بحث:اشعث بن قیس کندی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==نسب== *ابو محمد أشعث بن قیس بن معدی کرب بن معاویة کوفی، کندی مشهور به...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'پنهانی' به 'پنهانی') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[اشعث بن قیس بن معدیکرب کندی]] که کنیهاش [[ابومحمد]] و نامش مَعْدیکرِب بود، از بزرگان [[یمن]] و از [[یاران پیامبر]] خداست. یک چشم او در [[جنگ یرموک]]، کور شد. او در [[تاریخ اسلام]]، چهرهای مرموز، متلون، تاریک نهاد و [[زشت]] [[کردار]] دارد. او پس از [[پیامبر خدا]] [[مرتد]] شد؛ اما [[ابوبکر]]، او را بخشید و او [[خواهر]] [[ابوبکر]] را به همسری برگزید. [[ابوبکر]]، بعدها، از این [[اقدام]] و [[بخشش]] خود، اظهار [[ندامت]] میکرد و بر آن، [[تأسف]] میخورد. در روزگار [[عثمان]]، دختر خود را به پسر [[عثمان]] داد و [[عثمان]]، وی را به [[حکومت]] [[آذربایجان]] [[منصوب]] کرد. [[عثمان]]، هر سال، یکصد هزار درهم از [[خراج]] [[آذربایجان]] را به او میبخشید. [[علی]]{{ع}} [[اشعث]] را از [[حکومت]] [[آذربایجان]] [[عزل]] کرد و وی را به [[مدینه]] فراخواند. او در آغاز، پس از [[عزل]]، قصد فرار داشت؛ اما با توصیه اطرافیانش به [[مدینه]] آمد و به [[خدمت]] مولا{{ع}} رسید. او در [[جنگ صفین]]، عهده [[دار]] [[ریاست]] [[قبیله]] "کنده" بود و [[فرماندهی]] جناح راست [[سپاه علی]]{{ع}} را بر عهده داشت. [[اشعث]]، سردمدار جریانی بود که حَکمیت و [[ابو موسی اشعری]] را بر [[امام]]{{ع}} [[تحمیل]] کردند. [[اشعث]]، آشکارا با [[انتخاب]] [[ابن عباس]] و [[مالک اشتر]] به عنوان [[حَکم]]، [[مخالفت]] کرد و [[یمنی]] بودن یکی از حَکمین را پیشنهاد داد. او در تشکیل گروه [[خوارج]]، بیاثر نبود و در [[جنگ نهروان]]، گرچه به ظاهر در [[سپاه امام]]{{ع}} بود، اما در شعلهور ساختن [[جنگ]]، نقش بسزایی داشت. | *[[اشعث بن قیس بن معدیکرب کندی]] که کنیهاش [[ابومحمد]] و نامش مَعْدیکرِب بود، از بزرگان [[یمن]] و از [[یاران پیامبر]] خداست. یک چشم او در [[جنگ یرموک]]، کور شد. او در [[تاریخ اسلام]]، چهرهای مرموز، متلون، تاریک نهاد و [[زشت]] [[کردار]] دارد. او پس از [[پیامبر خدا]] [[مرتد]] شد؛ اما [[ابوبکر]]، او را بخشید و او [[خواهر]] [[ابوبکر]] را به همسری برگزید. [[ابوبکر]]، بعدها، از این [[اقدام]] و [[بخشش]] خود، اظهار [[ندامت]] میکرد و بر آن، [[تأسف]] میخورد. در روزگار [[عثمان]]، دختر خود را به پسر [[عثمان]] داد و [[عثمان]]، وی را به [[حکومت]] [[آذربایجان]] [[منصوب]] کرد. [[عثمان]]، هر سال، یکصد هزار درهم از [[خراج]] [[آذربایجان]] را به او میبخشید. [[علی]]{{ع}} [[اشعث]] را از [[حکومت]] [[آذربایجان]] [[عزل]] کرد و وی را به [[مدینه]] فراخواند. او در آغاز، پس از [[عزل]]، قصد فرار داشت؛ اما با توصیه اطرافیانش به [[مدینه]] آمد و به [[خدمت]] مولا{{ع}} رسید. او در [[جنگ صفین]]، عهده [[دار]] [[ریاست]] [[قبیله]] "کنده" بود و [[فرماندهی]] جناح راست [[سپاه علی]]{{ع}} را