حق وصایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث وصایت و حق اهل بیت است. "حق وصایت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حق وصایت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

معنای وصی در لغت

  • وصیت: یعنی آن چیزی که تو سفارش کردی و به وصیت، وصیت گفته می‌شود به جهت اتصالش به امر میت، به حضرت علی(ع) لقب وصی داده شده، بخاطر اینکه نسب، سبب، جهت، همسویی ایشان با نسب سید ما رسول الله است. اصمی می‌گوید وَصَى الشيءُ يَصي یعنی هنگامی که به آن چیز متصل باشد[۲].
  • وصی بر وزن فعیل به معنی مفعول یعنی سفارش شده که جمع آن اوصیا می‌باشد[۳].
  • راغب در این باره می‌گوید: "وصیت با پند و موعظه بر دیگری تقدم داشتن و سفارش کردن که عمل کند و از عبارت أرضٌ وَاصِيَةٌ گرفته شده یعنی زمینی که سراسر پوشیده از گیاه است"[۴].
  • حسن مصطفوی در این باره قائل است: اصل در این ماده عهد و متعهد شدن به رساندن امری است و وصیت کردن به مال و تملیک بعد از مرگ و... از مصادیق آن هستند و وصی متصف به آن تعهد می‌شود..."[۵].
  • بنابراین در ماده وصی یک نوع ارتباط و اتصال وجود دارد و وصی در آن ارتباط نوعی سفارش را از طرف وصیت‌ کننده به خودش یا به دیگران می‌رساند[۶].

ادله اثبات وصایت

دلیل عقلی

  • در زندگی عادی بشر کسانی که احساس می‌کنند مرگشان نزدیک است نسبت به پس از مرگ، درباره خودش و نزدیکانش سفارش‌هایی مبنی بر انجام کارهایی دارند و اگر آن شخص دارای منصب مهم سیاسی و اجتماعی باشد این ضرورت بیش از پیش خود را نشان می‌دهد مخصوصاً اگر آن مطلب محل اختلاف باشد و یا انگیزه برای اختلاف در آن زمینه وجود داشته باشد. با این وصف چگونه قابل تصور است پیامبر که خود عقل کل است و کل عقل، در سخت‌ترین حالات و نسبت به مناقشه برانگیزترین مسائل، امت را بدون وصیت رها کرده باشد[۷].

دلیل نقلی

آیات قرآن

  1. ﴿وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۸]. در برخی از روایات این آیه را به وصایت تأویل نموده‌اند[۹].
  2. ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا[۱۰].

روایات

  1. حدیث یوم الانذار:﴿وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ * وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ * فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ[۱۳].
  • پیامبر(ص) به علی(ع) دستور داد که شخصیت‌های بزرگ بنی‌هاشم که حدود چهل نفر می‌شدند را برای ضیافت ناهار، دعوت کند و غذایی از گوشت همراه با شیر آماده سازد.
  • پس از صرف غذا، "ابولهب" عموی پیامبر با سخنان سبک خود، جلسه را از آمادگی برای طرح سخن و تعقیب هدف انداخت و جلسه بدون اخذ نتیجه به پایان رسید و میهمانان خانه رسول خدا را ترک گفتند.پیامبر تصمیم گرفت فردای آن روز میهمانی دیگری ترتیب دهد و این بار ابولهب را به خانه خود دعوت نکند.
  • فردای آن روز پیامبر فرمود: ای علی! این مرد در کلام من پیشی گرفت، به سخنی از خود که شنیدی، بنابراین این قوم قبل از آنکه من سخن گویم متفرق شدند؛ مانند همان غذایی را که دیروز آماده نمودی امروز تهیه کن، و این قوم را نزد من گرد آور.
  • علی(ع) می‌گوید: من چنان طعامی تهیه نمودم، و سپس آنها را در نزد حضرت حاضر ساختم. آن حضرت به من فرمودند: غذا بیاور! من آوردم و مانند دیروز غذا را به آنها تقسیم نمود، همه خوردند و نیاز دیگری نداشتند سپس فرمود: آنها را سیراب کن! من قدح شیر را آوردم همه آشامیدند به طوری که سیراب شدند، رسول خدا(ص) زبان به سخن گشود و فرمود: ای پسران عبدالمطلب! به خدا سوگند من یاد ندارم جوانی از عرب را که برای قوم خود هدیه‌ای آورده باشد بهتر از آن چه من برای شما آورده‌ام، من برای شما خیر دنیا و آخرت را آورده، و خداوند تعالی مرا امر فرموده که شما را به پرستش او بخوانم.

