ذکر در معارف و سیره نبوی
مقدمه
رسول خدا(ص) در مقام بندگی، همواره خود را در محضر خداوند میدید و یاد الله با تمام وجودش عجین شده بود و جز با یاد او کاری انجام نمیداد. امام حسین(ع) میفرماید از پدرم درباره چگونگی مجلس رسول خدا(ص) پرسیدم. ایشان فرمود: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لَا يَجْلِسُ وَ لَا يَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ»[۱]. امام صادق(ع) نیز فرموده است: شیوه رسول خدا چنان بود که روزی سیصد و شصت بار خدا را حمد و ستایش میکرد و چنین میفرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِّ حَالٍ»[۲].
یاد خداوند، آدمی را از غفلت و بیخبری وا میرهاند. پیامبر خدا میفرماید: «مَا مِنْ سَاعَةٍ تَمُرُّ بِابْنِ آدَمَ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ فِيهَا بِخَيْرٍ إِلَّا حَسِرَ عِنْدَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۳].
حضرت محمد(ص) در تشبیهی چنین میفرماید: «الذَّاكِرُ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْفَارِّينَ»[۴]. رسول الله(ص) در جایی دیگر به این نکته اشاره دارد که ذاکران خداوند سیراب میمیرند: «كُلُّ أَحَدٍ يَمُوتُ عَطْشَانَ إِلَّا ذَاكِرَ اللَّهِ»[۵]. ایشان، یاد خدا را شفای دلها میداند: «ذِكْرُ اللَّهِ شِفَاءُ الْقُلُوبِ»[۶] و میفرماید هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش میدارد: «مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ أَحَبَّهُ»[۷].
پیامبر گرامی اسلام، یاد خدا را در مواقع خاص، لازم و ضروری میشمارد و میفرماید: «اذْكُرِ اللَّهَ عِنْدَ هَمِّكَ إِذَا هَمَمْتَ وَ عِنْدَ لِسَانِكَ إِذَا حَكَمْتَ وَ عِنْدَ يَدِكَ إِذَا قَسَمْتَ»[۸].
رسول الله(ص) در فضیلت یاد خدا میفرماید: هیچ کاری نزد خداوند متعال، محبوبتر و هیچ عاملی در نجات بنده از هر گناهی در دنیا و آخرت، مؤثرتر از ذکر خدا نیست. عرض شد: حتی جنگ در راه خدا؟ فرمود: اگر یاد خدا در میان نبود، دستور جنگ داده نمیشد[۹]. ایشان بر همین اساس میفرماید: «لَا تَخْتَارَنَّ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ شَيْئاً فَإِنَّهُ يَقُولُ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ[۱۰]»[۱۱]. [۱۲]
ذکر
ذکر، در کتابهای لغت، به معنای یاد کردن از چیزی[۱۳] و یا یاد آوری چیزی پس از فراموشی است[۱۴]. این یاد کردن، ممکن است با زبان[۱۵] یا قلب و یا هر دو باشد[۱۶]
ذکر خدای سبحان از بارزتر مصادیق پرستش خداوند است و از لحاظ وجودی، اقسامی دارد که کاملترین آن سات که بنده خداوند متعال را یاد کند. رسول خدا(ص) ذکر را تنها زبانی نمیدانست؛ بلکه هر کاری و هر عملی را که نمودار یاد پروردگار باشد، ذکر او به حساب میآورد؛ همچنان که در روایتی از ایشان نقل شده است: "هر کس از خداوند عزوجل فرمان ببرد، خدا را یاد کرده است؛ هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد"[۱۷].
یاد خداوند متعال در بیان پیامبر خدا(ص) برترین صدقات[۱۸] و باعث آسانی کارها و عامل راغب شدن مردم به آخرت[۱۹] و عملی برشمرده شده است که محبوبتر از آن نزد خداوند متعال[۲۰] و عاملی مؤثّرتر از آن در نجات بنده از بند گناهان در دنیا و آخرت، یافت نمیشود[۲۱]. ایشان علاقه به ذکر خدا را نشانه دوست داشتن خداوند و علاقه نداشتن به آن را نشانه دشمنی با خدا دانستهاند[۲۲]. آن حضرت روزی خطاب به اصحاب و یارانش فرمود: "آیا به شما نگویم که بهترین و پاکیزهترین اعمال شما نزد خدایتان چیست و چه چیز درجات شما را بیش از هر چیز بالا میبرد و برایتان از درهم و دینار بهتر است و [حتی] از اینکه با دشمن رو به رو شوید و بکشید و کشته شوید، ارزشمندتر است؟" گفتند: "بگویید، ای پیامبر خدا(ص)!" فرمود: "بسیار به یاد خداوند عزوجل بودن"[۲۳]. و به مسلمانان میفرمود: "اگر میخواهید برگزیدهترین بنده خداوند متعال باشید، پس خدا را فراوان یاد کنید"[۲۴].
پیامبر اکرم(ص) بر مداومت ذکر تأکید داشته، میفرمود: "هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح نده![۲۵] چرا که غافل شدن از یاد خدا در هر لحظه از عمر آدمی باعث افسوس خوردن در روز قیامت است"[۲۶]. همچنین فرموده است: "تا وقتی به یاد خدا باشی؛ ایستاده یا نشسته، در بازار یا در محفل صمیمی و یا هر کجا که باشی، پیوسته در حال نماز و عبادت هستی"[۲۷].
