آیه امتحان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'راه' به 'راه')
خط ۲۰: خط ۲۰:
#کیفیت [[امتحان]] [[زنان]] [[مهاجر]]: چنان که در ظاهر [[آیه]] هویداست، [[خداوند]] با امر {{متن قرآن|فَامْتَحِنُوهُنَّ}} به [[مؤمنان]] [و رسولش] [[فرمان]] داده تا [[ایمان]] این [[زنان]] [[مهاجر]] را بیازمایند. در مورد چیستی و کیفیت این [[امتحان]] نیز، اقوال مختلفی از سوی [[صحابه]]، [[مفسران]] و قرآن‌پژوهان گزارش شده است. از قول [[عایشه]] [[همسر رسول خدا]]{{صل}} آورده‌اند که [[امتحان]] ایشان به آن باشد که در [[آیه]] دیگر فرمود: {{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref>؛ به این معنا که نحوه [[امتحان]] آنان در [[آیه]] ۱۲ همین [[سوره]] بیان شده است. پس در [[حقیقت]] [[عایشه]] هم، براساس این گزارش [[تفسیر قرآن به قرآن]] نمود.
#کیفیت [[امتحان]] [[زنان]] [[مهاجر]]: چنان که در ظاهر [[آیه]] هویداست، [[خداوند]] با امر {{متن قرآن|فَامْتَحِنُوهُنَّ}} به [[مؤمنان]] [و رسولش] [[فرمان]] داده تا [[ایمان]] این [[زنان]] [[مهاجر]] را بیازمایند. در مورد چیستی و کیفیت این [[امتحان]] نیز، اقوال مختلفی از سوی [[صحابه]]، [[مفسران]] و قرآن‌پژوهان گزارش شده است. از قول [[عایشه]] [[همسر رسول خدا]]{{صل}} آورده‌اند که [[امتحان]] ایشان به آن باشد که در [[آیه]] دیگر فرمود: {{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref>؛ به این معنا که نحوه [[امتحان]] آنان در [[آیه]] ۱۲ همین [[سوره]] بیان شده است. پس در [[حقیقت]] [[عایشه]] هم، براساس این گزارش [[تفسیر قرآن به قرآن]] نمود.
*برخی گفته‌اند {{متن قرآن|فَامْتَحِنُوهُنَّ}} یعنی ایشان را با [[سوگند]] دادن [[آزمایش]] کنید تا آنکه [[نشانه‌های ایمان]] را در آنان ببینید و [[صداقت]] ایشان بر [[ظن]] شما [[غلبه]] کند. از [[ابن عباس]] نیز در این معنی، دو قول [[روایت]] شده است، یکی اینکه [[نشانه]] [[راستگویی]] آنان، گفتن [[شهادتین]] است؛ قول دیگر اینکه وی و دیگران گفته‌اند: کیفیت [[امتحان]] ایشان چنین است که باید [[سوگند]] یاد کنند که از روی [[بغض]] و [[نافرمانی]] شوهر یا [[هوس]] [[دنیاطلبی]] با [[عشق]] به مردی از [[مسلمانان]] و یا ترک شوهر به علت [[ازدواج]] [[مجدد]] از دیار خویش بیرون نیامده‌اند، بلکه تنها [[محبت به خدا]] و [[رسول]] و میل به [[دین اسلام]]، آنان را به [[ایمان]] و [[مهاجرت]] واداشته است.
