هجدهم ذی‌حجه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۵۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

عید غدیر

روز هیجدهم ذیحجه، از ایام الله و از عیدهای بزرگ اسلام و جهان تشیع است. در میان همه روزها، روزی به بزرگی و شرافت آن وجود ندارد. مفضل بن عمر می‌گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: برای مسلمانان چند عید است؟ امام صادق(ع) فرمودند: چهار عید. گفتم: عید فطر عید قربان و جمعه را که از عیدهای بزرگ مسلمانان است می‌شناسم، ولی عید چهارم کدام است؟ امام صادق(ع) فرمودند: «أَعْظَمُهَا وَ أَشْرَفُهَا يَوْمُ الثَّامِنَ عَشَرَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أَقَامَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ نَصَبَهُ لِلنَّاسِ عَلَماً»[۱]؛ عظیم‌ترین و شریف‌ترین عیدها، روز هیجدهم ذیحجه است. و آن، روزی است که پیامبر خدا(ص) علی(ع) را برپا داشت و او را رهبر و راهنما برای مردم قرار داد. این روز، به خاطر رویداد مهم و سرنوشت‌ساز تعیین جانشین از سوی خداوند متعال برای پیامبر اکرم(ص) عظیم‌ترین و شریف‌ترین روز سال محسوب می‌گردد و دوستداران اهل بیت(ع) و مسلمانان حقیقت‌گرا را غرق در شادی و شادمانی می‌کند.[۲]

پیامبران(ع) و عید غدیر

پیامبران الهی روز بعث و برانگیخته شدنشان برای هدایت جامعه را همچون روز غدیر گرامی می‌داشتند. و با تعیین جانشین در روز غدیر، آن را ارج می‌نهادند. از امام رضا(ع) روایت شده است: «وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا وَ كَانَ يَوْمُ بَعْثِهِ مِثْلَ يَوْمِ الْغَدِيرِ عِنْدَهُ وَ عَرَفَ حُرْمَتَهُ إِذْ نَصَبَ لِأُمَّتِهِ وَصِيّاً وَ خَلِيفَةً مِنْ بَعْدِهِ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ»؛ تمام پیامبرانی که خداوند فرستاده است، روز بعثت خود را به اندازه روز غدیر ارج می‌نهادند. و در این روز، با تعیین جانشین و خلیفه‌ای برای امت، بعد از خود، حرمت این روز را می‌شناختند و آن را گرامی می‌داشتند.

شیخ مفید در مسارالشیعه می‌نویسد: در این روز مبارک، رویدادهای بزرگی برای برخی از پیامبران الهی(ع) به وقوع پیوست:

  1. چنان‌که امام رضا(ع) فرمودند: «هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي نَجَا فِيهِ إِبْرَاهِيمُ الْخَلِيلُ مِنَ النَّارِ فَصَامَهُ شُكْراً لِلَّهِ»[۳]؛ روز غدیر روزی است که حضرت ابراهیم(ع) از آتش نمرودیان رهایی یافت و به شکرانه آن، آن روز را روزه گرفت. قرآن کریم به واقعه نجات یافتن حضرت ابراهیم(ع) از آتش اشاره کرده و فرموده است: ﴿قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ * قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ[۴].
  2. در این روز حضرت موسی(ع) بر ساحران فرعون پیروز شد و سحرهای ساحران فرعونی را از بین برد؛ قرآن کریم در این باره فرموده است: ﴿فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ * فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ * قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ[۵].
  3. در این روز حضرت موسی(ع) یوشع بن نون را به جانشینی خویش برگزید و در میان قوم بنی‌اسرائیل، درباره فضائل و شایستگی‌هایش به سخنرانی پرداخت و این قوم را بر تصمیم خویش شاهد گرفت.
  4. در این روز حضرت عیسی بن مریم(ع) جانشینی شمعون صفا را در نزد پیروانش آشکار کرد و وی را رسماً وصی خود گردانید.
  5. در این روز حضرت سلیمان بن داوود(ع)، آصف بن برخیا را جانشین خویش کرد و مردم را بر این تصمیم خویش شاهد گرفت و با دلائل و بینات روشن، شایستگی‌های وی را به اثبات رساند. و این روزی است که برکات آن بسیار عظیم است[۶].
  6. بنا بر حدیثی از میثم تمار که از خواص اصحاب امیرالمؤمنین(ع) و از حواریان و صاحبان سر آن حضرت است، در این روز کشتی حضرت نوح(ع) پس از فروکش کردن طوفان، بر کوه جودی استقرار یافت[۷].[۸]

