توقیع به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ref> شیخ طوسی' به 'ref>شیخ طوسی') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
::::::امروزه به سبب کاربرد بیشتر [[توقیعات]] در منابع [[مهدویت]]، هنگامی که [[سخن]] از "[[توقیع]]" به میان میآید، ذهن به [[توقیعات]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} منصرف میشود؛ اما از [[امامان]] دیگر{{عم}} نیز نوشتههایی با عنوان [[توقیع]] صادر شده است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۶</ref>. | ::::::امروزه به سبب کاربرد بیشتر [[توقیعات]] در منابع [[مهدویت]]، هنگامی که [[سخن]] از "[[توقیع]]" به میان میآید، ذهن به [[توقیعات]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} منصرف میشود؛ اما از [[امامان]] دیگر{{عم}} نیز نوشتههایی با عنوان [[توقیع]] صادر شده است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۶</ref>. | ||
::::::درباره چگونگی صادر شدن [[توقیعات]] از سوی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، [[آگاهی]] روشنی در دست نیست؛ اما بدون [[شک]]، بسیاری از این [[توقیعات]]، به گونهای غیر متعارف صادر شده است؛ به گونهای که میتوان گفت: صدور آنها به نحو عادی و از شخص معمولی صورت نگرفته است. برای نمونه، میتوان به حکایتی در اینباره اشاره کرد: | ::::::درباره چگونگی صادر شدن [[توقیعات]] از سوی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، [[آگاهی]] روشنی در دست نیست؛ اما بدون [[شک]]، بسیاری از این [[توقیعات]]، به گونهای غیر متعارف صادر شده است؛ به گونهای که میتوان گفت: صدور آنها به نحو عادی و از شخص معمولی صورت نگرفته است. برای نمونه، میتوان به حکایتی در اینباره اشاره کرد: | ||
::::::[[محمد بن فضل موصلی]]، یکی از [[شیعیان]] بود که [[نیابت]] [[حسین بن روح]] را قبول نداشت. روزی هنگام بحث با یکی از دوستانش [[حسن بن علی وجنا]] و بنا به پیشنهاد او، در صدد آزمودن [[نایب]] [[امام]] برآمدند. آنان بر مطلبی محرمانه توافق کردند. [[حسن بن علی وجنا]] کاغذی از دفتر موصلی جدا کرد و قلمی تراشید. سپس با [[قلم]] بدون مرکب، مطالبی را بر آن نوشت و آن کاغذ سفید را [[مهر]] کرد و به وسیله خدمتکار نزد [[حسین بن روح]] فرستاد. ظهر همان روز در حالی که [[محمد بن فضل]] مشغول غذا خوردن بود، پاسخنامه آمد که دقیقاً در همان برگه فرستاده شده، پاسخها با مرکب نوشته شده بود. [[محمد بن فضل]]، در حالی که سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، همراه [[حسن بن وجنا]] به محضر [[حسین بن روح]] وارد شد و از وی به سبب گمان نادرست خود عذرخواهی کرد<ref> | ::::::[[محمد بن فضل موصلی]]، یکی از [[شیعیان]] بود که [[نیابت]] [[حسین بن روح]] را قبول نداشت. روزی هنگام بحث با یکی از دوستانش [[حسن بن علی وجنا]] و بنا به پیشنهاد او، در صدد آزمودن [[نایب]] [[امام]] برآمدند. آنان بر مطلبی محرمانه توافق کردند. [[حسن بن علی وجنا]] کاغذی از دفتر موصلی جدا کرد و قلمی تراشید. سپس با [[قلم]] بدون مرکب، مطالبی را بر آن نوشت و آن کاغذ سفید را [[مهر]] کرد و به وسیله خدمتکار نزد [[حسین بن روح]] فرستاد. ظهر همان روز در حالی که [[محمد بن فضل]] مشغول غذا خوردن بود، پاسخنامه آمد که دقیقاً در همان برگه فرستاده شده، پاسخها با مرکب نوشته شده بود. [[محمد بن فضل]]، در حالی که سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، همراه [[حسن بن وجنا]] به محضر [[حسین بن روح]] وارد شد و از وی به سبب گمان نادرست خود عذرخواهی کرد<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۲۶۴</ref>. | ||
