زیارتنامه
مقدمه
آنچه به عنوان متن زیارت، در دسترس ما و در کتب ادعیه و زیارت است، برخی کلام و انشا و آموزش ائمه (ع) است که سند آنها در کتب حدیث نقل شده و بعضی انشای علمای بزرگ است. در این بحث، عنایت روی زیارتهای مأثوره و منقوله از معصومین (ع) است. چرا که کلامشان از فصاحت و بلاغت و جنبه ادبی بیشتری برخوردار است و مضامینش قابل مقایسه با کلامِ غیر معصومین (ع) نیست. راویان و پیروان ائمه (ع)، همانگونه که به نقل سخنانشان در زمینه فقه و احکام و اخلاقیات و تفسیر و عقاید، اهتمام میورزیدند، آنچه را هم که به عنوان زیارت از امامان میشنیدند، ثبت و نقل میکردند و به دست دیگران میرساندند. و این، شیوهای در حفظ میراث امامت بود. زیارتنامهها، برخی لحن کلی و عام، نسبت به همه ائمه (ع) دارد و بعضی مخصوص امام خاص یا مناسبت ویژه یا مکان معینی است. از جمله زیارتنامههای معتبر و جامع، زیارت امین الله و زیارت جامعه کبیره است. علامه مجلسی پس از نقل زیارت جامعه کبیره و توضیح برخی از فرازها و شرح لغاتش، مینویسد: "من در شرح اندکی از این زیارت، کلام را گسترده ساختم- هرچند به خاطر پرهیز از طول دادن، حقش را ادا نکردم برای آن جهت بود که متن این زیارت، از همه زیارتنامههای دیگر، از نظر سند صحیحتر و از نظر مورد و کاربرد، عامتر و از نظر لفظ، فصیحتر و از نظر معنی، بلیغتر و رساتر و از نظر شأن و ارزش، والاتر است و عده زیادی از عالمان بزرگ دین، به شرح این زیارت پرداخته و کتابها تألیف نمودهاند..."[۱]. برای درک مفاهیم متعالی و زیبایی که در زیارتنامهها مطرح شده است، نیاز به کلید خاصّ آن، یعنی آشنایی به زبان عربی لازم است. ترجمهها، هرقدر هم که زیبا باشد، نمیتواند بسیاری از آن معانی بلند را برساند، و چه بسا در شرح یک جمله، باید صفحاتی نوشت تا مفهوم جمله ای را به صورتی بلیغ، نشان داد. و از همینجاست که کتابهایی در شرح بعضی از زیارتنامهها، به خصوص جامعه کبیره نگاشته شده است[۲].
آنچه در مضمون زیارتنامهها آمده، بسیار گسترده است. اگر بخواهیم مجموعه آنها را به صورتی موضوعی و مدوّن- و البته جامع- استخراج کنیم، فهرستِ عظیمی از عنوانها و مفاهیم در زمینههای گوناگون خواهد شد. محورهای کلی این مباحث را میتوان در چند عنوانِ عام، تلخیص کرد. به قرار زیر: مسائل اعتقادی، توحید، نبوت، صفات خدا... شناخت ائمه (ع)، اوصاف و فضایلشان، تاریخ زندگی و عملکرد اولیای دین و مظلومیتهای آنان. پیوندهای ولایتی بین زائر و پیشوا، و همسویی در فکر و موضع و عمل و اقدام. افشاگری بر ضدّ ستمگران حاکم و جنایتهایشان در حق طرفداران حق و طالبان عدل. تولّی و تبرّی، شفاعت، توسل، دعا و... معارفی از این دست. طرح آرمانهای والا و خواستههای متعالی و نیازهای برتر و... برخی موضوعات دیگر، که بهتر است آنها را با ارائه شواهد و نمونههایی از متن زیارتنامهها بررسی کنیم[۳].
