اخبات در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اخبات | عنوان مدخل = اخبات | مداخل مرتبط = اخبات در قرآن | پرسش مرتبط = }} ==اطمینان و فروتنی و تسلیم محض در برابر خداوند== واژه اِخبات (مصدر باب اِفعال) از ریشه خَبْت گرفته شده که در اصل، بهمعنای زمین هموار...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
#أخبتوا: {{متن قرآن|إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ وَأَخْبَتُوٓا۟ إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُو۟لَـٰٓئِكَ أَصْحَـٰبُ ٱلْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَـٰلِدُونَ}}<ref>«بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافتهاند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۲۳.</ref> در این [[آیه]]، مخبتان در برابر [[کافران]] و از [[اصحاب]] دائم [[بهشت]] بهشمار رفتهاند. | #أخبتوا: {{متن قرآن|إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ وَأَخْبَتُوٓا۟ إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُو۟لَـٰٓئِكَ أَصْحَـٰبُ ٱلْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَـٰلِدُونَ}}<ref>«بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافتهاند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۲۳.</ref> در این [[آیه]]، مخبتان در برابر [[کافران]] و از [[اصحاب]] دائم [[بهشت]] بهشمار رفتهاند. | ||
#المخبتین: {{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍۢ جَعَلْنَا مَنسَكًۭا لِّيَذْكُرُوا۟ ٱسْمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلْأَنْعَـٰمِ فَإِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌۭ وَٰحِدٌۭ فَلَهُۥٓ أَسْلِمُوا۟ وَبَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ}}<ref>«و برای هر امتی آیینی نهادهایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده» سوره حج، آیه ۳۴.</ref> [[آیه]] یادشده، دربردارنده [[بشارت]] به مخبتان است و در آیه بعدی به صفات آنان اشاره شده است. | #المخبتین: {{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍۢ جَعَلْنَا مَنسَكًۭا لِّيَذْكُرُوا۟ ٱسْمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلْأَنْعَـٰمِ فَإِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌۭ وَٰحِدٌۭ فَلَهُۥٓ أَسْلِمُوا۟ وَبَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ}}<ref>«و برای هر امتی آیینی نهادهایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده» سوره حج، آیه ۳۴.</ref> [[آیه]] یادشده، دربردارنده [[بشارت]] به مخبتان است و در آیه بعدی به صفات آنان اشاره شده است. | ||
#فتخبت: {{متن قرآن|فَتُخْبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِلَىٰ صِرَٰطٍۢ مُّسْتَقِيمٍۢ}}<ref> سوره حج، آیه ۵۴.</ref> این آیه، به اِخبات [[قلبی]] [[مؤمنان]] در برابر [[حق]] اشاره دارد. برخی به این نکته توجّه کردهاند که کلمه {{متن قرآن|خَبَتْ}} در آیه {{متن قرآن|كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَـٰهُمْ سَعِيرًۭا}}<ref>«هرگاه (زبانه آتش آن) فرو نشیند برای آنان» سوره اسراء، آیه ۹۷.</ref>، از ریشه (خ ب و) است و [[تصوّر]] اینکه برگرفته از ریشه (خ ب ت) باشد، پنداری نادرست است،<ref>الوجوه و النظائر، ج۱، ص۳۲۶.</ref>. ازاینرو، آیه یادشده، داخل بحث نخواهد بود، البتّه اینکه در فصوصالحکم، «[[مخبتین]]» به الّذین خبت [[نار]] طبیعتهم (کسانیکه [[آتش]] طبیعتشان خاموش شده است) وصف شده،<ref>شرح فصوص الحکم، ص۵۲۵.</ref>. بیان ریشه لغوی نیست.<ref>[[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[اخبات - خراسانی (مقاله)|مقاله «اخبات»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] | #فتخبت: {{متن قرآن|فَتُخْبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِلَىٰ صِرَٰطٍۢ مُّسْتَقِيمٍۢ}}<ref> سوره حج، آیه ۵۴.</ref> این آیه، به اِخبات [[قلبی]] [[مؤمنان]] در برابر [[حق]] اشاره دارد. برخی به این نکته توجّه کردهاند که کلمه {{متن قرآن|خَبَتْ}} در آیه {{متن قرآن|كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَـٰهُمْ سَعِيرًۭا}}<ref>«هرگاه (زبانه آتش آن) فرو نشیند برای آنان» سوره اسراء، آیه ۹۷.</ref>، از ریشه (خ ب و) است و [[تصوّر]] اینکه برگرفته از ریشه (خ ب ت) باشد، پنداری نادرست است،<ref>الوجوه و النظائر، ج۱، ص۳۲۶.</ref>. ازاینرو، آیه یادشده، داخل بحث نخواهد بود، البتّه اینکه در فصوصالحکم، «[[مخبتین]]» به الّذین خبت [[نار]] طبیعتهم (کسانیکه [[آتش]] طبیعتشان خاموش شده است) وصف شده،<ref>شرح فصوص الحکم، ص۵۲۵.</ref>. بیان ریشه لغوی نیست.<ref>[[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[اخبات - خراسانی (مقاله)|مقاله «اخبات»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۲، ص ۳۲۸.</ref>. | ||