::::::افزون بر کرامتهای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در صادر شدن [[توقیعات]] که به یک نمونه آن اشاره شد، در متن [[توقیعات]] نیز موارد فراوانی از [[کرامت]] به چشم میخورد که بیشتر به صورت آگاهیبخشی غیبی، از حوادث آینده، اتفاقات پنهانی، شفای بیماران و مانند آن میباشد. | ::::::افزون بر کرامتهای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در صادر شدن [[توقیعات]] که به یک نمونه آن اشاره شد، در متن [[توقیعات]] نیز موارد فراوانی از [[کرامت]] به چشم میخورد که بیشتر به صورت آگاهیبخشی غیبی، از حوادث آینده، اتفاقات پنهانی، شفای بیماران و مانند آن میباشد. | ||
::::::یک نمونه از این [[توقیعات]]، آنگاه صادر شد که درباره وکلا و نمایندگان حضرت، نزد [[خلیفه]] وقت، بدگویی شده بود. [[خلیفه]]، برای شناسایی و دستگیری آنان، [[دستور]] داد افراد ناشناسی را همراه پول نزد وکلا به جاسوسی بفرستند. اگر کسی از آنها چیزی پذیرفت، او را دستگیر کنند. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در توقیعی خطاب به همه وکیلها، دستوری فرمود از هیچ کس و تحت هیچ شرایطی چیزی نپذیرند و خود را بیاطلاع نشان دهند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۰</ref>. | ::::::یک نمونه از این [[توقیعات]]، آنگاه صادر شد که درباره وکلا و نمایندگان حضرت، نزد [[خلیفه]] وقت، بدگویی شده بود. [[خلیفه]]، برای شناسایی و دستگیری آنان، [[دستور]] داد افراد ناشناسی را همراه پول نزد وکلا به جاسوسی بفرستند. اگر کسی از آنها چیزی پذیرفت، او را دستگیر کنند. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در توقیعی خطاب به همه وکیلها، دستوری فرمود از هیچ کس و تحت هیچ شرایطی چیزی نپذیرند و خود را بیاطلاع نشان دهند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۰</ref>. | ||
::::::در ماجرای دیگری [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، با صدور توقیعی، [[شیعیان]] را از [[زیارت کربلا]] و [[کاظمین]] بر حذر داشت. پس از چند ماه، دانسته شد [[خلیفه]] در آن موقع، [[دستور]] داده بود هرکس به [[زیارت]] رود، در کمینش باشند و او را دستگیر کنند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۱</ref>. ناگفته نگذرم که بخش مهمی از [[توقیعات]] به خط آن حضرت بوده است. | ::::::در ماجرای دیگری [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، با صدور توقیعی، [[شیعیان]] را از [[زیارت کربلا]] و [[کاظمین]] بر حذر داشت. پس از چند ماه، دانسته شد [[خلیفه]] در آن موقع، [[دستور]] داده بود هرکس به [[زیارت]] رود، در کمینش باشند و او را دستگیر کنند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۱</ref>. ناگفته نگذرم که بخش مهمی از [[توقیعات]] به خط آن حضرت بوده است. | ||
::::::[[شیخ طوسی]] به [[نقل]] از [[راوی]] یک [[توقیع]]، این جمله را در کتاب خود اینگونه [[نقل]] کرده است که در پاسخ نوشته آنان، به خط [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وارد شده است که: به نام [[خداوند]] بخشنده مهربان؛ [[خداوند]] ما و شما را از [[گمراهی]] و فتنهها [[سلامت]] بخشد و به ما و شما [[روح]] [[یقین]] عطا کند و ما و شما را از [[عاقبت]] بد پناه دهد!<ref> | ::::::[[شیخ طوسی]] به [[نقل]] از [[راوی]] یک [[توقیع]]، این جمله را در کتاب خود اینگونه [[نقل]] کرده است که در پاسخ نوشته آنان، به خط [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وارد شده است که: به نام [[خداوند]] بخشنده مهربان؛ [[خداوند]] ما و شما را از [[گمراهی]] و فتنهها [[سلامت]] بخشد و به ما و شما [[روح]] [[یقین]] عطا کند و ما و شما را از [[عاقبت]] بد پناه دهد!<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۸۵</ref>. | ||