*برخی گفته‌اند {{متن قرآن|فَامْتَحِنُوهُنَّ}} یعنی ایشان را با [[سوگند]] دادن [[آزمایش]] کنید تا آنکه [[نشانه‌های ایمان]] را در آنان ببینید و [[صداقت]] ایشان بر [[ظن]] شما [[غلبه]] کند. از [[ابن عباس]] نیز در این معنی، دو قول [[روایت]] شده است، یکی اینکه [[نشانه]] [[راستگویی]] آنان، گفتن [[شهادتین]] است؛ قول دیگر اینکه وی و دیگران گفته‌اند: کیفیت [[امتحان]] ایشان چنین است که باید [[سوگند]] یاد کنند که از روی [[بغض]] و [[نافرمانی]] شوهر یا [[هوس]] [[دنیاطلبی]] با [[عشق]] به مردی از [[مسلمانان]] و یا ترک شوهر به علت [[ازدواج]] [[مجدد]] از دیار خویش بیرون نیامده‌اند، بلکه تنها [[محبت به خدا]] و [[رسول]] و میل به [[دین اسلام]]، آنان را به [[ایمان]] و [[مهاجرت]] واداشته است.
*[[زمخشری]] در [[تفسیر]] خود، متن [[سوگند]] را این‌گونه [[نقل]] کرده است: {{عربی|"بالله الذي لا اله الا هو ما خرجت من بغض زوج، بالله ما خرجت رغبة عن ارض الی ارض، بالله ما خرجت التماس دنيا، بالله ما خرجت الا حباً للّه و لرسوله"}}. همچنین تأکید شده است که باید ملاک‌های ظاهری و عادی، معیار [[آزمون]] [[زنان]] [[مهاجر]] مدعی [[ایمان]] باشد؛ چرا که در [[آیه]] مذکور پس از [[فرمان]] به [[امتحان]]، [[سخن]] از [[علم]] [[خداوند]] به [[ایمان]] این [[زنان]] [[مهاجر]] به میان آمده است. همچنین در مورد اینکه فرموده: {{متن قرآن|فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ}} گفته‌اند: یعنی [[علمی]] که در حد توان شماست که همان [[ظن]] غالب شما به وسیله [[سوگند]] و [[مشاهده]] نشانه‌های [[صداقت]] در چهره ایشان است. [[ابوالفتوح رازی]] هم [[معتقد]] است که این [[علم]]، [[علم ظنی]] است، یعنی همین که از آنان [[شهادتین]] بشنوید و [[شعار]] [[شرع]] بینید کافی است و این [[تکلیف]] ماست و در [[حق]] هرکس که این ببینیم به [[ایمان]] و [[اسلام]] او [[حکم]] کنیم و او را [[مؤمن]] خوانیم. [[میبدی]] نیز نظیر این سخن را ابراز داشته است: [[الله]] [[رب]] العالمین گفت: چون این [[سوگند]] یاد کرد و [[امتحان]] حاصل شد از وی به ظاهر بپذیرید و حقایق [[باطن]] و [[ضمیر]] [[دل]]، بالله افکنید که شما را به آن [[راه]] نیست و جز [[الله]] به آن عالم نیست<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۱۷؛ جامع البیان، ج۲۸، ص۶۷؛ مجمع البیان، ج۹، ص۲۷۴؛ کشف الاسرار؛ روض الجنان، ج۱۰، ص۱۲؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۱؛ الدر المنثور، ج۶، ص۲۰۶؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۴، ص۳۵۰؛ کلمات القرآن، ص۴۳۲.</ref>.
