شق القمر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==[[شق القمر]]==
==شق القمر==
"[[شق القمر]]" به معنای شکافته شدن ماه، از بزرگ‌ترین و آشکارترین [[معجزات پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} است. در سال‌های آغاز [[دعوت علنی پیامبر]]{{صل}} در [[مکه]]، [[مشرکان]] که همواره در پی بهانه بودند تا [[ایمان]] نیاورند، از [[پیامبر]]{{صل}} خواستند برای [[اثبات نبوت]] خود، ماه را دو نیم کند<ref>ر.ک: زمخشری، کشاف عن حقائق غوامض القرآن، ج۴، ص۳۰؛ ابو بکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة أحوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۵؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۷، ص۵۰؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۱۵.</ref>. در [[شب]] چهاردهم که ماه کامل بود، [[رسول خدا]]{{صل}} رو به [[آسمان]] کرد و امر فرمود که ماه دو نیمه شود و ماه دو نیمه شد، نیمه‌ای بر کوه ابوقبیس و نیمه دیگر بر کوه سویداء، قرار گرفت و [[حضرت]] این پدیده شگفت را به آنان نشان داد<ref>ر.ک: علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۵؛ شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۱۰؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۸۲؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار{{ع}}، ج۱۷، ص۳۴۷.</ref>. عده‌ای این [[معجزه]] را [[تکذیب]] کردند و گفتند این [[سحر]] است و ما [[صبر]] می‌کنیم تا کاروان‌هایی که به [[شام]] و [[یمن]] رفته‌اند بیایند و از آنها بپرسیم که آیا این صحنه را دیده‌اند یا نه؟ هنگامی که کاروان‌ها آمدند، وقوع این حادثه را [[تأیید]] کردند ولی برخی عناد ورزیده و [[ایمان]] نیاوردند<ref>ر.ک: ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۴۱۵؛ قضی عیاض اندلسی، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۵۴۴؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۲۸۲؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ص۱۳۴؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۳۰۹؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۱.</ref>. [[آیات]] نخستین [[سوره قمر]] در این زمینه نازل شد: {{متن قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ}}<ref>«رستاخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است و دروغ انگاشتند و از هوا و هوس‌هایشان پیروی کردند و هر کاری (در جای خود) پای برجاست» سوره قمر، آیه ۱ ـ ۳</ref> [[آیات]] بیانگر این مطلب است که ماه، قبل از [[قیامت]]، شکاف عظیمی برداشته و این شکاف آنقدر بزرگ بوده که به ‌عنوان آیت [[خدا]] یاد شده است. این [[شأن نزول]]، مشهور میان [[مفسرین]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است و بسیاری از [[محدثان]] و مورخان، وقوع این واقعه را دوبار ذکر کرده‌اند<ref>ر.ک: شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۳۵۷ به بعد.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۲۵؛ [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۱]]، ص۲۲۶ – ۲۲۹؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۳۰۲-۳۰۴.</ref>
"شق القمر" به معنای شکافته شدن ماه، از بزرگ‌ترین و آشکارترین [[معجزات پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} است. در سال‌های آغاز [[دعوت علنی پیامبر]]{{صل}} در [[مکه]]، [[مشرکان]] که همواره در پی بهانه بودند تا [[ایمان]] نیاورند، از [[پیامبر]]{{صل}} خواستند برای [[اثبات نبوت]] خود، ماه را دو نیم کند<ref>زمخشری، کشاف عن حقائق غوامض القرآن، ج۴، ص۳۰؛ ابو بکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة أحوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۵؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۷، ص۵۰؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۱۵.</ref>. در [[شب]] چهاردهم که ماه کامل بود، [[رسول خدا]]{{صل}} رو به [[آسمان]] کرد و امر فرمود که ماه دو نیمه شود و ماه دو نیمه شد، نیمه‌ای بر کوه ابوقبیس و نیمه دیگر بر کوه سویداء، قرار گرفت و حضرت این پدیده شگفت را به آنان نشان داد<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۵؛ شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۱۰؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۸۲؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار{{ع}}، ج۱۷، ص۳۴۷.</ref>. عده‌ای این [[معجزه]] را [[تکذیب]] کردند و گفتند این [[سحر]] است و ما [[صبر]] می‌کنیم تا کاروان‌هایی که به [[شام]] و [[یمن]] رفته‌اند بیایند و از آنها بپرسیم که آیا این صحنه را دیده‌اند یا نه؟ هنگامی که کاروان‌ها آمدند، وقوع این حادثه را [[تأیید]] کردند ولی برخی عناد ورزیده و [[ایمان]] نیاوردند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۴۱۵؛ قضی عیاض اندلسی، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۵۴۴؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۲۸۲؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ص۱۳۴؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۳۰۹؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۱.</ref>.  
==[[معجزه]] بودن [[شق القمر]]==
 
