حجت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
*در روایات نیز، "حجّت" جایگاه خاصی دارد، تا آن‌جا که مرحوم کلینی در الکافی، بخشی با عنوان "کتاب الحجّة" آورده که در آن با بیان ده‌ها روایت، ابعاد مختلف این موضوع روشن گردیده است.
*در روایات نیز، "حجّت" جایگاه خاصی دارد، تا آن‌جا که مرحوم کلینی در الکافی، بخشی با عنوان "کتاب الحجّة" آورده که در آن با بیان ده‌ها روایت، ابعاد مختلف این موضوع روشن گردیده است.
*[[حضرت علی]] {{ع}} در بیان ضرورت وجود حجّت‌های الهی می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|"لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ..."}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ص ۱۴۷.</ref>؛ زمین، از کسی که حجّت خداست خالی نمی‌ماند. [[امام هادی]] {{ع}} نیز می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|"إِنَّ الْأَرْضَ لَاتَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ، وَ أَنَا وَ اللَّهِ ذلِكَ الْحُجَّةُ"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۷۹.</ref>؛ زمین هرگز از حجت خالی نمی‌ماند و به خدا قسم من آن حجّت هستم. در دعاهایی که از [[ائمه]] علیهم السلام وارد شده نیز به دفعات به واژه حجّت بر می‌خوریم: {{عربی|اندازه=155%|"اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏"}}<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref>. حال که با جایگاه حجّت در معارف شیعی آشنا شدیم، باید به وظایف خود در قبال [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، به‌عنوان "حجّت حی‌ خداوند" بیشتر بیندیشیم<ref>شناخت زندگی‌بخش، ابراهیم شفیعی سروستانی، ص ۸۲.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۲۶۸.</ref>.
*[[حضرت علی]] {{ع}} در بیان ضرورت وجود حجّت‌های الهی می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|"لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ..."}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ص ۱۴۷.</ref>؛ زمین، از کسی که حجّت خداست خالی نمی‌ماند. [[امام هادی]] {{ع}} نیز می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|"إِنَّ الْأَرْضَ لَاتَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ، وَ أَنَا وَ اللَّهِ ذلِكَ الْحُجَّةُ"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۷۹.</ref>؛ زمین هرگز از حجت خالی نمی‌ماند و به خدا قسم من آن حجّت هستم. در دعاهایی که از [[ائمه]] علیهم السلام وارد شده نیز به دفعات به واژه حجّت بر می‌خوریم: {{عربی|اندازه=155%|"اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏"}}<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref>. حال که با جایگاه حجّت در معارف شیعی آشنا شدیم، باید به وظایف خود در قبال [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، به‌عنوان "حجّت حی‌ خداوند" بیشتر بیندیشیم<ref>شناخت زندگی‌بخش، ابراهیم شفیعی سروستانی، ص ۸۲.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۲۶۸.</ref>.
==پرسش‌های وابسته==
* [[القاب امام مهدی چیستند؟ (پرسش)]]
==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲''']]؛
* [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲''']]؛

نسخهٔ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۲

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حجت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

حجت دلیل و برهانی که با آن مدّعا اثبات می‌شود و آورنده آن بر شخص دیگر احتجاج می‌کند[۱].

واژه‌شناسی لغوی

  • حجّت در لغت به‌معنای دلیل و برهان است و علّت نام‌گذاری آن به حجّت، این است که از ریشه "حجّ" به‌معنای قصد گرفته شده و دلیلی که با آن مدّعا اثبات می‌شود، مقصود شخص احتجاج‌کننده است[۲]. یا به واسطه دلیل، اثبات مدّعا قصد می‌شود[۳]. یا آن‌که دلیل، خود قصد اثبات مدّعا را دارد[۴]. به گفته برخی، حجّت، دلالت روشن برای اثبات مقصد حق و درست است[۵]. و براساس نقل برخی دیگر، حجّت، چیزی است که بر صحّت ادّعا دلالت می‌کند[۶][۷]. این کلمه در قرآن مجید در موارد مختلفی به کار رفته است؛ از جمله:﴿﴿ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا[۸] و نیز: ﴿﴿ قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ [۹][۱۰].

