اصحاب ایکه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233);...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
این عنوان به‌صورت ترکیب اضافی "[[اصحاب الایکه]]" ۴ بار در [[آیات]] ۷۸ [[حجر]] / ۱۵؛ ۱۷۶، شعراء / ۲۶؛ ۱۳، ص / ۳۸ و ۱۴ ق / ۵۰ آمده است. [[ایکه]] به معنای درخت، و جمع آن «أیْک» به معنای انبوه درختان است. <ref>جامع‌البیان، مج ۸، ج ۱۴، ص ۶۴؛ مقاییس‌اللغه، ج ۱، ص ۱۶۵؛ لسان‌العرب، ج ۱، ص ۲۸۹، «ایک».</ref> [[قتاده]]، ایکه را بیشه‌ای دانسته که بیشتر درختان آن «دَوْم» است که آن را «مُقْل» نیز گویند. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۰. </ref> دَوْم نوعی درخت خرما و مُقْل میوه یا صمغ آن است. <ref>لغت نامه، ج ۷، ص ۹۹۲۱؛ ج ۱۳، ص ۱۸۸۵۵. </ref> انبوهی از درختان اراک یا خرما، درختان بسیار [[درهم]] پیچیده،<ref>مقاییس‌اللغه، ج ۱، ص ۱۶۵، «ایک».</ref> درخت  یا درختی که شاخه‌هایش در هم پیچیده <ref>التبیان، ج ۶، ص ۳۴۹. </ref> معانی دیگری است که برای ایکه بیان شده است. در این میان نظری هم بر خلاف موارد پیشگفته، ایکه رانام قریه و [[شهر]] دانسته است. <ref> التبیان، ج ۶، ص ۳۵۰. </ref> [[قرآن کریم]] [[اصحاب]] ایکه را [[امت]] [[شعیب]]  معرفی می‌کند. (شعراء / ۲۶، ۱۷۶ ـ ۱۷۷) نامیدن آنان به اصحاب ایکه یا از آن رو بوده است که در منطقه‌ای پر آب و درخت با میوه فراوان [[زندگی]] می‌کردند <ref>جامع البیان، مج ۸، ج ۱۴، ص ۶۴. </ref> یا از آن رو که ایکه (درختی) را می‌پرستیدند. <ref>قصص‌الانبیاء، ص ۱۷۱. </ref> اگر به [[روایت]] ترتیب نزولی که زرکشی در البرهان آورده است <ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۱. </ref> [[اعتماد]] کنیم برای نخستین بار در [[سوره ق]] و در کنار [[قوم نوح]]، اصحاب رسّ، [[ثمود]]، [[عاد]]، [[فرعون]]، اخوان [[لوط]] و [[قوم]] تُبَّع، از اصحاب ایکه نیز یاد شده و بدون آنکه هیچ معرفی از آنان ارائه شود، تنها بر این نکته تأکید شده که آنان [[پیامبر]] خود را [[تکذیب]] کردند و مستحق [[وعید]] [[الهی]] شدند: «کَذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوحٍ واَصحـبُ الرَّسِّ وثَمود * وعادٌ وفِرعَونُ واِخونُ [[لوط]] * واَصحـبُ الاَیکَةِ وقَومُ تُبَّعٍ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وعید». (ق / ۵۰، ۱۲ ـ ۱۴) سپس برای بار دوم در [[سوره ص]] با همان تعریف مبهم و مختصر و در کنار همان گروههای یاد شده از آنان نیز نام برده شده و افزون بر آن، در این [[سوره]] می‌گوید: آنان به [[تعجیل]] از [[خدا]] می‌خواستند که پیش از رسیدن [[روز حساب]] عذابشان کند: «کَذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوحٍ وعادٌ وفِرعَونُ ذو الاَوتاد * وثَمودُ وقَومُ لوطٍ واَصحـبُ لـ ٔ ـیکَةِ اُولکَ الاَحزاب * اِن کُلٌّ اِلاّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقاب * وقالوا رَبَّنا عَجِّل لَنا قِطَّنا قَبلَ یَومِ الحِساب». (ص / ۳۸، ۱۲ ـ ۱۶) روشن‌ترین معرفی از [[اصحاب]] ایکه در [[سوره شعراء]] آمده که به فاصله ۹ سوره پس از سوره ص نازل شده است. در این سوره اصحاب ایکه، [[قوم شعیب]] معرفی شده‌اند که پیش از [[شعیب]]، دیگر فرستادگان الهی را [[تکذیب]] کرده بودند: «کَذَّبَ اَصحـبُ لـ ٔ یکَةِ المُرسَلین». (شعراء / ۲۶، ۱۷۶) شعیب آنان رابه [[ترس از خدا]] فرا می‌خواند: «اِذ قالَ لَهُم شُعَیبٌ اَلا تَتَّقون» (شعراء / ۲۶، ۱۷۷) و با معرفی خود به عنوان [[پیامبر]] [[امین]] و [[درستکار]] برای آنان، از ایشان می‌خواست [[تقوای الهی]] را رعایت کرده و از او [[اطاعت]] کنند: «اِنّی لَکُم رَسولٌ اَمین * فَاتَّقُوا اللّهَ واَطیعون» (شعراء / ۲۶، ۱۷۸ ـ ۱۷۹) و اعلام می‌داشت که در برابر هدایتشان مزدش بر عهده [[پروردگار]] جهانیان است و از آنان مزدی نمی‌خواهد: «وما اَسـ ٔ لُکُم عَلَیهِ مِن اَجرٍ اِلاّ عَلی رَبِّ العــلَمین». (شعراء / ۲۶، ۱۸۰) شاید بتوان از ظاهر [[آیات]] بعد استفاده کرد که بزرگ‌ترین [[انحراف]] [[اصحاب]] [[ایکه]] [[کم فروشی]] بوده است، ازاین‌رو شعیب{{ع}} ضمن [[دعوت]] آنها به کامل دادن پیمانه، آنان را از کم * فروشی [[نهی]] می‌کرد: «اَوفُوا الکَیلَ ولا تَکونوا مِنَ المُخسِرین» (شعراء / ۲۶، ۱۸۱) و از آنان می‌خواست که با ترازوی درست و کفه‌های برابر وزن کنند و از [[ارزش]] [[اموال]] [[مردم]] نکاهند که چنین کاری [[فساد]] است و آنان نباید با [[کم‌فروشی]] در [[زمین]] فساد کنند: «وزِنوا بِالقِسطاسِ المُستَقیم * ولا تَبخَسُوا النّاسَ اَشیاءَهُم ولا تَعثَوا فِی الاَرضِ مُفسِدین». (شعراء / ۲۶، ۱۸۲ـ۱۸۳) <ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۳۱۲. </ref> برخی از [[مفسران]] فساد مورد اشاره این [[آیه]] را به راهزنی، [[غارت]] اموال، نابود کردن زراعت،<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۲. </ref> و احیاناً [[قتل]]،<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۲۶۳. </ref> [[تفسیر]] کرده، این [[اعمال]] را نیز از جمله انحرافها و کارهای ناروای [[اصحاب]] ایکه برشمرده‌اند.
این عنوان به‌صورت ترکیب اضافی "[[اصحاب الایکه]]" ۴ بار در [[آیات]] {{متن قرآن|وَإِنْ كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ}}<ref>«و «اصحاب ایکه»  به راستی ستمگر بودند» سوره حجر، آیه ۷۸.</ref>؛ {{متن قرآن|كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>««اصحاب ایکه»  پیامبران را دروغگو شمردند» سوره شعراء، آیه ۱۷۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ أُولَئِكَ الْأَحْزَابُ}}<ref>«و ثمود و قوم لوط و «اصحاب ایکه» همان گروه‌ها (ی شکست خورده) بودند» سوره ص، آیه ۱۳.</ref> و {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ}}<ref>«و اصحاب ایکه و قوم تبّع همگی پیامبران را دروغزن خواندند آنگاه بیم دادن من (بر آنان) به حقیقت پیوست» سوره ق، آیه ۱۴.</ref> آمده است. [[ایکه]] به معنای درخت، و جمع آن "أیْک" به معنای انبوه درختان است. <ref>جامع‌البیان، مج ۸، ج ۱۴، ص ۶۴؛ مقاییس‌اللغه، ج ۱، ص ۱۶۵؛ لسان‌العرب، ج ۱، ص ۲۸۹، «ایک».</ref> [[قتاده]]، ایکه را بیشه‌ای دانسته که بیشتر درختان آن "دَوْم" است که آن را "مُقْل" نیز گویند. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۰. </ref> دَوْم نوعی درخت خرما و مُقْل میوه یا صمغ آن است. <ref>لغت نامه، ج ۷، ص ۹۹۲۱؛ ج ۱۳، ص ۱۸۸۵۵. </ref> انبوهی از درختان اراک یا خرما، درختان بسیار [[درهم]] پیچیده،<ref>مقاییس‌اللغه، ج ۱، ص ۱۶۵، «ایک».</ref> درخت  یا درختی که شاخه‌هایش در هم پیچیده <ref>التبیان، ج ۶، ص ۳۴۹. </ref> معانی دیگری است که برای ایکه بیان شده است. در این میان نظری هم بر خلاف موارد پیشگفته، ایکه رانام قریه و [[شهر]] دانسته است. <ref> التبیان، ج ۶، ص ۳۵۰. </ref>.


