سلمان فارسی در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث سلمان فارسی است. "سلمان فارسی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سلمان فارسی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

سلمان فارسی از برجسته‌ترین صحابی پیامبر(ص) و از شیعیان خاص حضرت علی(ع) بود. او بعد از آیین زرتشت، دین مسیحیت را انتخاب کرد، ولی بعد از شنیدن آوازۀ ظهور پیامبر(ص) در مکه در جست و‎ جوی حضرت بود و سرانجام در مدینه ایشان را ملاقات کرده و مسلمان شد و همواره همراه پیامبر(ص) بود و خدمات ارزنده‎‎ای انجام داده و مقام والایی یافت و مفتخر به حدیث سلمان از ما اهل بیت است گردید.

سلمان فارسی

ابو‎‎عبدالله یا همان سلمان فارسی از برجسته‎‎ترین صحابی پیامبر(ص) و از شیعیان خاص و یاران حضرت علی(ع) بود[۱]. نام اصلی او "ماهو" یا "روزبه" یا "بهبود"[۲] است[۳]. سلمان پسر بدخشان از نژاد منوچهر پادشاه ایران است، ولی پس از آنکه اسلام آورد، هرگاه از نام و نسبش می‌پرسیدند، می‌گفت: من فرزند اسلام و از اولاد حضرت آدم هستم. همچنین در محل تولد سلمان هم اختلاف است، بیشتر بر این عقیده‌اند که از روستای جی از روستاهای رامهرمز شیراز است و عده‌ای معتقدند اهل جی اصفهان است؛ ممکن است هر دو صحیح باشد، زیرا از خود او نقل شده که گفته است: در رامهرمز از مادر زاده شدم و پدرم اهل اصفهان است. او نیز در کودکی از پیروان آیین زرتشت بود[۴].[۵] سلمان، نامی بود که پیامبر اسلام برای او انتخاب کرد و چون او را از بردگی آزاد کرده بود، به سلمان محمدی شهرت یافت و کنیه ابو‎عبدالله برایش انتخاب شد. او سلمان را الخیر، ابوالبینّات و ابوالمرشد نیز خطاب می‌‎کردند. هر‎گاه از خودش می‎‌پرسیدند فرزند کیستی، می‎‌گفت من سلمان فرزند اسلام و از آدمی‎‌زادگانم[۶].


فضایل سلمان

  1. نزدیکی به پیامبر(ص): سلمان پس از تشرف به دین اسلام به یکی از نزدیک‎‌ترین اصحاب پیامبر(ص) تبدیل شد و مورد ستایش پیامبر(ص) و سایر معصومان(ع) قرار گرفت. برخی از سخنان پیامبر(ص) در مورد سلمان عبارت‌اند از:
    1. «سلمان از ما اهل بیت است»[۷]. این بزرگ‎‌ترین فضیلتی است که برای سلمان ذکر شده است.
    2. «هر کس می‌‎خواهد به مردی بنگرد که دلش نورانی گشته است، به سلمان بنگرد»[۸].[۹]
    3. «خداوند مرا فرمان داد تا چهار تن را دوست بدارم: علی(ع)، مقداد، ابوذر و سلمان»[۱۰].[۱۱]
    4. «انسان‌ها از زمان آدم تا امروز مانند دندانه‎‌های شانه برابرند، فضلی برای عرب و عجم نیست و برای سرخ بر سیاه، مگر به تقوا. سلمان دریایی بی‎‌انتهاست و گنجی تمام‎‌ناشدنی، سلمان از ما اهل بیت است، به نرمی و روانی حکمت را می‎‌پراکند و برهان را نشر می‎‌دهد»[۱۲].
  2. دارای علم اولین و آخرین: علی(ع) فرمودند: «او، دانش‌ نخستین و آخرین را دریافت و کتاب اول و آخر را خواند. او، دریایی است پایان‎‌ناپذیر!»[۱۳].[۱۴]
  3. حامل اسم اعظم؛
  4. قدرت تصرف در طبیعت؛
  5. در زمرۀ متوسمین[۱۵]؛
  6. آگاهی از منایا[۱۶]؛
  7. زهد و ساده زیستی: او در زندگی شخصی، فردی وارسته از مادیات بود و مشهور است که حتی خانه‌‎ای نداشت. او مغازه ای را در بازار انتخاب و از صاحب آن اجاره کرد و همان‎‌جا را مرکز حکومت و قضاوت خود قرار داد. سلمان زنبیل می‎‌بافت و از درآمد سلّه‎‎‏‎‎‎‎‎‎‎‌‎‏‏با‎فی امرار معاش می‎‌کرد.
  8. دفاع از حریم ولایت: سلمان، پس از پیامبر خدا، از مسیر حق، برنگشت و از معدود کسانی بود که در مسجد به پا خاست و از "خلافت حق" و "حق خلافتدفاع کرد[۱۷].
  9. از یاران و همراهان حضرت مهدی(ع) در هنگام ظهور و پس از رجعت: او که شایستگی سرپرستی کارها را در روزگار پیامبر(ص) و امیر مؤمنان(ع) داشته، از مسؤولان برجستۀ حکومتی حضرت صاحب الامر(ع) نیز قرار می‎‌گیرد[۱۸].[۱۹]
  10. رابطۀ عمیق با علی(ع) و همسر و فرزندان او: سلمان با امام علی(ع)، همسر گرامی‎‌اش زهرا(س) و فرزندان او رابطه‎‌ای عمیق و الهی داشت که گاهی طاقت دوری او برای آن‎‌ها سخت می‎‌شد. از سلمان فارسی روایت شده که گفت: "ده روز بعد از رحلت پیغمبر عزیز اسلام(ص) از منزل خود خارج و با حضرت علی بن ابی طالب(ع) مواجه شدم." علی به من گفت: "ای سلمان تو بعد از پیامبر خدا به دیدار ما نمی‎‌آیی و بر ما جفا کردی." گفتم: "ای حبیب من، ای اباالحسن دربارۀ شما جفا نشده، چیزی مرا از زیارت شما محروم کرده، غم و اندوه رحلت رسول خداست." علی فرمودند: "ای سلمان، بیا در منزل فاطمه زهرا، زیرا او به تو لطف دارد»[۲۰].
  11. همراهی علی(ع) در خاکسپاری فاطمه زهرا(س): او از شیفتگان علی(ع) و آل پیامبر(ص) بود و از معدود کسانی بود که در تاریکی‎‌های غمبار شب در خاکسپاری فاطمه زهرا(س)، علی(ع) را همراهی کرد و بر او نماز خواند[۲۱].
  12. شرکت در تدفین پیامبر(ص): او از جمله معدود افرادی بود که در تدفین رسول خدا(ص)شرکت داشت و بر بدن آن حضرت نماز خواند[۲۲].[۲۳]