*[[زمخشری]] در [[تفسیر]] خود، متن [[سوگند]] را این‌گونه [[نقل]] کرده است: {{عربی|"بالله الذي لا اله الا هو ما خرجت من بغض زوج، بالله ما خرجت رغبة عن ارض الی ارض، بالله ما خرجت التماس دنيا، بالله ما خرجت الا حباً للّه و لرسوله"}}. همچنین تأکید شده است که باید ملاک‌های ظاهری و عادی، معیار [[آزمون]] [[زنان]] [[مهاجر]] مدعی [[ایمان]] باشد؛ چرا که در [[آیه]] مذکور پس از [[فرمان]] به [[امتحان]]، [[سخن]] از [[علم]] [[خداوند]] به [[ایمان]] این [[زنان]] [[مهاجر]] به میان آمده است. همچنین در مورد اینکه فرموده: {{متن قرآن|فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ}} گفته‌اند: یعنی [[علمی]] که در حد توان شماست که همان [[ظن]] غالب شما به وسیله [[سوگند]] و [[مشاهده]] نشانه‌های [[صداقت]] در چهره ایشان است. [[ابوالفتوح رازی]] هم [[معتقد]] است که این [[علم]]، [[علم ظنی]] است، یعنی همین که از آنان [[شهادتین]] بشنوید و [[شعار]] [[شرع]] بینید کافی است و این [[تکلیف]] ماست و در [[حق]] هرکس که این ببینیم به [[ایمان]] و [[اسلام]] او [[حکم]] کنیم و او را [[مؤمن]] خوانیم. [[میبدی]] نیز نظیر این سخن را ابراز داشته است: [[الله]] [[رب]] العالمین گفت: چون این [[سوگند]] یاد کرد و [[امتحان]] حاصل شد از وی به ظاهر بپذیرید و حقایق [[باطن]] و [[ضمیر]] [[دل]]، بالله افکنید که شما را به آن راه نیست و جز [[الله]] به آن عالم نیست<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۱۷؛ جامع البیان، ج۲۸، ص۶۷؛ مجمع البیان، ج۹، ص۲۷۴؛ کشف الاسرار؛ روض الجنان، ج۱۰، ص۱۲؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۱؛ الدر المنثور، ج۶، ص۲۰۶؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۴، ص۳۵۰؛ کلمات القرآن، ص۴۳۲.</ref>.
*[[فقها]] [[احکام]] گوناگونی از این [[آیه]] [[استنباط]] کرده‌اند از جمله اینکه: جدایی میان [[زن]] و شوهر [[کافر]] به مجرد [[مسلمان]] شدن [[زن]] و [[هجرت]] به سوی [[مسلمانان]]، تحقق می‌یابد و نیاز به [[طلاق]] نیست <ref>زبدة البیان، ص۴۰۹.</ref>. نیز در مورد عبارت: {{متن قرآن|وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ}} گفته‌اند که [[خداوند]] با این بیان، [[ازدواج]] مردان [[مؤمن]] با [[زنان]] [[مشرک]] یا ادامه [[زندگی]] با ایشان را [[تحریم]] کرده است<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۴، ص۳۵۱.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امتحان (مقاله)|مقاله «آیه امتحان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۷۶-۷۷.</ref>
*[[فقها]] [[احکام]] گوناگونی از این [[آیه]] [[استنباط]] کرده‌اند از جمله اینکه: جدایی میان [[زن]] و شوهر [[کافر]] به مجرد [[مسلمان]] شدن [[زن]] و [[هجرت]] به سوی [[مسلمانان]]، تحقق می‌یابد و نیاز به [[طلاق]] نیست <ref>زبدة البیان، ص۴۰۹.</ref>. نیز در مورد عبارت: {{متن قرآن|وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ}} گفته‌اند که [[خداوند]] با این بیان، [[ازدواج]] مردان [[مؤمن]] با [[زنان]] [[مشرک]] یا ادامه [[زندگی]] با ایشان را [[تحریم]] کرده است<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۴، ص۳۵۱.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امتحان (مقاله)|مقاله «آیه امتحان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۷۶-۷۷.</ref>



نسخهٔ ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه امتحان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
  • متن آیه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۱]

مقدمه

  • واژه امتحان دو بار در قرآن کریم به کار رفته است: یکی در آیه ﴿امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى[۲] و دیگری همین آیه که با فعل امر از پیامبر(ص) و مؤمنان می‌خواهد تا زنانی از کفار را که ایمان آورده و به سوی پیامبر(ص) مهاجرت کرده‌اند بیازمایند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۳]
  • امتحان از ریشه محنَ و در باب افتعال به معانی اختبار، آزمودن، نظر و تدبر کردن در کاری، تصفیه و خالص کردن و تهذیب از آلودگی آمده که در اینجا همان دو معنی ابتدایی مورد نظر است. واژه‌های دیگری چون "تمحیص"، "ابتلاء" و "فتنه" نیز در آیات قرآن دیده می‌شود: ﴿ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ[۴] و ﴿فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ[۵] که به نوعی مفید معنای آزمایش و هر یک دارای خصوصیتی است. تمحیص، آزمونی است که با آن چیزی را از آلودگی پیراسته و از عیوب و زواید خالص سازند. ابتلاء از ریشه "بلو" یا "بلی" به معنای امتحان است که با عنایت به لحاظ معنای قدمت، کهنگی و فرسودگی در ریشه اخیر (بَلَیَ) بیشتر با امور مدت‌دار تحقق یافته و نوعاً در مواردی که با مصیبت‌ها و مشقت‌ها همراه است گفته می‌شود. البته گاهی نیز در مورد نعمت به کار می‌رود.
