آیه اذن واعیه
﴿لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ
ترجمه آیه
تا آن را مایه پند و عبرت شما مردم قرار دهیم و لکن گوش شنوای هوشمندان این پند و تذکر را تواند فرا گرفت
مشخصات آیه
بخشی ازآیهٔ ۱۲ سورهٔ حاقه از جزء ۲۹ قرآن کریم
محتوای آیه
مصادیق برای آیهامیرالمؤمنین (ع)
دلالت آیه

مقدمه

آیه ۱۲ سوره حاقه معروف به آیه "﴿أُذُنٌ وَاعِيَةٌ" چنین است: ﴿لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ[۱]‌. این آیه یکی از آیات مربوط به فضایل حضرت علی(ع) است. طبق روایاتی که در ذیل این آیه شریفه وارد شده، پیامبر(ص) دعا کرد که علی(ع) از جمله کسانی باشد که دارای ﴿أُذُنٌ وَاعِيَةٌ هستند و این دعا مستجاب شد.

صاحب ﴿أُذُنٌ وَاعِيَةٌ کیست؟

آیه شریفه هر چند مفهوم گسترده‌ای دارد و شامل تمام کسانی که ﴿أُذُنٌ وَاعِيَةٌ دارند می‌شود، ولی طبق روایات فراوانی که در تفسیر آن وارد شده، مصداق أتمّ و أکمل ﴿أُذُنٌ وَاعِيَةٌ حضرت علی(ع) است.

در بعضی از روایات آمده است وقتی این آیه شریفه نازل شد، پیامبر اکرم(ص) خطاب به حضرت علی(ع) فرمود: «سَأَلْتُ اللَّهَ انْ یَجْعَلَها اذُنَکَ یا عَلِیّ»؛ ای علی! از خداوند متعال خواستم که گوش‌های تو را ﴿أُذُنٌ وَاعِيَةٌ قرار دهد»[۲]. علی(ع) می‌گوید: پس از این داستان چیزی نبود که از پیامبر بشنوم و فراموش کنم، همواره گوش‌هایم شنوا بود و مطالب را در خود نگه می‌داشت و چیزی را فراموش نمی‌کردم.

روایتی که به آن اشاره شد در منابع مختلف اهل سنت آمده است که به عنوان نمونه به ده مورد آن اشاره می‌شود: قرطبی در الجامع لاحکام القرآن‌[۳]؛ علّامه متّقی هندی در منتخب کنز العمّال‌[۴]؛ علّامه آلوسی در روح المعانی‌[۵]؛ علّامه واحدی نیشابوری در اسباب النّزول‌[۶]؛ أبو نعیم اصفهانی در حلیة الاولیاء[۷]؛ طبری در تفسیرش‌[۸]؛ زمخشری در کشّاف‌[۹]؛ ثعلبی در تفسیرش‌[۱۰]؛ علّامه اندلسی مغربی در البحر المحیط[۱۱]؛ گنجی در کفایة الطّالب‌[۱۲].

اهل سنت و بیان فضایل امیرالمؤمنین (ع)

برای روشن‌تر شدن ابعاد مختلف شخصیّت بی‌نظیر جانشین حقیقی و بلافصل پیامبر(ص) سه روایت که در منابع اهل سنّت نیز آمده، بیان می‌شود:

