ترک‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۴۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

در روایات آخرالزمان از گروهی با نام «ترک» یاد شده است؛ اما در اینکه این گروه حقیقتاً از کدام نژادند و زبانشان چیست اختلاف است. ویژگی‌هایی که برای این اقوام ذکر شده است، در روایات دیگری برای "بنی‌قنطورا" نیز آمده است. بنی‌قنطورا به ترک‌ها، سودانی‌ها، چینی‌ها و چینی‌ها تفسیر شده‌اند[۱]. در حدیثی رسول خدا(ص) از گروهی «ترک» یاد می‌کند که چشمانی کوچک و صورت‌هایی سرخ و پهن مانند سپر چکش خورده و بینی‌هایی پهن دارند و پیش از ظهور جنگی میان آنان و مسلمانان واقع خواهد شد و آنان اسب‌های خود رابه حلقه‌های مسجد خواهد بست[۲]. با این ویژگی‌هایی که برای این قوم یاد شده است شاید بتوان گفت آنها نژاد چین و آسیای میانه‌اند و شاید منظور گروهی از ترکمن‌ها باشند که به «ترک» تعبیر شده‌اند، و برخی نیز آنان را هولاکوخان و لشکریانش دانسته‌اند.

در ملاحم چندین روایت در اوصاف ایشان آمده است و آنان را قومی با صورت‌های سرخ و پهن مانند سپر چکش خورده و چشمانی ریز و بینی‌های پهن و کفش‌هایی بافته شده از مو توصیف می‌کند. آنها با مسلمانان جنگ خواهند نمود. آذربایجان را خراب کرده و سپس به سوی فرات روان می‌شوند و در کنار فرات با اسب‌های زرد رنگ خود اردو می‌زنند. در آن روز مسلمانان را هیچ گونه یارای مقابله با ایشان نخواهد بود. درباره پایان کار آنها روایات چند گونه بیان کرده‌اند. در برخی مرگ آنان را بر اثر مرض وبا فرموده‌اند و در بعضی احادیث از تگرگی بی‌امان یاد شده که بر سر آنها فرود خواهد آمد و در پاره‌ای از اخبار گفته شده که اسب‌های آنان خواهند مرد و لشکر «ترک» پیاده می‌شوند، آن‌گاه سر از تن آنان جدا خواهد شد به طوری که هیچ کدام از آنان باقی نخواهد ماند[۳][۴].

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: بنی‌قنطورا.
  2. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۵۷.
  3. ملاحم: ص ۸۷ و ۸۸ و ۹۰ و ۹۳.
  4. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۷۷.