بیان حدیث منزلت

از امام باقر(ع) روایت شده است: هنگامی که رسول خدا(ص) از حجة الوداع باز می‌گشت، در مسیر بازگشت به غدیرخم که سه میل قبل از جحفه است رسید. جبرئیل نزد او آمد و فرمان داد: آنان را که جلو رفته بودند به این مکان برگردانند و کسانی را هم که از دنبال می‌رسیدند همه را آنجا نگه داشتند تا پیامبر(ص) علی(ع) را به امامت منصوب فرماید و آنچه را که خداوند درباره علی نازل فرموده است به آنان ابلاغ کند. آنجا چند درخت بود. پیامبر(ص) فرمان داد زیر آن درخت‌ها با سنگ چیزی شبیه منبر بسازند که بر مردم مشرف باشد. مردم بازگشتند و عقب‌تر مانده‌ها در مکان اجتماع توقف کردند و رسول خدا(ص) بر فراز آن سنگ‌ها رفت و حمد و ثنای خدا را به جا آورد. سپس فرمود:... بدانید که جبرئیل سه بار به حضور من آمد و از سوی پروردگار من که اصل و مایه سلام است، به من امر کرد که در چنین اجتماعی به پا خیزم و به همه افراد، سیاه و سپید، اعلام کنم: «أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ(ع) أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ الْإِمَامُ مِنْ بَعْدِي الَّذِي مَحَلُّهُ مِنِّي مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى(ع) إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»؛ علی بن ابی طالب(ع) برادر و جانشین و وصی و امام بعد از من است. منزلت و محل او نسبت به من، منزلت و محل هارون نسبت به موسی است، جز اینکه پس از من پیامبری نیست. و همانا پس از خدا و رسول خدا علی ولی شماست[۹]. «حدیث منزلت» از احادیث مشهور نبوی و مورد قبول عالمان شیعه و سنی می‌باشد. این حدیث به معرفی جایگاه و منزلت امیرالمؤمنین(ع) و نسبت وی با نبی مکرم اسلام(ص) و برتری موقعیت آن حضرت بر دیگر صحابه پرداخته و از نظر عالمان شیعی از احادیث متواتر و از جمله دلایل شایستگی علی(ع) برای جانشینی پیامبر اکرم(ص) به شمار آمده است.[۱۰]

نقل‌های حدیث منزلت

از مشهورترین نقل‌های این حدیث آن است که پیامبر اکرم(ص) خطاب به حضرت علی(ع) فرمودند: «أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي»[۱۱]؛ مقام تو نسبت به من همانند مقام هارون است نسبت به موسی، جز آن‌که پیامبری پس از من نیست. این حدیث با تعابیر و الفاظ مختلف و در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است، از جمله روز پیمان اول برادری، قبل از هجرت به مدینه، روز پیمان دوم برادری، پنج ماه بعد از هجرت به مدینه، در منزل ام سلمه، در روز غدیر، و از همه مشهورتر در غزوه تبوک. محدثین اهل سنت از جمله بخاری و مسلم نیز از نقل این حدیث شریف در کتب روایی خود غافل نبوده‌اند. حاکم نیشابوری این حدیث را صحیح الإسناد دانسته و از ابن عباس نقل کرده که پیامبر اکرم(ص) در غزوه تبوک این حدیث را بیان فرموده است. نقل‌های مختلف حدیث منزلت، همه این مضمون مشترک را دارند که جایگاه و منزلت علی(ع) نسبت به پیامبر(ص) همانند جایگاه هارون نسبت به حضرت موسی(ع) است. اختلافات اندکی هم که در تعابیر این حدیث وجود دارد، از تکرار آن در مناسبت‌های مختلف و نیز نقل به معنا در احادیث، نشأت گرفته است. مرحوم میر حامد حسین همه اسامی رجال و صور و الفاظ حدیث منزلت و اسناد صحت آن را در مجلد دوم از منهج دوم «عبقات الانوار» جمع آورده است و این مجلد را به حدیث منزلت اختصاص داده است.[۱۲]

