خزیمة بن ثابت انصاری در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

خزیمه و بیان فضائل امیرالمؤمنین

بعد از قتل عثمان، هنگامی که مردم با امیر المؤمنین(ع) بیعت می‌کردند، خزیمه بلند شد و گفت: "یا امیرالمؤمنین! برای امر حکومت بر ما کسی جز تو شایسته نیست و بازگشت حکومت فقط به شما صحیح بود. پس اگر وجودمان درباء فضائل تو راست بگوید، در می‌یابیم که تو زود‌تر از همه ایمان آوردی و آگاه ترین مردم به خدا و سزاوارترین مؤمنین به رسول خدایی. هر فضیلتی که دیگران دارند، تو داری اماهر فضیلتی که تو داری، دیگران ندارند"[۱].

زمانی که امیرالمؤمنین علی(ع) انگشتر خود را در رکوع به مسکین داد و در شأن ایشان آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۲]؛ نازل شد، خزیمه اشعار زیر را سرود:

فدای علی شوم که پیشوای خلق و چراغ مردم و پناهگاه تقواست.

او جانشین پیامبر و همسر زهرای بتول و پیشوای مردم و خورشید تابان است.

خدایی که پروردگار بندگان است، او را برتری داده و در شان او سوره هل اتی (انسان) را نازل کرده است.

انگشتری‌اش را در رکوع صدقه داد و نیکوترین کار را در مقابل مردم انجام داد[۳].

هم چنین اشعار زیر از وی نقل شده است:

ای ابا الحسن! خودم و خانواده‌ام و هر تندی وکندی در هدایت فدای تو باد

آیا ستایش کسی که تو را دوست دارد، از بین می‌رود، مدح و ثنایی که در راه خدا باشد، از بین نمی‌رود.

چون تو کسی هستی که زمانی که در رکوع بودی، صدقه دادی. ای علی جان! به فدای تو، ای بهترین رکوع کنندگان.

پس خدا درباره تو بهترین ولایت و سرپرستی را نازل کرد و آن را در محکم‌ترین شرایع آسمانی قرار داد[۴].

همم چنین نقل شده است که رسول خدا(ص) در جنگ خیبر فرمودند: "فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و پیامبر را دوست دارد و خدا و پیامبر او را دوست دارند"[۵]. اصحاب، شب هنگام هر یک آرزو داشتند که فردا پرچم به دست آنها داده شود. هنگام صبح، رسول خدا(ص) علی(ع) را خواستند. به حضرت گفتند که چشمان علی(ع) درد می‌کند و نمی‌تواند از چادر خارج شود. حضرت فرمودند: "بگوئید بیاید". زمانی که علی(ع) آمدند، رسول خدا(ص) از آب دهان خود بر چشمان علی(ع) مالیدند و به اذن خدا چشمان ایشان شفا گرفت. سپس پرچم را به ایشان دادند و فتح به دست او صورت گرفت[۶].

خزیمه که در جنگ شرکت داشت زمانی که ماجرا را دید اشعار زیر را سرود:

علی(ع) چشم دردی داشت که خواهان دارو بود. پس زمانی که تیمارگری را نیافت؛

رسول خدا(ص) او را با آب دهانش شفا داد؛ پس تیمار شونده و تیمار کننده مبارک باشند.

و فرمود: پرچم را امروز به دست کسی خواهم داد که شمشمیر دلیر و دوستدار رسول خدا و تابع او باشد.

کسی که خدا را دوست می‌دارد و خدا نیز او را دوست دارد و او برای خدا دژهای محکم را فتح می‌کند.

پس او را از میان همه مردم انتخاب کرد. او علی(ع) است و او را وزیر و برادر نامید[۷]. برخی نیز سراینده این اشعار را حسان بن ثابت ذکر کرده‌اند[۸].

اشعار زیر که در آن چند دلیل بر افضلیت امیرالمؤمنین(ع) بر دیگران بیان شده نیز از خزیمه نقل شده است.

علی(ع) جانشین رسول خدا از اهل بیت اوست و از گذشته نگهبان او بوده است.

اولین کسی از مردم که نماز گزارده است؛ جز بهترین زنان (خدیجه) و این نعمت‌ها از خداست [۹].

هم چنین شیخ مفید نقل می‌کند که خزیمه بن ثابت درباره عضب خلافت از امیر المؤمنین(ع) این اشعار را سروده است:

هرگز گمان نمی‌کردم که این امر (خلافت) از بنی هاشم و در میان آنان از ابی الحسن سال روی گردان شود.

