حج در نهج البلاغه
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حج (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- حج آیینی عبادی سیاسی و پنجمین رکن از ارکان دین اسلام است. واژه "حج" در لغت بهمعنای قصد چیزی بزرگ کردن و در شریعت اسلام بهمعنای اقدام شخص مکلّف برای انجام فریضه حج است. فریضه حج در شهر مکه و در کنار خانه کعبه برگزار میشود. افزون بر این، حاجیان در منا و عرفات در روزهایی خاص از ماه ذیالحجه مراسمی برگزار میکنند. نخستین حج در دوره پس از اسلام در سال دهم هجری انجام شد، پیامبر اکرم در این حج، که به حجة الوداع معروف است، مردم را به حج فراخواند و به آنها فرمود که مناسب حج را از من بیاموزید.
- حج در شریعت اسلام دو گونه است: نخست حج واجب یا تمتّع که افراد، تحت شرایطی خاصّ مکلّف به انجام آن میشوند و در صورت ترک آن، مرتکب گناه کبیره خواهند شد. حج تمتّع برای هر فرد مکلّف یک بار در طول عمر تکلیف شرعی است. دوم، عمره مفرده که مستحب است و افراد در ایامی غیر از ایام حج تمتّع، آهنگ مکه میکنند و به زیارت و مناسک حج میپردازند.
- آیین حج را مناسک گویند. مناسک بهمعنای مکان یا زمان عبادت، عبادت کردن و محل ذبح است که گسترش معنایی یافته و در مجموع به اعمال واجب در حج اطلاق شده است. قرآن کریم در آیاتی چند موضوع حج را مورد توجه قرار داده است. حج و وجوب آن به زمان حضرت ابراهیم (ع) بازمیگردد. مطابق با کلام قرآن کریم، نخستین کسی که دستور حج را ابلاغ کرد، حضرت ابراهیم (ع) بود[۱]. مناسک حج در زمانی معین همراه با رسیدن ماه ذیحجه آغاز میشود[۲]. اعمال و آداب واجب در مناسک حج بهدلیل اهمیت و ویژگیهای خاص آن، در احادیث و کتابهای فقهی، از جمله توضیح المسائل مراجع تقلید، بهطور کامل تشریح شده است. روایات اهل بیت (ع) نیز بر این رکن رکین دلالت دارند و از آن با عنوان بهترین اعمال یاد کردهاند. امام علی (ع) در اهمیت حج میفرماید: خداوند حجّ خانه محترمش را بر شمایان واجب کرد و آن را قبله مردمان قرار داد تا چون تشنهکامانِ به رود رسیده، سر از پا نشناخته بدان سرازیر شوند و بهسان کبوتران حرم بدان پناه برند. حج نیایشی است به نشانه فروتنیِ انسان به پیشگاه عظمت الهی و اعتراف به عزّت سرمدی. خداوند از توده بندگانش، اطاعتگران گوش به فرمان را برگزید تا دعوت حق را لبّیک گویند و کلام او را به جان بنیوشند و در موقعیّتهای تاریخساز ماندگار سفیران خداوند با پای تأمّل و تفکّر بایستند و پای در جای پایشان نهند و فرشتگانی شوند که بر عرش الهی طواف کنند و در تجارتکده نیایش به سود فراوان دست یازند و به هنگامه مغفرت او پیش تازند. این خانه دیربنیان کعبه است که خدای سبحان آن را مایه عزّت و سربلندیِ اسلام و حرم امن پناهخواهان قرار داده است. زیارت و طواف آن را واجب کرد و پاس حق و احترام آن را بسی لازم شمرد و شمایان را در آن به میهمانی خود فراخواند و چنین فرمود: "این حقّ خدا بر مردم است. آنان که توان رسیدن به حرم را دارند، باید خانه او را زیارت کنند و آن که از روی ناسپاسی سر باز زند، خداوند از او و همه جهانیان بینیاز است[۳]. امام (ع) حج را رکنی از ارکان اسلام برمیشمرد: و حجّ خانه خدا و عمره که فقر را میزداید و گناه را میریزد و میشوید[۴]. امام (ع) در فرازی حج را مایه قوام و نیرو گرفتن دین بیان میدارد[۵] و شش چیز را مایه بقای دین میداند: حج در کنار فضیلتهایی چون یقین و اخلاص، امر به معروف و نهی از منکر، نماز، زکات و کنارهگیری از دنیا[۶]. در فرازی دیگر نیز از حج بهمثابه جهاد ناتوانان یاد میکند[۷]. افزون بر این، امام (ع) در دوران حکومت ظاهری خویش بر ایجاد زمینههای برگزاری مناسک حج همت گمارد. ایشان به کارگزار مکه دستور میدهد که ترتیب برگزاری مناسک حج را فراهم آورد[۸] و به او سفارش میکند که برای اهل مکّه دستور صادر کند تا از حاجیان برای اقامت در خانهها کرایه نگیرند، زیرا خدای سبحان فرموده است: "شهروند و رهگذر برابرند"[۹][۱۰]. امام در تعریف شهروند و رهگذر نیز میفرماید: "شهروند کسی است که در مکّه اقامت دارد و رهگذر کسی است که حج گزارَد ولی اهل مکّه نباشد[۱۱]»[۱۲].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ﴿ وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ ﴾؛ سوره حج، آیه ۲۶ – ۲۷
- ↑ ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾؛ سوره بقره، آیه ۱۸۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۴۴
- ↑ غررالحکم، ۱ / ۴۳۹
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۱
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۶۷
- ↑ حج ۲۵
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۶۷
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۶۷
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 274- 276.