سوره طلاق در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

شصت و پنجمین سوره قرآن و نود و نهمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مدینه با موضوعات طلاق، توکل و موعظه، احکام طلاق و نشانه‌ها و فرجام نیکوی تقوا.

این سوره به این مناسبت «طلاق» نام دارد که از نخستین آیه تا حدود دو سوم کل سوره درباره احکام طلاق است. از این سوره به نام «نساء صغیر» نیز یاد شده است[۱]. دارای ۱۲ آیه، ۲۸۹ کلمه و ۱۲۰۳ حرف است. از نظر حجم از «مفصلات» و از سوره‌های نسبتاً کوچک است و در آغاز حزب چهارم جزء ۲۸ قرار دارد. همچنین از سوره‌های «مخاطبات» است که با خطاب ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ آغاز می‌شود. رسول الله فرمود: «هر کس سوره طلاق را بخواند بر سنت رسول خدا مرده است»[۲].

این سوره علاوه بر احکام طلاق، عده طلاق، زنان مطلقه، زنان باردار و مطلقه و دوران انتظار و مسئله نفقه آنان، احکام رضاع و بچه‌های شیرخوار و زن شیرده و حقوق او، به سرنوشت جوامع و امم گذشته جهت عبرت آیندگان اشاره می‌کند. همچنین از مسئله توحید، نبوت و معاد سخن می‌گوید و با توصیف متقین، مردم را به تقوا سفارش می‌کند و یادآوری می‌نماید که: توکل واقعی بر خداوند، تنها نصیب صالحین از امت اسلام می‌شود.

ساختار

﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا وَالَّلائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَالَّلائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلاتُ الأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ وَلا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِن كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى لِيُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلاَّ مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا [۳] احکام طلاق، تقوا، رزق و توکل و پیامدهای آن.

﴿وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُّكْرًا فَذَاقَتْ وَبَالَ أَمْرِهَا وَكَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهَا خُسْرًا أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا [۴] انذار و بشارت پیروی ارزش‌های الهی.

این آیات موعظه و تهدید و بشارت است و با این اندرزها توصیه به تمسک به احکام فقهی و معنوی خدا را تأکید می‌کند. در بخش اول، تعدادی از احکام «فقه الجوارح» راجع به طلاق و «فقه النفس» راجع به تقوا، رزق و توکل بر خدا و پیامدهای معنوی و اعتقادی آن آمده است و در بخش دوم، دستور به تبعیت احکام و ارزش‌های الهی، اعم از مسائل حقوقی و عرفانی را خدای حکیم داده است و تهدید به عواقب نافرمانی و بشارت به فرجام نیکوی عاملین به ارزش‌های خدایی شده است. دو بخش دارای تقارن عِلّی هستند.

نکات: با توجه به اطلاق آیه ﴿وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ...[۵]. این مفاد را به دست می‌دهد که هر کس از خدا بترسد و به حقیقت معنای کلمه پروا داشته باشد- که البته چنین تقوایی حاصل نمی‌شود مگر با معرفت نسبت به خدا و اسما و صفات او - و سپس به خاطر رعایت جانب او از محرمات و ترک واجبات اجتناب کند - که لازمه آن این است که اراده نکند مگر فعل و ترکی را که او اراده کرده باشد و در حقیقت اراده او در اراده خدای تعالی مستهلک شده باشد - چنین کسی هیچ عملی انجام نمی‌دهد مگر از اراده‌ای خدا. لازمه این مطلب نیز آن است که خود و متعلقات خود را، ملک خدای تعالی و او را مالک علی الاطلاق خود بداند، مالکی که هرگونه بخواهد می‌تواند در ملکش تصرف کند و این ملکیت، همان ولایت خدایی است که خدا با آن ولایت متولی امر بنده‌اش می‌باشد پس برای بنده از ملک حقیقی چیزی باقی نمی‌ماند مگر آنچه که خدای سبحان تملیکش کرده باشد. البته همان هم، باز به ملکیت خدا باقی است و مالکیت و همچنین پادشاهی همه چیز از آن خدای عزوجل است. خدای تعالی چنین بنده‌ای را به حکم ﴿يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا از تنگنای وهم و زندان شرک، نجات می‌دهد، دیگر به اسباب ظاهری دلبسته نیست و به حکم ﴿وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ از جایی که او احتمالش را هم ندهد رزق مادی و معنویش را فراهم می‌کند، اما رزق مادیش را بدون پیش‌بینی خود او می‌رساند، برای این که او قبل از رسیدن به چنین توکلی رزق خود را حاصل دسترنج خود و اثر اسباب ظاهری می‌دانست، همان اسبایی که دل به آن بسته بود و از آن اسباب هم که بسیار زیادند جز به اندکی اطلاع نداشت و مثل او، مانند کسی است که در شبی بس ظلمانی، نور بسیار ضعیفی پیش پایش را روشن کرده باشد و از ورای آن فضای اندک بی‌خبر باشد و لکن خدای سبحان از همه اسباب خبر دارد و او است که اسباب و مسببات را پشت سر هم می‌چیند و هر طوری که بخواهد نظام می‌بخشد و به هریک از آن اسباب بخواهد اجازه تأثیر می‌دهد. و اما رزق معنویش را - که رزق حقیقی هم همان است، چون مایه حیات جان انسانی است و رزقی است فناناپذیر - بدون پیش‌بینی خود او می‌رساند، دلیلش این است که انسان نه از چنین رزقی آگهی دارد و نه می‌داند که از چه راهی به وی می‌رسد.