==تبیین [[اخبات]]== | ==تبیین [[اخبات]]== | ||
آرای [[مفسّران]] در [[تفسیر آیات]] مربوط به اِخبات به هم نزدیک است، امّا در تعبیرها و برداشت [[آزاد]] آنان از [[آیات]]، با توجّه به معانی اصلی و مجازی اِخبات و نیز قبل و بعد آیات، اندکی تفاوت وجود دارد، بنابراین، مفهومی که از اِخبات ارائه دادهاند نیز متفاوتاست: برخی، مقصود از اِخبات در آیات ۲۳ [[هود]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ وَأَخْبَتُوٓا۟ إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُو۟لَـٰٓئِكَ أَصْحَـٰبُ ٱلْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَـٰلِدُونَ}} «بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافتهاند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۲۳.</ref> و ۳۴ـ۳۵ [[حج]]<ref>{{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍۢ جَعَلْنَا مَنسَكًۭا لِّيَذْكُرُوا۟ ٱسْمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلْأَنْعَـٰمِ فَإِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌۭ وَٰحِدٌۭ فَلَهُۥٓ أَسْلِمُوا۟ وَبَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ * ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَٱلصَّـٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمْ وَٱلْمُقِيمِى ٱلصَّلَوٰةِ وَمِمَّا رَزَقْنَـٰهُمْ يُنفِقُونَ}} «و برای هر امتی آیینی نهادهایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده * همان کسان که چون از خداوند یاد شود دلهاشان بیمناک میشود و بر هر چه به آنها رسد شکیبایند و برپادارندگان نمازند و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند» سوره حج، آیه ۳۴-۳۵.</ref> را [[اطمینان]] به [[خدا]] دانستهاند، چنان اطمیـنانی که به واسطه آن، [[ایمان]] جایگرفته در [[قلب]] [[انسان]] [[متزلزل]] نشود و [[شک]] و [[زیغ]] به آن راه نیابد، همچون [[زمین]] مطمئنّی که آنچه بر آن مستقر شود، با [[ثبات]] و بدون [[تزلزل]] نگهمیدارد.<ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۹۳، التبیان، ج۵، ص۴۶۷، المنار، ج۱۲، ص۵۷.</ref>. بعضی، اِخبات را [[خضوع]]، [[خشوع]] و [[انابه]] مستمر و مداوم با حالتی یکنواخت و یکسان و بدون نقصان در برابر [[پروردگار]] و برای [[عبادت]] پروردگار از غیر او بریدن و بهسوی او منقطع شدن دانستهاند.<ref>مجمعالبیان، ج۵، ص۲۳۰، التبیان، ج۵، ص۴۶۶، الکشاف، ج۲، ص۳۸۷، تفسیر ابنعربی، ج۱، ص۵۵۸.</ref>. برخی اِخبات را هم چون موارد پیشین به حصول [[طمأنینه]] و خضوع در برابر خدا [[تفسیر]] کرده، امّا آن را نتیجه ایمان و [[عمل صالح]] دانستهاند<ref>همان، التحقیق، ج۳، ص۸.</ref>. گروهی نیز اِخبات را به [[تسلیم]] [[قلبی]] مطلق، بیچون و چرا و بدون قید و شرط برای خدا تفسیر کرده و جمله {{متن قرآن|وَأَخْبَتُوٓا۟ إِلَىٰ رَبِّهِمْ}} را در [[مقام]] بیان تأثیر حالات قلبی و [[معنوی]] در [[پاداش]] انسان و نیز قبولی ایمان و عمل دانستهاند، بنابراین، اِخبات را شرط کارساز بودن ایمان وعملوسرانجام ورود و [[خلود]] در [[بهشت]] میدانند.<ref>راهنما، ج۸، ص۶۱، تفسیر نور، ج۵، ص۲۹۳، الفرقان، ج۱۱ـ۱۲، ص۲۶۸.</ref>. به نظر عدّهای، مقصود از اِخبات، همانند مورد پیش گفته همان تسلیم است با این توضیح که تسلیم، از بالاترین [[اخلاق]] [[حمیده]] و حتّی [[برتر]] از [[مقام رضا]] به امور [[تکوینی]] و [[تشریعی]] است. صاحب این نظر یادآور میشود که اِخبات در [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} به [[تسلیم]] [[تفسیر]] شده است<ref>اطیب البیان، ج۷، ص۳۳.</ref>: {{متن حدیث|أتدرون ماالتسلیم... هو واللّه الإخبات}}.<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۱.</ref>. برخی با طرح مباحث [[اخلاقی]] و با نگاه [[عرفانی]]، از [[آیه]] {{متن قرآن|وَبَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ}}، بحث کرده و به تبیین اِخبات پرداختهاند. اِخبات از دیدگاه یادشده، یکی از ابواب دهگانه کمال و [[باطن]] شمرده شده<ref>شرح منازل السائرین، ص۲۷ و ۱۰۰.</ref>. که پس از قطع علایق و رفع موانع و [[اصلاح]] [[قوای نفس]]، به روی سالک گشوده میشود و نیز از نخستین مراحل [[طمأنینه]] دانسته شده که عبارت از ورود سالک به موضع و [[مقام]] [[امن]]، انس و سکون به [[پروردگار]] است، بهگونهای که سالک، از برگشت به علایق نفس و [[پریشانی]] احوال و نیز از تردید در قصد و ادامه [[سیر]]، بهسبب انس و سکون به پروردگار در [[امان]] باشد.<ref>شرح منازل السائرین، ص۱۱۶.