بحث:ابن تیمیه حرانی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==ابن تیمیه== اصل وهابیت، برگرفته شده از آراء و افکار «ابن تیمیه» است. با ظهور مذهب اشعریه، مکتب سلفیه از رونق افتاد، ولی به کلی منسوخ نشد. این مذهب بار دیگر در قرن هشتم هجری با تبلیغ «ابن تیمیه حرانی دمشقی حنبلی» گسترش...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←پانویس) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
پافشاری ابن تیمیه بر موضوع [[باطل]] خود در برابر [[حق]]، سبب شد [[قضات]] هر چهار [[مذهب]]، [[حکم]] [[دستگیری]] و [[زندان]] کردن او را صادر کنند. به گفته [[ابن کثیر]]، ابن تیمیه در [[روز]] [[پنجشنبه]] ۲۲ [[رجب]] سال ۷۲۰ه. ق به خاطر فتواهای دور از [[مذاهب اسلامی]] به دارالسعاده احضار شد. قضات هر چهار [[مذهب شافعی]]، [[حنبلی]]، [[حنفی]] و [[مالکی]] او را [[نکوهش]] و به زندان محکوم کردند. او در [[دوم محرم]] ۷۲۱ ه ق از زندان [[آزاد]] شد و سرانجام در سال ۷۲۸ه. ق در زندان درگذشت. پس از [[زندانی]] شدن ابن تیمیه، بر اساس فتوای [[قاضی]] مالکی [[دمشق]] که حکم به [[کفر]] او داده بود، در دمشق ندا در دادند که هر کس دارای [[عقاید]] ابن تیمیه باشد، [[خون]] و مالش [[حلال]] است<ref>چالش فکری و سیاسی وهابیت، اکبر اسدعلی زاده، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۴، ص۱۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۷.</ref> | پافشاری ابن تیمیه بر موضوع [[باطل]] خود در برابر [[حق]]، سبب شد [[قضات]] هر چهار [[مذهب]]، [[حکم]] [[دستگیری]] و [[زندان]] کردن او را صادر کنند. به گفته [[ابن کثیر]]، ابن تیمیه در [[روز]] [[پنجشنبه]] ۲۲ [[رجب]] سال ۷۲۰ه. ق به خاطر فتواهای دور از [[مذاهب اسلامی]] به دارالسعاده احضار شد. قضات هر چهار [[مذهب شافعی]]، [[حنبلی]]، [[حنفی]] و [[مالکی]] او را [[نکوهش]] و به زندان محکوم کردند. او در [[دوم محرم]] ۷۲۱ ه ق از زندان [[آزاد]] شد و سرانجام در سال ۷۲۸ه. ق در زندان درگذشت. پس از [[زندانی]] شدن ابن تیمیه، بر اساس فتوای [[قاضی]] مالکی [[دمشق]] که حکم به [[کفر]] او داده بود، در دمشق ندا در دادند که هر کس دارای [[عقاید]] ابن تیمیه باشد، [[خون]] و مالش [[حلال]] است<ref>چالش فکری و سیاسی وهابیت، اکبر اسدعلی زاده، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۴، ص۱۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۷.</ref> | ||
== مختصری در شرح حال [[ابن تیمیه]] == | |||
ابن تیمیه از کسانی است که بر همگان میتازد، و احدی از بزرگان و [[پیشوایان]] [[مذاهب]] و فرقههای مختلف از دست او در [[امان]] نیستند، از اینرو به دلیل [[عقاید]] [[فاسد]] و نظریات [[باطل]] او بزرگان و [[رهبران]] [[اهل سنت]] به [[گمراهی]] و [[زندانی]] کردن او [[فتوا]] دادهاند، مگر [[توبه]] کند. او در آخر توبه نکرد و در [[زندان]] [[جان]] داد. | |||