آنچه هنگام مطالعه این متون، به وضوح به چشم میخورد و به ذهن میآید، این است که امامان شیعه (ع)، با توجه و عنایت کامل، از این طریق در صدد بیان معارف اسلام بودهاند و در قالب یک متن زیارتی، بسیاری از آنچه را که جزء عقاید صحیح اسلامی است، یا ارزشهای والای مکتبی یا فضایل برجسته ائمه (ع) دین به شمار میرود، یا حقایق مسلم تاریخی درباره اهل بیت پیامبر (ع) و ماجرای زندگیشان در رابطه با حق است، و آنچه را که جزء تکالیف شیعه و وظایف قلبی و زبانی و عملی آنان نسبت به اولیای دین و حجتهای خداست، بیان کردهاند. به این صورت، زیارت، یک مکتب تعلیمی و تربیتی شیعه است که زیارتنامهها، به عنوان متن آموزشی و کتاب درسی، در این مکتب معنوی میتواند مورد دقت قرار گیرد. البته ابعاد سیاسی و اجتماعی هم در آنها وجود دارد که به آنها اشاره خواهد شد. این، با شناخت شرایط سیاسی و جوّ حاکم بر عصر ائمه (ع)، آسانتر فهمیده میشود[۴].
تلاش و تحرک انسانها وقتی از عقیده و بینشی نشأت گیرد و تابع اصول و ملاکهایی باشد، این نشانه موضع داشتن انسان است. آنکه در مسائل فکری و یا شیوههای برخورد عملی، به اصول و مبناهایی پایبند است و در راه حفظ آنها میکوشد و حرکات و سکنات خود را با آن مبنا و اصول، هماهنگ و منسجم میکند، او "انسان موضعدار" است. بر خلاف آنان که در کارها و اندیشههایشان، از معیارهای خاصی تبعیت نمیکنند و به چیزی پایبند نیستند و اصولی بر خط فکری یا جریان عملی آنان حاکم نیست، انسانهای موضعدار، دقیقاً برعکس آنان، سعی در منطبق ساختن افکار و اعمالشان با آن مبانی و اصول دارند[۵].
پیروی یک شخص از اصول پذیرفته شدهاش را، داشتن موضع و حفظ موضع میگوییم، با این حساب، موضع را میتوان در چند قسمت به خاطر سپرد: مواضع اعتقادی؛ مواضع اخلاقی؛ مواضع سیاسی. داشتن موضع، در همه برخوردها و رابطهها و برداشتها تأثیر و انعکاس خود را نشان میدهد. رعایت آن موضع در عمل، موضعگیری به حساب میآید، گرچه موضع گیری، به طور عمده در مسائل سیاسی و اجتماعی مطرح است، اما همچنان که اشاره شد، در میدانهای اعتقاد و اخلاق هم کاربرد مؤثّری دارد و باید داشته باشد. بر پایه آنچه گفته شد، وقتی بنا باشد که داشتن موضع در افکار و رفتار انسان تجلی بیابد، با دقت در اثر و عمل اشخاص میتوان به مواضع آنان دست یافت[۶].