</ref>. برای اِخبات، سه درجه ذکر شده است: یکماینکه [[عصمت]]، یعنی [[نور الهی]]، جای [[ظلمت]] [[شهوت]]، و [[اراده]] که علقه [[دل]] به [[حق]] و [[اجابت]] خواستههای او به [[اختیار]] و [[رغبت]] است، جای [[غفلت]]، و نیز [[حقطلبی]] و [[شوق]] شدید به حق، جای [[راحتطلبی]] را در دل سالک بگیرد، بهگونهای که ریشه [[شهوتپرستی]] و راحتطلبی و غفلت بهطور کامل از دل او کنده شده، از بین برود. دوم اینکه سالک، ارادهاش را در حدّ فراوانی تقویت کند تا با هیچ علّت و سببی درهم نشکند و دیگر اینکه هیچ عارضهای انس او را به حق از بین [[نبرد]] و دلش را به غیر حق مشغول نسازد و نیز هیچ فتنهای اعمّ از [[مال]]، [[اولاد]] و بهطور کلّی [[زینت]] [[دنیا]]، راه بر او نبندد و سیر او را بهسوی حق قطع نکند. سوم اینکه چون سالک به واسطه [[شهود]] حق، به [[خلق]] التفاتی ندارد به [[مدح]] و ذمّ ایشان درباره خودش نیز توجّهی نمیکند و [[ستایش]] و [[بدگویی]] آنان نزد او مساوی است. دیگر اینکه نفسش را همواره ملامت میکند؛ زیرا از [[همراهی]] نفس خود [[کراهت]] داشته، آن را مبغوض میدارد و نیز با توجّه به اینکه درجهاش از دیگران بالاتر است، به نقصان درجه [[خلق]] در مقایسه با خودش توجهی ندارد و آن را ندیده میگیرد؛ زیرا با دید الهیاش همه خلق را عمّال [[خدا]] و درجات ایشان را منتسب به خدا و داده او میداند.<ref>شرح منازل السائرین، ص۱۱۷ـ۱۱۹.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[اخبات - خراسانی (مقاله)|مقاله «اخبات»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] | آرای [[مفسّران]] در [[تفسیر آیات]] مربوط به اِخبات به هم نزدیک است، امّا در تعبیرها و برداشت [[آزاد]] آنان از [[آیات]]، با توجّه به معانی اصلی و مجازی اِخبات و نیز قبل و بعد آیات، اندکی تفاوت وجود دارد، بنابراین، مفهومی که از اِخبات ارائه دادهاند نیز متفاوتاست: برخی، مقصود از اِخبات در آیات ۲۳ [[هود]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ وَأَخْبَتُوٓا۟ إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُو۟لَـٰٓئِكَ أَصْحَـٰبُ ٱلْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَـٰلِدُونَ}} «بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافتهاند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۲۳.</ref> و ۳۴ـ۳۵ [[حج]]<ref>{{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍۢ جَعَلْنَا مَنسَكًۭا لِّيَذْكُرُوا۟ ٱسْمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلْأَنْعَـٰمِ فَإِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌۭ وَٰحِدٌۭ فَلَهُۥٓ أَسْلِمُوا۟ وَبَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ * ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَٱلصَّـٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمْ وَٱلْمُقِيمِى ٱلصَّلَوٰةِ وَمِمَّا رَزَقْنَـٰهُمْ يُنفِقُونَ}} «و برای هر امتی آیینی نهادهایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده * همان کسان که چون از خداوند یاد شود دلهاشان بیمناک میشود و بر هر چه به آنها رسد شکیبایند و برپادارندگان نمازند و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند» سوره حج، آیه ۳۴-۳۵.</ref> را [[اطمینان]] به [[خدا]] دانستهاند، چنان اطمیـنانی که به واسطه آن، [[ایمان]] جایگرفته در [[قلب]] [[انسان]] [[متزلزل]] نشود و [[شک]] و [[زیغ]] به آن راه نیابد، همچون [[زمین]] مطمئنّی که آنچه بر آن مستقر شود، با [[ثبات]] و بدون [[تزلزل]] نگهمیدارد.<ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۹۳، التبیان، ج۵، ص۴۶۷، المنار، ج۱۲، ص۵۷.</ref>. بعضی، اِخبات را [[خضوع]]، [[خشوع]] و [[انابه]] مستمر و مداوم با حالتی یکنواخت و یکسان و بدون نقصان در برابر [[پروردگار]] و برای [[عبادت]] پروردگار از غیر او بریدن و بهسوی او منقطع شدن دانستهاند.<ref>مجمعالبیان، ج۵، ص۲۳۰، التبیان، ج۵، ص۴۶۶، الکشاف، ج۲، ص۳۸۷، تفسیر ابنعربی، ج۱، ص۵۵۸.</ref>. برخی اِخبات را هم چون موارد پیشین به حصول [[طمأنینه]] و خضوع در برابر خدا [[تفسیر]] کرده، امّا آن را نتیجه ایمان و [[عمل صالح]] دانستهاند<ref>همان، التحقیق، ج۳، ص۸.</ref>. گروهی نیز اِخبات را به [[تسلیم]] [[قلبی]] مطلق، بیچون و چرا و بدون قید و شرط برای خدا تفسیر کرده و جمله {{متن قرآن|وَأَخْبَتُوٓا۟ إِلَىٰ رَبِّهِمْ}} را در [[مقام]] بیان تأثیر حالات قلبی و [[معنوی]] در [[پاداش]] انسان و نیز قبولی ایمان و عمل دانستهاند، بنابراین، اِخبات را شرط کارساز بودن ایمان وعملوسرانجام ورود و [[خلود]] در [[بهشت]] میدانند.<ref>راهنما، ج۸، ص۶۱، تفسیر نور، ج۵، ص۲۹۳، الفرقان، ج۱۱ـ۱۲، ص۲۶۸.</ref>. به نظر عدّهای، مقصود از اِخبات، همانند مورد پیش گفته همان تسلیم است با این توضیح که تسلیم، از بالاترین [[اخلاق]] [[حمیده]] و حتّی [[برتر]] از [[مقام رضا]] به امور [[تکوینی]] و [[تشریعی]] است. صاحب این نظر یادآور میشود که اِخبات در [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} به [[تسلیم]] [[تفسیر]] شده است<ref>اطیب البیان، ج۷، ص۳۳.