نیت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

نیت: اراده، قصد، تصمیم. یکی از واجبات شرعی در عبادت‌هایی همچون وضو، غسل، نماز، روزه، حج. نیت در هرعبادت به معنای قصد و اراده انجام آن کار به خاطر فرمان خداست، مثلاً اگر کسی صورت و دست‌هایش را بشوید و سر و پاها را مسح بکشد، اما نیت وضو نکرده باشد، او وضو نگرفته است. آوردن نیت به زبان لازم نیست، مهم حالت توجه درونی و قصد است که بداند و متوجه باشد چه کار می‌‌کند و قصدش امتثال فرمان خدا باشد. حدیث معروف «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ» یعنی کارها و ارزش اعمال بستگی به نیت‌ها دارد، اشاره به اهمیت نیت خالص در کارهای نیک است. به این نیت الهی و خدایی و خالص "قصد قربت" هم گفته می‌شود. در روایت اسلامی است که خداوند، از اعمال و نیت‌های بندگانش خبر دارد و اگر کسی نیت و تصمیم کار نیک داشته باشد، هر چند موفق به عمل نشود، به همان نیت خیر هم ثواب می‌دهد. توصیه شده که انسان همیشه نیت خیر کند و از تصمیم بد درباره دیگران بپرهیزد[۱].

مقدمه

نیت به معنای عزم، قصد، آهنگ، اراده، اندیشه، آنچه از قصد که به دل گیرند، هدف، گرایش و تمایل است. نیت در اصطلاح، هدفی است که شخص از فعل خود در نظر گرفته است. نیت در مفهومی دیگر یعنی توجه و خطور ذهنی. این معنا اغلب هنگام انجام عبادات مطرح می‌شود. منظور از نیت در این معنا در نظر داشتن خصوصیات فعل و قصد نهایی از انجام عمل، یعنی قرب الهی است. در حقیقت نیت واسطه میان علم و عمل است، زیرا تا علم به چیزی حاصل نشود، نیت و قصد انجام ممکن نیست و تا نیت حاصل نشود، عمل انجام نخواهد شد. امام سجاد (ع) در نیایش‌های خود پس از درخواست ایمان کامل در طلب نیت پاک و عمل صالح و هم‌بستگی آن دو نسبت به هم می‌فرماید: نیت مرا به نیکوترین نیت‌ها و کردارم را به بهترین کردارها [عمل خالص از خودنمایی] برسان[۲].

در تعالیم دینی، نیت انسان‌ها بر عمل آنها مقدم و ملاک ارزش‌گذاری عمل است. پیامبر اکرم (ص) در سخنی نیت مؤمن را برتر و بالاتر از عمل وی برمی‌شمرد، زیرا نیت مرز و میان ریا و اخلاص در عمل یا به عبارتی پذیرش و عدم پذیرش اعمال آدمی است. قرآن کریم در عمل منافقانه، نیت را یکی از مصادیق اصلی نفاق برمی‌شمرد.[۳]. نیز در مورد عمل خالصانه حتی اگر به اصل عمل نینجامد، قبول عمل را تصور کرده است[۴]. امام (ع) نیز در فرازی می‌فرماید: آن‌که حق خدای خود و پیامبرش و خاندان پیامبرش را شناخته باشد، شهید مرده است و پاداش آن با خداست و ثواب کارهای نیکی را که در نیت داشته به او خواهد داد. نیت وی چون کشیدن شمشیری است بران. هر چیز را مدت و پایانی است[۵].

امام علی (ع) در فرازهایی چند، رابطه عمل و نیت را گوشزد کرده‌اند: پاکی و خلوص نیت منتها درجه کمال[۶]؛ نیت به منزله عمل خیر[۷]؛ سفارش به عمل با قید نیت پاک[۸]؛ کسب رضایت الهی در نیت پاک مردمان در عمل به فرایض و روابط بین افراد[۹]؛ عامل پذیرش اعمال، زیرا نیت خالص، ریب و ریا را از آدمی دور می‌کند[۱۰]؛ عامل نزدیکی به خداوند[۱۱]؛ نیت نشانه قلب و باطن آدمی[۱۲]؛ نیت خالص، عامل حصول فضیلت دانش برای شخص دانشمند[۱۳]؛ نیت خالص، باعث عمل به علم است[۱۴]؛ نیت به‌منزله قلب دانش است؛ نیت در اطاعت از پروردگار، عامل نیک‌بختی است[۱۵]؛ نیک پاک، عامل پاکیزگی اعمال[۱۶]؛ نیت، عامل توفیق الهی[۱۷]؛ نیت، عامل پذیرش و عدم پذیرش اعمال[۱۸]؛ نیت، عامل سعادت یا شقاوت اخروی[۱۹]؛ نیت، عامل کمال ایمان[۲۰].

امام (ع) درباره گواهی خود بر توحید بر صدق نیت خویش تأکید می‌کند و آن را دستاویزی در هنگامه معاد برمی‌شمرد: شهادت می‌دهم، شهادتی که خلوص از بوته آزمایش نیکو برآمده باشد و اعتقاد به آن با صفای نیت همراه بود. بدان چنگ درمی‌زنم، همواره تا آن‌گاه که ما را زنده می‌دارد و می‌اندوزیم آن را برای روزهای هولناکی که در پیش داریم. چنین شهادتی نشان عزم جزم ما در ایمان است و سرلوحه نیکوکاری و خشنودی خداوند و سبب دور ساختن شیطان[۲۱].