شرح حال او را در الدرر الکامنه [[ابن حجر عسقلانی]] و البدر الطالع شوکانی و کتابهای دیگر مییابید. در الدرر الکامنه مینویسد: «در شهر دمشق اعلام کردند که هر کس [[افکار]] ابن تیمیه [[اعتقاد]] داشته باشد، ریختن [[خون]] او و گرفتن اموالش [[حلال]] است»<ref>الدرر الکامنه، ج۱، ص۱۷۱: من اعتقد عقیدة ابن تیمیة حل دمه وماله.</ref>. | |||
در البدر الطالع میگوید: محمد [[بخاری]] [[حنفی]] متوفای ۸۴۱ به [[بدعتگذاری]] وی و [[تکفیر]] او تصریح کرد و در مجلس خود به روشنی گفت: «هر کسی بگوید ابن تیمیه [[شیخ الاسلام]] است به واسطه گفتن همین جمله [[کافر]] است»<ref>البدر الطالع، ج۲، ص۱۹۱: {{عربی|من زعم أن من أطلق على ابن تيمية أنه شيخ الاسلام كافر...}}.</ref>. | |||
ابن حجر هیتمی مکی متوفای ۹۷۴ - صاحب کتاب صواعق - در الفتاوی الحدیثیة مینویسد: {{عربی|ابن تيمية عبد خذله الله وأعماه وأصمه وأذله، وبذلك صرح الأئمة الذين بينوا فساد أحواله وكذب أقواله. ومن أراد ذلك فعليه بمطالعة كلام الإمام المجتهد المتفق على إمامته وجلالته وبلوغه مرتبة الاجتهاد أبي الحسن السبكي، وولده التاج، والشيخ الامام العز بن جماعة وأهل عصرهم وغيرهم، من الشافعية والمالكية والحنفية، ولم يقصر اعتراضه على متأخري الصوفية، بل اعترض على مثل عمر بن الخطاب وعلي بن أبي طالب -رضي الله عنهما- والحاصل: أنه لا يقام لكلامه وزن، بل يرمي في كل وعر وحزن، ويعتقد فيه أنه مبتدع ضال مضل غال، عامله الله بعدله، وأجارنا من مثل طريقته و عقيدته وفعله. آمين}}<ref>الفتاوی الحدیثیة، ص۸۴.</ref>؛ ابن تیمیه بندهای است که [[خدا]] او را رها کرده و [[گمراه]]، کور، لال و [[ذلیل]] نمود و به این مطلب پیشوایانی که در شرح [[فساد]] حال او و [[دروغ]] بودن اقوال وی، سخن گفتهاند، رسیدگی نمودهاند و اگر میخواهید، به مطالعه کلمات [[امام]] [[مجتهد]] کسی که بر [[پیشوایی]] و بزرگی او و رسیدن به مرتبۀ [[اجتهاد]] همگان اتفاق دارند، یعنی ابوالحسن سبکی و فرزندش تاج الدین مراجعه کنید و همچنین میتوانید کلمات شیخ امام العز ابن جماعه و معاصرین و غیر معاصرین، از شافعیه، مالکیه و حنفیه را ببینید. [[ابن تیمیه]] فقط به [[اعتراض]] بر [[علماء]] متأخر [[صوفیه]]، بسنده نکرده است بلکه بر کسانی مثل [[عمر بن خطاب]] و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} هم ایراد گرفته است. در نتیجه باید گفت، [[کلام]] ابن تیمیه هیچ جایگاه علمی ندارد و در هر [[دشواری]] و [[حزن]] به [[طعنه]] زدن میپردازد و [[معتقد]] است که طرف مقابل بحث او [[اهل بدعت]]، [[گمراه]]، [[گمراه کننده]] و [[غالی]] ([[غلو]] کننده) است، [[خدا]] با عدالتش با او [[رفتار]] کند و ما را از نیل به روش و [[عقیده]] و فعل او محافظت نماید<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۶۰.</ref>. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۰
ابن تیمیه
اصل وهابیت، برگرفته شده از آراء و افکار «ابن تیمیه» است. با ظهور مذهب اشعریه، مکتب سلفیه از رونق افتاد، ولی به کلی منسوخ نشد. این مذهب بار دیگر در قرن هشتم هجری با تبلیغ «ابن تیمیه حرانی دمشقی حنبلی» گسترش یافت. وی بار دیگر احادیث تشبیه، تجسیم و جهت داشتن خدا را مطرح کرد و بر حفظ ظواهر آنها اصرار ورزید.
