صفیه دختر عبدالمطلب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

او عمه رسول خدا(ص) و امام علی(ع) و دختر خاله رسول خدا(ص) نیز می‌باشد؛ زیرا صفیه و حضرت حمزه(ع) از یک مادر می‌باشند؛ یعنی هاله دختر وهب که خاله رسول خدا(ص) است[۱].

در کتاب‌های تاریخی آمده است که صفیه در زمان جاهلیت، با حارث بن حرب لیثی، برادر ابوسفیان[۲]، و بعد با عوام فرزند خویلد ازدواج کرد. فرزندان صفیه عبارتند از: زبیر، سائب و عبدالکعبه[۳]. سائب بن عوام از جمله صحابه است که در همه جنگ‌ها شرکت کرد و در زمان ابوبکر در جنگ یمامه کشته شد[۴].

از افتخارات صفیه آن است که وی از جمله افرادی است که در مکه مسلمان شد[۵] و با زبیر به طرف مدینه مهاجرت کرد[۶].[۷]

صفیه و شاعری

یکی از شعرای زن در قبل از اسلام و بعد از آن، صفیه دختر عبدالمطلب است[۸]. مثلاً، هنگامی که عبدالمطلب خوابی دید و طبق آن، چاه زمزم را حفر کرد و مقداری وسایل و سلاح به دست آورد که مربوط به قبیله خزاعه بود، او به مناسبت این واقعه اشعاری سرود[۹]. او در یکی از ابیات این شعر می‌گوید: "ما کسانی هستیم که زمزم را برای حجاج حفر می‌کنیم؛ چنان که خلیل و فرزندش، سقای حجاج بودند".

او در رثای رسول خدا(ص) نیز اشعاری سروده است؛ مانند:

ای فاطمه! گریه کن و از گریه خسته مشو؛ زیرا ستاره صبح امت غروب کرده است. او (پیامبر(ص)) مردی است که گریه برای او سزاوار است؛ زیرا مردی بزرگ و آقا و پاکیزه بود.

زمین به خاطر از دست دادن او به وحشت افتاده است؛ و کدام جمعیتی است که با نبود او به سختی نیفتد؟ ای پیامبر! پس از تو تا دم مرگ با سوز و گدازی که دل ما را آتش زد، دست به گریبان هستیم.

ای فاطمه! بر او گریه کن که او سزاوار گریه است؛ و مردمی که در مدینه بودند و نبودند، بر او گریان‌اند. ای چشمانم! چرا اشک نمی‌ریزید؛ زیرا جا دارد که اشک شما همیشه جاری باشد[۱۰].

حضرت زهرا(ع) هنگام عزاداری، اشعار صفیه را می‌خوانده است[۱۱].[۱۲]

صفیه و دفاع از رسول خدا(ص)

یکی از مدافعان رسول خدا(ص) در مکه صفیه است؛ چنان که روزی به برادرش ابولهب می‌‌گوید: "برادر! فرزند برادرت را تصدیق کن به خدا او همان کسی است که علما به آمدنش بشارت دادند". ولی ابولهب سخنان خواهرش را نپذیرفت و رسول خدا(ص) را تکذیب کرد و معتقد بود، اگر آن حضرت را تأیید کنم، نمی‌توانم در برابر دشمنی اعراب مقاومت کنم[۱۳].

نقل شده، روزی عده‌ای نزد صفیه آمدند و از افتخارات جاهلی خود سخن گفتند. صفیه در جواب آنها گفت: "رسول خدا(ص) از ماست". بعد از کلام او، حاضران به رسول خدا(ص) توهین کرده، آن حضرت(ص) را دارای نسب و خانواده ای پست دانستند؛ پس صفیه بودند این مسجد سخنان را به رسول خدا به اطلاع داد و آن حضرت در حالی که ناراحت، به آمده و تأکید فرمودند که نسبشان، برترین انساب است و هیچ کس به مرتبه ایشان نخواهد رسید[۱۴].

هم چنین هنگامی که یکی از فرزندان صفیه از دنیا رفت، عمر قرابت وی با رسول خدا(ص) را تحقیر کرد. صفیه از سخنان او ناراحت شد و موضوع را به رسول خدا(ص) اطلاع داد. رسول خدا(ص) مردم را در مسجد جمع کرد و قسم خورد که در صحرای محشر فقط قرابت با رسول خدا(ص) نافع است و عمر مجبور به عذرخواهی شد[۱۵].[۱۶]

صفیه و تولد امام حسین(ع)

صفیه می‌گوید: "هنگامی که حسین(ع) به دنیا آمد، او را در بغل گرفتم. پس رسول خدا(ص) فرمود: " ای عمه! فرزندم حسین را بیاور ". گفتم: یا رسول الله، هنوز او را پاکیزه نکرده‌ایم. رسول خدا(ص) فرمود: " شما می‌خواهید او را پاکیزه کنید؟ به درستی که خداوند او را پاکیزه کرده و پاک قرار داده است"[۱۷].[۱۸]

صفیه و کشتن جاسوس یهودی

یکی از سخت‌ترین زمان‌ها برای رسول خدا(ص) زمان شهادت عموی گران‌قدرشان حضرت حمزه(ع) بود. در چنین شرایط بحرانی است که صفیه در میدان جنگ احد حاضر[۱۹] و مشغول عزاداری شد[۲۰]. صفیه اولین زنی است که شخصی از مشرکان را کشت[۲۱]. هنگامی که مشرکان قصد حمله به مدینه این امکان را داشتند را متفاوت، برای رسول خدا(ص) زنان و دختران را در جایی مخفی کرده بود و البته حسان بن ثابت شاعر نیز به علت ترسو بودن با زنان همراه بود. در این حال مردی یهودی قصد جاسوسی داشت که صفیه او را را از پای درآورد[۲۲].[۲۳]

صفیه و همراهی با اهل بیت(ع)

صفیه هنگام وفات ام کلثوم، دختر رسول خدا(ص) حضور داشت و در غسل آن بانوی گران قدر یاور رسول خدا(ص) بود[۲۴].