اصحاب ایکه در برابر [[دعوت]] [[شعیب]] [[ایستادگی]] و او را [[جادو]] شده معرفی کردند و با برابر دانستن شعیب با خودشان، او را در ادعای رسالتش از جانب [[خدا]] [[دروغگو]] شمردند: «قالوا اِنَّما اَنتَ مِنَ المُسَحَّرین * وما اَنتَ اِلاّ بَشَرٌ مِثلُنا واِن نَظُنُّکَ لَمِنَ الکـذِبین» (شعراء / ۲۶، ۱۸۵ ـ ۱۸۶) و ناباورانه و با [[استهزا]] <ref>کشف الاسرار، ج ۷، ص ۱۴۸. </ref> به او پیشنهاد دادند که اگر در ادعایش راستگوست پاره [[آسمان]] بر سر آنان فرود آورد: «فَاَسقِط عَلَینا کِسَفـًا مِنَ السَّماءِ اِن کُنتَ مِنَ الصّـدِقین» (شعراء / ۲۶، ۱۸۷)؛ اما شعیب با واگذاردن امر آنان به [[خداوند]]<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۱۶۴. </ref> و اینکه خداوند به فرجام آنان داناست، به آنان فرمود: خدا به آنچه می‌کنید داناتر است؛ یعنی [[اختیار]] [[عذاب]] به دست من نیست: «قالَ رَبّی اَعلَمُ بِما تَعمَلون». (شعراء / ۲۶، ۱۸۸) <ref>مجمع‌البیان، ج۷، ص۳۱۷، المیزان، ج۱۵، ص۳۱۳. </ref>[[اصحاب]] [[ایکه]] شعیب را [[تکذیب]] * کردند و در پی تکذیب آنان، عذاب روزِ سایبان یا [[ابر]]، آنان را فرو گرفت: «فَکَذَّبوهُ فَاَخَذَهُم عَذابُیَومِ‌الظُّـلَّةِ». (شعراء / ۲۶، ۱۸۹) [[روز]] [[نزول]] عذاب بر اصحاب ایکه به «روز بزرگ» [[وصف]] شده است: «اِنَّهُ کانَ عَذابَ یَومٍ [[عَظیم]]». (شعراء / ۲۶، ۱۸۹) درباره کیفیت [[عذاب]] [[اصحاب]] ایکه روایاتی [[نقل]] شده که یادآور شباهت عذاب این [[قوم]] با اصحاب [[مدین]] است. گفته شده: پس از آنکه [[شعیب]] را [[تکذیب]] کردند و ناباورانه از او خواستند تا پاره‌ای از [[آسمان]] یا [[ابر]] <ref>الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۴. </ref> بر آنان بیفکند، [[خداوند]] ۷ شبانه [[روز]] گرمای شدیدی را بر آنها مسلط <ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۱۷. </ref> و باد را ساکن گرداند، به‌گونه‌ای که نفس کشیدن بر آنان دشوار شد و [[آرامش]] را از آنان گرفت. [[پناه]] بردن به درون [[خانه‌ها]] و سردابها و استفاده از آب و سایه نیز برای خنک شدن بر آنان سودی نبخشید، آنگاه پس از ۷ روز خداوند ابری (ظُلّه) به سوی آنان فرستاد. [[اصحاب]] [[ایکه]] به سوی سایه آن ابر رو آوردند. ناگهان از آن ابر [[آتش]] بارید ([[صاعقه]] آنان را فرا گرفت) و همه آنان را نابود کرد. <ref>روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۳۵۲؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۱۳. </ref> در برخی نقلها تعبیرهای مبالغه‌آمیزی در باره عذاب نازل شده بر اصحاب ایکه، دیده می‌شود که می‌توان آن را تعبیرهایی مَجاز به شمار آورد؛ مانند اینکه [[خورشید]] آنان را به سان ملخی که در ظرف پخته شود، سوزاند،<ref>الدرالمنثور، ج ۶، ص ۳۲۰. </ref> خداوند دری از [[دوزخ]] بر روی آنان گشود،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۲. </ref> آنگاه که اصحاب ایکه زیر آن ابر گرد آمدند، چون کوهی بر سر آنان فرود آمد <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۲. </ref> و بر اثر آتشی که از ابر بر آنان بارید همگی خاکستر شدند. <ref> بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۸۳. </ref> [[ابن‌کثیر]] اصحاب مدین و ایکه را یک [[امت]] دانسته، با توجه به [[آیه]] ۹۱ [[اعراف]] / ۷ که عذاب اصحاب مدین را رَجفه ([[زمین]] لرزه) و آیه ۹۴ [[هود]] / ۱۱ که عذاب آنان را [[صیحه]] (بانگ شدید) بیان کرده، درباره چگونگی [[عذاب]] می‌گوید: پس از [[پناه]] بردن [[مردم]] به سایه [[ابر]]، شعله‌های [[آتش]] بر آنان فرو بارید و [[زمین]] به لرزه درآمد و صیحه‌ای از [[آسمان]] برخاست و همه [[اصحاب]] ایکه را که در زیر ابر جای گرفته بودند نابود کرد. <ref>قصص‌الانبیاء، ص ۱۷۷ ـ ۱۷۸. </ref> برخلاف این نقلها و اظهار نظرها، در روایتی از [[ابن عباس]] در بیان نوع عذاب اصحاب ایکه با [[احتیاط]] برخورده شده است. او گفته است: هرکس درباره چگونگی عذاب «[[یوم]] الظلّه» سخنی گفت او را [[تکذیب]] کن. <ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۳۵. </ref> شاید به این سبب که کسی از آنان [[نجات]] نیافت، تا چگونگی عذاب را شرح دهد<ref>کشف الاسرار، ج ۷، ص ۱۴۹. </ref>.<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[اصحاب ایکه (مقاله)|مقاله «اصحاب ایکه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