حجت الهی

حجت آشکار و حجت پنهان

حقیقت احتجاج

اقسام احتجاج

نخست: احتجاج قولی

دوم: احتجاج عملی

اهداف احتجاج

نخست: اثبات ربوبیت خداوند

دوم: اثبات جهان آخرت و نفی استبعاد منکران معاد

سوم: اثبات رسالت پیامبران

حجت در موعودنامه

  • در لغت به‌معنای دلیل، برهان و راهنماست[۱۱]. از القاب مشهور حضرت است که در بسیاری از ادعیه و روایات آمده است. با آن‌که در این لقب، سائر ائمه (ع) شریکند و همه از جانب خداوند بر خلق حجّت‌اند، لکن این لقب چنان اختصاص به آن حضرت دارد که در روایات، هرجا بی‌قرینه ذکر شود، مراد حضرت مهدی (ع) است.
  • از امام علی النقی (ع) پرسیده شد که چگونه جانشین بعد از جانشین شما را یاد کنیم‌؟ حضرت فرمود "بگویید حجة آل محمد (ع)"[۱۲]. در آیات متعددی از قرآن کریم کلمه "حجّت" به کار رفته است مانند: ﴿﴿رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا[۱۳] و یا آیه ﴿﴿قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ[۱۴].
  • در روایات نیز، "حجّت" جایگاه خاصی دارد، تا آن‌جا که مرحوم کلینی در الکافی، بخشی با عنوان "کتاب الحجّة" آورده که در آن با بیان ده‌ها روایت، ابعاد مختلف این موضوع روشن گردیده است.
  • حضرت علی (ع) در بیان ضرورت وجود حجّت‌های الهی می‌فرماید: "لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ..."[۱۵]؛ زمین، از کسی که حجّت خداست خالی نمی‌ماند. امام هادی (ع) نیز می‌فرماید: "إِنَّ الْأَرْضَ لَاتَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ، وَ أَنَا وَ اللَّهِ ذلِكَ الْحُجَّةُ"[۱۶]؛ زمین هرگز از حجت خالی نمی‌ماند و به خدا قسم من آن حجّت هستم. در دعاهایی که از ائمه علیهم السلام وارد شده نیز به دفعات به واژه حجّت بر می‌خوریم: "اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏"[۱۷]. حال که با جایگاه حجّت در معارف شیعی آشنا شدیم، باید به وظایف خود در قبال حضرت مهدی (ع)، به‌عنوان "حجّت حی‌ خداوند" بیشتر بیندیشیم[۱۸][۱۹].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۲۰۴ - ۲۱۵.
  2. لسان‌العرب، ج‌۳، ص‌۵۲، تاج‌العروس، ج‌۳، ص‌۳۱۴، حجج.
  3. تفسیر آسان، ج‌۵، ص‌۱۱۶.
  4. منهج الصادقین، ج‌۳، ص‌۴۶۵.
  5. مفردات، ص‌۲۱۹، «حجّ»؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۶۸.
  6. التعریفات، ص۱۱۲؛ التحریروالتنویر، ج۸، ص۱۵۱.
  7. آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۲۰۴ - ۲۱۵.
  8. تا اینکه برای مردم، پس از فرستادن پیامبران، در مقابل خدا بهانه و حجّتی نباشد و خدا توانا و حکیم است؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۵.
  9. بگو برهان رسا (حجّت) ویژه خداوند سبحانه و تعالی است و اگر او می‏خواست، قطعا همه شما را هدایت می‏کرد؛ سوره انعام، آیه: ۱۴۹.
  10. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۱۶۳ - ۱۶۵.
  11. لسان العرب، ج ۳، ص ۵۳.
  12. نجم الثاقب، باب دوم.
  13. سوره نساء، ۱۶۵.
  14. سوره انعام، ۱۴۹.
  15. نهج البلاغه، کلمات قصار، ص ۱۴۷.
  16. کافی، ج ۱، ص ۱۷۹.
  17. کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.
  18. شناخت زندگی‌بخش، ابراهیم شفیعی سروستانی، ص ۸۲.
  19. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۲۶۸.