برخی از [[مفسران]] با استناد به [[آیات قرآن]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۸؛ سوره روم، آیه ۵۸؛ سوره رعد، آیه ۳۸؛ سوره قمر، آیه ۲؛ سوره عنکبوت، آیه ۵۰ و ۵۱.</ref>، بر این باورند که پیامبراسلام{{صل}} معجزه‌ای جز [[قرآن]] نداشته است و مراد از اینکه گفته شده ماه دو نیم شده است منظور زمان [[قیامت]] است که حتما واقع می‌شود، اما [[مفسرین]] منظور از "آیة"<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}«و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲.</ref> را [[شاهد]] بر [[اعجاز]] می‌دانند که شامل دو نیم کردن ماه هم می‌شود<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]،المیزان، ج ۱۹، ص ۸۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ص ۸۱۱.</ref>
[[آیات]] نخستین [[سوره قمر]] در این زمینه نازل شد: {{متن قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ}}<ref>«رستاخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است و دروغ انگاشتند و از هوا و هوس‌هایشان پیروی کردند و هر کاری (در جای خود) پای برجاست» سوره قمر، آیه ۱ ـ ۳</ref>. [[آیات]] بیانگر این مطلب است که ماه، قبل از [[قیامت]]، شکاف عظیمی برداشته و این شکاف آنقدر بزرگ بوده که به ‌عنوان آیت [[خدا]] یاد شده است. این [[شأن نزول]]، مشهور میان [[مفسرین]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است و بسیاری از [[محدثان]] و مورخان، وقوع این واقعه را دوبار ذکر کرده‌اند<ref>شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۳۵۷ به بعد.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۲۵؛ [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۱]]، ص۲۲۶ – ۲۲۹؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۳۰۲-۳۰۴.</ref>
==علت ذکر نشدن [[شق القمر]] در غیر تواریخ [[اسلامی]]==
 
برخی اشکال کرده‌اند که اگر [[شق القمر]] با آن‌ همه اهمیت، واقعیت دارد چرا در کتاب‌های [[تاریخی]] [[ثبت]] نشده است و تنها در [[منابع اسلامی]] آمده است<ref>ر.ک: [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۱]]، ص۲۲۶ – ۲۲۹.</ref>؟
==[[معجزه]] بودن شق القمر==
در جواب باید توجه داشت ماه همواره در نیمی از کره [[زمین]] قابل [[رؤیت]] است و در همین نیم‌کره نیز [[اکثریت]] قریب به اتفاق خوابند، چون بعد از نیمه‌شب است. پس حداکثر یک چهارم از [[مردم]] [[جهان]] می‌توانند از چنین حادثه‌ای باخبر شوند. در حالی که [[مردم]] از حوادث آسمانی بی سر و صدا مطلع نمی‌شوند و احتمال دارد قسمت‌های قابل‌توجهی از [[آسمان]] ابری بوده باشد، لذا شاهدین این حادثه کمتر هم می‌‌شود. ‌علاوه بر اینکه وسایل [[ثبت]] و نشر مطالب در [[تاریخ]]، محدود بوده است؛ بنابراین نمی‌توان  یاد نکردن این حادثه در غیر تواریخ [[اسلامی]] را [[دلیل]] بر عدم آن دانست<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۱]]، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>
برخی از [[مفسران]] با استناد به [[آیات قرآن]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۸؛ سوره روم، آیه ۵۸؛ سوره رعد، آیه ۳۸؛ سوره قمر، آیه ۲؛ سوره عنکبوت، آیه ۵۰ و ۵۱.</ref>، بر این باورند که پیامبراسلام{{صل}} معجزه‌ای جز [[قرآن]] نداشته است و مراد از اینکه گفته شده ماه دو نیم شده است منظور زمان [[قیامت]] است که حتما واقع می‌شود، اما [[مفسرین]] منظور از "آیة"<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}«و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲.</ref> را [[شاهد]] بر [[اعجاز]] می‌دانند که شامل دو نیم کردن ماه هم می‌شود<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]،المیزان، ج ۱۹، ص ۸۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ص ۸۱۱.</ref>
 
==علت ذکر نشدن شق القمر در غیر تواریخ [[اسلامی]]==
برخی اشکال کرده‌اند که اگر شق القمر با آن‌ همه اهمیت، واقعیت دارد چرا در کتاب‌های [[تاریخی]] ثبت نشده است و تنها در [[منابع اسلامی]] آمده است؟ در جواب باید توجه داشت ماه همواره در نیمی از کره زمین قابل [[رؤیت]] است و در همین نیم‌کره نیز اکثریت قریب به اتفاق خوابند، چون بعد از نیمه‌شب است. پس حداکثر یک چهارم از [[مردم]] [[جهان]] می‌توانند از چنین حادثه‌ای باخبر شوند. در حالی که مردم از حوادث آسمانی بی سر و صدا مطلع نمی‌شوند و احتمال دارد قسمت‌های قابل‌توجهی از [[آسمان]] ابری بوده باشد، لذا شاهدین این حادثه کمتر هم می‌‌شود. ‌علاوه بر اینکه وسایل [[ثبت]] و نشر مطالب در تاریخ، محدود بوده است؛ بنابراین نمی‌توان  یاد نکردن این حادثه در غیر تواریخ [[اسلامی]] را دلیل بر عدم آن دانست<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۱]]، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۴

