بحث:آیه ابتلا در کلام اسلامی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

دلالت آیه ابتلاء بر لزوم عصمت امام

مفسران و بزرگان امامیه در استدلال خود بر جانشینی بلافصل علی(ع) به جنبه لزوم عصمت امام استناد کرده و ادله محکم و فراوانی را درباره آن زمینه ارائه داده‌اند. آیه امامت یکی از مهم‌ترین این ادله به شمار می‌رود؛ از این‌رو در ادامه به چگونگی دلالت این آیه بر لزوم عصمت امام پرداخته می‌شود. تقریر استدلال امامیه به این آیه مبنی بر لزوم عصمت امام و اثبات خلافت بلافصل علی(ع) - که از سیاق و منطوق آیه شریفه به‌دست می‌آید- چنین است.

خداوند در این آیه شریفه در پاسخ به تقاضای حضرت ابراهیم(ع) مبنی بر انتقال مقام امامت به ذریه خویش می‌فرماید: لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۱]. از آیه به خوبی ضرورت برخورداری از عصمت در دستیابی و واگذاری مقام امامت ثابت می‌شود؛ زیرا هر گناهی وقتی بسیار کوچک از دو حالت خارج نیست و صفت ظلم بر آن صدق می‌کند.

  1. ظلم به دیگران، اگر به حقوق مردم تعلق گرفته باشد.
  2. ظلم به نفس، اگر به حق خداوند تعلق گرفته باشد.

و اگر شرک باشد قرآن کریم از زبان حضرت لقمان آن را ظلم عظیم می‌داند: ...يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ[۲].

در آیه شریفه ویژگی عصمت - و عدم ظلم - شرط برخورداری و اعطای مقام امامت به فرزندان ابراهیم(ع) است؛ بنابراین این نتیجه حاصل می‌گردد که منصب امامت مقامی است که به غیر معصوم اعطا نمی‌شود و شخص ظالم و غیرمعصوم شایستگی عهده‌داری این مقام ارزشمند را ندارد[۳].

با توجه به این مقدمه، آیه یاد شده دلیلی بر خلافت بلافصل امیرمؤمنان علی(ع)است؛ زیرا اولاً: تنها شیعه است که قائل به عصمت امامان خویش از جمله عصمت امیرمؤمنان علی(ع) می‌باشد.

ثانیاً: برخلاف دیگران تنها علی(ع) است که هیچ‌گاه در برابر بتی سجده نکرد و برای خدا شریکی قائل نشد؛ چراکه قرآن شرک را ظلمی عظیم به شمار می‌آورد.

بنابراین تنها علی(ع) است که شایستگی عهده‌داری مقام امامت را دارا است.[۴]

استدلال علامه طوسی

غالب بزرگان امامیه با استناد به قول خداوند در داستان حضرت ابراهیم(ع) که فرمود: ...إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا...[۵] بر امامت علی(ع) استدلال کرده‌اند.

استدلال به این آیه از دو جهت امکان پذیر است.

  1. هر شخصی که در بخشی از زمان نام ظالم بر وی صدق کند، جایز نیست که به منصب امامت برگزیده شود. این مطلب مبنای استدلال به آیه شریفه بر امامت بلافصل علی(ع) است؛ زیرا جز ایشان کسانی که زمامدار امر امت شدند ظالم بودند و در پیشینه خود به صفت ظلم شناخته شده بودند[۶].
  2. جنبه دیگری از آیه شریفه که می‌توان به آن در استدلال به امامت بلافصل علی(ع) استناد کرد تبیین اقتضای آیه شریفه در معصوم بودن امام است؛ زیرا اگر از سویی آیه شریفه نفی امامت شخص ظالم را در هر شکلی از ظلم چه ظلم پنهان و چه آشکار اقتضا نماید و از سوی دیگر امکان پنهان کردن ظلم از سوی غیر معصوم وجود داشته باشد، اگرچه در ظاهر ظلم نکند.

پس به حکم آیه شریفه واجب است، کسی که به عهد خداوند و مقام امامت نائل می‌گردد، معصوم باشد تا بدین وسیله از پنهان کاری وی در ظلم ایمن بوده و ظاهر و باطن وی با یکدیگر و همراه و همسان باشد.

اکنون بیان چند نکته ضروری است[۷].