بدین ترتیب تفکر سلفیه را احیا کرد و گسترش داد. تقی الدین احمد ابن تیمیه در سال ۶۶۱ ه ق در حران از توابع شام دیده به جهان گشود و تحصیلات اولیه را تا ۱۷ سالگی در آن سرزمین به پایان برد. پس به همراه پدرش عبدالحلیم، از ترس مغولان به دمشق رفت. تا سال ۶۹۸ چیزی از احمد شنیده نشد، ولی از آغاز قرن هشتم به تدریج افکار انحرافی وی بروز یافت و در هر مقطعی با اظهار نظر مخالف با مسلمات اسلام و آرای مشهور و رایج مسلمانان، افکار عمومی را متشنج میکرد. ابن تیمیه به عنوان یک عالم حنبلی و صاحب تألیفات، در کنار نقاط ضعف در مسائل عقلانی، طبعاً نقاط مثبتی نیز داشته است، منتها هواداران وی تنها به نقاط مثبت او چشم دوخته و با چشم پوشی از خطاهایش به ستایش مطلق وی پرداختهاند، ولی آزاد اندیشان بر هر دو جنبه نظر افکنده و نقادانه با وی برخورد کردهاند و دیدگاههای او را با آموزههای انبیاء و اولیای الهی مغایر شمرده و در نقد وی کتابها نوشتهاند. اصول اعتقادی ابن تیمیه را میتوان در سه مورد خلاصه کرد:
- اعتقاد به جسمانیت خداوند و رؤیت حسی او
- عادی جلوه دادن مقامات پیامبر و اولیای الهی
- انکار فضایل اهل بیت(ع)، وی نزول آیه ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۱] را درباره خاندان رسالت تکذیب میکند، در حالی که بیش از ۴۵ محدث و دانشمند، آن را نقل کردهاند[۲].
کتابهای موجود ابن تیمیه از جمله «منهاج السنه» نشانگر این است که برخلاف روش علمای دین و فقها و دانشمندان که در مقابل مخالفانشان ادب و احترام را مراعات نموده و از آنها به نیکی و عظمت یاد میکنند، او در کوبیدن علمای دین، جسور و در بهکارگیری الفاظ اهانت آمیز و دور از ادب نسبت به مخالفانش سرآمده بوده است. او در «منهاج السنه» نسبت به علامه حلی و شیعه و گاهی به ساحت مقدس ائمه هدی(ع) جسارت و هتاکی بسیار نموده است. البته این رویه ابن تیمیه، بر شیعه و پیشوایانشان منحصر نیست بلکه او درباره بزرگان صحابه و علمای اهل سنت نیز این شیوه را در پیش گرفته و اعتراضات تند و جسارتهای فراوان نسبت به آنان نموده است.
این همه، نشانگر این است که وی از روحیه معتدل برخوردار نبود و این که در طول نزدیک به هفتاد سال زندگی در حالی که خود را شیخ الاسلام مذهب حنبلی میدانست، حاضر نشد همسر اختیار کند، مهمترین عامل آن را باید در همان عدم تعادل روحی و تزلزل فکریاش جستوجو کرد.
بیشک بزرگترین شاگرد و حامی جدی ابن تیمیه ابن قیم جوزی (متوفای ۷۵۱ق) است؛ زیرا او تبلیغ و ترویج افکار و آراء استاد خویش را در حال حیات و پس از مرگ وی بر عهده گرفت و با مخالفان او در افتاد و در تألیفات و کتابهایش با نظم و نثر، به ترویج عقاید او پرداخت و در همین راه مانند استادش، رنج زندان و تازیانه را بر خود هموار ساخت؛ لذا وهابیان در نقل عقاید و آراء خویش، مانند تألیفات «ابن تیمیه» به کتابهای «ابن قیم» هم استفاده میکنند و برای اثبات نظریات خود به گفتار او تمسک میجویند.
وهابیان در حقیقت بر آن چه ابن تیمیه اظهار داشته بود چیزی نیفزودند، لیکن از ابن تیمیه شدت عمل بیشتری به خرج دادند و در عمل، اموری را انجام دادند که ابن تیمیه متعرض آنها نشده بود[۳].
پافشاری ابن تیمیه بر موضوع باطل خود در برابر حق، سبب شد قضات هر چهار مذهب، حکم دستگیری و زندان کردن او را صادر کنند. به گفته ابن کثیر، ابن تیمیه در روز پنجشنبه ۲۲ رجب سال ۷۲۰ه. ق به خاطر فتواهای دور از مذاهب اسلامی به دارالسعاده احضار شد. قضات هر چهار مذهب شافعی، حنبلی، حنفی و مالکی او را نکوهش و به زندان محکوم کردند. او در دوم محرم ۷۲۱ ه ق از زندان آزاد شد و سرانجام در سال ۷۲۸ه. ق در زندان درگذشت. پس از زندانی شدن ابن تیمیه، بر اساس فتوای قاضی مالکی دمشق که حکم به کفر او داده بود، در دمشق ندا در دادند که هر کس دارای عقاید ابن تیمیه باشد، خون و مالش حلال است[۴].[۵]
مختصری در شرح حال ابن تیمیه
ابن تیمیه از کسانی است که بر همگان میتازد، و احدی از بزرگان و پیشوایان مذاهب و فرقههای مختلف از دست او در امان نیستند، از اینرو به دلیل عقاید فاسد و نظریات باطل او بزرگان و رهبران اهل سنت به گمراهی و زندانی کردن او فتوا دادهاند، مگر توبه کند. او در آخر توبه نکرد و در زندان جان داد.
