حسن بن صالح بن حی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۱۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

ابو عبدالله ثوری الهمدانی[۱] از بزرگان فقهای عراق قلمداد شده است.[۲] به‌ طوریکه او را می‌توان در ردیف فقها و قضات اهل سنت مانند سفیان ثوری و ابن ابی لیلی و شریک بن عبدالله و حکم بن عتیبه یادآور شد [۳]. و نیز ابونعیم فضل بن دکین سمت شاگردی او را داشته است و از او حدیث امام صادق(ع) را که فرمود: « حُبُّ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ» را نقل می‌کند.[۴] در کوفه به تشکیل درس قرائت قرآن و تفسیر مشغول بوده.[۵] او را از اصحاب امام باقر(ع) شمرده‌اند.[۶] ولو این که پیروی حقیقی ایشان نبود. از جمله طرفداران امامت زید بن علی(ع) است و به همین دلیل او را از سران زیدیه می‌شمرند.[۷] و بعد از شهادت زید بن علی(ع) با افکار خود در همین مسیر یارانی را برای خود جمع کرد و با کمک دیگر همفکران و هم‌پیمانان خود مانند کثیر النواء و... فرقه بتریه را بوجود آورد.

از این جهت که فرد مؤثر در این فرقه (حسن بن صالح بن حی) می‌‌باشد به فرقه او صالحیه گفته شده است و در واقع بتریه فرقه‌ای غیر از صالحیه نیست.[۸]

علی بن اسماعیل اشعری [۹] حسن بن صالح بن حیّ را از پیشوایان بُتریّه شمرده است. ابن ندیم [۱۰] او را از بزرگان و علمای "شیعه زیدیّه" خوانده و ولادت او را در ۱۰۰ و وفات او را در ۱۶۸ در حال اختفا گفته است. بنابه نوشته ابن ندیم [۱۱]، او فقیه و متکلم و مؤلّف چند کتاب بود، از جمله: "کتاب التوحید"؛ کتاب امامة"؛ "وُلدِ علیّ من فاطمة"، "کتاب الجامع فی الفقه". و دو برادر داشت: علیّ بن صالح و صالح بن صالح.

طبری [۱۲] می‌‌گوید "حیّ" نام صالح بوده است و از قول یکی از محدّثان نقل می‌‌کند که نام کامل او حسن بن صالح بن صالح بن مسلم بن حیّان است و مردم او را ابن حیّ می‌‌خوانند و در حقیقت "ابن حیّان" است. بنا به این قول "حیّ" کوتاه شده حیّان است. به گفته طبری [۱۳]، کنیه حسن بن صالح ابوعبدالله است و او مردی زاهد و فاضل و فقیه بوده و به دوستی اهل بیت گرایش داشته، و منکران آن خاندان را سخت منکر بوده است. حدیث بسیار روایت کرده و در روایت "ثِقه" بوده است. او دختر خود را به عیسی بن زید بن علیّ بن حسین داد. مهدی، خلیفه عباسی، عیسی بن زید و حسن بن صالح را طلب کرد و در به دست آوردن ایشان سخت کوشید اما موفّق نشد. او با عیسی بن زید به مدّت هفت سال در یک جا پنهان بود و عیسی شش ماه پیش از او وفات یافت. حسن از مردم کوفه بود و در همان شهر در ۱۶۷ وفات یافت و سنّ او ۶۲ یا ۶۳ سال بوده است. اگر تولد حسن بن صالح به گفته ابن ندیم، در ۱۰۰ و وفات او در ۱۶۷ یا ۱۶۸ اتفاق افتاده است، سنّ او باید از ۶۳ سال متجاوز باشد.

ابوالفرج اصفهانی [۱۴] در شرح حال عیسی بن زید بن علی مطالبی درباره مناسبات حسن بن صالح با عیسی بن زید ذکر کرده است که از آن چنین برمی‌آید که آن دو سالی با هم به سفر حج رفته‌اند و در آنجا از سفیان ثوری محدّث معروف مسئله مورد اختلافی را پرسیده‌اند. ابوالفرج اصفهانی وفات حسن بن صالح را دو ماه پس از مرگ عیسی بن زید گفته است.

ذَهَبی [۱۵]، حسن بن صالح را در عداد محدثین آورده و او را به "فقیه" وصف کرده و نام کامل او را ابوعبدالله حسن بن صالح بن حیّ هَمْدانی ثوری ـ و به گفته بعضی حسن بن صالح بن صالح بن حیّبن مسلم بن حیّان ـ گفته است. ذهبی او را از اَعلام می‌‌شمارد و می‌‌گوید که از سَماک بن حرب و قیس بن مسلم و جمعی دیگر روایت کند و یحیی بن آدم و احمد بن یونس و علیّ بن جعد و جمعی دیگر از او روایت کنند. و اضافه می‌‌کند که او کمی دارای "بدعت تشیّع" بود و به نماز جمعه نمی‌رفت. ذهبی گفتار محدّثان و ناقدان حدیث را درباره او ذکر کرده است که بعضی او را توثیق و بعضی او را به جهت نماز جمعه و عقیده به قیام با شمشیر (بر ضدّ خلافت) تخطئه کرده‌اند. از جمله توثیق کنندگان او احمد بن حنبل و ابونُعَیم اصفهانی هستند. ذهبی نیز تولد او را در ۱۰۰، امّا وفاتش را در ۱۶۹ ذکر کرده است.