بر عهده داشت. [[اشعث]]، سردمدار جریانی بود که حَکمیت و [[ابو موسی اشعری]] را بر [[امام]]{{ع}} [[تحمیل]] کردند. [[اشعث]]، آشکارا با [[انتخاب]] [[ابن عباس]] و [[مالک اشتر]] به عنوان [[حَکم]]، [[مخالفت]] کرد و [[یمنی]] بودن یکی از حَکمین را پیشنهاد داد. او در تشکیل گروه [[خوارج]]، بیاثر نبود و در [[جنگ نهروان]]، گرچه به ظاهر در [[سپاه امام]]{{ع}} بود، اما در شعلهور ساختن [[جنگ]]، نقش بسزایی داشت. | ||
*[[اشعث]] از کسانی بود که از داخل [[سپاه امام]]{{ع}} یکسر به کارهای [[امام]]، [[اعتراض]] میکردند، به گونهای که ریشه تمام اختلافهای [[سپاه]] را در مواضع او دانستهاند. او به قدری [[بیشرم]] و زشتْخوی بود که [[امام]]{{ع}} را [[تهدید]] به [[قتل]] کرد. [[امام]]{{ع}} او را [[منافق]] خواند و بر او [[نفرین]] فرستاد. [[ابن مُلجَم]] به [[خانه]] [[اشعث]]، رفت و آمد داشت و گفتهاند که در صبح روز ضربت خوردن [[امام]]{{ع}} به [[ابن ملجم]]، اشاره کرد که در انجام کار، سرعت گیرد. ما [[دلیل قطعی]] و سندی [[تاریخی]] در دست نداریم که [[ارتباط]] | *[[اشعث]] از کسانی بود که از داخل [[سپاه امام]]{{ع}} یکسر به کارهای [[امام]]، [[اعتراض]] میکردند، به گونهای که ریشه تمام اختلافهای [[سپاه]] را در مواضع او دانستهاند. او به قدری [[بیشرم]] و زشتْخوی بود که [[امام]]{{ع}} را [[تهدید]] به [[قتل]] کرد. [[امام]]{{ع}} او را [[منافق]] خواند و بر او [[نفرین]] فرستاد. [[ابن مُلجَم]] به [[خانه]] [[اشعث]]، رفت و آمد داشت و گفتهاند که در صبح روز ضربت خوردن [[امام]]{{ع}} به [[ابن ملجم]]، اشاره کرد که در انجام کار، سرعت گیرد. ما [[دلیل قطعی]] و سندی [[تاریخی]] در دست نداریم که [[ارتباط]] پنهانی [[اشعث]] را با [[معاویه]] [[اثبات]] کند؛ اما باید به این نکته توجه داشت که دستهای پنهان جاسوسان، با مخفیکاری تمام و پوششهای کامل عمل میکنند و از این رو، به ندرت [[کشف]] میشوند؛ اما مجموعه جنایتهای این [[خاندان]] شوم را میتوان دلیلی معتبر و قابل [[اعتماد]] بر [[ارتباط]] او و خاندانش با [[دشمنان اهل بیت]]{{عم}} به شمار آورد و تعبیر [[امام]] از او به "[[منافق]]" این [[دلیل]] را تقویت میکند. دختر او (جَعده)، [[امام حسن]]{{ع}} را [[مسموم]] کرد و پسرش ([[محمد]])، [[مسئولیت]] [[دستگیری]] [[مسلم بن عقیل]] را در [[کوفه]] به عهده داشت که با [[تزویر]]، به آن بزرگوار [[امان]] داد؛ ولی عمل نکرد و "از کوزه همان برون تراود که در اوست". دو [[فرزند]] دیگر او ([[قیس]] و [[عبد الله]]) نیز از [[فرماندهان لشکر]] [[عمر بن سعد]] در [[کربلا]] بودند و در [[پلیدی]] و [[پستی]]، چیزی از پدرشان کم نداشتند. [[قیس]]، قطیفه (بالا پوشِ) [[امام حسین]]{{ع}} را به [[غارت]] برد و به "[[قیس]] قطیفه" مشهور گشت. [[اشعث]] در سال ۴۰ [[هجری]] درگذشت و پرونده ننگین زندگیاش بسته شد<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۲۹.</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۲۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۰۵
نسب