طرفداریها، شعارها، رابطهها، دید و بازدیدها، مصاحبهها، موافقت و مخالفتها، استقبال و بدرقهها، پیامها و نامهها و تلگرافها، تبریکها و تسلیتها، تماسها و حساسیت نشان دادنها و... همه تا اندازههای کم و زیاد، میتوانند بیانگر مواضع اشخاص باشند. از دقت در جهت و مضمون اینها، میتوان خط فکری کسی را شناخت و جناح اجتماعی او را دریافت و به محتوای اندیشهاش پی برد. بهویژه، اگر این فرد یا این افراد، کسانی باشند که در سخنها و نوشتهها و برخوردهای خود، دقت داشته و روی حساب، حرف بزنند و عمل کنند، به نحوی که بتوان افکار و آثار و رفتارشان را ملاک و سند قرار داد. در زیارتنامهها، از آنجا که کلام معصومین (ع): و آموزش امامان شیعه (ع) است، میتوان ملاکیابی و موضعشناسی کرد و در مورد شیعهای که این کلمات را در مزار، از روی عقیده بر زبان میراند چنین حسابی گشود. اعلام مواضع، هم به صورت سخن و هم به صورت عملی، قابل اجراست. گاهی خودِ یک عمل، اعلام موضع است، گاهی نفس رفتن به جایی و شرکت در جمعی و حضور در جلسهای، گویای مواضع انسان است، هرچند انسان، کلامی هم نگوید و اظهار نظری هم نکند. گاهی هم سخنان و آراء، گویای مواضع انسان است. در زیارت، چه بسا رفتن به سر مزار شهیدان و زیارت قبور اولیای دین و امامان معصوم (ع)، خود، بیانگر مواضع است. خواندن زیارتنامهها نشانی دیگر بر آن است. اعلام و بیان موضع، و نشان دادن آن در عمل، علاوه بر تأثیری که روی خود شخص دارد و او را نیرومندتر و دلیرتر میکند و به ایمانش به مواضع فکری و عملی خود میافزاید، به دیگران هم، خطّ و فکر و جهت میدهد. چراغ راهنمایی است که هنگام رسیدن به تقاطع راهها و چهارسوی اندیشهها و گذرگاهها و معرض دیدها و قضاوتها، خط انسان را نشان میدهد و دیگران را در مسیر و جریان حرکت و جهت خویش قرار میدهد[۷].
زائر، پویندهای است که در گذرگاه زمان و معبر تاریخ، با زیارتش، با حضورش و با زیارتنامه خواندنش نشان میدهد که در چه خطی است و به چه جریانِ حقی وابسته است، و با چه کسانی و بر چه کسانی است، طرفدار چیست و مخالف کیست؟ متن زیارتنامهها، به صورت مؤکّد و فراوان، شامل این اعلام مواضع و تصریح به راه و خطّ و رهبری و جناحی است که زائر امام، در آن قرار دارد و در رابطه با همان موضع هم، به زیارت آمده است. تصریح به قبول یک رهبری، اعلام نفی رهبریهای دیگر است. خود را در خط رهبری ائمه (ع) دانستن و معرفی کردن، پاسخ "لا" به همه داعیه داران و عَلَم افرازان و طاغوتها و قدرتهای ضدّخدایی و مخالف حق و قانونهای متزلزل و سلطههای ضدّبشری و قانونگذاران یکسونگر کافر است. به زیارت حجت خدا و امام معصوم (ع) و رهبران الهی رفتن، دربردارنده همه این اهداف و مواضع است. این همان مسأله تولّی و تبرّی را میرساند که از شاخههای اساسی دین و از نشانههای بارز دینداری است و ضرورت پایبندی به آنها، نه به صورت ظاهری و تنها در شکل، و نه فقط در حدّ حبّ و بغض قلبی و درونی، بلکه در متن عمل و رفتار و سلوک اجتماعی و برخوردهای سیاسی، از مسلمات خط مکتبی یک مسلمان متعهد و موضعدار است. پیگیری این موضع و موضوع را در متن زیارتنامهها، با توجه به برخی تعبیرات و شعارها و شعائر میتوان روشنتر انجام داد[۸].
زیارتنامه: متنی که زائر، هنگام زیارت حرم یکی از معصومین یا امامزادگان به عربی میخواند. برخی از متنهایی که در کتابهای دعا و زیارت آمده، از بعضی امامان روایت شده و دارای سند است. مثل زیارت جامعه کبیره یا زیارت امین الله، که به آنها "زیارت مأثوره" گفته میشود، و برخی را بزرگان و علمای شیعه براساس روایاتی که در فضیلت و مقام یک امام یا امامزاده است، تدوین کردهاند.
