ابوالعالیه ریاحی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۵۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

نامش رُفَیع بن مهران بصری و یا رفیق بن مهران بصری است[۱]. وی آزاد شده زنی از بنو ریاح بود؛ از این رو او را "ابوالعالیه ریاحی" گویند[۲]. او به زبان فارسی سخن می‌گفت[۳]. در زمان رسول خدا(ص) جوان بود، ولی حضرت را ندید و دو یا سه سال پس از وفات آن حضرت، مسلمان و بر ابوبکر و عمر وارد شد[۴]. وی خطبه خواندن ابوبکر را دیده و روایت کرده است[۵]. صرف نظر از اینکه خود او به تابعی بودنش اعتراف کرده[۶]، دولابی[۷] و بسیاری دیگر از تراجم نگاران او را تابعی دانسته‌اند. ابواحمد عسکری نیز نام او را در شمار افرادی آورده که رسول خدا را ندیده، ولی از رسول خدا(ص) به صورت مرسل روایت کرده است[۸]. عبدالغنی مقدسی[۹] تصور کرده که ابونعیم، فرد مورد بحث را از صحابه دانسته، ولی این برداشت او نادرست است. ابونعیم[۱۰] تنها می‌گوید: ابو العالیه زمان رسول خدا(ص) را درک کرده است. سپس اعتراف خود او را به اینکه او دو یا سه سال پس از آن حضرت به مدینه آمده، نقل می‌کند. با این حال، ابونعیم[۱۱] ابوالعالیه ریاحی را با تابعی دیگر، "ابوالعالیة البراء"، زیاد بن فیروز[۱۲] خلط کرده است[۱۳].

تراجم نویسان، ابوالعالیه ریاحی را از بزرگان تابعین برشمرده‌اند[۱۴] و حتی گفته‌اند روایات او از بسیاری از اصحاب، مانند امام علی(ع)، ابوذر، ابن مسعود، ابوموسی اشعری و دیگران مرسل است[۱۵]. ابوالعالیه می‌گوید: در بصره احادیث را از اصحاب پیامبر می‌شنیدیم، ولی به مدینه رفتم تا آن احادیث را از اصحاب آنجا نیز بشنوم[۱۶]. شافعی، نظر بدی درباره او داشته[۱۷] و برخلاف بخاری[۱۸] و برخی دیگر از منابع، تصریح کرده که او از عمر حدیث نشنیده است[۱۹].

ابوالعالیه، عمل به سنت و آنچه اصحاب رسول خدا(ص) تا پیش از قتل عثمان بر آن بودند، حجت می‌دانست[۲۰]. او احادیث را نمی‌نوشت و از حفظ می‌گفت[۲۱]. وی در فتح شوشتر[۲۲] شرکت داشت و روایت می‌کند که در خانه هرمزان، جسد دانیال را که تغییر نکرده و بالای سر او کتابی بود، دیده است، و اینکه این نسخه را برای عمر فرستادند و کعب آن را به عربی ترجمه کرد. ابوالعالیه می‌گوید: من نخستین کسی بودم که آن را دیدم. در آن کتاب، اخبار ما و آنچه خواهد شد نوشته شده بود. همچنین وی در فتح اصفهان[۲۳] حضور داشت و شاهد اقامه نماز خوف از سوی ابوموسی اشعری بود. ابوالعالیه در جنگ صفین، وقتی مشاهده کرد یاران امام علی(ع) و معاویه، هر دو اظهار اسلام می‌کنند، امر بر او مشتبه شد و بازگشت[۲۴].

در سال ۵۳ وقتی معاویه، سعید بن عثمان بن عفان را به حکومت خراسان گماشت و او از رود جیحون عبور کرد، ابوالعالیه همراهش بود[۲۵]. ابوالعالیه با اینکه ده سال پس از رحلت رسول خدا(ص) قرآن را فراگرفته بود[۲۶]، اما او را پس از صحابه، داناترین فرد به تفسیر قرآن شناخته‌اند و پس از او، از سعید بن جبیر نام برده‌اند[۲۷]. ابوالعالیه، قرائت را از ابی بن کعب آموخت[۲۸]. از جمله نکات تفسیری او این است که ﴿الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۲۹] را در سوره حمد، به رسول خدا(ص) و بهترین افراد اهل بیت(ص) پیامبر و صحابه تفسیر می‌کرد[۳۰]. ثعلبی[۳۱] روایت کرده که مردی یهودی با ابوالعالیه درباره قبله مشاجره کرد. او گفت حضرت موسی در کنار صخره بیت المقدس، به گونه‌ای نماز می‌خواند که کعبه روبه روی او قرار داشت و نیز در مسجد صالح و ذوالقرنین رفته و محراب و قبله آن و دو را به طرف کعبه دیده است[۳۲].

وی مردی شوخ طبع بود، ولی در کلامش فحش، بدگویی، غیبت و دروغ نمی‌گفت[۳۳]. او همیشه بر دو نعمت، خدا را سپاسگزار بود: یکی مسلمان شدن و دیگری خارجی نشدن[۳۴]. وی خمس اموال خود را به اهل بیت(ع) می‌داد[۳۵]. هنگام مرگ نیز وصیت کرد پس از پرداخت حق همسرش، یک ثلث مالش در راه خدا و یک ثلث دیگر به اهل بیت(ع) و پیامبر[۳۶] و ثلث سوم به نیازمندان مسلمان داده شود[۳۷].

