جوان‌مردی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '|دانشنامه نهج البلاغه]]؛' به '|دانشنامه نهج البلاغه]]،')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۴: خط ۱۴:
*[[حضرت علی]] {{ع}} جوان‌مردی را صفت ارزشمندی می‌داند و می‌فرماید: "[[مردانگی]]، نامی است که همه [[فضایل]] و محاسن را در برمی‌گیرد و مانع هرگونه پستی است." ایشان درجه [[مردانگی]] را به شرافتو [[خردمندی]] [[انسان]] وابسته می‌داند. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[پاسخ]] کسانی که درباره [[مردانگی]] [[گفت‌وگو]] می‌کردند، فرمود: "[[خداوند]] در کتاب خود [[پاسخ]] شما را داده است و می‎فرماید: همانا [[خداوند]] به [[عدل]] و [[احسان]] [[فرمان]] می‌دهد."
*[[حضرت علی]] {{ع}} جوان‌مردی را صفت ارزشمندی می‌داند و می‌فرماید: "[[مردانگی]]، نامی است که همه [[فضایل]] و محاسن را در برمی‌گیرد و مانع هرگونه پستی است." ایشان درجه [[مردانگی]] را به شرافتو [[خردمندی]] [[انسان]] وابسته می‌داند. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[پاسخ]] کسانی که درباره [[مردانگی]] [[گفت‌وگو]] می‌کردند، فرمود: "[[خداوند]] در کتاب خود [[پاسخ]] شما را داده است و می‎فرماید: همانا [[خداوند]] به [[عدل]] و [[احسان]] [[فرمان]] می‌دهد."
*[[عدل]]، [[انصاف]] است و [[احسان]]، [[تفضل]]. غیر از این‌ها چیز دیگری هم هست. ایشان آغاز [[مردانگی]] را در [[طاعت]] [[خداوند]] و خوشرویی می‌دانند و در توصیف [[مروت]] و جوان‌مردی، به صفاتی اشاره دارند، از جمله:[[دادگری]] در [[حکومت]]، رسیدگی به [[خویشاوندان]] و همسایگان، بذل [[احسان]] و [[پذیرایی]] از میهمان، [[تحمل]] نسبت به لغزش‌های برادران، چشم فروهشتن، شرم و [[حیا]] داشتن، پایین آوردن صدا، راه رفتن با [[اعتدال]]، [[بخشندگی]] در عین تنگ‌دستی، خویشتن‌داری از نیازخواهی، خودداری از [[حرام]]، خودداری از منت نهادن، دوری از [[بخل]]، [[حرص]]، [[دروغ]]، [[غیبت]] و سرزنش دیگران. هم‌چنین کمال [[مردانگی]] را در [[فهم]] [[دین]]، [[میانه‌روی]] در زندگی، [[شکیبایی]] در [[سختی]]، [[صداقت]] و [[وفای به عهد]] می‌دانند. آن بزرگوار در برخورد با شخص جوان‌مرد سفارش می‌کند: از لغزش‌های جوان‌مردان درگذرید که کسی از آنان نلغزد، جز آن‌که دست خدایش بر فراز کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۰</ref>.
*[[عدل]]، [[انصاف]] است و [[احسان]]، [[تفضل]]. غیر از این‌ها چیز دیگری هم هست. ایشان آغاز [[مردانگی]] را در [[طاعت]] [[خداوند]] و خوشرویی می‌دانند و در توصیف [[مروت]] و جوان‌مردی، به صفاتی اشاره دارند، از جمله:[[دادگری]] در [[حکومت]]، رسیدگی به [[خویشاوندان]] و همسایگان، بذل [[احسان]] و [[پذیرایی]] از میهمان، [[تحمل]] نسبت به لغزش‌های برادران، چشم فروهشتن، شرم و [[حیا]] داشتن، پایین آوردن صدا، راه رفتن با [[اعتدال]]، [[بخشندگی]] در عین تنگ‌دستی، خویشتن‌داری از نیازخواهی، خودداری از [[حرام]]، خودداری از منت نهادن، دوری از [[بخل]]، [[حرص]]، [[دروغ]]، [[غیبت]] و سرزنش دیگران. هم‌چنین کمال [[مردانگی]] را در [[فهم]] [[دین]]، [[میانه‌روی]] در زندگی، [[شکیبایی]] در [[سختی]]، [[صداقت]] و [[وفای به عهد]] می‌دانند. آن بزرگوار در برخورد با شخص جوان‌مرد سفارش می‌کند: از لغزش‌های جوان‌مردان درگذرید که کسی از آنان نلغزد، جز آن‌که دست خدایش بر فراز کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۰</ref>.