در زیارتنامهها، همراه با سلام و درودهایی که از زبان زائران، خطاب به شخص مورد زیارت گفته میشود، صفات و ویژگیهای او و برخی خواستهها و دعاها مطرح است. بهتر است هنگام زیارت، از زیارتنامههای منقول از ائمه و بزرگان دین استفاده شود، که مضامینی معتبر و متعالی دارد و برخی از معارف دینی در قالب این متون مذهبی بیان شده است[۹].
شاهد گرفتن بر ایمان
یکی از نکاتی که در مضمون زیارتنامهها دیده میشود، شاهد گرفتن پیامبر a و ائمه (ع) بر این است که زائر، از نظر اعتقادات و توحید و نبوت و پذیرش امامت و ولایت و عقیده به رجعت و معاد و... در خطّ ائمه (ع) است و با آن دوست و با دشمنانشان دشمن است و آرزوی اینکه بر این باور و عقیده تا آخر بماند. این فراتر از بحث تولّی و تبرّی نسبت به آنان است، گواه گرفتن آنان بر این حقیقت و درخواست اینکه در روز نیاز هم شاهد باشند و گواهی دهند.
این استشهاد و گواه گیری، به پیامبر a و اهل بیت (ع) هم خلاصه نمیشود. شاهد گرفتن خدا، فرشتگان، پیامبران و عرشیان، سپس به ودیعت سپردن این باورها تا ذخیره آخرت باشد. در زیارت هفتم امام حسین S آمده است: «وَاشْهِدُ اللهَ وَمَلائِکَتَهُ وَانْبِیاءَهُ وَرُسُلَهُ انّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَبِایابِکُمْ، مُوقِنٌ». خدا و فرشتگان و پیامبرانش را گواه میگیرم که من به شما ایمان دارم و به بازگشت و رجعت شما یقین دارم.
در زیارت اربعین سیدالشهدا S هم شهادت دادن به اینکه آن حضرت، ولیّ خدا، فرزند ولیّ خدا و پسر برگزیده خداست که به کرامت الهی نائل شده و به عهد الهی وفا کرده و در راه خدا به جهاد پرداخته است دیده میشود، هم شاهد گرفتن خداوند نسبت به اینکه زائر، با او دوست و با دشمنش دشمن است: «اللّهُمَّ انّی اشْهِدُکَ انّی وَلِیٌّ لِمَنْ والاهُ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ». شاهد گرفتن آنان بر اینکه زائر به زیارت آمده، عرض ارادت و ابراز ولایت کرده و سلام داده و دوستدار این خاندان است، در این متون زیارتی دیده میشود. این نوعی ادای حق و انجام وظیفه است. در زیارت امام حسین S است: «اکْتُبْ لی عِنْدَکَ میثاقاً وَعَهْداً انّی اتَیْتُکَ مُجَدِّداً الْمیثاقَ فَاشْهَدْ لی عِنْدَ رَبِّکَ انَّکَ انْتَ الشّاهِدُ». نزد خودت برایم میثاق و عهدی بنویس و ثبت کن که من به زیارتت آمده ام و تجدید پیمان میکنم، نزد پروردگارت برای من گواهی بده، همانا تو گواهی.
زیارت، وفای به عهد پیرو با پیشواست، با این شهادت دادنها، خط حرکت سیاسی و زندگی اجتماعی زائر در مسیر ولایت ائمه (ع) تثبیت میشود، گواه گرفتن آنان بر این باور و عقیده، موجب رسوخ این صفات و حالات در روح زائر میشود و تأثیر تلقینی دارد[۱۰].
منابع
پانویس
- ↑ بحارالأنوار چاپ بیروت، ج ۹۹، ص ۱۴۴.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۴-۲۸۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۴-۲۸۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۴-۲۸۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۶-۲۸۹.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۶-۲۸۹.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۶-۲۸۹.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۶-۲۸۹.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۱۱.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۳۰، ۳۳۱.