آیا او اولین کسی نبود که به سوی قبله مسلمانان نماز گزارد و آیا او آگاه‌ترین مردم درباره آثار و سنت رسول خدا(ص) نیست؟

و آیا او آخرین کسی نبود که قبل از رحلت رسول خدا(ص) و با او تجدید پیمان کرد و آیا او کسی نبود که جبرئیل او را در غسل و ۹ کفن رسول خدا(ص) کمک کرد؟

کسی که آن صفاتی که آنها دارند، او دارد و آنها شکی در آن ندارند و در بین آنان آنچه او از خوبی دارد، آنها ندارند.

چه چیزی شما را از حمایت او و بیعت با او باز داشت تا ما هم بدانیم؟ پس بدانید که این بیعت شما (با غیر علی(ع)) از زیان بارترین زیان هاست[۱۰].

هم چنین خزیمه از جمله دوازده نفری[۱۱] است که خلافت ابوبکر را نپذیرفت و در مخالفت با او خطبه خواند. خزیمه به ابوبکر گفت: "آیا نمی‌دانید پیامبر(ص) شهادت مرا به تنهایی و در حالی که کسی همراه من نبود، می‌پذیرفت؟" همه گفتند: آری. خزیمه گفت: "پس شهادت می‌دهم که از پیامبر(ص) شنیدم که می‌فرمود: «أَهْلُ بَيْتِي يَفْرُقُونَ بَيْنَ اَلْحَقِّ وَ اَلْبَاطِلِ وَ هُمُ اَلْأَئِمَّةُ اَلَّذِينَ يُقْتَدَى بِهِمْ»؛ اهل بیت من هستند که بین حق و باطل تمیز می‌دهند و ایشان پیشوایانی هستند که به ایشان اقتدا می‌شود. سپس گفت: "هر آن چه شنیده بودم، گفتم؛ ﴿وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ[۱۲]؛ بر فرستاده وظیفه‌ای جز ابلاغ آشکار نیست"[۱۳].

هم چنین نقل شده پس از غصب خلافت، عده‌ای از بزرگان اصحاب رسول خدا(ص) به ولایت و برادری و وصایت علی(ع) شهادت دادند؛ افرادی مثل ابوذر، سلمان، مقداد، عمار و جابر بن عبدالله انصاری که خزیمه بن ثابت نیز یکی از آنان بود[۱۴].

مرزبانی می‌گوید: خزیمه هنگام بیعت با امیر المؤمنین(ع) این اشعار را سرود:

چون ما با علی(ع) بیعت کردیم، پس ابوالحسن ما را از فتنه‌هایی که می‌هراسیم، کفایت می‌کند.

و هر چیزی که در دیگران وجود دارد، در او موجود است و بعضی از فضائلی که او دارد، در وجود احدی نیست[۱۵].[۱۶]

