر به حج کوشا باشد؛ زیرا که امام رضا (ع) میفرمایند: «هر کس، سه مؤمن را به حج بفرستد، در واقع با آن پول، خود را از خداوند متعال خریداری کرده و خدا از او نمیپرسد که مالش را از کجا بهدست آورده است؛ از حلال یا حرام»[۱۵].[۱۶]
جهاد
امام رضا (ع) میفرمایند: «کسی که در دفاع از جان و مال و وطن خویش مبارزه و جهاد نماید و کشته شود، شهید است»[۱۷]. و فرمودند: «خداوند متعال، فرار کردن از جهاد را امری حرام شمرده است. بدین جهت که باعث سستی و ضعف دین، و خوار و ناچیز شمردن زحمات و کوششهای پیغمبران و پیشوایانی است که در گسترش عدل و داد تلاش نمودهاند و سرباز زدن از یاری دادن در مبارزه با دشمنان خداست. این عمل، موجب جرأت یافتن دشمن بر مسلمین میگردد و نیز منجر به بردگی و اسارت و کشتار خدا پرستان و سبب از بین رفتن دین خدا و موجب اشاعه فساد خواهد شد»[۱۸].[۱۹]
امر به معروف و نهی از منکر
از آنجا که نحوه رفتار و برخورد امام (ع)، حجت است و مورد استناد قرار میگیرد، در مواقع مختلف و متعدد نسبت به ناهنجاریها و خلافها حتی از بستگان نزدیک خویش اعتراض میکرد تا از انتساب به ایشان، سوء استفاده نکنند و خلافهای آنان را به حساب او نگذارند. برادر امام رضا (ع) به نام زید بن موسی در مدینه دست به شورش زد و کشتار و آتش سوزی در منازل عباسیان راه انداخت. او را دستگیر کرده نزد مأمون فرستادند. حضرت رضا (ع) هم در برخورد با او زبان به عتاب و ملامت گشودند. وقتی زید گفت: من برادر تو و فرزند پدرت هستم، حضرت فرمودند: تو تا وقتی برادر منی که در اطاعت خدا باشی[۲۰]. در نوبتی دیگر وقتی دیدند برادرش زید، به ناروا فخر میفروشد و خود را به خاندان پیامبر (ص) منتسب میدارد، فرمودند: «ای زید! از خدا بترس، ما به هر مقامی که رسیدهایم در سایه تقوا بوده است. هر کس تقوا نداشته باشد و از خداوند پروا و محاسبه نداشته باشد، از ما نیست، ما هم از او نیستیم. ای زید! بپرهیز از این که به برخی شیعیان ما توهین کنی و خوارشان سازی»[۲۱].
روزی در حضور آن حضرت، سخن از عمویش (محمد بن جعفر) به میان آمد. حضرت فرمودند: «عهد کردهام بر من و او سقف خانه سایه نیندازد. (یعنی با او دیدار نکنم.) عمیر بن یزید میگوید: پیش خود گفتم: او ما را به صله رحم دعوت میکند، ولی خودش درباره عمویش چنین میگوید. حضرت که باطن مرا خوانده بود، نگاهی به من کرد و فرمودند: این از نیکی و صله است. اگر با او رفت و آمد داشته باشم، مردم او را به خاطر این دیدارها تصدیق میکنند و حرفهایش را میپذیرند، ولی اگر پیش من نیاید و من به خانهاش نروم، مردم حرفهایش را نخواهند پذیرفت»[۲۲].
امام رضا (ع) حتی نسبت به رفتار مأمون عباسی هم ایراد میگرفتند و او را اندرز میداد. شیخ مفید چنین نقل میکند: «حضرت علی بن موسی الرضا (ع) وقتی که با مأمون خلوت و کسی در حضورشان نبود، مأمون را بسیار موعظه میکردند و او را از خدا میترساندند و کارهای خلاف او را تقبیح میکردند. مأمون نیز گرچه ظاهرا وانمود میکرد که نصایح و تذکرات حضرت را پذیرفته است، اما در دل و باطن ناراحت میشد و سخنان امام (ع) بر او سنگین میآمد»[۲۳].
یکی از مسائلی که امام رضا (ع) در نامه خویش به مأمون نوشتند، در مورد امر به معروف و نهی از منکر بود که ایشان نوشتند: «امر به معروف و نهی از منکر، وقتی که ممکن باشد و ترس و بیم بر جان نباشد، واجب میشوند»[۲۴]. و در جایی دیگر امام رضا (ع) میفرمایند: «در اجرای امر به معروف و نهی از منکر کوشش کنید که اگر در این مسیر اهمال و سستی کنید، بدترین افراد بر شما مسلط خواهند شد و هر چه خوبان شما، دعا کنند، به اجابت نخواهد رسید»[۲۵].[۲۶]
تولی و تبری
امام رضا (ع) میفرمایند: «دوست داشتن دوستان خدا واجب است و همچنین دشمنی کردن با دشمنان خدا و بیزاری جستن از آنان و پیشوایان آنها واجب است»[۲۷].
امام رضا (ع) خطاب به ریان بن شبیب میفرمایند: «ای ریان! اگر دوست داری که در درجات عالی بهشت با ما باشی، پس به حزن ما محزون و به شادمانی ما، شادمان باش. بر تو باد دوستی ما؛ زیرا اگر مردی، سنگی را دوست بدارد، خداوند او را با همان سنگ در قیامت محشور میکند»[۲۸].[۲۹]
منابع
پانویس
- ↑ من لا یحضره فقیه، ج۱، ص۱۳۹.
- ↑ عیون الاخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۷.
- ↑ عیون الاخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۱.
- ↑ مستدرک الوسایل، ج۳، ص۴۳، ح۲۹۷۴.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۸.
- ↑ وسایل الشیعه، ج۷، ص۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۳، ص۹۱.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۸.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۱.
- ↑ وسایل الشیعه، ج۶، ص۳۷۶؛ داستانهای اصول کافی، ج۲، ص۷۸.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۹.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۹.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۳۱؛ مرحوم شیخ صدوق در توضیح این حدیث میفرماید: منظور این است که خداوند از او درباره اموال شبهه ناکی که در اموالش هست، سؤال نمیکند.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۹.
- ↑ درر الکلام، ص۸۶.
- ↑ در رالکلام، ص۴۸.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۱۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۱۹.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۸۳.
- ↑ الارشاد، شیخ مفید.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۷، ص۷۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۷، ص۷۴.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۲۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۳.
- ↑ آثار الصادقین، ج۲۶.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۲۱.