[[قرآن کریم]] [[اصحاب]] ایکه را [[امت]] [[شعیب]]  معرفی می‌کند. {{متن قرآن|كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>««اصحاب ایکه»  پیامبران را دروغگو شمردند» سوره شعراء، آیه ۱۷۶.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه (را) که شعیب به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟» سوره شعراء، آیه ۱۷۷.</ref> نامیدن آنان به اصحاب ایکه یا از آن رو بوده است که در منطقه‌ای پر آب و درخت با میوه فراوان [[زندگی]] می‌کردند <ref>جامع البیان، مج ۸، ج ۱۴، ص ۶۴. </ref> یا از آن رو که ایکه (درختی) را می‌پرستیدند. <ref>قصص‌الانبیاء، ص ۱۷۱. </ref> اگر به [[روایت]] ترتیب نزولی که زرکشی در البرهان آورده است <ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۱. </ref> [[اعتماد]] کنیم برای نخستین بار در [[سوره ق]] و در کنار [[قوم نوح]]، اصحاب رسّ، [[ثمود]]، [[عاد]]، [[فرعون]]، اخوان [[لوط]] و [[قوم]] تُبَّع، از اصحاب ایکه نیز یاد شده و بدون آنکه هیچ معرفی از آنان ارائه شود، تنها بر این نکته تأکید شده که آنان [[پیامبر]] خود را [[تکذیب]] کردند و مستحق [[وعید]] [[الهی]] شدند: {{متن قرآن| كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ }}<ref>«پیش از آنان قوم نوح و اصحاب رسّ و ثمود دروغ‌انگاری کردند و عاد و فرعون و قوم لوط نیز. و اصحاب ایکه و قوم تبّع همگی پیامبران را دروغزن خواندند آنگاه بیم دادن من (بر آنان) به حقیقت پیوست» سوره ق، آیه ۱۲-۱۴.</ref> سپس برای بار دوم در [[سوره ص]] با همان تعریف مبهم و مختصر و در کنار همان گروه‌های یاد شده از آنان نیز نام برده شده و افزون بر آن، در این [[سوره]] می‌گوید: آنان به [[تعجیل]] از [[خدا]] می‌خواستند که پیش از رسیدن [[روز حساب]] عذابشان کند: {{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الأَوْتَادِ وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الأَيْكَةِ أُوْلَئِكَ الأَحْزَابُ إِن كُلٌّ إِلاَّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ وَمَا يَنظُرُ هَؤُلاء إِلاَّ صَيْحَةً وَاحِدَةً مَّا لَهَا مِن فَوَاقٍ وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ}}<ref>«پیش از ایشان قوم نوح و عاد و فرعون دارنده میخ‌ها  هم، (پیامبران را) دروغگو انگاشتند و ثمود و قوم لوط و «اصحاب ایکه» همان گروه‌ها (ی شکست خورده) بودند ...هیچ یک جز اینکه پیامبران را دروغگو شمردند کاری نکردند و کیفر من بر آنان به حقیقت پیوست.و اینان جز بانگی یگانه (و آسمانی) را انتظار نمی‌برند که آن را هیچ بازگشت نیست.و می‌گفتند: پروردگارا! نامه کردار  ما را پیش از روز حساب به ما با شتاب ده!» سوره ص، آیه ۱۲-۱۶.</ref> روشن‌ترین معرفی از [[اصحاب]] ایکه در [[سوره شعراء]] آمده که به فاصله ۹ سوره پس از سوره ص نازل شده است. در این سوره اصحاب ایکه، [[قوم شعیب]] معرفی شده‌اند که پیش از [[شعیب]]، دیگر فرستادگان الهی را [[تکذیب]] کرده بودند: {{متن قرآن|كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>««اصحاب ایکه»  پیامبران را دروغگو شمردند» سوره شعراء، آیه ۱۷۶.</ref> شعیب آنان رابه [[ترس از خدا]] فرا می‌خواند: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه (را) که شعیب به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟» سوره شعراء، آیه ۱۷۷.</ref> و با معرفی خود به عنوان [[پیامبر]] [[امین]] و [[درستکار]] برای آنان، از ایشان می‌خواست [[تقوای الهی]] را رعایت کرده و از او [[اطاعت]] کنند: {{متن قرآن|إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«من برای شما پیامبری امینم» سوره شعراء، آیه ۱۷۸-۱۷۹.</ref> و اعلام می‌داشت که در برابر هدایتشان مزدش بر عهده [[پروردگار]] جهانیان است و از آنان مزدی نمی‌خواهد: {{متن قرآن|وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمی‌خواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۰۹.</ref> شاید بتوان از ظاهر [[آیات]] بعد استفاده کرد که بزرگ‌ترین [[انحراف]] [[اصحاب]] [[ایکه]] [[کم فروشی]] بوده است، ازاین‌رو شعیب{{ع}} ضمن [[دعوت]] آنها به کامل دادن پیمانه، آنان را از کم‌فروشی [[نهی]] می‌کرد: {{متن قرآن|أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ}}<ref>«پیمانه را تمام بپیمایید و از کم‌فروشان نباشید» سوره شعراء، آیه ۱۸۱.</ref> و از آنان می‌خواست که با ترازوی درست و کفه‌های برابر وزن کنند و از [[ارزش]] [[اموال]] [[مردم]] نکاهند که چنین کاری [[فساد]] است و آنان نباید با [[کم‌فروشی]] در [[زمین]] فساد کنند: {{متن قرآن|وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ وَلا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلا تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>« و با ترازوی درست، وزن کنید.و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره شعراء، آیه ۱۸۲-۱۸۳.</ref> <ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۳۱۲. </ref> برخی از [[مفسران]] فساد مورد اشاره این [[آیه]] را به راهزنی، [[غارت]] اموال، نابود کردن زراعت،<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۲. </ref> و احیاناً [[قتل]]،<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۲۶۳. </ref> [[تفسیر]] کرده، این [[اعمال]] را نیز از جمله انحرافها و کارهای ناروای [[اصحاب]] ایکه برشمرده‌اند.
 