ابن حجر عسقلانی [۱۶] درباره حسن بن صالح بن حیّ مطالب زیادی ذکر کرده است. او نیز "حیّ" را همان "حیّان" می‌‌داند و نسب او را از حیّان (حیّان بن شُفَّی بن هُنَیّبن رافع الهَمْدانی الثَّوْری) می‌‌آورد و از قول بُخاری می‌‌گوید که "حیّ" لقب است. به گفته ابن حجر عسقلانی به نقل از ابونُعَیم و بُخاری و دیگران، سال وفات او ۱۶۷ است نه ۱۶۹. ابن حجر از عقیده "قیام به سیف" که مایه طعن او نزد بعضی از محدّثان است دفاع کرده و گفته است که مقصود از "خروج با شمشیر" قیام بر والیان و ائمه ستمکار است؛ و این عقیده علمای سلف بوده است. امّا چون مضرّات آن را از فواید آن بیشتر دیدند این عقیده را ترک کردند. ولی این عقیده سبب طعن کسی که عدالت او ثابت شده است و به حفظ روایت و اتقان و ورع کامل متصف است (یعنی حسن بن صالح) نمی‌شود. اما اینکه او به نماز جمعه نمی‌رفته برای آن بوده است که نماز را پشت سر فاسق جایز نمی‌دیده و ولایت امام فاسق را درست نمی‌دانسته است. به هرحال، ابن حجر او را "امام مجتهد" می‌‌داند. حسن بن صالح در کتب امامیه، به جهت زیدی بُتْری بودنش، مطرود است. شیخ طوسی در کتاب تهذیب [۱۷] در "باب المیاه و احکام‌ها" روایتی نقل می‌‌کند که راوی آن حسن بن صالح است، و می‌‌گوید که این شخص "زیدی بُتری" است و هر روایتی که مختصّ او باشد متروک العمل است [۱۸]. نجاشی از شخصی به نام حسن بن صالح احول نام برده که از مردم کوفه، و صاحب کتابی بوده است. بعضی او را با همین حسن بن صالح بن حیّ یکی دانسته‌اند [۱۹].[۲۰]

جستارهای وابسته

منابع

  1. وبگاه پژوهه؛ مقاله «فرقه بتریه»
  2. زریاب خویی، عباس، مقاله «بتریه»، دانشنامه جهان اسلام

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. الزرکلی خیر الدین، الاعلام، بیروت، دارالملایین، ۱۹۸۰، ج ۲، ص ۱۹۳ و شیخ طوسی، رجال، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ هـ ق، ص ۱۸۰
  2. علامه مجلسی محمد باقر، بیروت، موسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج ۴۰، ص ۱۵۷.
  3. علامه مجلسی محمد باقر، بیروت، موسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج ۴۰، ص ۱۵۷.
  4. طبری عماد الدین، بشاره المصطفی، انتشارات کتابخانه حیدریه نجف اشرف، دوم، ۱۳۸۳هـ ق، ص ۸۶.
  5. فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات، موسهه چاپ و نشر، ۱۴۱۰، ص ۴۴۰.
  6. علامه حلی، رجال العلامه الحلی، یک جلد، ار الذخائر، قم، ۱۴۱۱ هـ ق، ص ۲۱۵.
  7. ابن داود حلی، رجال ابن داود، یک جلد، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ هـ ق، ص ۵۳۳.
  8. رجال ابن داود، ص ۴۴۰.
  9. علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیّین واختلاف المصلّین، ص ۶۸.
  10. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ترجمه و تحقیق محمدرضا تجدد، ص ۳۳۳.
  11. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ترجمه و تحقیق محمدرضا تجدد، ص ۳۳۳.
  12. محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل والملوک، سلسله سوم، ص ۲۵۱۶ـ۲۵۱۷.
  13. محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل والملوک، سلسله سوم، ص ۲۵۱۶ـ۲۵۱۷.
  14. علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطّالبیّین، ص ۲۶۸ـ۲۸۴.
  15. محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۱، ص ۴۹۶ به بعد.
  16. ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۲۸۵ـ۲۸۹.
  17. محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۰۸.
  18. ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج ۴، ص ۳۶۲.
  19. برای اطلاع بیشتر درباره دیگر رجال و زعمای بتریّه رجوع کنید به کتب رجال شیعه.
  20. زریاب خویی، عباس، مقاله «بتریه»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص: ۴۷۶.