غزوه ودان
غزوه ودان یا اَبواء و یا غزوه بنیضمره در محلی به نام "ودان" در مدینه و در نزدیکی منطقه "أبواء" رخ داد. این غزوه، اوّلین غزوه رسول خدا(ص) بود. ایشان برای به دست آوردن اموال کاروانی از قریش و جنگ با قبیله "بنیضمرة بن بکر کنانی" مدینه را به قصد أبواء ترک کردند که به نوشته شدن قرارداد صلحی میان پیامبر و آن قبیله تمام شد.
مقدمه
رسول گرامی اسلام (ص) ده سال در مدینه اقامت داشت و غزوات[۱] و سریههای متعددی را با مشرکان و غیر مشرکان به منظور مطیع ساختن و یا جلوگیری از توطئه آنها انجام میداد؛ به گونهای که طبری به نقل از ابناسحاق میگوید: "غزوات پیامبر (ص) به عدد ۲۶ میرسد و اولین غزوهای که پیامبر (ص) در طول این سالها انجام دادند، غزوه ودان بود" که به آن اَبواء یا غزوه بنیضمره نیز گفته میشود[۲].
علت نامگذاری
این غزوه در محلی به نام "ودان" در مدینه و در نزدیکی منطقه "أبواء" رخ داد. ودان بین جحفه و أبواء قرار دارد. از آنجا که بین ودان و أبواء شش میل فاصله است[۳] و در نزدیکی هم قرار دارند، در منابع به هر دو نام آمده است[۴].[۵]
اصل ماجرا
این غزوه، اوّلین غزوه رسول خدا (ص)[۶] در صفر دوازدهمین ماه هجرت به وقوع پیوست[۷]. ایشان برای به دست آوردن اموال کاروانی از قریش و جنگ با قبیله "بنیضمرة بن بکر کنانی" مدینه را به قصد أبواء ترک کردند[۸]. در این غزوه، کسی از انصار حضور نداشت[۹]. پیامبر (ص) قبل از خروج از مدینه، سعد بن عباده را برای رسیدگی به امور در مدینه به جای خود منصوب فرمود[۱۰]. رسول خدا (ص) همراه دویست تن از یاران خویش[۱۱] با پرچمداری حمزه عموی پیامبر (ص)[۱۲] به سوی ودان حرکت کرد. در آنجا بنیضمره برای صُلح به حضور پیامبر (ص) آمد[۱۳]، مخشی بن عمرو ضمری بود که در آن زمان، ریاست قبیله مذکور را به عهده داشت[۱۴] و قرارداد صلح را امضا کرد[۱۵].
مفاد صلحنامه
در این قرارداد صلح مقرر شد:
سپس میان خود عهدنامهای نوشتند و با پیامبر (ص) به مدینه بازگشتند[۱۷]. مدت غیبت رسول اکرم (ص) در مدینه، پانزده شب بود[۱۸].[۱۹]
وَدّان
از سه موضع با نام ودان یاد شده است. یکی از آنها مکانی است بین مکه و مدینه و آن روستایی است جامع از نواحی فرع.[۲۰] این روستا در نزدیکی جحفه[۲۱] و در دو میلی غرب گردنه هرشی،[۲۲] و به نقلی به فاصله سه[۲۳] یا ۵ میلی[۲۴] عقبه هرشی واقع است. این مکان، فاصله ۸ میلی تا ابواء دارد.[۲۵] ودان، دیار مردم ضمره، غفار و کنانه و فهر قریش[۲۶] به شمار رفته و از امهات قری در منطقه محسوب میشده است؛[۲۷] چندان که در وصفش گفته شده، روستایی بزرگتر از آن در کرانه دریای احمر نبوده است.[۲۸] از ودان در تاریخ اسلامی مکرر یاد شده که از جمله آن عبور رسول خدا(ص) از این منطقه در آغاز دوازدهمین ماه هجرت، در اثنای غزوه الأبواء است.[۲۹] این مکان، مدت طولانی است که از بین رفته است. برخی از محققین گمان دارند که ودان، همان مکان «مستوره» فعلی است حال آنکه چنین نیست و ودان در شرق مستوره به سمت جنوب در نعف حره الأبواء قرار دارد. این نعف، «العُصعُص» نامیده میشود و فاصله آن تا مستوره نزدیک به دوازده کیلومتر است و اهل آن امروز، قومی از بنی محمد از تیرههای بنی عمرو از قبیله حرباند. از دیگر مواضعی که نام ودان به خود گرفته است، کوهی دراز بین فید و جبلین است.[۳۰] ودان همچنین شهری در جنوب افریقیه است.[۳۱] این شهر در بلاد بربر از نواحی برقه واقع بوده و فاصلهاش تا قصر ابن میمون - آخرین نقطه از نواحی تحت حاکمیت طرابلس - ۶ روز راه،[۳۲] و تا زدیله ۱۰ روز راه از سمت افریقیه است.[۳۳] ودان دارای قلعهای رفیع و شهری با چند دروازه است. این شهر در واقع دو شهرند که در آن دو قبیله از عرب به نام سهمیون و حضرمیون ساکنند که پیوسته با هم در نزاعاند.[۳۴] معیشت اکثر مردمانش از خرماست و در آن اندکی کشت و زرع وجود دارد که بواسطه آب پاشی آبیاری میشود. بین این شهر تا شهر «تاجّرفت» سه روز راه است و آنجا روستاها و منازلی است تا قصر ابن میمون.[۳۵] ودان دو بار توسط مسلمانان فتح شد. یک بار در ایام خلافت عمر بن خطاب که در آن، عمرو بن عاص - کارگزار و فرمانده نظامی خلیفه در مصر و شما افریقا - بسر بن ابی ارطاة را جهت فتح ودان، به سوی این شهر فرستاد. بسر، آن را در سال ۲۳ هجری محاصره و فتح کرد اما ساکنانش اندکی بعد سر به شورش نهادند و از پرداخت جزیه و وجه المصالحه به مسلمانان خودداری کردند. تا این که عقبة بن نافع، در ایام معاویه، همراه با سپاهی در سال ۴۶ هجری دگر بار به ودان لشکر کشید و آن را مجددا فتح کرد.[۳۶].[۳۷]