شرح حال او را در الدرر الکامنه ابن حجر عسقلانی و البدر الطالع شوکانی و کتابهای دیگر مییابید. در الدرر الکامنه مینویسد: «در شهر دمشق اعلام کردند که هر کس افکار ابن تیمیه اعتقاد داشته باشد، ریختن خون او و گرفتن اموالش حلال است»[۶].
در البدر الطالع میگوید: محمد بخاری حنفی متوفای ۸۴۱ به بدعتگذاری وی و تکفیر او تصریح کرد و در مجلس خود به روشنی گفت: «هر کسی بگوید ابن تیمیه شیخ الاسلام است به واسطه گفتن همین جمله کافر است»[۷].
ابن حجر هیتمی مکی متوفای ۹۷۴ - صاحب کتاب صواعق - در الفتاوی الحدیثیة مینویسد: ابن تيمية عبد خذله الله وأعماه وأصمه وأذله، وبذلك صرح الأئمة الذين بينوا فساد أحواله وكذب أقواله. ومن أراد ذلك فعليه بمطالعة كلام الإمام المجتهد المتفق على إمامته وجلالته وبلوغه مرتبة الاجتهاد أبي الحسن السبكي، وولده التاج، والشيخ الامام العز بن جماعة وأهل عصرهم وغيرهم، من الشافعية والمالكية والحنفية، ولم يقصر اعتراضه على متأخري الصوفية، بل اعترض على مثل عمر بن الخطاب وعلي بن أبي طالب -رضي الله عنهما- والحاصل: أنه لا يقام لكلامه وزن، بل يرمي في كل وعر وحزن، ويعتقد فيه أنه مبتدع ضال مضل غال، عامله الله بعدله، وأجارنا من مثل طريقته و عقيدته وفعله. آمين[۸]؛ ابن تیمیه بندهای است که خدا او را رها کرده و گمراه، کور، لال و ذلیل نمود و به این مطلب پیشوایانی که در شرح فساد حال او و دروغ بودن اقوال وی، سخن گفتهاند، رسیدگی نمودهاند و اگر میخواهید، به مطالعه کلمات امام مجتهد کسی که بر پیشوایی و بزرگی او و رسیدن به مرتبۀ اجتهاد همگان اتفاق دارند، یعنی ابوالحسن سبکی و فرزندش تاج الدین مراجعه کنید و همچنین میتوانید کلمات شیخ امام العز ابن جماعه و معاصرین و غیر معاصرین، از شافعیه، مالکیه و حنفیه را ببینید. ابن تیمیه فقط به اعتراض بر علماء متأخر صوفیه، بسنده نکرده است بلکه بر کسانی مثل عمر بن خطاب و علی بن ابی طالب(ع) هم ایراد گرفته است. در نتیجه باید گفت، کلام ابن تیمیه هیچ جایگاه علمی ندارد و در هر دشواری و حزن به طعنه زدن میپردازد و معتقد است که طرف مقابل بحث او اهل بدعت، گمراه، گمراه کننده و غالی (غلو کننده) است، خدا با عدالتش با او رفتار کند و ما را از نیل به روش و عقیده و فعل او محافظت نماید[۹].
پانویس
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ الغدیر، علامه امینی ج۳، ص۱۵۶.
- ↑ تاریخ حرم ائمه بقیع، محمد صادق نجمی، ص۴۰.
- ↑ چالش فکری و سیاسی وهابیت، اکبر اسدعلی زاده، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۴، ص۱۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۶۷.
- ↑ الدرر الکامنه، ج۱، ص۱۷۱: من اعتقد عقیدة ابن تیمیة حل دمه وماله.
- ↑ البدر الطالع، ج۲، ص۱۹۱: من زعم أن من أطلق على ابن تيمية أنه شيخ الاسلام كافر....
- ↑ الفتاوی الحدیثیة، ص۸۴.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۶۰.