  • فتنه به معنای آزمودن از ریشه "فتن" به معنای شیفتگی و شیدایی است. فتنه با توجه به معنای ریشه آن، آزمودنی است که با امور به ظاهر زیبا و فریبا صورت پذیرد. مؤید این مطلب به کار رفتن فتنه در برخی آیات ﴿إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ[۶] و نیز در لغت، درباره مال و فرزندان است. لذا می‌توان گفت این واژه‌ها از جمله وجوه و نظایر قرآن کریم به شمار می‌روند[۷].
  • در مورد شأن نزول آیه گزارش کرده‌اند که این آیه در مدینه و پس از صلح حدیبیه نازل گشته، زیرا از جمله مفاد پیمان‌نامه میان پیامبر اکرم(ص) و نماینده اهل مکه، این بود که هرگاه مردی از اهل مکه / مشرکین به مسلمانان بپیوندد، وی را به ایشان باز گردانند، اما چنانچه مردی از مسلمانان به اهل مکه بپیوندد، وی را باز نگردانند. پس از عقد این قرارداد، یکی از زنان مشرک به نام ام‌کلثوم دختر عقبة بن ابی معیط یا سُبیعه دختر حارث، مسلمان شد و به مدینه به سوی پیامبر(ص) مهاجرت کرد؛ در نتیجه شوهرش به نام مسافر از قبیله بنی‌مخزوم برای بازگرداندن او نزد پیامبر(ص) آمده و همسرش را از آن حضرت مطالبه نمود. در این هنگام این آیه نازل شد و پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: آنچه که در پیمان نامه شرط کرده‌اند، بازگرداندن مردان است نه زنان؛ لذا پیامبر(ص) هم آن زن را به وی برنگرداند، لیکن مبلغ مهریه و نفقه او را به شوهرش پرداخت. نیز از جمله زنانی که به سوی رسول خدا(ص) هجرت کرده‌اند، اُمیمه دختر بشر / بشیر را ذکر کرده‌اند[۸].
  • همچنین تعداد زنانی را که از شوهر مسلمان‌شان جدا شده و به مشرکین مکه پیوسته‌اند از قول زُهری شش نفر گزارش کرده‌اند: ام‌حکم دختر ابوسفیان، فاطمه دختر أبو امیه و خواهر ام سلمه، بروع دختر عقبه، عبده دختر عبدالعزّی، هند دختر ابوجهل بن هشام و کلثوم دختر جرول[۹]. با دقت در آیات بعد، می‌توان گفت که آیه ۱۲ همین سوره به نوعی مفسر آیه ۱۰ به شمار می‌رود. نیز با دقت در معنی آیه، چند نکته قابل توجه در همان بررسی اولیه جلب نظر می‌کند:
  1. نکته نخست اینکه چرا زنانی که هنوز به نزد مسلمانان و رسول خدا(ص) نیامده و اظهار گرویدن به اسلام نکرده‌اند (مؤمنات) خوانده شده‌اند؟ در پاسخ این ابهام گفته‌اند منظور از مؤمنات در اینجا اقرارکنندگان به وحدانیت خداوند است. زمخشری می‌گوید: ایشان را به این لحاظ مؤمنات نامیده‌اند که با زبانشان اسلام را تصدیق نمودند و نیز کلمه شهادتین را بر زبان آوردند و از ایشان خلاف آن سر نزد، یا اینکه به این لحاظ بود که ایشان در شُرف اثبات ایمان با امتحان بودند. مطلب دیگر اینکه در خود آیه به عنوان جمله معترضه فرموده: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ یعنی از آنجا که علم حقیقی نزد خداوند است، وی پیشاپیش از درون و قلب ایشان خبر دارد و می‌داند که آنان، اگرچه نه به زبان، اما در دلشان به اسلام باور دارند، لیکن شما مؤمنان از آن بی‌اطلاع و از دل آنان بی‌خبرید و تنها علامات ظاهری را می‌بینید، پس برای اطمینان خاطر خودتان، مأمور به آزمودن ایشان هستید.