روایات زیادی از او در ابواب فقه، تاریخ و تفسیر آمده که در مجامع حدیثی اهل سنت روایت شده است. از جمله روایات او این است که گفت: رسول خدا(ص) فرمود: "نخستین کسی که سنت مرا تغییر خواهد داد، مردی از بنی امیه به نام یزید خواهد بود"[۳۸]. همچنین می‌گوید: امام علی(ع) فرمود: "قاضیان سه گروه‌اند: دو گروه در جهنم و یک گروه در بهشت‌اند. قاضی‌ای که به ظلم قضاوت کند و قاضی‌ای که به خطا اجتهاد کند در جهنم‌اند و تنها آن قاضی که به ثواب قضاوت کند، وارد بهشت می‌شود". قتاده پرسید: گناه آن مجتهد خاطی چیست؟ ابو العالیه گفت: کسی که نمی‌داند، نباید قاضی شود[۳۹].

سال‌های ۹۶ - ۹۳ - ۹۰ و ۹۸، تاریخ‌هایی است که برای مرگ او گفته‌اند[۴۰]، مدائنی سال ۹۶ ابن حجر[۴۱]، و ابن حبان[۴۲]سال ۹۳ را پذیرفته‌اند، ولی ابن حجر[۴۳] که گویا اشتباه کرده یا نسخه دیگری از الثقات ابن حبان داشته، می‌گوید: ابن حبان سال ۹۸ را پذیرفته است.[۴۴]

منابع

پانویس

  1. بخاری، ج۳، ص۳۲۶؛ عجلی، ج۲، ص۴۱۲؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۴۷.
  2. بلاذری، ج۳، ص۵۰۷؛ ابن سعد، ج۷، ص۱۱۲-۱۱۳.
  3. ابن ابی شیبه، ج۶، ص۲۰۸؛ ابن عساکر، ج۱۸، ص۱۶۴.
  4. بخاری، ج۳، ص۳۲۶؛ ابن حبان، ج۴، ص۲۳۹؛ ذهبی، ج۳، ص۲۰۷.
  5. ابن عدی، ج۳، ص۱۶۵-۱۶۶.
  6. مغلطای، ج۱، ص۲۱۷.
  7. دولابی، ج۲، ص۴.
  8. مغلطای، ج۱، ص۲۱۸.
  9. ابن سرور عبد الغنی بن عبد الواحد [ص۵۴۱-۶۰۰] نویسنده کتاب تبیین الاصابه لأوهام حصلت فی معرفة الصحابه.
  10. معرفه، ج۲، ص۱۰۶۹.
  11. معرفه، ج۲، ص۱۰۶۹.
  12. بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۶۱ و ج۳، ص۳۶۵.
  13. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۴۷.
  14. عجلی، ج۲، ص۴۱۲؛ ابن حجر، مقدمه فتح، ص۲۳۹ و ۴۰۰.
  15. ابن حجر، ج۷، ص۲۴۷.
  16. ابن عدی، ج۲، ص۱۶۲.
  17. ابن حبان، ج۴، ص۲۳۹.
  18. بخاری، ج۹، ص۸۹.
  19. بیهقی، سنن، ج۳، ص۱۶۹.
  20. ابن عساکر، ج۱۸، ص۱۷۰.
  21. احمدی، ج۱، ص۶۲۸؛ به نقل از تقیید العلم، ص۴۷.
  22. ابن کثیر، ج۲، ص۴۸.
  23. أبونعیم، ذکر اخبار اصفهان، ج۱، ص۳۱۴.
  24. ابن سعد، ج۷، ص۱۱۴.
  25. بلاذری، ج۳، ص۵۰۷.
  26. ابن سعد، ج۷، ص۱۱۳؛ ابونعیم، ذکر اخبار اصفهان، ج۱، ص۳۱۴.
  27. ابن حجر، ج۷، ص۲۴۷.
  28. نسائی، ص۴۰.
  29. «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
  30. قاضی عیاض، ج۱، ص۲۲؛ در برخی نقل‌ها از ابوالعالیه، تنها آل رسول الله تفسیر شده است؛ ر.ک: شامی، ج۱، ص۴۸۲.
  31. ثعلبی، ج۲، ص۱۸.
  32. ابن سیدالناس، ج۱، ص۳۱۴.
  33. ابن قتیبه، ص۲۷۴.
  34. ابن سعد، ج۷، ص۱۱۳.
  35. ابن سعد، ج۷، ص۱۱۶.
  36. یا آل علی(ع)؛ ر.ک: ابن عدی، ج۳، ص۱۶۲.
  37. ابن سعد، ج۷، ص۱۱۲.
  38. ابن عدی، ج۳، ص۱۶۴.
  39. ابن الجعد، ص۱۵۵؛ ابن ابی شیبه، ج۵، ص۳۵۵.
  40. بخاری، ج۳، ص۳۲۶؛ ابن سعد، ج۷، ص۱۱۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۴۸.
  41. الاصابه، ج۷، ص۲۴۸.
  42. مشاهیر، ص۱۵۳ و الثقات، ج۴، ص۲۳۹.
  43. الاصابه، ج۷، ص۲۴۸.
  44. هدایت‌پناه، محمد رضا، مقاله « ابوالعالیه ریاحی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۱۱-۴۱۲.