دلالت حدیث منزلت

این حدیث، علاوه بر فضیلت امیرالمؤمنین(ع)، بر خلافت و عصمت ایشان نیز دلالت دارد؛ زیرا پیامبر(ص) به جز نبوت، همه فضائل و ویژگی‌ها و مناصب هارون را برای آن حضرت ثابت کرده است. بنا بر آیات قرآن، حضرت موسی(ع) از خدا خواست تا برادرش هارون را وزیر او سازد و در امر رسالت شریکش گرداند تا یاری‌اش دهد[۱۳]. خداوند هم با درخواست او موافقت کرد و هارون در غیاب موسی، جانشین او شد[۱۴]. بنابراین، تمام مناصب حضرت موسی(ع) برای برادرش نیز بوده است. اگر او بعد از موسی(ع) زنده می‌ماند، جانشین وی می‌شد[۱۵].[۱۶]

جایگاه علی(ع) بر اساس حدیث منزلت

هارون نزد موسی دارای مقام‌ها و جایگاه‌های فراوانی بوده است و از اینجا می‌توان به عظمت مقام علی(ع) و سزاواری او برخلافت بعد از رسول اکرم(ص) پی برد. با تکیه بر ماجرای هارون و موسی در قرآن کریم می‌توان نتیجه گرفت:

  1. هارون وزیر و شریک موسی(ع) در کارش بود، پس علی(ع) نیز در امر خلافت و ولایت، جز نبوت، شریک پیامبر(ص) بود.
  2. هارون دومین شخصیت بعد از موسی(ع) در میان بنی‌اسرائیل بود، علی(ع) هم در میان امت پیامبر(ص) چنین بود.
  3. هارون برادر موسی(ع) بود و علی(ع) هم به دلیل حدیث متواتر «مؤاخات» و عقد اخوت بین پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) که در کتب شیعه و سنی نقل شده است، برادر رسول خدا(ص) بود. 
  4. هارون برترین فرد قوم موسی(ع) نزد خدا و پیامبرش بود، علی(ع) نیز چنین بود. هارون به طور مطلق خلیفه موسی(ع) در غیبتش بود، علی(ع) نیز چنین بود، به ویژه با تصریح پیامبر در جریان تبوک که فرمودند: «لَا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلَّا وَ أَنْتَ خَلِيفَتِي»[۱۷]؛ سزاوار نیست من از مدینه خارج شوم، مگر وقتی که تو جانشین من باشی!»
  5. هارون عالم‌ترین فرد قوم موسی(ع)بود، علی(ع) هم به تصریح پیامبر(ص) عالم‌ترین فرد بعد از پیامبر بود.
  6. هارون محبوب‌ترین فرد نزد خدا و موسی(ع) بود، علی(ع) نیز این‌گونه بود.
  7. خدا پشت موسی(ع) را با برادرش هارون، نیرومند و محکم ساخت، پشت پیامبر اکرم(ص) را هم با علی(ع)[۱۸].[۱۹]

منابع

پانویس

  1. الخصال، ج۱، ص۲۶۴.
  2. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۲۱۳.
  3. إقبال الأعمال، ج۱، ص۴۶۵.
  4. «گفتند: اگر می‌خواهید کاری کنید، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید * گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بی‌گزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۸-۶۹.
  5. «آنگاه، موسی چوبه‌دست خود را فرو افکند که ناگهان هر چه بر می‌ساختند فرو می‌بلعید * پس جادوگران به سجده درافتادند * گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم» سوره شعراء، آیه ۴۵-۴۷.
  6. مسار الشیعه، ص۴۰.
  7. بحارالأنوار، ج۴۵، ص۲۰۲.
  8. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۲۱۴.
  9. بحارالأنوار، ج۳۷، ص۲۰۴.
  10. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۲۱۶.
  11. الکافی، ج۸، ص۱۰۷؛ الأمالی (للصدوق)، ص۱۷۴.
  12. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۲۱۷.
  13. ﴿وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي «و او را در کارم شریک ساز» سوره طه، آیه ۳۲.
  14. ﴿...وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ «... و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
  15. هارون چهل سال پیش از حضرت موسی(ع) درگذشت.
  16. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۲۱۸.
  17. عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص۸۶؛ بحارالأنوار، ج۳۸، ص۲۴۲.
  18. عبقات الانوار، ج۲، دفتر ۱، ص۸۶ - ۱۲۹.
  19. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۲۱۸.