وفات سلمان

  • سلمان از جمله انسان‎‌های کاملی بود که به وسیلۀ علم غیب از مرگ خود باخبر بود و حتی روز و ساعت مرگ خویش را می‎‌دانست. او در مدائن مریض شد و بیماری‎‌اش شدت یافت، زمانی که اطمینان پیدا کرد لحظه‌های آخر زندگی را می‌‎گذراند، به وصیت رسول خدا(ص) عمل کرد و دستور داد تا وی را به قبرستان ببرند تا با مردگان صحبت کند و این سخن گفتن نشانه‎‌ای بود بر اینکه اجلش فرا رسیده است. او در بامداد سه شنبه در سال ۳۴ یا ۳۶ قمری در سن ۲۵۰ یا ۳۰۰ سالگی از همسرش مقداری مشک‌‌ طلبید و بدن خود را با آن خوشبو کرد و بعد منتظر ماند تا مرگش فرا برسد. طبق وصیتش حضرت علی(ع) و قنبر برای مراسم تدفینش آمدند و او را غسل و کفن کرده و به خاک سپردند. سن وی در این ایام، بین دویست و پنجاه تا سیصد و پنجاه سال بوده است[۲۴].
  • دربارۀ سن سلمان اختلاف نظر وجود دارد، اما آنچه از کلام خود او و استنادات تاریخی می‎‌توان یافت، قول صد و اندی سال درست‎‌تر است[۲۵]. امروزه قبر او در نزدیکی ایوان کسری و تیسفون، صحن و بارگاهی دارد و هر روزه، زوار زیادی وی را زیارت می‌‎کنند[۲۶].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ثقفی کوفی، ابراهیم، الغارات، ص۴۲۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۶.
  2. در منابع کهن، مطلقاً اشاره‎ای به نام سابق او نشده است؛ اما از قرن ششم، منابعی همچون مجمل التواریخ و القصص نام قبل از اسلام او را "ماهبد بن بدخشان بن آذرحسمس بن مرد سالار" ضبط کرده و در منابع دیگر نیز از این زمان به بعد، اسامی شبیه به این مورد را ضبط کرده‌اند که احتمالاً همۀ آنها تصحیف کلمه "ماه‌به" در ردیف "روزبه" و "سال‌به" از اسامی رایج ایرانی پیش اسلام در ایران است و همچنین کلمه "آذرجسس" نیز تغیر یافته "آذر گشنسب" است.
  3. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۴۰۸.
  4. عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۶۳۴؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۱۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۶.
  5. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۵۶۲.
  6. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۴۶۴ ـ ۴۶۸؛ عباسی، حبیب، مقاله «سلمان فارسی»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۴۹-۲۵۰.
  7. «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ‌»؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۶۹۱، ح ۶۵۳۹.
  8. تاریخ دمشق، ج ۲۱، ص ۴۰۸.
  9. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۴۰.
  10. معجم رجال الحدیث، ج ۸، ص ۳۱۴.
  11. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۴۰۸.
  12. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.
  13. الطبقات الکبری، ج ۴، ص ۸۶.
  14. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص۸۴۰.
  15. عبرت گیر‎ند‎گان، عاقلان.
  16. علم به آجال و مرگ و میر افراد.
  17. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.
  18. ارشاد مفید، ص ۳۶۵؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۵۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۶.
  19. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۴۰۸.
  20. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص۴۶۴ ـ ۴۶۸.
  21. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص۸۴۰.
  22. ثقفی کوفی، ابراهیم، الغارات، ص۴۲۸.
  23. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۵۶۵.
  24. عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۲۶۹؛ عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۳، ص۱۱۹.
  25. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.
  26. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۵۶۶ ـ۵۶۷.