</ref>: {{متن حدیث|أتدرون ماالتسلیم... هو واللّه الإخبات}}.<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۱.</ref>. برخی با طرح مباحث [[اخلاقی]] و با نگاه [[عرفانی]]، از [[آیه]] {{متن قرآن|وَبَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ}}، بحث کرده و به تبیین اِخبات پرداختهاند. اِخبات از دیدگاه یادشده، یکی از ابواب دهگانه کمال و [[باطن]] شمرده شده<ref>شرح منازل السائرین، ص۲۷ و ۱۰۰.</ref>. که پس از قطع علایق و رفع موانع و [[اصلاح]] [[قوای نفس]]، به روی سالک گشوده میشود و نیز از نخستین مراحل [[طمأنینه]] دانسته شده که عبارت از ورود سالک به موضع و [[مقام]] [[امن]]، انس و سکون به [[پروردگار]] است، بهگونهای که سالک، از برگشت به علایق نفس و [[پریشانی]] احوال و نیز از تردید در قصد و ادامه [[سیر]]، بهسبب انس و سکون به پروردگار در [[امان]] باشد.<ref>شرح منازل السائرین، ص۱۱۶.</ref>. برای اِخبات، سه درجه ذکر شده است: یکماینکه [[عصمت]]، یعنی [[نور الهی]]، جای [[ظلمت]] [[شهوت]]، و [[اراده]] که علقه [[دل]] به [[حق]] و [[اجابت]] خواستههای او به [[اختیار]] و [[رغبت]] است، جای [[غفلت]]، و نیز [[حقطلبی]] و [[شوق]] شدید به حق، جای [[راحتطلبی]] را در دل سالک بگیرد، بهگونهای که ریشه [[شهوتپرستی]] و راحتطلبی و غفلت بهطور کامل از دل او کنده شده، از بین برود. دوم اینکه سالک، ارادهاش را در حدّ فراوانی تقویت کند تا با هیچ علّت و سببی درهم نشکند و دیگر اینکه هیچ عارضهای انس او را به حق از بین [[نبرد]] و دلش را به غیر حق مشغول نسازد و نیز هیچ فتنهای اعمّ از [[مال]]، [[اولاد]] و بهطور کلّی [[زینت]] [[دنیا]]، راه بر او نبندد و سیر او را بهسوی حق قطع نکند. سوم اینکه چون سالک به واسطه [[شهود]] حق، به [[خلق]] التفاتی ندارد به [[مدح]] و ذمّ ایشان درباره خودش نیز توجّهی نمیکند و [[ستایش]] و [[بدگویی]] آنان نزد او مساوی است. دیگر اینکه نفسش را همواره ملامت میکند؛ زیرا از [[همراهی]] نفس خود [[کراهت]] داشته، آن را مبغوض میدارد و نیز با توجّه به اینکه درجهاش از دیگران بالاتر است، به نقصان درجه [[خلق]] در مقایسه با خودش توجهی ندارد و آن را ندیده میگیرد؛ زیرا با دید الهیاش همه خلق را عمّال [[خدا]] و درجات ایشان را منتسب به خدا و داده او میداند.<ref>شرح منازل السائرین، ص۱۱۷ـ۱۱۹.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[اخبات - خراسانی (مقاله)|مقاله «اخبات»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۲، ص ۳۳۰.</ref>. | ||
==صفات مخبتان== | ==صفات مخبتان== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
#بر [[بلاها]] و مصیبتهایی که به ایشان (در راه [[طاعت]] و عبادتخدا) میرسد، [[صبر]] میکنند<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۴.</ref>: {{متن قرآن|وَٱلصَّـٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمْ}}<ref>سوره حج، آیه ۳۵.</ref> برخی، در بیان دو وصف یادشده برای مخبتان گفتهاند: مخبتان یا از «خبت» بهمعنای مکان گسترده یا از «خبیت» بهمعنای حقیر و ناچیز است، آنگاه احتمال دادهاند که ایشان به اعتبار [[تحقیر]] نفس خویش، به [[خشوع]] و [[ترس]] [[قلبی]] {{متن قرآن|وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}} و به اعتبار [[سعه صدر]] و [[اطمینان]]، به [[صبر]] و [[تحمّل]] در برابر [[بلاها]] {{متن قرآن|وَٱلصَّـٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمْ}} وصف شدهاند.<ref>بیان السعاده، ج۳، ص۷۷.</ref>. | #بر [[بلاها]] و مصیبتهایی که به ایشان (در راه [[طاعت]] و عبادتخدا) میرسد، [[صبر]] میکنند<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۴.</ref>: {{متن قرآن|وَٱلصَّـٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمْ}}<ref>سوره حج، آیه ۳۵.</ref> برخی، در بیان دو وصف یادشده برای مخبتان گفتهاند: مخبتان یا از «خبت» بهمعنای مکان گسترده یا از «خبیت» بهمعنای حقیر و ناچیز است، آنگاه احتمال دادهاند که ایشان به اعتبار [[تحقیر]] نفس خویش، به [[خشوع]] و [[ترس]] [[قلبی]] {{متن قرآن|وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}} و به اعتبار [[سعه صدر]] و [[اطمینان]]، به [[صبر]] و [[تحمّل]] در برابر [[بلاها]] {{متن قرآن|وَٱلصَّـٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمْ}} وصف شدهاند.<ref>بیان السعاده، ج۳، ص۷۷.</ref>. | ||