اصحاب ایکه در برابر [[دعوت]] [[شعیب]] [[ایستادگی]] و او را [[جادو]] شده معرفی کردند و با برابر دانستن شعیب با خودشان، او را در ادعای رسالتش از جانب [[خدا]] [[دروغگو]] شمردند: {{متن قرآن|قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ}}<ref>«گفتند: تو بی‌گمان از جادو زدگانی» سوره شعراء، آیه ۱۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و تو جز بشری مانند ما نیستی و بی‌گمان ما تو را از دروغگویان می‌دانیم» سوره شعراء، آیه ۱۸۶.</ref> و ناباورانه و با [[استهزا]] <ref>کشف الاسرار، ج ۷، ص ۱۴۸. </ref> به او پیشنهاد دادند که اگر در ادعایش راستگوست پاره [[آسمان]] بر سر آنان فرود آورد: {{متن قرآن|فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«بنابراین اگر راست می‌گویی پاره‌هایی از آسمان را بر ما فرود آر» سوره شعراء، آیه ۱۸۷.</ref>؛ اما شعیب با واگذاردن امر آنان به [[خداوند]]<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۱۶۴. </ref> و اینکه خداوند به فرجام آنان داناست، به آنان فرمود: خدا به آنچه می‌کنید داناتر است؛ یعنی [[اختیار]] [[عذاب]] به دست من نیست: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّي أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«گفت: پروردگارم به آنچه انجام می‌دهید داناتر است» سوره شعراء، آیه ۱۸۸.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج۷، ص۳۱۷، المیزان، ج۱۵، ص۳۱۳. </ref> [[اصحاب]] [[ایکه]] شعیب را [[تکذیب]] کردند و در پی تکذیب آنان، عذاب روزِ سایبان یا [[ابر]]، آنان را فرو گرفت: {{متن قرآن|فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«پس، او را دروغگو شمردند آنگاه عذاب «روز ابر آتشبار»  آنان را فرو گرفت؛ که آن، بی‌گمان عذاب روزی سترگ بود» سوره شعراء، آیه ۱۸۹.</ref> [[روز]] [[نزول]] عذاب بر اصحاب ایکه به «روز بزرگ» [[وصف]] شده است: {{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«پس، او را دروغگو شمردند آنگاه عذاب «روز ابر آتشبار»  آنان را فرو گرفت؛ که آن، بی‌گمان عذاب روزی سترگ بود» سوره شعراء، آیه ۱۸۹.</ref> درباره کیفیت [[عذاب]] [[اصحاب]] ایکه روایاتی [[نقل]] شده که یادآور شباهت عذاب این [[قوم]] با اصحاب [[مدین]] است. گفته شده: پس از آنکه [[شعیب]] را [[تکذیب]] کردند و ناباورانه از او خواستند تا پاره‌ای از [[آسمان]] یا [[ابر]] <ref>الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۴. </ref> بر آنان بیفکند، [[خداوند]] ۷ شبانه [[روز]] گرمای شدیدی را بر آنها مسلط <ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۱۷. </ref> و باد را ساکن گرداند، به‌گونه‌ای که نفس کشیدن بر آنان دشوار شد و [[آرامش]] را از آنان گرفت. [[پناه]] بردن به درون [[خانه‌ها]] و سرداب‌ها و استفاده از آب و سایه نیز برای خنک شدن بر آنان سودی نبخشید، آنگاه پس از ۷ روز خداوند ابری (ظُلّه) به سوی آنان فرستاد. [[اصحاب]] [[ایکه]] به سوی سایه آن ابر رو آوردند. ناگهان از آن ابر [[آتش]] بارید ([[صاعقه]] آنان را فرا گرفت) و همه آنان را نابود کرد. <ref>روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۳۵۲؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۱۳. </ref> در برخی نقل‌ها تعبیرهای مبالغه‌آمیزی در باره عذاب نازل شده بر اصحاب ایکه، دیده می‌شود که می‌توان آن را تعبیرهایی مَجاز به شمار آورد؛ مانند اینکه [[خورشید]] آنان را به سان ملخی که در ظرف پخته شود، سوزاند،<ref>الدرالمنثور، ج ۶، ص ۳۲۰. </ref> خداوند دری از [[دوزخ]] بر روی آنان گشود،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۲. </ref> آنگاه که اصحاب ایکه زیر آن ابر گرد آمدند، چون کوهی بر سر آنان فرود آمد <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۲. </ref> و بر اثر آتشی که از ابر بر آنان بارید همگی خاکستر شدند. <ref> بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۸۳. </ref> [[ابن‌کثیر]] اصحاب مدین و ایکه را یک [[امت]] دانسته، با توجه به [[آیه]] {{متن قرآن|فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}<ref>«آنگاه زمین‌لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه‌شان از پا در آمدند» سوره اعراف، آیه ۷۸.</ref> که عذاب اصحاب مدین را رَجفه ([[زمین]] لرزه) و آیه {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}<ref>«و چون «امر» ما دررسید شعیب و مؤمنان همراه او را با بخشایشی از سوی خویش رهایی بخشیدیم و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانه‌های خود از پا در افتادند» سوره هود، آیه ۹۴.</ref> که عذاب آنان را [[صیحه]] (بانگ شدید) بیان کرده، درباره چگونگی [[عذاب]] می‌گوید: پس از [[پناه]] بردن [[مردم]] به سایه [[ابر]]، شعله‌های [[آتش]] بر آنان فرو بارید و [[زمین]] به لرزه درآمد و صیحه‌ای از [[آسمان]] برخاست و همه [[اصحاب]] ایکه را که در زیر ابر جای گرفته بودند نابود کرد. <ref>قصص‌الانبیاء، ص ۱۷۷ ـ ۱۷۸. </ref> برخلاف این نقلها و اظهار نظرها، در روایتی از [[ابن عباس]] در بیان نوع عذاب اصحاب ایکه با [[احتیاط]] برخورده شده است. او گفته است: هرکس درباره چگونگی عذاب {{متن قرآن|يَوْمِ الظُّلَّةِ}} سخنی گفت او را [[تکذیب]] کن. <ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۳۵. </ref> شاید به این سبب که کسی از آنان [[نجات]] نیافت، تا چگونگی عذاب را شرح دهد<ref>کشف الاسرار، ج ۷، ص ۱۴۹. </ref>.<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[اصحاب ایکه (مقاله)|مقاله «اصحاب ایکه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>