خدای سبحان که ولی و عهده‌دار سرپرستی بنده متوکل خویش است، او را از پرتگاه هلاکت بیرون می‌کشد و از طریقی که خود او پیش‌بینی آن را نمی‌کند، روزی می‌دهد و چنین بنده‌ای به خاطر این که بر خدای تعالی توکل کرده و همه امور خود را به او واگذار نموده، هیچ چیز از کمال و از نعمت‌هایی را که قدرت به دست آوردن آن را در خود می‌بیند از دست نمی‌دهد و آنچه را که امیدوار بود به وسیله سعی و کوشش خود به دست آورد همان را خدای تعالی برایش فراهم می‌کند، برای این که او به وی توکل کرد و کسی که بر خدا توکل کند، خدا همه کاره او می‌شود در صورتی که هیچ سببی از اسباب ظاهری این طور نیست، چون هر سببی را که در نظر بگیری یک‌بار کارگر می‌افتد بار دیگر نمی‌افتد، ولی خدای تعالی این طور نیست، ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ[۶] چون خدا به کار خود می‌رسد و تمامی امور در حیطه قدرت خدای تعالی است ﴿قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا[۷] و وقتی حدود و اندازه هر موجودی را خدای تعالی معین می‌کند، بنده متوکل هم یکی از موجودات است، او نیز از تحت قدرت خدا خارج نیست، پس اندازه‌ها و حدود او نیز به دست خدا است. و چنین مقامی تنها نصیب صالحین از اولیای این امت می‌شود و اما افراد پایین‌تر یا افراد متوسط از اهل تقوی که درجات پایین‌تری از حیث معرفت و عمل دارند از موهبت ولایت خدایی هم آن مقداری برخوردارند که با اخلاص ایمان و اعمال صالحشان مطابقت دارد و چنان نیست که هیچ بهره‌ای از این موهبت نداشته باشند، چگونه محروم باشند با این که خدای فرموده: ﴿وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ[۸] و جای دیگر به طور مطلق فرموده است: ﴿وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ[۹]. همین که به دین حق متدین هستند و این سنت حیات را پذیرفته‌اند ورود و خروجشان در امور ناشی از اراده خدای تعالی است، خود نوعی از تقوی الله و توکل بر او است؛ زیرا این گونه افراد مؤمن و متقی، اراده خدای تعالی را در جای اراده خودشان قرار داده‌اند، در نتیجه به همان مقدار از سعادت زندگی برخوردار می‌شوند و خدای تعالی برای‌شان از هر ناملایمی راه نجاتی قرار می‌دهد و از جایی که خود آنان به فکرشان نرسد روزی‌شان می‌دهد و پروردگارشان برای ایشان کافی و او است که اراده خود را به کرسی می‌نشاند.

در باب مفاد آیه ﴿وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ...[۱۰] روایات متعددی وارد شده است. کلینی در کافی از امام صادق(ع) آورده است که فرمود: کسی که خدای تعالی سه چیز به او داده باشد از سه چیز دیگرش دریغ نمی‌دارد: کسی که توفیق دعایش داده باشند از اجابت دعایش دریغ نمی‌دارند و کسی که توفیق شکرش دادند از زیادتر کردن نعمتش دریغ نمی‌دارند و کسی که نعمت توکلش دادند از موهبت کفایتش مضایقه نمی‌کنند. آنگاه فرمود: آیا کتاب خدای را خوانده‌ای که می‌فرماید: ﴿وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ[۱۱]، ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ[۱۲]، ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ[۱۳].