#بهپادارندگان نمازند (وبرای زنده نگه داشتن [[حقیقت]] این [[فریضه الهی]] میکوشند) و [[نماز]] را به همان صورتی که [[خداوند]] امر کرده است، در اوقات خودش درست و کامل بهجای میآورند<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۴، راهنما، ج۱۱، ص۵۸۳.</ref>: {{متن قرآن|وَٱلْمُقِيمِى ٱلصَّلَوٰةِ}}<ref>سوره حج، آیه ۳۵.</ref> | #بهپادارندگان نمازند (وبرای زنده نگه داشتن [[حقیقت]] این [[فریضه الهی]] میکوشند) و [[نماز]] را به همان صورتی که [[خداوند]] امر کرده است، در اوقات خودش درست و کامل بهجای میآورند<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۴، راهنما، ج۱۱، ص۵۸۳.</ref>: {{متن قرآن|وَٱلْمُقِيمِى ٱلصَّلَوٰةِ}}<ref>سوره حج، آیه ۳۵.</ref> | ||
#از آنچه خداوند به آنها روزی داده، بخشی از آن را در [[راه خدا]] [[انفاق]] میکنند، (اعمّ از انفاق [[واجب]] و [[مستحب]]): {{متن قرآن|وَمِمَّا رَزَقْنَـٰهُمْ يُنفِقُونَ}}<ref>سوره حج، آیه ۳۵.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[اخبات - خراسانی (مقاله)|مقاله «اخبات»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] | #از آنچه خداوند به آنها روزی داده، بخشی از آن را در [[راه خدا]] [[انفاق]] میکنند، (اعمّ از انفاق [[واجب]] و [[مستحب]]): {{متن قرآن|وَمِمَّا رَزَقْنَـٰهُمْ يُنفِقُونَ}}<ref>سوره حج، آیه ۳۵.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[اخبات - خراسانی (مقاله)|مقاله «اخبات»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۲، ص ۳۳۱.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۷
اطمینان و فروتنی و تسلیم محض در برابر خداوند
واژه اِخبات (مصدر باب اِفعال) از ریشه خَبْت گرفته شده که در اصل، بهمعنای زمین هموار و فراخ، زمین مطمئن و دارای ریگ، دشت بدون گیاه، زمین هموار و سخت[۱]. و زمین گود و پهناور[۲]. است. گویا زمین مطمئن که در ترجمه خَبْت ذکر شده، همان زمین سخت بوده، و مطمئن، لازم معنای زمین سخت، و صفت آناست.
ریشه واژه اِخبات، با توجّه بهمعنای لغوی، در این معانی بهکار رفته است: تسلیم، خضوع و خشوع، لینت، تواضع و نیز اطمینان که به واسطه آن، هیچ گونه اضطراب، نگرانی و تردید و تزلزل در شخص راه نمییابد.[۳]. برخی، معانی اطمینان، خشوع و خضوع را برای اِخبات، مجازی میدانند.(۴) گفته شده: اِخبات درصورت متعدّی شدن با «الی»، معنای اطمینان، و درصورت متعدّی شدن با «لام»، معنای خضوع و خشوع میدهد.[۴]. این واژه به لحاظ معنای ریشه آن و ویژگی باب إفعال، بر خشوع مستمر دلالت دارد.[۵]. استقامت،[۶]. شکستهشدن دل،[۷]. انابه،[۸]. سکون[۹]. و نیز سکون و اطمینان برخاسته از شوق[۱۰]. و سکون جوارح که از خضوع برای خدا نشأت گرفته،[۱۱]. از دیگر معانی اِخبات شمرده شده است. در نظری جامع میتوان گفت: اِخبات بهمعنای نزول در محیطی گسترده و هموار است، بهگونهای که شخص در آن استقراریافته، از اضطراب، انحراف، اختلاف و تردّد رهاشود و لازمه چنین معنایی، حقیقت ایمان و تسلیم و اطمینان است.[۱۲]. وجه ارتباط اطمینان و خضوع با معنای زمین هموار و فراخ، این است که راه رفتن در زمین هموار و گسترده، توأم با اطمینان، و چنین زمینی، زیر پای راهروان، خاضع و تسلیم است.[۱۳]. اِخبات در اصطلاح عرفان بهگونهای تعریف شده است که با دستهبندی مطالب ارائه شده از سوی عارفان میتوان برای آن، دو جنبه را مطرح کرد: یکی جنبه رحمت و رجا که اِخبات با این نگاه، انس و سکون به پروردگار بهشمار میرود که به واسطه نیروی شوق و جذبه بهسوی او حاصل شده است[۱۴]. و دیگری، جنبه خوف و خشیت که اِخبات با این دید، عبارت از انکسار دل و خشوع و فروتنی در مقام تضرّع و تخشّع به حضرت کبریایی است.[۱۵]. اِخبات در ادعیه و زیارات نیز بهصورت یکیاز درخواستهای بنده از درگاه خداوند آمده، ازجمله در دعای ختم قرآن روایت شده از حضرت امیرمؤمنان(ع) که با عبارت «اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ إِخْباتَ الْمُخْبِتِينَ» آغاز شده است.[۱۶]. در زیارت وداع امامان(ع) نیز این عبارت آمده است: «و رزقني اللّه العود ثمّ العود ثمّ العود ما ابقاني ربّي بنيّة صادقة» و ایمان و تقوی و اخبات و رزق واسع حلال طیّب.[۱۷]. در قرآن کریم، واژه اِخبات (مصدر باب اِفعال) بهکار نرفته، امّا مشتقّات آن به سه گونه آمدهاست:
- أخبتوا: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ وَأَخْبَتُوٓا۟ إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُو۟لَـٰٓئِكَ أَصْحَـٰبُ ٱلْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَـٰلِدُونَ﴾[۱۸] در این آیه، مخبتان در برابر کافران و از اصحاب دائم بهشت بهشمار رفتهاند.
- المخبتین: ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍۢ جَعَلْنَا مَنسَكًۭا لِّيَذْكُرُوا۟ ٱسْمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلْأَنْعَـٰمِ فَإِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌۭ وَٰحِدٌۭ فَلَهُۥٓ أَسْلِمُوا۟ وَبَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ﴾[۱۹] آیه یادشده، دربردارنده بشارت به مخبتان است و در آیه بعدی به صفات آنان اشاره شده است.