==[[سرزمین]] اصحاب ایکه==
==[[سرزمین]] اصحاب ایکه==

نسخهٔ ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۷

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اصحاب ایکه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

این عنوان به‌صورت ترکیب اضافی "اصحاب الایکه" ۴ بار در آیات ﴿وَإِنْ كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ[۱]؛ ﴿كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ[۲]؛ ﴿وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ أُولَئِكَ الْأَحْزَابُ[۳] و ﴿وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ[۴] آمده است. ایکه به معنای درخت، و جمع آن "أیْک" به معنای انبوه درختان است. [۵] قتاده، ایکه را بیشه‌ای دانسته که بیشتر درختان آن "دَوْم" است که آن را "مُقْل" نیز گویند. [۶] دَوْم نوعی درخت خرما و مُقْل میوه یا صمغ آن است. [۷] انبوهی از درختان اراک یا خرما، درختان بسیار درهم پیچیده،[۸] درخت یا درختی که شاخه‌هایش در هم پیچیده [۹] معانی دیگری است که برای ایکه بیان شده است. در این میان نظری هم بر خلاف موارد پیشگفته، ایکه رانام قریه و شهر دانسته است. [۱۰].

قرآن کریم اصحاب ایکه را امت شعیب معرفی می‌کند. ﴿كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ[۱۱]، ﴿إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ[۱۲] نامیدن آنان به اصحاب ایکه یا از آن رو بوده است که در منطقه‌ای پر آب و درخت با میوه فراوان زندگی می‌کردند [۱۳] یا از آن رو که ایکه (درختی) را می‌پرستیدند. [۱۴] اگر به روایت ترتیب نزولی که زرکشی در البرهان آورده است [۱۵] اعتماد کنیم برای نخستین بار در سوره ق و در کنار قوم نوح، اصحاب رسّ، ثمود، عاد، فرعون، اخوان لوط و قوم تُبَّع، از اصحاب ایکه نیز یاد شده و بدون آنکه هیچ معرفی از آنان ارائه شود، تنها بر این نکته تأکید شده که آنان پیامبر خود را تکذیب کردند و مستحق وعید الهی شدند: ﴿ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ [۱۶] سپس برای بار دوم در سوره ص با همان تعریف مبهم و مختصر و در کنار همان گروه‌های یاد شده از آنان نیز نام برده شده و افزون بر آن، در این سوره می‌گوید: آنان به تعجیل از خدا می‌خواستند که پیش از رسیدن روز حساب عذابشان کند: ﴿كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الأَوْتَادِ وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الأَيْكَةِ أُوْلَئِكَ الأَحْزَابُ إِن كُلٌّ إِلاَّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ وَمَا يَنظُرُ هَؤُلاء إِلاَّ صَيْحَةً وَاحِدَةً مَّا لَهَا مِن فَوَاقٍ وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ[۱۷] روشن‌ترین معرفی از اصحاب ایکه در سوره شعراء آمده که به فاصله ۹ سوره پس از سوره ص نازل شده است. در این سوره اصحاب ایکه، قوم شعیب معرفی شده‌اند که پیش از شعیب، دیگر فرستادگان الهی را تکذیب کرده بودند: ﴿كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ[۱۸] شعیب آنان رابه ترس از خدا فرا می‌خواند: ﴿إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ[۱۹] و با معرفی خود به عنوان پیامبر امین و درستکار برای آنان، از ایشان می‌خواست تقوای الهی را رعایت کرده و از او اطاعت کنند: ﴿إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ[۲۰] و اعلام می‌داشت که در برابر هدایتشان مزدش بر عهده پروردگار جهانیان است و از آنان مزدی نمی‌خواهد: ﴿وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ[۲۱] شاید بتوان از ظاهر آیات بعد استفاده کرد که بزرگ‌ترین انحراف اصحاب ایکه کم فروشی بوده است، ازاین‌رو شعیب(ع) ضمن دعوت آنها به کامل دادن پیمانه، آنان را از کم‌فروشی نهی می‌کرد: ﴿أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ[۲۲] و از آنان می‌خواست که با ترازوی درست و کفه‌های برابر وزن کنند و از ارزش اموال مردم نکاهند که چنین کاری فساد است و آنان نباید با کم‌فروشی در زمین فساد کنند: ﴿وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ وَلا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلا تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ[۲۳] [۲۴] برخی از مفسران فساد مورد اشاره این آیه را به راهزنی، غارت اموال، نابود کردن زراعت،[۲۵] و احیاناً قتل،[۲۶] تفسیر کرده، این اعمال را نیز از جمله انحرافها و کارهای ناروای اصحاب ایکه برشمرده‌اند.