اثربخشی نیت در سعادت و شقاوت دنیوی و اخروی، موضوعی است که در سخنان امام مورد توجه قرار گرفته است. امام (ع) به برخی اثرهای اخروی پرداخته است: خلوص نیت، عامل آمرزش گناهان[۲۲] و عامل پاداش اعمال[۲۳] نیت فاسد، عامل نزول بلا[۲۴]؛ نیت، معیار سنجش عمل[۲۵]؛ نیت، عامل استجابت دعا[۲۶]؛ نیت خیر، عامل رهایی آدمی از قید و بندها[۲۷]؛ هم‌بستگی نیت با عطای الهی[۲۸]. امام (ع) در نهج البلاغه می‌فرماید: خداوند به سبب صدق نیت و باطل پاک، هرکس را که خواهد به بهشت می‌برد[۲۹].

هم‌چنین در فرازهایی به آثار دنیوی نیت اشاره شده است: خلوص نیت، عامل اثرپذیری کلام آدمی در میان هم‌نوعان[۳۰]؛ حسن نیت، موجب سهولت کارها[۳۱] و عامل رسیدن به آرزوها[۳۲]؛ نیت پاک، عامل افزایش روزی[۳۳]؛ بدی نیت، از بین برنده برکت در زندگی آدمی[۳۴]؛ نیت خوب، باعث تکامل عمل صالح[۳۵]. امام (ع) در نهج البلاغه می‌فرماید: اگر مردم هنگامی که محنت و بلایی بر آنها فرود می‌آید نعمت‌هایشان زوال می‌یابد، از روی صدق و صفای نیت و شیفتگی دل به درگاه خداوندی زاری کنند، خداوند نعمت رمیده را به آنان بازمی‌گرداند و کارهای تباهشان را به صلاح می‌آورد[۳۶].

در منظر امام (ع) خلوص نیت گرچه در عبادات امری نیکو و عامل پذیرش اعمال است، اما در عین حال، سایر اعمال آدمی را رنگ و بوی خدایی می‌بخشد و آن را عامل آسایش فرد و اگر فرد در مقام مسئول باشد، آن را مایه آسایش مردم برمی‌شمرد: بهترین وقت‌ها و بیشترین ساعات عمرت را برای آنچه میان تو و خداست، قرار ده، اگر چه در همه وقت‌ها، کار تو برای خداست، هرگاه نیتت صادق باشد و رعیت را در آن آسایش رسد[۳۷].

در منظر امام (ع) سوءنیت نه تنها زندگی فردی که در زندگی اجتماعی نیز تأثیرگذار است. امام بخشی از اختلافات اجتماعی را حاصل این امر می‌داند و می‌فرماید: شمایان در دین برادرید و جدایی میانتان جز از پلیدیِ نیت و بدیِ اخلاق و زشتیِ باطن نیست[۳۸].[۳۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۳۹.
  2. صحیفه سجادیه، نیایش ۲۲.
  3. برای نمونه ﴿ ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِّنكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ؛ آل عمران، آیه ۱۵۴.
  4. ﴿ وَلاَ عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَ أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوْا وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلاَّ يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ ؛ سوره توبه، آیه ۹۲.
  5. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹.
  6. نک: غررالحکم ۱ / ۷.
  7. غررالحکم ۱ / ۶۲.
  8. غررالحکم ۱ / ۱۳۰.
  9. غررالحکم ۱ / ۲۷۱.
  10. غررالحکم ۱ / ۲۸۵.
  11. غررالحکم ۱ / ۳۴۷.
  12. غررالحکم ۱ / ۳۷۶.
  13. غررالحکم ۲ / ۵۱۹.
  14. غررالحکم ۲ / ۷۲۵.
  15. غررالحکم ۲ / ۵۱۹.
  16. غررالحکم ۲ / ۶۰۳.
  17. غررالحکم ۲ / ۷۲۰.
  18. غررالحکم ۲ / ۸۶۴.
  19. غررالحکم ۲ / ۸۵۴.
  20. غررالحکم ۲ / ۸۷۴.
  21. «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ شَهَادَةً مُمْتَحَناً إِخْلَاصُهَا مُعْتَقَداً مُصَاصُهَا نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا وَ نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا، فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ وَ فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ وَ مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲.
  22. غرر الحکم، ۱ / ۴۵.
  23. غرر الحکم، ۱ / ۴۵، ۲۳۳ و ۲ / ۶۵۰.
  24. غرر الحکم، ۱ / ۳۱۲.
  25. غرر الحکم، ۱ / ۴۵۲.
  26. غرر الحکم، ۱ / ۴۷۸.
  27. غرر الحکم، ۱ / ۵۰۳.
  28. نهج البلاغه، نامه ۳۱.
  29. «وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۰.
  30. غرر الحکم، ۱ / ۳۲۸.
  31. غرر الحکم، ۱ / ۳۵۲.
  32. غرر الحکم، ۱ / ۳۷۲.
  33. غرر الحکم، ۱ / ۴۲۳.
  34. غرر الحکم ۲ / ۴۹۱.
  35. غرر الحکم ۲ / ۸۴۸.
  36. «وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ، لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۷.
  37. «وَاجْعَلْ لِنَفْسِکَ فِيمَا بَيْنَکَ وَبَيْنَ اللهِ أَفْضَلَ تِلْکَ الْمَوَاقِيتِ وَأَجْزَلَ تِلْکَ الاَقْسَامِ، وَإِنْ کَانَتْ کُلُّهَا لِلَّهِ إِذَا صَلَحَتْ فِيهَا النِّيَّةُ، وَسَلِمَتْ مِنْهَا الرَّعِيَّةُ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  38. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۲.
  39. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۸۸۵ ـ ۸۸۷.