هم چنین صفیه بعد از رسول خدا(ص) همیشه یار و همراه اهل بیت(ع) بود. هنگام غسل حضرت زهرا(ع) نیز حضور داشت[۲۵].[۲۶]

سرانجام صفیه

این بانوی نمونه در ۷۳ سالگی و در زمان خلافت خلیفه دوم از دنیا رفت و در بقیع دفن شد[۲۷].[۲۸]


منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۵۰۹ و ج۴، ص۱۸۷۳؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۲۱۳؛ البدء و التاریخ، مطهر بن طاهر مقدسی، ج۵، ص۷؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۲۲۱ (پاورقی).
  2. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۲۶، ص۱۷۲.
  3. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۴؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۷۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۳، ص۱۲۱. فرزندان صفیه دختر عبد المطلب عبارتند از: زبیر و سائب (ابن قتیبه در این باره می‌نویسد: فرزندان او زبیر، سائب، عبدالرحمن، اسود، اهرم و یعلی هستند. سائب در جنگ‌های احد و خندق حضور داشت و در جنگ یمامه کشته شد. البته فقط نسل زبیر باقی ماند. (المعارف، ص۲۲۰). و قد تزوجت أولا بالحارث بن حرب بن امیه ثم خلف علیها العوام بن خویلد فولدت الزبیر و عبدالکعبه و قیل تزوج بها العوام بکرا و الصحیح الأول (البدایة والنهایه، ابن کثیر ج۷، ص۱۰۴).
  4. دلائل النبوه، بیهقی، ج۳، ص۲۷۷.
  5. تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۵۲۹؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۱۷۲.
  6. الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۲۱۳.
  7. روحانی، سید حمید، مقاله «صفیه دختر عبدالمطلب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۴۸۶-۴۸۷.
  8. الغدیر، علامه امینی، ج۲، ص۱۹.
  9. معجم البلدان، حموی، ج۳، ص۱۴۹.
  10. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۲، ص۲۵۰؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۱۲، ص۲۸۵، و اشعار دیگر ایشان: أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۱۴، ص۶۰۱؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۲، ص۲۵۱. أفاطم بکی ولا تسأمی یصبح ما طلع الکوکب هو المرء یبکی و حق البکاء؟ هو الماجد السید الطیب؟ فأوحشت الأرض من فقده وأی البریة لا ینکب؟ فما لی بعدک حتی الممات إلا الجوی الداخل المنصب فیکی الرسول! و حقت له شهود المدینة و الغیب؟ فعینی مالک لا تدمعین وحق الدمعک ستسکب.
  11. دلائل الامامه، محمد بن جریر طبری، ص۳۵.
  12. روحانی، سید حمید، مقاله «صفیه دختر عبدالمطلب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۴۸۷-۴۸۸.
  13. انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۱۲۰؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۲، ص۳۲۳.
  14. مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، ج۱، ص۵۸۱.
  15. تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۱، ص۱۸۸.
  16. روحانی، سید حمید، مقاله «صفیه دختر عبدالمطلب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۴۸۸-۴۸۹.
  17. الامالی، شیخ صدوق، ص۱۳۶؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ج۲۱، ص۱۵۵.
  18. روحانی، سید حمید، مقاله «صفیه دختر عبدالمطلب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۴۸۹.
  19. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۴؛ السیره النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۱۷؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۱۷۳؛ دلائل النبوه، بیهقی، ج۳، ص۲۸۶؛ مسکن الفؤاد، شهید ثانی، ص۷۰؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۴، ص۲۲۴.
  20. امتاع الاسماع، مقریزی، ج۱، ص۱۶۷؛ الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله، حمیری، ج۱، ص۳۸۶.
  21. البدایة والنهایه، ابن کثیر، ج۷، ص۱۰۴؛ دلائل النبوه، بیهقی، ج۳، ص۴۴۳؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۵، ص۱۵. البته وی به جنگ احد اشاره کرده است.
  22. این واقعه در جنگ خندق روی داده است: الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۴؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۲۸؛ انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۳۲۴؛ تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۵۷۷؛ الامالی، شیخ طوسی، ص۲۶۱؛ دلائل النبوه، بیهقی، ج۳، ص۴۴۲؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۴۸۴ و ج۶، ص۱۷۳.
  23. روحانی، سید حمید، مقاله «صفیه دختر عبدالمطلب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۴۸۹.
  24. تاریخ الطبری، طبری، ج۳، ص۱۲۴؛ امتاع الاسماع، مقریزی، ج۵، ص۳۵۰؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۱، ص۳۶۹.
  25. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۶۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۱۸۷.
  26. روحانی، سید حمید، مقاله «صفیه دختر عبدالمطلب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۴۹۰.
  27. الاسعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۷۳؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۲۱۳.
  28. روحانی، سید حمید، مقاله «صفیه دختر عبدالمطلب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۴۹۰.