::::::[[شیخ صدوق]]؛ [[نقل]] کرده است، [[محمد بن عثمان عمری]] میگوید: "توقیعی به خطی که ما آن را میشناختیم، خارج شد"<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۳</ref>. وی همچنین [[نقل]] کرده است؛ [[اسحاق بن یعقوب]] گوید: از [[محمد بن عثمان عمری]] خواهش کردم پاسخ نامهای را که در آن از مسایل مشکلی پرسش کرده بودم، به من برساند. پس در [[توقیع]] به خط مولایمان [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شده بود: اما آنچه درباره آن پرسیدی - که خدایت [[هدایت]] کند و پایدارت بدارد!- راجع به امر منکران من از [[خاندان]] و عموزادگان خودم؛ بدان که میان [[خدا]] و کسی خویشاوندی نیست و هرکس مرا منکر باشد، از من نیست و راه او راه [[فرزند]] [[حضرت نوح]]{{ع}} است. اما راه عمویم [[جعفر]] و فرزندانش، راه برادران [[یوسف]] است<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۴</ref>. | ::::::[[شیخ صدوق]]؛ [[نقل]] کرده است، [[محمد بن عثمان عمری]] میگوید: "توقیعی به خطی که ما آن را میشناختیم، خارج شد"<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۳</ref>. وی همچنین [[نقل]] کرده است؛ [[اسحاق بن یعقوب]] گوید: از [[محمد بن عثمان عمری]] خواهش کردم پاسخ نامهای را که در آن از مسایل مشکلی پرسش کرده بودم، به من برساند. پس در [[توقیع]] به خط مولایمان [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شده بود: اما آنچه درباره آن پرسیدی - که خدایت [[هدایت]] کند و پایدارت بدارد!- راجع به امر منکران من از [[خاندان]] و عموزادگان خودم؛ بدان که میان [[خدا]] و کسی خویشاوندی نیست و هرکس مرا منکر باشد، از من نیست و راه او راه [[فرزند]] [[حضرت نوح]]{{ع}} است. اما راه عمویم [[جعفر]] و فرزندانش، راه برادران [[یوسف]] است<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۴</ref>. | ||
::::::عبارتهای یاد شده بیانگر این است که بزرگان از [[محدثین]]، [[اطمینان]] داشتهاند همه [[توقیعات]] یا بیشتر آنها، به خط خود حضرت نگاشته شده است. این [[توقیعات]]، به وسیله [[نواب خاص]] در [[دوران غیبت]] صغرا، برای افراد صادر میشد و ارتباط نوشتاری با حضرت، فقط از راه آنان امکانپذیر بود؛ به صورتی که حتی وکیلهای آن حضرت، نامههای خود و دیگران را نزد [[نایب]] [[امام]] میفرستادند و از ایشان پاسخ دریافت میکردند. به طور اساسی، [[فلسفه]] [[نیابت خاص]] نیز همین است؛ وگرنه چنانچه هرکس میتوانست به [[شرف]] گرفتن [[توقیع]] نایل آید، دیگر نیازی به [[نایب خاص]] نبود. | ::::::عبارتهای یاد شده بیانگر این است که بزرگان از [[محدثین]]، [[اطمینان]] داشتهاند همه [[توقیعات]] یا بیشتر آنها، به خط خود حضرت نگاشته شده است. این [[توقیعات]]، به وسیله [[نواب خاص]] در [[دوران غیبت]] صغرا، برای افراد صادر میشد و ارتباط نوشتاری با حضرت، فقط از راه آنان امکانپذیر بود؛ به صورتی که حتی وکیلهای آن حضرت، نامههای خود و دیگران را نزد [[نایب]] [[امام]] میفرستادند و از ایشان پاسخ دریافت میکردند. به طور اساسی، [[فلسفه]] [[نیابت خاص]] نیز همین است؛ وگرنه چنانچه هرکس میتوانست به [[شرف]] گرفتن [[توقیع]] نایل آید، دیگر نیازی به [[نایب خاص]] نبود. |
نسخهٔ ۱۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۰
توقیع به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری |
مدخل اصلی | توقیعات امام مهدی |
مدخل وابسته | ؟ |
توقیع به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
- «توقیع در لسان روایات، مطابق با مفهومی است که عرف آن را به کار گرفته است، و آن عبارت است از: کلمات کوتاه که بزرگان، ذیل نامههای رسیده و عریضهها مکتوب میداشتند، و با آن خواسته سائل را برآورده مینمودند. در نتیجه توقیعات حضرت مهدی (ع) همان مطالبی بود که حضرت به خط مبارک خود در جواب سؤالها و عریضهها، ذیل نامهها مرقوم میداشتند. و توسط یکی از سفرا به صاحبان نامهها باز میگرداندند.