- فتخبت: ﴿فَتُخْبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِلَىٰ صِرَٰطٍۢ مُّسْتَقِيمٍۢ﴾[۲۰] این آیه، به اِخبات قلبی مؤمنان در برابر حق اشاره دارد. برخی به این نکته توجّه کردهاند که کلمه ﴿خَبَتْ﴾ در آیه ﴿كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَـٰهُمْ سَعِيرًۭا﴾[۲۱]، از ریشه (خ ب و) است و تصوّر اینکه برگرفته از ریشه (خ ب ت) باشد، پنداری نادرست است،[۲۲]. ازاینرو، آیه یادشده، داخل بحث نخواهد بود، البتّه اینکه در فصوصالحکم، «مخبتین» به الّذین خبت نار طبیعتهم (کسانیکه آتش طبیعتشان خاموش شده است) وصف شده،[۲۳]. بیان ریشه لغوی نیست.[۲۴].
تبیین اخبات
آرای مفسّران در تفسیر آیات مربوط به اِخبات به هم نزدیک است، امّا در تعبیرها و برداشت آزاد آنان از آیات، با توجّه به معانی اصلی و مجازی اِخبات و نیز قبل و بعد آیات، اندکی تفاوت وجود دارد، بنابراین، مفهومی که از اِخبات ارائه دادهاند نیز متفاوتاست: برخی، مقصود از اِخبات در آیات ۲۳ هود[۲۵] و ۳۴ـ۳۵ حج[۲۶] را اطمینان به خدا دانستهاند، چنان اطمیـنانی که به واسطه آن، ایمان جایگرفته در قلب انسان متزلزل نشود و شک و زیغ به آن راه نیابد، همچون زمین مطمئنّی که آنچه بر آن مستقر شود، با ثبات و بدون تزلزل نگهمیدارد.[۲۷]. بعضی، اِخبات را خضوع، خشوع و انابه مستمر و مداوم با حالتی یکنواخت و یکسان و بدون نقصان در برابر پروردگار و برای عبادت پروردگار از غیر او بریدن و بهسوی او منقطع شدن دانستهاند.[۲۸]. برخی اِخبات را هم چون موارد پیشین به حصول طمأنینه و خضوع در برابر خدا تفسیر کرده، امّا آن را نتیجه ایمان و عمل صالح دانستهاند[۲۹]. گروهی نیز اِخبات را به تسلیم قلبی مطلق، بیچون و چرا و بدون قید و شرط برای خدا تفسیر کرده و جمله ﴿وَأَخْبَتُوٓا۟ إِلَىٰ رَبِّهِمْ﴾ را در مقام بیان تأثیر حالات قلبی و معنوی در پاداش انسان و نیز قبولی ایمان و عمل دانستهاند، بنابراین، اِخبات را شرط کارساز بودن ایمان وعملوسرانجام ورود و خلود در بهشت میدانند.[۳۰]. به نظر عدّهای، مقصود از اِخبات، همانند مورد پیش گفته همان تسلیم است با این توضیح که تسلیم، از بالاترین اخلاق حمیده و حتّی برتر از مقام رضا به امور تکوینی و تشریعی است. صاحب این نظر یادآور میشود که اِخبات در کلام امام صادق(ع) به تسلیم تفسیر شده است[۳۱]: «أتدرون ماالتسلیم... هو واللّه الإخبات».[۳۲]. برخی با طرح مباحث اخلاقی و با نگاه عرفانی، از آیه ﴿وَبَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ﴾، بحث کرده و به تبیین اِخبات پرداختهاند. اِخبات از دیدگاه یادشده، یکی از ابواب دهگانه کمال و باطن شمرده شده[۳۳]. که پس از قطع علایق و رفع موانع و اصلاح قوای نفس، به روی سالک گشوده میشود و نیز از نخستین مراحل طمأنینه دانسته شده که عبارت از ورود سالک به موضع و مقام امن، انس و سکون به پروردگار است، بهگونهای که سالک، از برگشت به علایق نفس و پریشانی احوال و نیز از تردید در قصد و ادامه سیر، بهسبب انس و سکون به پروردگار در امان باشد.[۳۴]. برای اِخبات، سه درجه ذکر شده است: یکماینکه عصمت، یعنی نور الهی، جای ظلمت شهوت، و اراده که علقه دل به حق و اجابت خواستههای او به اختیار و رغبت است، جای غفلت، و نیز حقطلبی و شوق شدید به حق، جای راحتطلبی را در دل سالک بگیرد، بهگونهای که ریشه شهوتپرستی و راحتطلبی و غفلت بهطور کامل از دل او کنده شده، از بین برود. دوم اینکه سالک، ارادهاش را در حدّ فراوانی تقویت کند تا با هیچ علّت و سببی درهم نشکند و دیگر اینکه هیچ عارضهای انس او را به حق از بین نبرد و دلش را به غیر حق مشغول نسازد و نیز هیچ فتنهای اعمّ از مال، اولاد و بهطور کلّی زینت دنیا، راه بر او نبندد و سیر او را بهسوی حق قطع نکند. سوم اینکه چون سالک به واسطه شهود حق، به خلق التفاتی ندارد به مدح و ذمّ ایشان درباره خودش نیز توجّهی نمیکند و ستایش و بدگویی آنان نزد او مساوی است. دیگر اینکه نفسش را همواره ملامت میکند؛ زیرا از همراهی نفس خود کراهت داشته، آن را مبغوض میدارد و نیز با توجّه به اینکه درجهاش از دیگران بالاتر است، به نقصان درجه خلق در مقایسه با خودش توجهی ندارد و آن را ندیده میگیرد؛ زیرا با دید الهیاش همه خلق را عمّال خدا و درجات ایشان را منتسب به خدا و داده او میداند.[۳۵].[۳۶].