منابع
پانویس
- ↑ مجموعه جنگهایی که پیامبر علیه خود شخصاً در آنها حضور داشتند.
- ↑ تاجالدین، علی محمد، غزوه ودان، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۹۹.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۷.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۷؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۴.
- ↑ تاجالدین، علی محمد، غزوه ودان، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۹۹.
- ↑ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۵، ص۵۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۱.
- ↑ احمدین یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۷؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۰۹
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۱؛ ابن سید الناس عیون الأثر، ج۱، ص۲۵۹؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۵، ص۵۱
- ↑ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۴، ص۱۴.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۷؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۵۸؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۴.
- ↑ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۴.
- ↑ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۴.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۷.
- ↑ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۵، ص۵۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۹؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۸۹.
- ↑ تاجالدین، علی محمد، غزوه ودان، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۱۹۲-۲۰۰.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۷؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۲.
- ↑ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۴، ص۱۴؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۲.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۷؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۸۹؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۲.
- ↑ تاجالدین، علی محمد، غزوه ودان، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۲۰۰.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۵.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۵.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۳۴۳.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۵.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۳، ص۹۵۴.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۵.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۳، ص۱۰۵۳.. نیز ر. ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۵.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۳۷۴.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۳، ص۱۰۵۳.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۱؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۵۹.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۵.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۶ به نقل از بکری.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۳۷۵. نیز ر. ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۵.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۶ به نقل از بکری.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۶ به نقل از بکری.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۶ به نقل از بکری.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۶ به نقل از بکری.
- ↑ بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۳۳۳.