اصحاب ایکه در برابر دعوت شعیب ایستادگی و او را جادو شده معرفی کردند و با برابر دانستن شعیب با خودشان، او را در ادعای رسالتش از جانب خدا دروغگو شمردند: ﴿قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ[۲۷]، ﴿وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ[۲۸] و ناباورانه و با استهزا [۲۹] به او پیشنهاد دادند که اگر در ادعایش راستگوست پاره آسمان بر سر آنان فرود آورد: ﴿فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ[۳۰]؛ اما شعیب با واگذاردن امر آنان به خداوند[۳۱] و اینکه خداوند به فرجام آنان داناست، به آنان فرمود: خدا به آنچه می‌کنید داناتر است؛ یعنی اختیار عذاب به دست من نیست: ﴿قَالَ رَبِّي أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ[۳۲].[۳۳] اصحاب ایکه شعیب را تکذیب کردند و در پی تکذیب آنان، عذاب روزِ سایبان یا ابر، آنان را فرو گرفت: ﴿فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[۳۴] روز نزول عذاب بر اصحاب ایکه به «روز بزرگ» وصف شده است: ﴿إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[۳۵] درباره کیفیت عذاب اصحاب ایکه روایاتی نقل شده که یادآور شباهت عذاب این قوم با اصحاب مدین است. گفته شده: پس از آنکه شعیب را تکذیب کردند و ناباورانه از او خواستند تا پاره‌ای از آسمان یا ابر [۳۶] بر آنان بیفکند، خداوند ۷ شبانه روز گرمای شدیدی را بر آنها مسلط [۳۷] و باد را ساکن گرداند، به‌گونه‌ای که نفس کشیدن بر آنان دشوار شد و آرامش را از آنان گرفت. پناه بردن به درون خانه‌ها و سرداب‌ها و استفاده از آب و سایه نیز برای خنک شدن بر آنان سودی نبخشید، آنگاه پس از ۷ روز خداوند ابری (ظُلّه) به سوی آنان فرستاد. اصحاب ایکه به سوی سایه آن ابر رو آوردند. ناگهان از آن ابر آتش بارید (صاعقه آنان را فرا گرفت) و همه آنان را نابود کرد. [۳۸] در برخی نقل‌ها تعبیرهای مبالغه‌آمیزی در باره عذاب نازل شده بر اصحاب ایکه، دیده می‌شود که می‌توان آن را تعبیرهایی مَجاز به شمار آورد؛ مانند اینکه خورشید آنان را به سان ملخی که در ظرف پخته شود، سوزاند،[۳۹] خداوند دری از دوزخ بر روی آنان گشود،[۴۰] آنگاه که اصحاب ایکه زیر آن ابر گرد آمدند، چون کوهی بر سر آنان فرود آمد [۴۱] و بر اثر آتشی که از ابر بر آنان بارید همگی خاکستر شدند. [۴۲] ابن‌کثیر اصحاب مدین و ایکه را یک امت دانسته، با توجه به آیه ﴿فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ[۴۳] که عذاب اصحاب مدین را رَجفه (زمین لرزه) و آیه ﴿وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ[۴۴] که عذاب آنان را صیحه (بانگ شدید) بیان کرده، درباره چگونگی عذاب می‌گوید: پس از پناه بردن مردم به سایه ابر، شعله‌های آتش بر آنان فرو بارید و زمین به لرزه درآمد و صیحه‌ای از آسمان برخاست و همه اصحاب ایکه را که در زیر ابر جای گرفته بودند نابود کرد. [۴۵] برخلاف این نقلها و اظهار نظرها، در روایتی از ابن عباس در بیان نوع عذاب اصحاب ایکه با احتیاط برخورده شده است. او گفته است: هرکس درباره چگونگی عذاب ﴿يَوْمِ الظُّلَّةِ سخنی گفت او را تکذیب کن. [۴۶] شاید به این سبب که کسی از آنان نجات نیافت، تا چگونگی عذاب را شرح دهد[۴۷].[۴۸]