  1. تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۲، ص۱۷۹.
  2. "سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند" سوره مائده، آیه ۵۵.
  3. فَدَيْتُ عَلِيّاً إِمَامَ اَلْوَرَى سِرَاجَ اَلْبَرِيَّةِ مَأْوَى اَلتُّقَى وَصِيَّ اَلرَّسُولِ وَ زَوْجَ اَلْبَتُولِ إِمَامَ اَلْبَرِيَّةِ شَمْسَ اَلضُّحَى تَصَدَّقَ خَاتَمَهُ رَاكِعاً فَأَحْسِنْ بِفِعْلِ إِمَامِ اَلْوَرَى فَضَّلَهُ اَللَّهُ رَبُّ اَلْعِبَادِ وَ أَنْزَلَ فِي شَأْنِهِ هَلْ أَتَى؛ مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۲۱۱.
  4. ابا حسین تفدیک نفسی و اسرتی وکل بطی فی الهدی و مسارع ایذهب مدح من محبک ضایعا و ما المدح فی جنب الاله بضایع فانت الذی اعطیت اذ کنت راکعا علی فدتک النفس یا خیر راکع فانزل فیک الله خیر ولایه و بینها فی محکمات الشرایع؛مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۲۱۱.
  5. «لَأُعْطِيَنَّ اَلرَّايَةَ غَداً رَجُلاً يُحِبُّ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يُحِبُّهُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ»
  6. روضه کافی، کلینی، ج۸، ص۴۵۱؛ شرح الاخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۱، ص۱۴۸؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۶۰۴؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۲۶؛ الأمالی، شیخ طوسی، ص۵۴۶؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۴، ص۲۰؛ صحیح مسلم، مسلم، ج۷، ص۱۲۰؛ سنن ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی، ج۱، ص۴۴؛ سنن الترمذی، ترمذی، ج۵، ص۳۰۲؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۸۵.
  7. وَ كَانَ عَلِيٌّ أَرْمَدَ اَلْعَيْنِ يَبْتَغِي دَوَاءً فَلَمَّا لَمْ يُحِسَّ مُدَاوِياً شَفَاهُ رَسُولُ اَللَّهِ مِنْهُ بِتَفْلِهِ فَبُورِكَ مَرْقِيّاً وَ بُورِكَ رَاقِياً وَ قَالَ سَأُعْطِي اَلرَّايَةَ اَلْيَوْمَ صَارِماً كَمِيّاً مُحِبّاً لِلرَّسُولِ مُوَالِياً يُحِبُّ إِلَهِي وَ اَلْإِلَهُ يُحِبُّهُ بِهِ يَفْتَحُ اَللَّهُ اَلْحُصُونَ اَلْأَوَابِيَا فَأَصْفَى بِهَا دُونَ اَلْبَرِيَّةِ كُلِّهَا عَلِيّاً وَ سَمَّاهُ اَلْوَزِيرَ اَلْمُوَاخِيَا؛مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۲۰.
  8. مناقب امیر المؤمنین، محمد بن سلیمان کوفی، ص۴۹۹؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۶۴؛ العمده، این بطریق، ص۱۵۵؛ مدینة المعاجز، بحرانی، ج۱، ص۱۷۶؛ عمدة القاری، العینی، ج۱۶، ص۲۱۶.
  9. وصی رسول الله من دون اهله و حارسه قد کان فی سالف الزمن و اول من صلی من الناس کلهم سوی خیرة النسوان و الله ذومنن؛العثمانیه، جاحظ، ص۲۹۳؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ج۱، ص۳۶۲؛ مناقب آل ابیطالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۷۶؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۳۱.
  10. مَا كُنْتُ أَحْسَبُ هَذَا اَلْأَمْرَ مُنْصَرِفاً عَنْ هَاشِمٍ ثُمَّ مِنْهَا عَنْ أَبِي حَسَنٍ أَ لَيْسَ أَوَّلَ مَنْ صَلَّى بِقِبْلَتِهِمْ وَ أَعْرَفَ اَلنَّاسِ بِالْآثَارِ وَ اَلسُّنَنِ وَ آخِرَ اَلنَّاسِ عَهْداً بِالنَّبِيِّ وَ مَنْ جِبْرِيلُ عَوْنٌ لَهُ فِي اَلْغُسْلِ وَ اَلْكَفَنِ مَنْ فِيهِ مَا فِيهِمْ لاَ يَمْتَرُونَ بِهِ وَ لَيْسَ فِي اَلْقَوْمِ مَا فِيهِ مِنَ اَلْحَسَنِ مَا ذَا اَلَّذِي رَدَّكُمْ عَنْهُ فَنَعْلَمُهُ هَا إِنَّ بَيْعَتَكُمْ مِنْ أَغْبَنِ اَلْغَبَن؛الإرشاد، شیخ مفید، ص۲۲ (با کمی حذف و تغییر)؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۳۶۱، الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱۳، ص۱۹۲؛ أعیان الشیعه، امین عاملی، ج۱، ص۳۵۸.
  11. دوازده نفری که صریحا مخالفت خود با خلافت ابوبکر را اعلام کردند، از مهاجران، خالد بن سعید بن العاص، مقداد بن اسود، ابی بن کعب، عمار بن یاسر، ابوذر غفاری، سلمان فارسی، عبد الله بن مسعود و بریدۀ اسلمی و از انصار خزیمة بن ثابت ذو الشهادتین، سهل بن حنیف و ابو الهیثم بن تیهان بودند. (الخصال، شیخ صدوق، ص۴۶۱).
  12. "بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست" سوره نور، آیه ۵۴.
  13. الخصال، شیخ صدوق، ص۴۶۴؛ الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۱۰۲؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۶، ص۳۱۸؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۴، ص۱۶۹.
  14. الامالی، شیخ صدوق، ص۵۳ و قاموس الرجال، شوشتری، ج۴، ص۱۶۹.
  15. اذا نحن بایعنا علیا فحسبنا ابوحسن مما نخاف من الفتن و فیه الذی فیهم من الخیر کله وما فیهم بعض الذی فیه من حسن ؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۱۴؛ مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۷۵؛ المناقب، خوارزمی، ص۵۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۲۴۰؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۱، ص۴۴۴.
  16. عباسی، حبیب، مقاله "خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین"، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۶۳-۶۸.