نسخهای که میبینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۳۲ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان میدهد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۳۲ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
یکی از عناوین مهم معرفتی در فرهنگ دینی، مسألۀ انتظار است؛ همانطور که در روایات از قول پیامبر اکرم(ص) آمده است: «"اَفْضَلُ جِهَادِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»[۱] و مقصود از آن انتظاری است که انسان را به حرکت و حماسه در راه خدا وادار میکند[۲]. منتها به مرور زمان برداشتهای نادرستی از معنا و مفهوم انتظار صورت گرفته و موجب شده عده ایی از منتظران را در گمراهی قرار دهد. در ذیل به برخی از این برداشتهای نادرست اشاره میشود:
گروهی معتقدند انتظار فرج یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ اقدام عملی نباید انجام داد؛ فرق این دسته با دستۀ فوق این است، در دسته بالا در مواردی امر به معروف انجام میشد، اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند[۴].
عدهای دیگر اعتقاد دارند باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید[۵]، یعنی اگر در جایی نیاز بود امر به معروف و یا نهی از منکر شود نباید به این وظیفه عمل کرد، به بیان دیگر مکلف باید از هر عمل مثبتی (حتی دعا کردن) و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشد و منتظر بماند تا امام عصر(ع) خودش بیاید و اوضاع را اصلاحمفاسد را برطرف کند این مثل آن است معتقد باشیم در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز شود و همه دنیا را روشن کند[۶]. به عبارتی دیگر کسانی مغرضانه و یا جاهلانه اینطور به مردم تلقین کردهاند که انتظار، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشید تا دنیا سرتاسرش از ظلم و گناه لبریز شود،[۷] تا صاحب عصر و زمان خودش بیاید و اوضاع را اصلاح کند و مفاسد را برطرف نماید هر چند امروزه این معنا به واسطۀ فهممردم اثر چندانی ندارد[۸]. این جریان قبل از انقلاب اسلامی ایران به وجود آمد، البته الان هم در گوشه و کنار گه گاهی تبلیغ این جریان میشود[۹]. نقض بزرگ نظریه این است که تکلیف ما برای آبادی این دنیا مشخص نیست، چنانکه اگر خورشید منوری روزی طلوع کند و دنیا را روشن و منور کند این بدین معنا نیست که ما در شب تاریک وقتی نمیتوانیم خورشید بیافرینیم، چراغی هم روشن نکنیم[۱۰].
عده ایی اعتقادی فراتر از اعتقاد دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به گناهان دامن زد[۱۱]. یعنی باید مردم را به گناهدعوت کرد تا دنیا پر از جور و ظلم شود. در این دسته، هم افراد ساده لوح وجود داشتند و هم اشخاص منحرف با مقاصدی ناثواب[۱۲].
بعضی افراد از ظاهر برخی روایات، این گونه برداشت کردهاند هر قیامی قبل از قیام امام مهدی (ع) محکوم و مردود است[۱۳].
مطلب مشترکی که در تمام این نظرات وجود دارد این است که امام عصر(ع) زمانی ظهور میکند که جهان پر از ظلم و جور شود و وظیفۀ ما این است نسبت به این ظلم و بی عدالتی واکنشی نشان ندهیم[۱۴]. این مطلب برداشت غلط از روایاتی است که میگوید هر شخصی که بخواهد قیام کند و ادعا کند میخواهد بساط ظلم را بردارد دروغگو و قیامش حرام و علمش باطل است و به شکست منجر میشود[۱۵]. به این شبهه جوابهای مختلفی داده شده است از جمله:
این دسته از روایات، از جهانی پر از ظلم سخن میگویند نه جهانی پر از ظالم و تفاوت این دو تعبیر زیاد است؛ زیرا در این تعبیر لحاظ شده ظلم بسیار زیاد است و این امر در بیشتر مواقع با ظالمینی معدود و محدود اتفاق میافتد، بنابراین با توجه به این مطلب میتوان تعابیر در روایت را این چنین توجیه کرد که لازم نیست قائل شویم حتماً باید تمامی مردمگناه کنند تا ظلم اتفاق بیفتد و در آن هنگام امام عصر(ع) ظهور کند، چرا که لازمۀ احادیث که از جهانی پر از ظلم سخن میگویند آن نیست که همه افراد ظالم شوند و شما هم بکوشید تا تمامی مردمظالم شوند و جهان را سرشار از ظلم کنند، فراگیر شدن ظلم با تعدادی اندک از ظالمین هم اتفاق میافتد چنانکه در بیشتر مواقع این چنین است[۲۱].
این دسته از احادیثمشکل سندی دارند و به اصطلاح اهل حدیث یا مرسل هستند یعنی بعضی از راویان آن حذف شده و معلوم نیست چه کسی یا کسانی بودهاند و یا در سند آنها شخصی به نام ابوالجارود است که زیدیمذهب و مؤسس فرقهجارودیه است و در کتب رجال تضعیف شده است و در هر دو صورت چنین روایاتی معتبر نیستند[۲۳].
در پاسخ به مردود بودن حکومت نیز باید گفت اجرای بسیاری از احکام اسلامی مانند اقامۀ حدود و قصاص و نیز جهاد با دشمنان و مبارزۀ فراگیر با فساد جز با تشکیل حکومت اسلامی ممکن نیست؛ بنابراین تلاش برای برقراری نظام اسلامی، کاری پسندیده و مورد قبول است و نهی از قیام در بعضی از روایات به معنای شرکت در قیامهای باطل است که انگیزۀ الهی ندارد یا قیامهایی که بدون توجه به شرایط و زمینههای لازم انجام میگیرد و یا حرکتهایی که به عنوان قیام مهدوی شروع میگردد؛ نه اینکه هر انقلاب و حرکتی که در میسر اصلاح جامعه است، مردود شمرده شود[۲۶].
نتیجه گیری
نتیجه اینکه شاید بتوان گفت تمامی برداشتهای غلط از مفهوم انتظار حتی اگر جاهلانه باشد به نفع مغرضان پلیدی است که میخواهند با این حربه به ذهن مردم این چنین القاء کنند که حکومت دینی در زمان غیبتمعصومحرام و باطل است تا به این وسیله به جان و مال و نوامیس مسلمین تعرض کنند[۲۷].
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑«بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است». تحف العقول، حرانی، ابن شعبه، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، محمد باقر، ج۵۱، ص۱۵۶.
↑ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۵۱ ـ ۱۶۰.
↑ر.ک. مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
↑ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ مصباحی، زهرا ،امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.