  2. کیفیت امتحان زنان مهاجر: چنان که در ظاهر آیه هویداست، خداوند با امر ﴿فَامْتَحِنُوهُنَّ به مؤمنان [و رسولش] فرمان داده تا ایمان این زنان مهاجر را بیازمایند. در مورد چیستی و کیفیت این امتحان نیز، اقوال مختلفی از سوی صحابه، مفسران و قرآن‌پژوهان گزارش شده است. از قول عایشه همسر رسول خدا(ص) آورده‌اند که امتحان ایشان به آن باشد که در آیه دیگر فرمود: ﴿إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ[۱۰]؛ به این معنا که نحوه امتحان آنان در آیه ۱۲ همین سوره بیان شده است. پس در حقیقت عایشه هم، براساس این گزارش تفسیر قرآن به قرآن نمود.

منابع

پانویس

  1. «ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز می‌توانند کابینی که (به زنانشان) داده‌اند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری می‌کند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.
  2. «بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است» سوره حجرات، آیه ۳.
  3. «ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز می‌توانند کابینی که (به زنانشان) داده‌اند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری می‌کند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.
  4. «آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ می‌گفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بی‌گمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان می‌دارند که بر تو آشکار نمی‌کنند، می‌گویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمی‌شدیم، بگو: اگر در خانه‌هایتان (نیز) می‌بودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاه‌های خویش بیرون می‌آمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دل‌هایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.
  5. «و چون به آدمی گزندی می‌رسد ما را می‌خواند؛ سپس هنگامی که از خویش نعمتی بدو دهیم می‌گوید: جز این نیست که (آن نعمت) برای دانشی (که داشته‌ام) به من داده شده است (چنین نیست) بلکه یک آزمون است امّا بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره زمر، آیه ۴۹.
  6. «جز این نیست که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و خداوند است که پاداش سترگ نزد اوست» سوره تغابن، آیه ۱۵.
  7. لسان العرب، ج۱۳، ص۳۱۷؛ مفردات، ص۶۲۳-۶۲۴؛ التحقیق، ج۱۱، ص۴۳.
  8. الدر المنثور، ص۵۵؛ اسباب النزول، ص۳۶۰؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۱.
  9. المیزان، ج۱۹، ص۲۸۴؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۴۳.
  10. «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
  11. الکشاف، ج۴، ص۵۱۷؛ جامع البیان، ج۲۸، ص۶۷؛ مجمع البیان، ج۹، ص۲۷۴؛ کشف الاسرار؛ روض الجنان، ج۱۰، ص۱۲؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۱؛ الدر المنثور، ج۶، ص۲۰۶؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۴، ص۳۵۰؛ کلمات القرآن، ص۴۳۲.
  12. زبدة البیان، ص۴۰۹.
  13. تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۴، ص۳۵۱.
  14. سرمدی، محمود، مقاله «آیه امتحان»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۷۶-۷۷.