- اگرچه به لحاظ معنای اصطلاحی، "توقیع" در معنا و مفهوم آن سؤال از مسألهای نهفته است، ولی در برخی موارد بر بیانات حضرت که به صورت ابتدایی صادر میشد -اگرچه از آن سؤال نشده بود- نیز توقیع اطلاق شده است»[۱].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
|
۴. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۵. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۶۵، ۳۶۶.
- ↑ علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۶
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۲۶۴
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۰
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۱
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۸۵
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۳
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۴
- ↑ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۹۷
- ↑ وی در کتاب الغیبة به صورت مفصل به توقیعات پرداخته است
- ↑ ر.ک: گروهی از نویسندگان، چشمبهراه مهدی(ع)، ص ۹۸
- ↑ ر. ک: نجم الدین طبسی، سفارت و نیابت خاصه، فصلنامه انتظار، ش ۱۸، ص ۱۵۲
- ↑ یادآوری این مطلب ضروری است که اثبات نامه حضرت برای شیخ مفید، فضل بزرگی برای شیخ بهشمار میآید؛ اما نفی آن، هرگز چیزی از مقام بلند آن شخصیت بزرگ اسلامی نمیکاهد؛ چه این که دانشمندان بزرگی از علمای شیعه هستند که هرگز رسیدن نامه از حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه الشریف برای آنها ادعا نشده است
- ↑ ر. ک: محمد خادمی شیرازی، مجموعه فرمایشات حضرت بقیة اللّه عجّل اللّه فرجه الشریف، ص ۱۷۰
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص:۱۴۳ - ۱۴۸.
- ↑ وَقَعَ... و منهالتوقیع، و هو أثر الدبَر یظهرالبعیر (نشان خراشیدگی بر پشت شتر) مقاییس اللغة، احمد بن فارس بن زکریا ۱۳۴،۶؛ التوقیع: سَجع بأطراف عظام الدابة منالرکوب (زخم و یا علائمی که در اطراف استخوانهای پشت حیوان است)، ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴.
- ↑ ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴.
- ↑ ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴؛ ابن فارس، مقاییساللغة، ۱۳۴،۶.
- ↑ مجمعالبحرین، طریحی، ۵۳۵،۴.
- ↑ صدر، تاریخ الغیبةالصغری، ص ۴۳۴.
- ↑ طوسی، اختیار معرفةالرجال، ص ۸۴۴، ح۱۰۸۸.
- ↑ طوسی، اختیار معرفةالرجال، ص ۴۳۴، ۴۳۵.
- ↑ شیخ صدوق، کمالالدین، ص ۵۲۲ باب ۴۵، ح۵۱.
- ↑ ر.ک: حاج صدر جوادی، دایرةالمعارف تشیع، ۱۵۲،۵.
- ↑ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۵، ح۳۶۵، علیبنمحمد سمری.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۵۹۶،۲، رقم ۳۵۹.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۶۰۰،۲۰ رقم ۳۶۰: از بنده خدا، آنکس که مرزبان راه خدا است (حضرت حجت) به کسیکه حق به او الهام و راهنمای حق شده (شیخ مفید رحمه الله)، ر.ک: شیرازی، کلمةالامام المهدی، ص ۱۵۹؛ الزامالناصب، یزدی، ۴۶۴،۱.
- ↑ ر.ک: حاج صدر جوادی، دائرةالمعارف تشیع، ۱۵۰،۵.
- ↑ لطیفی ، رحیم، پرسمان نیابت، ص۲۰۷-۲۱۰.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص:۷۰.
- ↑ موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۶۲.
- ↑ فرهنگ معین، ج ۱، ص ۱۱۶۹.
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۴۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۹.
- ↑ انوار نعمانیه، ج ۳، ص ۲۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶.
- ↑ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۳۴.
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۴۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص:۲۳۳.