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث معجزات پیامبر خاتم است. "شق القمر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شق القمر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

شق القمر

"شق القمر" به معنای شکافته شدن ماه، از بزرگ‌ترین و آشکارترین معجزات پیامبر اسلام(ص) است. در سال‌های آغاز دعوت علنی پیامبر(ص) در مکه، مشرکان که همواره در پی بهانه بودند تا ایمان نیاورند، از پیامبر(ص) خواستند برای اثبات نبوت خود، ماه را دو نیم کند[۱]. در شب چهاردهم که ماه کامل بود، رسول خدا(ص) رو به آسمان کرد و امر فرمود که ماه دو نیمه شود و ماه دو نیمه شد، نیمه‌ای بر کوه ابوقبیس و نیمه دیگر بر کوه سویداء، قرار گرفت و حضرت این پدیده شگفت را به آنان نشان داد[۲]. عده‌ای این معجزه را تکذیب کردند و گفتند این سحر است و ما صبر می‌کنیم تا کاروان‌هایی که به شام و یمن رفته‌اند بیایند و از آنها بپرسیم که آیا این صحنه را دیده‌اند یا نه؟ هنگامی که کاروان‌ها آمدند، وقوع این حادثه را تأیید کردند ولی برخی عناد ورزیده و ایمان نیاوردند[۳].

آیات نخستین سوره قمر در این زمینه نازل شد: ﴿اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ[۴]. آیات بیانگر این مطلب است که ماه، قبل از قیامت، شکاف عظیمی برداشته و این شکاف آنقدر بزرگ بوده که به ‌عنوان آیت خدا یاد شده است. این شأن نزول، مشهور میان مفسرین شیعه و اهل سنت است و بسیاری از محدثان و مورخان، وقوع این واقعه را دوبار ذکر کرده‌اند[۵].[۶]

معجزه بودن شق القمر

برخی از مفسران با استناد به آیات قرآن[۷]، بر این باورند که پیامبراسلام(ص) معجزه‌ای جز قرآن نداشته است و مراد از اینکه گفته شده ماه دو نیم شده است منظور زمان قیامت است که حتما واقع می‌شود، اما مفسرین منظور از "آیة"[۸] را شاهد بر اعجاز می‌دانند که شامل دو نیم کردن ماه هم می‌شود[۹].[۱۰]

علت ذکر نشدن شق القمر در غیر تواریخ اسلامی

برخی اشکال کرده‌اند که اگر شق القمر با آن‌ همه اهمیت، واقعیت دارد چرا در کتاب‌های تاریخی ثبت نشده است و تنها در منابع اسلامی آمده است؟ در جواب باید توجه داشت ماه همواره در نیمی از کره زمین قابل رؤیت است و در همین نیم‌کره نیز اکثریت قریب به اتفاق خوابند، چون بعد از نیمه‌شب است. پس حداکثر یک چهارم از مردم جهان می‌توانند از چنین حادثه‌ای باخبر شوند. در حالی که مردم از حوادث آسمانی بی سر و صدا مطلع نمی‌شوند و احتمال دارد قسمت‌های قابل‌توجهی از آسمان ابری بوده باشد، لذا شاهدین این حادثه کمتر هم می‌‌شود. ‌علاوه بر اینکه وسایل ثبت و نشر مطالب در تاریخ، محدود بوده است؛ بنابراین نمی‌توان یاد نکردن این حادثه در غیر تواریخ اسلامی را دلیل بر عدم آن دانست[۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. زمخشری، کشاف عن حقائق غوامض القرآن، ج۴، ص۳۰؛ ابو بکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة أحوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۵؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۷، ص۵۰؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۱۵.
  2. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۵؛ شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۱۰؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۸۲؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار(ع)، ج۱۷، ص۳۴۷.
  3. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۴۱۵؛ قضی عیاض اندلسی، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۵۴۴؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۲۸۲؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ص۱۳۴؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۳۰۹؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۱.
  4. «رستاخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است و دروغ انگاشتند و از هوا و هوس‌هایشان پیروی کردند و هر کاری (در جای خود) پای برجاست» سوره قمر، آیه ۱ ـ ۳
  5. شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۳۵۷ به بعد.
  6. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۵؛ سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید ۱، ص۲۲۶ – ۲۲۹؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، معجزات پیامبر، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۳۰۲-۳۰۴.
  7. سوره بقره، آیه ۱۱۸؛ سوره روم، آیه ۵۸؛ سوره رعد، آیه ۳۸؛ سوره قمر، آیه ۲؛ سوره عنکبوت، آیه ۵۰ و ۵۱.
  8. ﴿وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ«و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲.
  9. طباطبایی، سید محمد حسین،المیزان، ج ۱۹، ص ۸۹.
  10. ر.ک: سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ص ۸۱۱.
  11. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۷.
  12. ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید ۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.