سرزمین اصحاب ایکه

آخرین آیاتی که درباره اصحاب ایکه نازل شده آیات ۷۸ ـ ۷۹ سوره حجر / ۱۵ است: «واِن کانَ اَصحـبُ الاَیکَةِ لَظــلِمین * فانتَقَمنا مِنهُم واِنَّهُما لَبِاِمامٍ مُبین = و راستی اصحاب ایکه ستمگر بودند، پس، از آنان انتقام گرفتیم و آن دو [سرزمین اصحاب ایکه و قوم لوط] بر سر راهی آشکار است». از ذیل این دو آیه برمی‌آید که آثار سرزمین اصحاب ایکه تا زمان نزول قرآن باقی و در کنار بزرگراه عمومی در معرض دید کاروانهای تجارتی مکیان بوده است. در میان مفسران اتفاق نظر است که سرزمین اصحاب ایکه میان مدینه و شام قرار داشته است. برخی آن را نزدیک مدین [۴۹] و برخی دیگر آن را مابین ساحل دریا [ی‌سرخ] و مدین دانسته‌اند. خطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد.[۵۰]

اصحاب ایکه و اهل مدین

آیا اصحاب ایکه همان اصحاب مدین‌اند؟ یکی از پرسشهای جدی درباره اصحاب ایکه آن است که باتوجه به اینکه پیامبر هر دو قوم در قرآن کریم حضرت شعیب(ع) معرفی شده است، آیا آنان یک قوم و ملت بودند که قرآن کریم از آنان با دو عنوان یاد کرده یا آنکه دو قوم و گروه مستقل بودند، با پیامبری مشترک و با اعمالی مشابه و فرجامی تقریبا نزدیک به هم؟ به نظر بیشتر مفسران اصحاب ایکه غیر از اهل مدین بوده‌اند و شعیبِ پیامبر ابتدا به سوی قوم خودش (اصحاب مدین) مبعوث شد و پس از نابودی آنان رسالت هدایت اصحاب ایکه را بر عهده گرفت؛[۵۱] اما مستند این نظر مفسران ظاهرا سخن قتاده است که گفته: حضرت شعیب(ع) به سوی دو امت مبعوث شد: قوم خودش و اصحاب ایکه،[۵۲] و هر یک از آن دو قوم با عذابی ویژه نابود شد؛[۵۳] در کنار ظاهر آیات که از این دو قوم یاد کرده است. نیز عبدالله بن عمرو از پیامبر(ص) نقل کرده است که اهل مدین و اصحاب ایکه دو امت بودند که خداوند شعیب را به سوی آنان فرستاد. [۵۴] در برابر این نظریه، گروهی از مفسران از جمله ابن عباس[۵۵] معتقدند که اصحاب ایکه همان اهل مدین‌اند. ابن کثیر ضمن غریب شمردن‌روایت عبدالله بن عمرو و تضعیف برخی از روایاتش آن را از اسرائیلیات دانسته و می‌گوید: عمده‌ترین دلیل نظر اول دو چیز است:

  1. خداوند در آیه «واِلی مَدیَنَ اَخاهُم شُعَیبـًا» (اعراف / ۷، ۸۵) شعیب را برادر اهل مدین خوانده؛ ولی شعیب برادر اصحاب ایکه خوانده نشده است.
  2. کیفر اصحاب ایکه را عذاب «یوم الظُلّه» معرفی کرده؛ اما عذاب اهل مدین «رَجْفه» و «صَیْحه» بیان شده است، آنگاه در رد این دو دلیل می‌نویسد: با توجه به اینکه توصیف اهل مدین به اصحاب ایکه بر اثر پرستش درخت ایکه بود، مناسب نبود شعیب را برادر آنان معرفی کند؛ همچنین تعدد عذاب نیز نشان تعدد امت نیست وگرنه خود اهل مدین نیز باید دو امت شمرده شوند، زیرا در سوره اعراف عذاب آنان «رَجْفه» اما در هود «صَیْحه» معرفی شده است. [۵۶] ابن کثیر می‌افزاید که اشتراک اهل مدین واصحاب ایکه در صفت کم فروشی شاهدی بر این است که آنان یک امت بودند و با چند گونه عذاب نابود شدند. [۵۷] به این سخن ابن کثیر باید افزود که ذکر اصحاب ایکه در کنار قوم نوح، عاد، فرعون، ثمود ولوط در دو سوره ص و ق، بدون آنکه در اینجا نامی از اهل مدین برده شود، و در مقابل، ذکر اهل مدین در کنار همین پیامبران در دو سوره اعراف و هود، بدون آنکه از اصحاب ایکه یاد شود، شاهدی بر یکی بودن اهل مدین و اصحاب ایکه است.[۵۸]

قرائت و کتابت الایکه

«الأیْکَه» در سوره‌های حجر و ق به همین شکل و در سوره‌های شعراء و ص به شکل «لَئیْکَه» کتابت شده و همه قاریان در هر ۴ مورد «اَلأیْکه» قرائت کرده‌اند، مگر قاریان شام و حجاز[۵۹] که در مورد اخیر «لَیْکه» قرائت کرده‌اند، ازاین‌رو برخی بین اَیْکه و لَیْکه فرق گذاشته و لَیْکه را نام شهر دانسته [۶۰] و اَیْکه را درخت یا بیشه؛ ولی ظاهرا قرائت«لَیْکَه» خطایی است که بر اثر رسم الخط مصحف پدید آمده است و در قرآن موارد متعددی برخلاف قانون خط نوشته شده است، افزون بر اینکه «لَیْکَه» اسمی ناشناخته است. [۶۱] ابن‌منظور درباره واژه لَیْکه می‌گوید: اصل‌آن الاَیْکه بوده که ابتدا همزه آن در تلفظ حذف شده و به‌صورت «اَلْیکه» درآمده و چون همزه اول آن نیز هنگام وصل به کلمه قبل تلفظ نمی‌شده هر دو همزه را در کتابت انداخته[۶۲] و مطابق با تلفظ کتابت کرده‌اند.