همچنین در احادیث رسول خدا(ص) مجالسی سودمند معرفی شدهاند که در آن، از خدا یاد شود[۲۸] و اگر جز این باشد، چیزی جز حسرت و وبال برای اهل مجلس نخواهد بود[۲۹] ایشان مثال کسانی را که از خدا را یاد میکنند و کسانی که از خداوند یاد نمیکنند، انسانهای زنده و مرده دانسته[۳۰] و فرمودهاند: "مثل کسی که در میان غافلان به یاد خداست ، مثل چراغ در خانه تاریک است"[۳۱].
در احادیث و روایات رسول خدا(ص) زنده شدن دلها[۳۲]، شفای دلها[۳۳]، دور شدن شیطان[۳۴]، ایمنی از نفاق[۳۵]، دوستی خدا[۳۶] و مصونیت[۳۷]، از ثمرات یاد خدا برشمرده شده است.
رسول اکرم(ص) خود نیز از برترین ذاکران الهی بود و میفرمود: "خداوند به من امر کرده که سخنم ذکر باشد"[۳۸]؛ روایت شده است که آن حضرت(ص) برنمیخاست و نمینشست؛ مگر با ذکر خدا[۳۹]. ایشان هر روز ۳۶۰ بار به تعداد عروق بدن، خدا را حمد میگفت و میفرمود: « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِ حَال»[۴۰]؛ در تمام حالات و به طور فراوان، حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است. نزول برخی آیات بر شور و اشتیاق آن حضرت در ذکر خدا میافزود؛ آن چنان که کفار به طعنه و استهزا میگفتند: "او جنزده شده است[۴۱]"[۴۲].[۴۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «رسول خدا(ص) این گونه بود که در هیچ مجلسی نشست و برخاست نمیکرد مگر به یاد خدا» علامه طباطبایی، سنن النبی، ترجمه: حسین استاد ولی، ص۳۷۲.
- ↑ «در هر حال ستایش بسیار شایسته پروردگار جهانیان است» اصول کافی، کتاب الدعا، باب التحمید، ح۳.
- ↑ «هیچ لحظهای نیست که بر فرزند آدم بگذرد و او در آن لحظه به یاد خدا نباشد، مگر آنکه در روز رستاخیز برای آن لحظه افسوس میخورد». متقی هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۴۲۴، ح۱۸۱۹.
- ↑ «کسی که در میان غافلین به یاد خدا باشد، مانند کسی است که در میان فراریان میجنگد» مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۷۳.
- ↑ «تمام انسانها لب تشنه میمیرند، مگر ذاکر خدا» بحارالانوار، ج۸۱، ص۲۴۰.
- ↑ کنزالعمال، ج۱، ص۴۱۴، ح۱۷۵۱.
- ↑ میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۲.
- ↑ «هنگامی که قصد انجام امر مهمی را داری و نیز هنگام بیان حکم در مقام قضاوت و زمانی که تقسیم کردن چیزی به دست توست، خدا را یاد کن». میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۴.
- ↑ میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.
- ↑ «و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
- ↑ «هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح مده؛ زیرا خداوند میفرماید: «و ذکر خدا بزرگتر است» میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، نگین رسالت ص ۹.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
- ↑ المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.
- ↑ شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۴۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۹۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر؛ ج ۲، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
- ↑ الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۷، ص ۲۵۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۹۸ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۲
- ↑ نهج الفصاحه، ص ۳۳۳.
- ↑ کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.
- ↑ کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.
- ↑ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۲۸؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۳، ص ۱۸۶، الجامع الصغیر، ج ۲، ص۱۵۷ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۷ - ۴۱۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۹۹؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۳۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۶، الامام مالک، کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۲۱۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۱۹۵.
- ↑ کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۲۸.
- ↑ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۶ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۹.
- ↑ الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۸۰؛ المعجم الاوسط، ج ۸، ص ۱۷۵ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۵.،
- ↑ کنزالعمال، ج۱، ص۴۴۶.
- ↑ حسن ابن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۹؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۷۵ و کنزالعمال، ج۹، ص۱۴۸.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۴۹۷؛ عدة الداعی، ص ۲۴۶ و مکارم الاخلاق، ص ۲۷۶.
- ↑ نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۳۴۲؛ البخاری، صحیح، ج ۷، ص ۱۶۸ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۱، ص۱۷۷.
- ↑ العجلونی ، کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۲۰، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۲ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۳۰.
- ↑ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۰.
- ↑ کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۴۹ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۷، ص ۲۷۹.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰، المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵
- ↑ پیامبر خدا(ص): خداوند سبحان فرمود: «چون بدانم که یاد من بر جان بندهام چیره شده است، خواست او را سؤال از خود و مناجات با خود قرار میدهم: پس چون بندهام چنین شود، هرگاه بخواهد به سهو و غفلت دچار شود، مانع غفلتش میشوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعیاند». (عدة الداعی، ص ۲۴۹ - ۲۵۰؛ ابن فهد حلی، التحصین، ص ۲۶ و بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۶۳)
- ↑ « إِنَّ رَبِّي أَمَرَنِي أَنْ يَكُونَ نُطْقِي ذِكْراً»؛ ابن سلامه، مسند الشهاب ج ۲، ص۱۸۹؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۵۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۲.
- ↑ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۰ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۳۱۸.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۵۰۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۹۷ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۱.
- ↑ از ابوسعید خدری روایت شده است که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا(ص) آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزا میگفتند او جن زده و دیوانه شده است.
- ↑ ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۲-۴۹۵.