  1. ممکن است گفته شود: مراد از امامت در آیه یاد شده همان نبوت یا رسالت ابراهیم(ع) است که عصمت نیز لازمه آن می‌باشد؛ بنابراین استدلال به این آیه بر لزوم عصمت امام به مفهوم جانشینی رسول خدا(ص)- و سپس اثبات خلافت بلافصل علی(ع) نادرست و ناتمام بوده و وجهی نخواهد داشت. در پاسخ باید گفت که به استناد پاره‌ای از قرینه‌های درونی و بیرونی آیه شریفه، تفسیر امامت به نبوت و رسالت غیر ممکن و نادرست می‌باشد و مفسر المنار واژه امامت را در این آیه به نبوت و رسالت تفسیر نموده است. از این‌رو تفصیل این مطلب به بخش بررسی و تحلیل آرا و شبهات تفسیر المنار سپرده می‌شود.
  2. همچنین ممکن است گفته شود که مراد از اعطا نکردن منصب امامت به ظالمان در آیه شریفه، تحقق عدم ظلم در زمان اعطای مقام امامت است، پس ظلمی که مسبوق و پیش از توبه واقع شود مراد آیه شریفه نبوده و مانع از اعطای مقام امامت به شخص نمی‌گردد و شرک و بت پرستی برخی اشخاص در جاهلیت و سپس توبه کردن آنان موجب انطباق واژه ظلم بر آنان نمی‌گردد؛ از این رو برتری دادن علی(ع) بر این افراد - با استناد به این آیه - وجهی نخواهد داشت.

پاسخ به این شبهه آن است که مراد از ظلم نکردن در آیه شریفه، عصمت و ظلم نکردن امام در تمام عمر می‌باشد. توضیح این مطلب اینچنین است.[۸]

لزوم عصمت امام در تمام عمر

منظور از ظلم در آیه شریفه تنها ستم به دیگران نیست، بلکه ظلم در برابر «عدل» در اینجا به معنای وسیع کلمه به کار رفته و نقطه مقابل عدالت به معنای گذاردن هر چیز به جای خویش است. به عبارتی دیگر اساساً ظلم دو گونه است:

  1. ظلم به دیگران
  2. ظلم به نفس (که شرک و بت‌پرستی از مصادیق بارز آن است).

به جهت مطلق بودن و عدم تقیید کلمه الظَّالِمِينَ در آیه شریفه، ظلم به معنای وسیع کلمه مراد بوده و شامل تمامی عمر فرد می‌شود[۹].

علامه طباطبایی در المیزان درباره این که آیا شرط عصمت در امام به معنای ترک گناه و ظلم از سوی وی در تمام عمر است؟ یا آن‌که عصمت تنها در هنگام عهده‌داری مقام امامت شرط می‌باشد! می‌نویسد: از یکی از اساتید ما درباره چگونگی دلالت این آیه بر لزوم معصوم بودن امام در تمام عمر سؤال شد و ایشان در پاسخ چنین گفت: مردم مطابق یک تقسیم منطقی و عقلی بر چهار گروه‌اند:

  1. کسی که در تمام عمرش پاک از هر گونه ظلم و گناه بوده
  2. کسی در تمام عمرش ظالم و ستمگر بوده
  3. کسی که در اول عمر ظالم بوده و در آخر عمر توبه کرده
  4. کسی که بر عکس در آغاز عادل و معصوم بوده و سپس ظالم شده است.

به یقین مقام ابراهیم(ع) از آن بالاتر است که امامت را برای گروه دوم و چهارم از فرزندانش تقاضا کند بنابراین دو گروه بیشتر باقی نمی‌ماند. خداوند به واسطه این آیه شریفه یک گروه را نفی کرده است یعنی گروهی که در آغاز عمر در خط ظالمان بوده و سپس از آن خارج شده‌اند. بنابراین تنها قسم دیگر یعنی گروهی که در تمام عمر پاک بوده‌اند باقی می‌ماند[۱۰].

بنابراین آشکار است که با وجود شخصی که هیچ‌گاه ظلم و گناهی در تمام عمر خود مرتکب نشده است این مقام والا به کسی که مرتکب یکی از انواع ظلم شده است نمی‌رسد و عقلا ترجیح و تقدیم مفضول بر فاضل قبیح است[۱۱]. در حقیقت فردی که در برهه‌ای از حیات خود مرتکب ظلمی می‌شود، عنوان ظلم بر وی منطبق می‌گردد با این وصف دیگر شایستگی برخورداری از مقام بلند امامت را از دست می‌دهد.

علامه طوسی در این باره می‌نویسد: اگر گفته شود مراد از آیه شریفه شخصی است که بر ظلم خویش استمرار داشته باشد؛ پس فردی که از ظلم خویش توبه کرده ظالم خوانده نمی‌شود. بنابراین چگونه آیه شریفه امکان امامت وی را - پس از توبه - نفی می‌کند؟ در پاسخ می‌گوییم: اگر بپذیریم که شخصی که توبه می‌کند دیگر ظالم خوانده نمی‌شود، در این صورت آیا در زمان صدور ظلم از وی، آیه شریفه بر وی منطبق شده است یا نه؟ اگر آیه شریفه بر وی منطبق شده است، پس این انطباق عام بوده و تمامی احوال را شامل می‌گردد؛ زیرا تخصیص آیه شریفه به زمانی غیر از زمانی دیگر نیازمند دلیل می‌باشد و حال آن‌که حمل آیه بر فردی که بر ظلم خویش استمرار داشته است و نه کسی که از ظلم خویش توبه نموده، تعیین و تخصیص بدون دلیل است[۱۲].