.[۶۳]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «و «اصحاب ایکه» به راستی ستمگر بودند» سوره حجر، آیه ۷۸.
  2. ««اصحاب ایکه» پیامبران را دروغگو شمردند» سوره شعراء، آیه ۱۷۶.
  3. «و ثمود و قوم لوط و «اصحاب ایکه» همان گروه‌ها (ی شکست خورده) بودند» سوره ص، آیه ۱۳.
  4. «و اصحاب ایکه و قوم تبّع همگی پیامبران را دروغزن خواندند آنگاه بیم دادن من (بر آنان) به حقیقت پیوست» سوره ق، آیه ۱۴.
  5. جامع‌البیان، مج ۸، ج ۱۴، ص ۶۴؛ مقاییس‌اللغه، ج ۱، ص ۱۶۵؛ لسان‌العرب، ج ۱، ص ۲۸۹، «ایک».
  6. تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۰.
  7. لغت نامه، ج ۷، ص ۹۹۲۱؛ ج ۱۳، ص ۱۸۸۵۵.
  8. مقاییس‌اللغه، ج ۱، ص ۱۶۵، «ایک».
  9. التبیان، ج ۶، ص ۳۴۹.
  10. التبیان، ج ۶، ص ۳۵۰.
  11. ««اصحاب ایکه» پیامبران را دروغگو شمردند» سوره شعراء، آیه ۱۷۶.
  12. «(یاد کن) آنگاه (را) که شعیب به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟» سوره شعراء، آیه ۱۷۷.
  13. جامع البیان، مج ۸، ج ۱۴، ص ۶۴.
  14. قصص‌الانبیاء، ص ۱۷۱.
  15. البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۱.
  16. «پیش از آنان قوم نوح و اصحاب رسّ و ثمود دروغ‌انگاری کردند و عاد و فرعون و قوم لوط نیز. و اصحاب ایکه و قوم تبّع همگی پیامبران را دروغزن خواندند آنگاه بیم دادن من (بر آنان) به حقیقت پیوست» سوره ق، آیه ۱۲-۱۴.
  17. «پیش از ایشان قوم نوح و عاد و فرعون دارنده میخ‌ها هم، (پیامبران را) دروغگو انگاشتند و ثمود و قوم لوط و «اصحاب ایکه» همان گروه‌ها (ی شکست خورده) بودند ...هیچ یک جز اینکه پیامبران را دروغگو شمردند کاری نکردند و کیفر من بر آنان به حقیقت پیوست.و اینان جز بانگی یگانه (و آسمانی) را انتظار نمی‌برند که آن را هیچ بازگشت نیست.و می‌گفتند: پروردگارا! نامه کردار ما را پیش از روز حساب به ما با شتاب ده!» سوره ص، آیه ۱۲-۱۶.
  18. ««اصحاب ایکه» پیامبران را دروغگو شمردند» سوره شعراء، آیه ۱۷۶.
  19. «(یاد کن) آنگاه (را) که شعیب به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟» سوره شعراء، آیه ۱۷۷.
  20. «من برای شما پیامبری امینم» سوره شعراء، آیه ۱۷۸-۱۷۹.
  21. «و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمی‌خواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۰۹.
  22. «پیمانه را تمام بپیمایید و از کم‌فروشان نباشید» سوره شعراء، آیه ۱۸۱.
  23. « و با ترازوی درست، وزن کنید.و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره شعراء، آیه ۱۸۲-۱۸۳.
  24. المیزان، ج ۱۵، ص ۳۱۲.
  25. الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۲.
  26. تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۲۶۳.
  27. «گفتند: تو بی‌گمان از جادو زدگانی» سوره شعراء، آیه ۱۵۳.
  28. «و تو جز بشری مانند ما نیستی و بی‌گمان ما تو را از دروغگویان می‌دانیم» سوره شعراء، آیه ۱۸۶.
  29. کشف الاسرار، ج ۷، ص ۱۴۸.
  30. «بنابراین اگر راست می‌گویی پاره‌هایی از آسمان را بر ما فرود آر» سوره شعراء، آیه ۱۸۷.
  31. الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۱۶۴.
  32. «گفت: پروردگارم به آنچه انجام می‌دهید داناتر است» سوره شعراء، آیه ۱۸۸.
  33. مجمع‌البیان، ج۷، ص۳۱۷، المیزان، ج۱۵، ص۳۱۳.
  34. «پس، او را دروغگو شمردند آنگاه عذاب «روز ابر آتشبار» آنان را فرو گرفت؛ که آن، بی‌گمان عذاب روزی سترگ بود» سوره شعراء، آیه ۱۸۹.
  35. «پس، او را دروغگو شمردند آنگاه عذاب «روز ابر آتشبار» آنان را فرو گرفت؛ که آن، بی‌گمان عذاب روزی سترگ بود» سوره شعراء، آیه ۱۸۹.
  36. الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۴.
  37. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۱۷.
  38. روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۳۵۲؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۱۳.
  39. الدرالمنثور، ج ۶، ص ۳۲۰.
  40. تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۲.
  41. تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۲.
  42. بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۸۳.
  43. «آنگاه زمین‌لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه‌شان از پا در آمدند» سوره اعراف، آیه ۷۸.
  44. «و چون «امر» ما دررسید شعیب و مؤمنان همراه او را با بخشایشی از سوی خویش رهایی بخشیدیم و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانه‌های خود از پا در افتادند» سوره هود، آیه ۹۴.
  45. قصص‌الانبیاء، ص ۱۷۷ ـ ۱۷۸.
  46. جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۳۵.
  47. کشف الاسرار، ج ۷، ص ۱۴۹.
  48. دشتی، سید محمود، مقاله «اصحاب ایکه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.
  49. المیزان، ج ۱۵، ص ۳۱۲.
  50. دشتی، سید محمود، مقاله «اصحاب ایکه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.
  51. مع الانبیاء، ص ۲۰۳.
  52. جامع‌البیان، مج ۸، ج ۱۴، ص ۶۴.
  53. الدرالمنثور، ج ۵، ص ۹۲.
  54. الدرالمنثور، ج ۵، ص ۹۱.
  55. جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۳۰ ـ ۱۳۱.
  56. قصص‌الانبیاء، ص ۱۷۷ ـ ۱۷۸.
  57. قصص‌الانبیاء، ص ۱۷۸.
  58. دشتی، سید محمود، مقاله «اصحاب ایکه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.
  59. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۱۶؛ التیسیر فی القراءات السبع، ص ۱۶۶.
  60. تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۰.
  61. الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۲.
  62. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۸۹، «ایک».
  63. دشتی، سید محمود، مقاله «اصحاب ایکه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.