*سخنان و [[سیره عملی]] [[حضرت علی]] {{ع}} نشان از وجود اوج و قله جوان‌مردی در این [[امام]] دارد که در ادامه به بخشی از یک [[خطبه]] و [[نامه]] اشاره می‌شود. در جریان [[جنگ صفین]]، به [[امام علی]] {{ع}} خبر می‌رسد که [[سپاه معاویه]]، به شهر [[انبار]] حمله کرده و از پای زنی، خلخال (چیزی شبیه به دست‌بند) ربوده‌اند. [[حضرت علی]] {{ع}} سخت برآشفت و نگران شد. مردمان را در [[مسجد]] گرد آورد و در ضمن خطبه‌ای شورانگیز فرمود: شنیده‌ام مهاجم به خانه‌های [[مسلمانان]] و کسانی که در [[پناه]] اسلام‌اند، درآمده و گردن‌بند و دست‌بند و گوشواره و خلخال از گردن و دست و پای زنان به درمی‌کرده است؛ حالی که آن [[ستم‌دیدگان]] برابر آن متجاوزان، جز زاری و [[رحمت]] خواستن سلاحی نداشته‌اند. سپس غارتگران، پشتواره‌ها از [[مال]] [[مسلمانان]] بسته، نه کُشته‌ای بر جای نهاده و نه خسته، به شهر خود بازگشته‌اند. اگر از این پس، مرد مسلمانی از [[غم]] چنین حادثه‌ای بمیرد، چه جای ملامت است، که در دیده من [[شایسته]] چنین [[کرامت]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷</ref>. و در بخشی از [[نامه]] خود به خراج‌ستانان می‌نویسد: پس داد [[مردم]] را از خود بدهید و در برآوردن حاجت‌های آنان [[شکیبایی]] ورزید، که شما رعیت را گنجوارانید و [[امت]] را [[وکیلان]] و [[امامان]] را سفیران. [[حاجت]] کسی را روا ناکرده مگذارید و او را از آنچه مطلوب اوست بازمدارید و برای گرفتن [[خراج]]، پوشش زمستانی و تابستانی رعیت را مفروشید و چارپایی که بدان کار کنند و بندهایی را که در [[اختیار]] دارند؛ و برای درهمی کسی را تازیانه مزنید و دست به [[مال]] کسی مبرید، نمازگزار باشد یا [[پیمان]] [[مسلمان]] را عهده‌دار<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]؛ ج۱، ص 266- 267.</ref>.
*سخنان و [[سیره عملی]] [[حضرت علی]] {{ع}} نشان از وجود اوج و قله جوان‌مردی در این [[امام]] دارد که در ادامه به بخشی از یک [[خطبه]] و [[نامه]] اشاره می‌شود. در جریان [[جنگ صفین]]، به [[امام علی]] {{ع}} خبر می‌رسد که [[سپاه معاویه]]، به شهر [[انبار]] حمله کرده و از پای زنی، خلخال (چیزی شبیه به دست‌بند) ربوده‌اند. [[حضرت علی]] {{ع}} سخت برآشفت و نگران شد. مردمان را در [[مسجد]] گرد آورد و در ضمن خطبه‌ای شورانگیز فرمود: شنیده‌ام مهاجم به خانه‌های [[مسلمانان]] و کسانی که در [[پناه]] اسلام‌اند، درآمده و گردن‌بند و دست‌بند و گوشواره و خلخال از گردن و دست و پای زنان به درمی‌کرده است؛ حالی که آن [[ستم‌دیدگان]] برابر آن متجاوزان، جز زاری و [[رحمت]] خواستن سلاحی نداشته‌اند. سپس غارتگران، پشتواره‌ها از [[مال]] [[مسلمانان]] بسته، نه کُشته‌ای بر جای نهاده و نه خسته، به شهر خود بازگشته‌اند. اگر از این پس، مرد مسلمانی از [[غم]] چنین حادثه‌ای بمیرد، چه جای ملامت است، که در دیده من [[شایسته]] چنین [[کرامت]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷</ref>. و در بخشی از [[نامه]] خود به خراج‌ستانان می‌نویسد: پس داد [[مردم]] را از خود بدهید و در برآوردن حاجت‌های آنان [[شکیبایی]] ورزید، که شما رعیت را گنجوارانید و [[امت]] را [[وکیلان]] و [[امامان]] را سفیران. [[حاجت]] کسی را روا ناکرده مگذارید و او را از آنچه مطلوب اوست بازمدارید و برای گرفتن [[خراج]]، پوشش زمستانی و تابستانی رعیت را مفروشید و چارپایی که بدان کار کنند و بندهایی را که در [[اختیار]] دارند؛ و برای درهمی کسی را تازیانه مزنید و دست به [[مال]] کسی مبرید، نمازگزار باشد یا [[پیمان]] [[مسلمان]] را عهده‌دار<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 266- 267.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۰

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جوان‌مردی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. نهج البلاغه، حکمت ۲۰
  2. نهج البلاغه، خطبه ۲۷
  3. نهج البلاغه، نامه ۵۱
  4. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 266- 267.