بنابراین مطلق بودن آیه شریفه دلیلی است بر نادرستی تخصیص یاد شده و قرینه‌ای بر لزوم و اشتراط عصمت امام در تمام عمر است. افزون بر این مقام منیع امامت، کالا نیست که عطا شود و سپس هنگام ظهور عدم صلاحیت حامل آن پس گرفته شود[۱۳].

بر این اساس آیه شریفه امامت بر جانشینی بلافصل علی(ع) دلالت دارد؛ زیرا علی(ع) بر خلاف دیگران در کودکی اسلام را پذیرفت[۱۴] و هرگز به خدا شرک نورزید[۱۵]؛ از این رو در روایات آمده است که پیامبر(ص) فرمود: خداوند من و علی را برگزید زیرا هیچ‌کدام از ما هرگز برای بتی سجده نکردیم.

علامه حلی در این رابطه چنین می‌آورد: عامه از ابن عباس نقل کرده‌اند که او گفت: پیامبر(ص) فرمودند: «انْتَهَتِ الدَّعْوَةُ إِلَيَّ وَ إِلَى عَلِيٍّ لَمْ يَسْجُدْ أَحَدُنَا قَطُّ لِصَنَمٍ فَاتَّخَذَنِي نَبِيّاً وَ اتَّخَذَ عَلِيّاً وَصِيّاً»[۱۶]؛ «دعوت به من و علی(ع) ختم شد و هیچ یک از ما هرگز برای بتی سجده نکرده است، پس خداوند مرا به پیامبری و علی را به جانشینی انتخاب کرد».

با توجه به این روایت معلوم می‌شود که علی(ع) شرط کسب مقام امامت را داشته و خداوند هم به ایشان این مقام را عطا فرموده است. رسول خدا(ص) نیز شرط عصمت را برای احراز امامت بیان می‌کند که این معنا از آیه شریفه به دست آمد.

از آنچه آمد موارد ذیل قابل نتیجه‌گیری است.

  1. اتفاق مسلمانان بر آن است که دلالت آیه شریفه نمایانگر عدم شایستگی ظالمان و ستمکاران در نائل شدن به مقام امامت است.
  2. به تصریح قرآن کریم، شرک و بت پرستی از نمونه‌های آشکار و عظیم ظلم است.
  3. شرط عصمت و عدم ظلم شامل تمام مراحل زندگی امام است و تنها مختص مقطعی از زندگی وی نیست.
  4. شرک و بت پرستی برخی از صحابه و خلفای سه‌گانه پیش از اسلام برخلاف پیشینه امام علی(ع)است که هیچ‌گاه بت نپرستید.

بنابراین با توجه به نکات یادشده، جانشین رسول خدا(ص) کسی جز امیرمؤمنان(ع) نیست[۱۷]

منابع

پانویس

  1. «پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  2. «پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.
  3. التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۴۹.
  4. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۸۹.
  5. «فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  6. زیرا خلفای سه‌گانه در زمان جاهلیت و پیش از اسلام بت پرست بودند و آیه ۱۳ سوره لقمان نیز شرک و بت‌پرستی را ظلم عظیم به شمار می‌آورد، برخلاف امیرمؤمنان علی(ع) که در کودکی اسلام را پذیرفت و هیچ‌گاه بت نپرستید.
  7. تلخیص الشافی، ج۲، ص۲۵۳-۲۵۴.
  8. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۹۰.
  9. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۰۲؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۱.
  10. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۷۴.
  11. حسن بن یوسف حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۹۲.
  12. تلخیص الشافی، ج۲، ص۲۵۴؛ علی بن الحسن الشریف المرتضی، الشافی فی الامامة، ج۳، ص۱۳۷، ۱۴۱؛ محمد بن الحسن الطوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۴۹.
  13. السید علی اکبر الموسوی الیزدی، الامامة و الولایة فی القرآن کریم، ص۳۳.
  14. احمد بن حجر الهیثمی، الصواعق المحرقه، ص۱۲۰، الباب التاسع.
  15. اشاره به اینکه دیگران در دوران جاهلیت بت‌پرست بودند و تنها کسی که حتی یک لحظه در مقابل بت سجده نکرد علی(ع) بود. چه ظلمی از این بالاتر که انسان بت‌پرستی کند.
  16. حسن بن یوسف حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۷۹.
  17. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۹۲.