همچنین به سند خود از محمد بن مسلم آورده است که گفت: از امام صادق(ع) در مورد کلام خدای عزوجل پرسیدم که می‌فرماید: ﴿وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ، فرمود: یعنی در دنیایش به او این چنین رزق می‌دهد[۱۴].

رسول خدا(ص) در تفسیر آیه ﴿وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا فرمود: یعنی از شبهه‌های دنیا و از سکرات مرگ و از شدائد روز قیامت برایش راه نجات و مخرجی قرار می‌دهد[۱۵].

رسول خدا(ص) فرمود: کسی که امید خود را از خلق برید و همه امیدش را به خدا بست، خدا هر گونه نیاز و خرج او را در زندگی کفایت می‌کنند و از جایی که خود او احتمالش را هم ندهد روزی می‌دهد و کسی که همه امیدش به دنیا باشد، خدا او را به همان دنیا واگذار می‌نماید[۱۶].

رسول خدا(ص) فرمود: هر کس دوست می‌دارد نیرومندترین مردم باشد، بر خدا توکل کند و هر کس میل دارد بی‌نیازترین مردم باشد، باید به آنچه در دست خدا دارد، اعتمادش بیشتر از آنچه در دست خود دارد بوده باشد و کسی که میل دارد محترم‌ترین مردم باشد از خدا بترسد[۱۷].

آیات نامدار و مشهور

  1. ﴿وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا[۱۸]،
  2. ﴿وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا[۱۹]،
  3. ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا[۲۰].[۲۱]

منابع

پانویس

  1. کشف الاسرار.
  2. «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الطَّلَاقِ مَاتَ عَلَى سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)»کشف الاسرار.
  3. «ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمی‌دانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد. پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید؛ و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است. و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد. این فرمان خداوند است که به سوی شما فرو فرستاده است و هر که از خدا پروا کند (خداوند) گناهانش را می‌پوشاند و برای وی پاداشی سترگ فراهم می‌گرداند. آنان را در همانجا که خود به اندازه توانگریتان جای دارید، جا دهید و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید و اگر باردارند به آنان نفقه دهید تا هنگامی که بزایند و اگر برای شما (به نوزاد) شیر دهند مزدشان را بپردازید و میان خویش به شایستگی رایزنی کنید و اگر (در توافق) دشواری دارید دیگری او را شیر دهد. توانگر باید از توانگری خویش و آنکه روزی بر او تنگ شده از آنچه خدا به وی داده است هزینه کند؛ خداوند هیچ کس را جز به آنچه بدو داده است تکلیف نمی‌کند؛ زودا که خداوند پس از سختی، آسانی برگمارد» سوره طلاق، آیه ۱-۷.
  4. «و چه بسیار (مردم) شهری که از فرمان پروردگار خویش و پیامبران وی سرپیچیدند و ما از آنها حسابی سخت کشیدیم و آنها را به عذابی ناشناخته عذاب کردیم. پس (مردم آن شهر) عقوبت کار خود را چشیدند و پایان کار آنها زیان بود.خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند تا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به سوی روشنایی، از تیرگی‌ها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است. خداوند است که هفت آسمان را و از زمین همانند آنها را آفریده است. فرمان (وی) میان آنها فرود می‌آید تا بدانید که خداوند بر هر کاری تواناست و اینکه دانش خداوند فراگیر همه چیز است» سوره طلاق، آیه ۸-۱۲.
  5. «و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد» سوره طلاق، آیه ۲-۳.
  6. «به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است» سوره طلاق، آیه ۳.
  7. «و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است» سوره طلاق، آیه ۳.
  8. «و خداوند سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۸.
  9. «و خداوند دوست پرهیزگاران است» سوره جاثیه، آیه ۱۹.
  10. «و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد» سوره طلاق، آیه ۲-۳.
  11. «و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است» سوره طلاق، آیه ۳.
  12. «اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم» سوره ابراهیم، آیه ۷.
  13. «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.
  14. الکلینی.
  15. الدر المنثور.
  16. الدر المنثور.
  17. المیزان.
  18. «و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.
  19. «و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است» سوره طلاق، آیه ۳.
  20. «خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛» سوره طلاق، آیه ۱۰.
  21. صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره طلاق»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.