- ابو محمد أشعث بن قیس بن معدی کرب بن معاویة کوفی، کندی مشهور به أشعث بن قیس کندی او از روات حدیث است. در بین اهل سنت نام او را در شمار اصحاب رسول الله نوشتهاند.. در کوفه زندگی میکرد و در کوفه درگذشت.[۱]
مقدمه
- اشعث بن قیس بن معدیکرب کندی که کنیهاش ابومحمد و نامش مَعْدیکرِب بود، از بزرگان یمن و از یاران پیامبر خداست. یک چشم او در جنگ یرموک، کور شد. او در تاریخ اسلام، چهرهای مرموز، متلون، تاریک نهاد و زشت کردار دارد. او پس از پیامبر خدا مرتد شد؛ اما ابوبکر، او را بخشید و او خواهر ابوبکر را به همسری برگزید. ابوبکر، بعدها، از این اقدام و بخشش خود، اظهار ندامت میکرد و بر آن، تأسف میخورد. در روزگار عثمان، دختر خود را به پسر عثمان داد و عثمان، وی را به حکومت آذربایجان منصوب کرد. عثمان، هر سال، یکصد هزار درهم از خراج آذربایجان را به او میبخشید. علی(ع) اشعث را از حکومت آذربایجان عزل کرد و وی را به مدینه فراخواند. او در آغاز، پس از عزل، قصد فرار داشت؛ اما با توصیه اطرافیانش به مدینه آمد و به خدمت مولا(ع) رسید. او در جنگ صفین، عهده دار ریاست قبیله "کنده" بود و فرماندهی جناح راست سپاه علی(ع) را بر عهده داشت. اشعث، سردمدار جریانی بود که حَکمیت و ابو موسی اشعری را بر امام(ع) تحمیل کردند. اشعث، آشکارا با انتخاب ابن عباس و مالک اشتر به عنوان حَکم، مخالفت کرد و یمنی بودن یکی از حَکمین را پیشنهاد داد. او در تشکیل گروه خوارج، بیاثر نبود و در جنگ نهروان، گرچه به ظاهر در سپاه امام(ع) بود، اما در شعلهور ساختن جنگ، نقش بسزایی داشت.
- اشعث از کسانی بود که از داخل سپاه امام(ع) یکسر به کارهای امام، اعتراض میکردند، به گونهای که ریشه تمام اختلافهای سپاه را در مواضع او دانستهاند. او به قدری بیشرم و زشتْخوی بود که امام(ع) را تهدید به قتل کرد. امام(ع) او را منافق خواند و بر او نفرین فرستاد. ابن مُلجَم به خانه اشعث، رفت و آمد داشت و گفتهاند که در صبح روز ضربت خوردن امام(ع) به ابن ملجم، اشاره کرد که در انجام کار، سرعت گیرد. ما دلیل قطعی و سندی تاریخی در دست نداریم که ارتباط پنهانی اشعث را با معاویه اثبات کند؛ اما باید به این نکته توجه داشت که دستهای پنهان جاسوسان، با مخفیکاری تمام و پوششهای کامل عمل میکنند و از این رو، به ندرت کشف میشوند؛ اما مجموعه جنایتهای این خاندان شوم را میتوان دلیلی معتبر و قابل اعتماد بر ارتباط او و خاندانش با دشمنان اهل بیت(ع) به شمار آورد و تعبیر امام از او به "منافق" این دلیل را تقویت میکند. دختر او (جَعده)، امام حسن(ع) را مسموم کرد و پسرش (محمد)، مسئولیت دستگیری مسلم بن عقیل را در کوفه به عهده داشت که با تزویر، به آن بزرگوار امان داد؛ ولی عمل نکرد و "از کوزه همان برون تراود که در اوست". دو فرزند دیگر او (قیس و عبد الله) نیز از فرماندهان لشکر عمر بن سعد در کربلا بودند و در پلیدی و پستی، چیزی از پدرشان کم نداشتند. قیس، قطیفه (بالا پوشِ) امام حسین(ع) را به غارت برد و به "قیس قطیفه" مشهور گشت. اشعث در سال ۴۰ هجری درگذشت و پرونده ننگین زندگیاش بسته شد[۲].