صفات مخبتان
با تبیین اِخبات در مباحث پیشین نیز از تقیید ایمان و عمل صالح به اِخبات: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ وَأَخْبَتُوٓا۟ إِلَىٰ رَبِّهِمْ...﴾[۳۷] و همچنین از مقایسه بین مؤمنان نیکوکار و ستمگران کافر در آیه بعدی: ﴿مَثَلُ ٱلْفَرِيقَيْنِ كَٱلْأَعْمَىٰ وَٱلْأَصَمِّ وَٱلْبَصِيرِ وَٱلسَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴾[۳۸]، روشن میشود که مخبتان، طایفه خاصّی از مؤمنانند که اعمالشان صالح، و چشم و گوش آنان به حقایق بینا و شنوا است. آنان متواضع برای خدا و مطمئن به پروردگار، و اهل دانش: ﴿وَلِيَعْلَمَ ٱلَّذِينَ أُوتُوا۟ ٱلْعِلْمَ...﴾[۳۹] و دارای بصیرت الهی[۴۰]: ﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍۢ مِّن رَّبِّهِۦ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌۭ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِۦ كِتَـٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامًۭا وَرَحْمَةً أُو۟لَـٰٓئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِۦ وَمَن يَكْفُرْ بِهِۦ مِنَ ٱلْأَحْزَابِ فَٱلنَّارُ مَوْعِدُهُۥ فَلَا تَكُ فِى مِرْيَةٍۢ مِّنْهُ إِنَّهُ ٱلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۴۱] و برخوردار از دلی سالم و قلبی نرم در برابر حقّ و حقیقت[۴۲]. هستند: ﴿... فَتُخْبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمْ...﴾[۴۳] و در برابر عزّت پروردگار، احساس ذلّت[۴۴]. میکنند، آنان که زمین عبودیّت را بوسیده و از روی خضوع و خشوع بر آن افتاده و محکم به آن چسبیدهاند.[۴۵]. نیز گفته شده: مخبتان، کسانی هستند که ظلم نمیکنند و از آنجا که بهطور کامل به روز جزا ایمان و اطمینان دارند] از حقوق شخصی خویش اغماض کردهاند [، درصدد انتقام برنمیآیند[۴۶]. و سرانجام بر اساس آیه۳۴ حج، مخبتان کسانی هستند که مخلصاً للّه حج به جای آورده و در حجّشان کاملاً تسلیم فرامین الهیاند،[۴۷]. همانان که خداوند به پیامبرش دستور داده بشارتشان دهد: ﴿وَبَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ﴾، آنان که در عبادت خویش، کوشا و دارای صفاتی هستند که آیه۳۵ حج آن صفات را چنین بیان کرده است:
- هنگام یاد شدن خدا، دارای قلبی ترسانند. به عبارت دیگر، زمانی که به یادآوری و ذکر خدا ترسانده شوند، میترسند[۴۸]: ﴿ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ﴾[۴۹] این آیه، چنین نیز تفسیر شده که هنگام یاد خدا، قلوب ایشان به حرکت در آمده و متلاطم و طوفانی میشود.[۵۰].
- بر بلاها و مصیبتهایی که به ایشان (در راه طاعت و عبادتخدا) میرسد، صبر میکنند[۵۱]: ﴿وَٱلصَّـٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمْ﴾[۵۲] برخی، در بیان دو وصف یادشده برای مخبتان گفتهاند: مخبتان یا از «خبت» بهمعنای مکان گسترده یا از «خبیت» بهمعنای حقیر و ناچیز است، آنگاه احتمال دادهاند که ایشان به اعتبار تحقیر نفس خویش، به خشوع و ترس قلبی ﴿وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ﴾ و به اعتبار سعه صدر و اطمینان، به صبر و تحمّل در برابر بلاها ﴿وَٱلصَّـٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمْ﴾ وصف شدهاند.[۵۳].
- بهپادارندگان نمازند (وبرای زنده نگه داشتن حقیقت این فریضه الهی میکوشند) و نماز را به همان صورتی که خداوند امر کرده است، در اوقات خودش درست و کامل بهجای میآورند[۵۴]: ﴿وَٱلْمُقِيمِى ٱلصَّلَوٰةِ﴾[۵۵]
- از آنچه خداوند به آنها روزی داده، بخشی از آن را در راه خدا انفاق میکنند، (اعمّ از انفاق واجب و مستحب): ﴿وَمِمَّا رَزَقْنَـٰهُمْ يُنفِقُونَ﴾[۵۶].[۵۷].
منابع
پانویس
- ↑ مفردات، ص۲۷۲، ترتیبالعین،ص۲۱۰، مقاییساللغه، ج۲، ص۲۳۸، لسانالعرب، ج۴، ص۹.
- ↑ القاموس المحیط، ج۱، ص۲۴۶، لسان العرب، ج۴، ص۹، التحقیق، ج۳، ص۸.
- ↑ مفردات، ص۲۷۲، المنار، ج۱۲، ص۵۷، المیزان، ج۱۰، ص۱۹۳.
- ↑ اعراب القرآن، ج۴،ص ۳۳۳، المیزان، ج۱۰، ص۱۹۳.
- ↑ الفروقاللغویه، ص۲۵، مجمعالبیان، ج۵، ص۲۳۰، اساسالبلاغه، ص۱۰۲.
- ↑ اطیبالبیان، ج۷، ص۳۳، روض الجنان، ج۱۰، ص۲۵۶، تفسیر ابنعربی، ج۲، ص۱۱۲.