کدام یک از شما در این امر به معاونت و یاری من برمی‌خیزد تا آنکه برادر، وصی من و جانشین من در میان شما بوده باشد؟

اوج وصایت

[۲۳]. "خداوندا دوست باش با هرکس که با او دوست است و دشمن باش با هرکس با او دشمن است و یاری کن هرکه را که او را یاری کند و بر زمین بزن هرکس را که او را ذلیل نماید. همانا ای مردمی که حاضر هستید به آنها که در اینجا نیستند برسانید"[۲۴]

منابع

منبع‌شناسی جامع اهل بیت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۴۴.
  2. «وصي: أَوْصى الرجلَ و وَصَّاه: عَهِدَ إِليه؛ و الوَصِيَّةُ: ما أَوْصَيْتَ به، و سميت وَصِيَّةً لاتصالها بأَمر الميت، و قيل لعلي(ع)، وصِيٌّ لاتصال نَسَبِه و سَبَبه و سَمْته بنسب سيدنا رسول الله(ص)، و سَبَبه و سَمْته... قال الأَصمعي: وَصَى الشيءُ يَصي إِذا اتصل». لسان العرب، ج۱۵، ۳۹۴-۳۹۵؛ فیومی، المصباح المنیر، ص۶۲۶؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۴۳۷.
  3. فیومی، المصباح المنیر، ص۶۲۶.
  4. «الوصية: التقدم إلى الغير بما يعمل به مقترنا بوعظ، من قولهم أرض واصية متصلة النبات»؛ المفردات، ص۸۷۳.
  5. حسن مصطفوی، التحقیق، ج۱۳، ص۱۲۷.
  6. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۴۴- ۱۴۵.
  7. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۴۵- ۱۴۶.
  8. «و در کتاب خداوند خویشاوندان (در ارث‌بری) نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند؛ بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست» سوره انفال، آیه ۷۵.
  9. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۰؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۷.
  10. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.
  11. الکافی، ج۱، ص۲۸۸، ترجمه سیدجواد مصطفوی، ج۲، ص۴۶.
  12. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۴۶- ۱۴۷.
  13. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده! * و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن * آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام می‌دهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۴-۲۱۶.
  14. «إنّ هذا أخي و وصيّي و خليفتي فيكم، فاسمعوا له و أطيعوا!»
  15. محمد حسین حسینی طهرانی، امام‌شناسی، ج۱، ص۸۴ تا ۸۶؛ شیخ طوسی، الأمالی، ۵۸۲.
  16. المیزان، محمد باقر موسوی، ج۱۵، ص۴۶۶.
  17. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۲۵- ۲۶.
  18. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۴۷- ۱۴۹.
  19. در منطقه جحفه راه‌های اهل مدینه و مصر و عراق از همدیگر جدا میشد.
  20. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان.».. سوره مائده، آیه ۶۷.
  21. «مَعَاشِرَ النَّاسِ! أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ»؛ الخصال، ج۱، ص۳۱۱. البته در توحید ص۲۱۲، تعبیر «أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْكُمْ بِأَنْفُسِكُمْ» نیز آمده است. اشاره به آیه قرآن ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.
  22. «قَالُوا اللَّهُمَّ بَلَى».
  23. «ثُمَّ قَالَ: أَلَا [فَ] مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ وَ أَوْلَى بِهِ، فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ وَ أَوْلَى بِهِ»
  24. «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»التفسیر الامام العسکری، ص۱۱۲.
  25. مرآة العقول، ج۳، ص۲۵۷.
  26. «بَخْ بَخْ لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ، أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ»؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۳.
  27. علامه امینی، الغدیر، ج، ص۲۹ تا ۳۴.
  28. علی‌اصغر رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج۱، ص۶۶۰.
  29. ر.ک: ابن مغازلی، مناقب، ص۶۸.
  30. سنن نسائی، کتاب المناقب، ج۵، باب ۴، ص۴۵، ح۸۱۴۸/۱۲، و همچنین سنن ابن ماجه، مجلد ۱، باب ۱۱، ح۱۱۶، ص۴۳ فی فضل اصحاب رسول الله(ص).
  31. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۴۹- ۱۵۴.