- ↑ تفسیر ابنعربی، ج۲، ص۱۰۶، فرهنگ معارف اسلامی، ج۱، ص۱۰۲.
- ↑ البرهان فی علوم القرآن، ج۳، ص۴۰۴.
- ↑ شرح منازل السائرین، ص۱۱۶، الفروق اللغویه، ص۲۵، رحمة من الرحمن، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ تفسیرموضوعی، ج۱۱، ص۳۲۴، شرح منازلالسائرین، ص۱۱۶، تفسیر ابنعربی، ج۱، ص۵۵۸.
- ↑ التبیان، ج۵، ص۴۶۷.
- ↑ التحقیق، ج۳، ص۹.
- ↑ نمونه، ج۱۴، ص۱۰۳.
- ↑ شرح منازل السائرین، ص۱۱۶.
- ↑ فرهنگ معارف اسلامی، ج۱، ص۱۰۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۰۶ و ج۸۷، ص۲۱۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۵۳ و ج۹۹، ص۱۳۴.
- ↑ «بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافتهاند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۲۳.
- ↑ «و برای هر امتی آیینی نهادهایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده» سوره حج، آیه ۳۴.
- ↑ سوره حج، آیه ۵۴.
- ↑ «هرگاه (زبانه آتش آن) فرو نشیند برای آنان» سوره اسراء، آیه ۹۷.
- ↑ الوجوه و النظائر، ج۱، ص۳۲۶.
- ↑ شرح فصوص الحکم، ص۵۲۵.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اخبات»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۳۲۸.
- ↑ ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ وَأَخْبَتُوٓا۟ إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُو۟لَـٰٓئِكَ أَصْحَـٰبُ ٱلْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَـٰلِدُونَ﴾ «بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافتهاند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۲۳.
- ↑ ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍۢ جَعَلْنَا مَنسَكًۭا لِّيَذْكُرُوا۟ ٱسْمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلْأَنْعَـٰمِ فَإِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌۭ وَٰحِدٌۭ فَلَهُۥٓ أَسْلِمُوا۟ وَبَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ * ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَٱلصَّـٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمْ وَٱلْمُقِيمِى ٱلصَّلَوٰةِ وَمِمَّا رَزَقْنَـٰهُمْ يُنفِقُونَ﴾ «و برای هر امتی آیینی نهادهایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده * همان کسان که چون از خداوند یاد شود دلهاشان بیمناک میشود و بر هر چه به آنها رسد شکیبایند و برپادارندگان نمازند و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند» سوره حج، آیه ۳۴-۳۵.
- ↑ المیزان، ج۱۰، ص۱۹۳، التبیان، ج۵، ص۴۶۷، المنار، ج۱۲، ص۵۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج۵، ص۲۳۰، التبیان، ج۵، ص۴۶۶، الکشاف، ج۲، ص۳۸۷، تفسیر ابنعربی، ج۱، ص۵۵۸.
- ↑ همان، التحقیق، ج۳، ص۸.
- ↑ راهنما، ج۸، ص۶۱، تفسیر نور، ج۵، ص۲۹۳، الفرقان، ج۱۱ـ۱۲، ص۲۶۸.
- ↑ اطیب البیان، ج۷، ص۳۳.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۹۱.
- ↑ شرح منازل السائرین، ص۲۷ و ۱۰۰.
- ↑ شرح منازل السائرین، ص۱۱۶.
- ↑ شرح منازل السائرین، ص۱۱۷ـ۱۱۹.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اخبات»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۳۳۰.
- ↑ «بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافتهاند» سوره هود، آیه ۲۳.
- ↑ «داستان این دو دسته چون نابینا و ناشنوا و بینا و شنواست؛ آیا در مثل برابرند؟ آیا پند نمیگیرید؟» سوره هود، آیه ۲۴.
- ↑ «و تا کسانی که دانش یافتهاند بدانند.».. سوره حج، آیه ۵۴.
- ↑ المیزان، ج۱۰، ص۱۹۳، راهنما، ج۱۱، ص۶۲۲، رحمة منالرحمن، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ «پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟ آنان (که اهل بینشاند) به آن ایمان دارند و از دستهها (ی مشرکان) هر کس بدان کفر ورزد آتش (دوزخ) وعدهگاه اوست پس نسبت به آن در تردید مباش که آن (کتاب) از سوی پروردگار تو راستین است اما بیشتر (این) مردم ایمان نمیآورند» سوره هود، آیه ۱۷.
- ↑ المیزان، ج۱۰، ص۱۹۳، راهنما، ج۱۱، ص۶۲۲، المنار، ج۱۲، ص۵۷.
- ↑ سوره حج، آیه ۵۴.
- ↑ رحمة منالرحمن، ج۳، ص۱۶۹، تفسیر ابنعربی، ج۱، ص۵۵۸ و ج۲، ص۱۰۶، روضالجنان، ج۱۰، ص۲۵۶.
- ↑ الفرقان، ج۱۷ـ۱۸، ص۱۰۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۳۴، الکشاف، ج۳، ص۱۵۷، التفسیرالکبیر، ج۸، ص۲۲۵.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۳۷۵، رحمة من الرحمن، ج۳، ص۱۶۹، التفسیر الکبیر، ج۸، ص۲۲۵.
- ↑ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۳۴.
- ↑ سوره حج، آیه ۳۵.
- ↑ رحمة من الرحمن، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۴.
- ↑ سوره حج، آیه ۳۵.
- ↑ بیان السعاده، ج۳، ص۷۷.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۴، راهنما، ج۱۱، ص۵۸۳.
- ↑ سوره حج، آیه ۳۵.
- ↑ سوره حج، آیه ۳۵.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اخبات»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۳۳۱.