  1. علی با حق و حق با علی است: طبرانی به نقل از امّ سلمه، همسر با وفای پیامبر، و او از رسول گرامی اسلام(ص) چنین نقل می‌کند: «عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِیٍّ لا یَفْتَرِقانِ حَتّی‌ یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْضَ‌»؛ علی با قرآن و قرآن با علی است و هرگز از هم جدا نمی‌شوند، تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند[۱۳].
  2. دعای پیامبر(ص) در حقّ علی(ع)‌: حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک الصّحیحین با سند صحیح و معتبر حدیث زیر را به نقل از حضرت علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند: «پیامبر به من مأموریّت داد که (جهت تصدّی امر قضاوت) به یمن بروم. عرض کردم: چگونه در بین مردم یمن قضاوت کنم، در حالی که جوان هستم و تجربه قضایی ندارم؟ پیامبردست بر سینه‌ام نهاد و این دعا را در حق من کرد: «پروردگارا قلبش را هدایت کن، و زبانش را بر حق ثابت بگردان، (تا هم حق را بفهمد و هم حق را بگوید)! قسم به خدایی که دانه را در دل خاک می‌شکافد پس از دعای پیامبر(ص) در هیچ قضاوتی شک و تردید نکردم!»[۱۴]. طبق این روایت، علی(ع) به برکت دعای پیامبر(ص) همواره به‌درستی قضاوت می‌کرد و در هیچ موردی دچار شکّ و تردید نمی‌شد.
  3. علی(ع) بهترین قاضی!: شخصی خدمت پیامبر اسلام(ص) رسید و این سؤال را مطرح کرد: «گاو و الاغی در اصطبلی بودند، گاو به الاغ حمله کرد و آن را کشت، حکم آن چیست؟ اصحاب پیامبر که در محضر رسول اکرم(ص) حضور داشتند، به همدیگر نگاه کردند و عرض کردند: حیوانات که تکلیفی ندارند؛ حیوانی، حیوان دیگری را کشته است، نه می‌توان حکم به قصاص کرد، نه دیه! پیامبر(ص) خطاب به علی(ع) فرمود: حکم این مسأله چیست؟ حضرت علی(ع) از صاحب آن دو حیوان پرسید: آیا هر دو حیوان بسته بودند، یا هر دو باز بودند، یا یکی بسته بود و دیگری باز؟ گفته شد: صاحب الاغ حیوان خود را بسته بود و صاحب گاو آن را بازگذاشته بود! حضرت علی(ع) فرمود: در این صورت باید صاحب گاو خسارت صاحب الاغ را بپردازد! پیامبر(ص) پس از تأیید حکم و قضاوت حضرت علی(ع) فرمود: «اقْضاکُمْ عَلِیٌ‌»؛ علی در مقام قضاوت از همه شما آگاه‌تر است و بهتر قضاوت می‌کند»[۱۵].

نتیجه

طبق آنچه گذشت علی(ع) صاحب ﴿أُذُنٌ وَاعِيَةٌ، همراهِ جدانشدنی با قرآن، متخصّص‌ترین فرد در امر قضاوت، عالم‌ترین و آگاه‌ترین مسلمان و فاضل‌ترین صحابه پیامبر است. با توجّه به این مطلب اگر خداوند متعال بخواهد شخصی را برای خلافت و جانشینی پیامبر اسلام(ص) نصب کند، آیا حکمت خداوند اجازه می‌دهد شخصی غیر از علی منصوب گردد! و اگر این وظیفه بر دوش مردم نهاده شود، آیا صاحبان عقل و خرد و اندیشه، با وجود علی و آن صفات و ویژگی‌هایش، به سراغ شخص دیگری می‌روند![۱۶].

منابع

پانویس

  1. «تا آن را وسیله تذکّری برای شما قرار دهیم و گوش‌های شنوا آن را دریابد و بفهمد» سوره حاقه، آیه ۱۲.
  2. الکشّاف، ج۴، ص۱۳۴ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۴۹).
  3. الجامع لاحکام القرآن، ج۱۸، ص۲۶۴ (به نقل از إحقاق الحق، ج۳، ص۱۵۱).
  4. منتخب کنز العمّال، ج۵، ص۱۴۸ (به نقل از إحقاق الحق، ج۳، ص۱۵۱).
  5. روح المعانی، ج۲۹، ص۴۳ (به نقل از إحقاق الحق، ج۳، ص۱۵۳).
  6. اسباب النّزول، ص۳۳۹ (به نقل از إحقاق الحق، ج۳، ص۱۴۸).
  7. حلیة الاولیاء، ج۱، ص۶۷ (به نقل از إحقاق الحق، ج۳، ص۱۴۸).
  8. تفسیر طبری، ج۲۹، ص۳۱ (به نقل از إحقاق الحق، ج۳، ص۱۴۷).
  9. الکشّاف، ج۴، ص۱۳۴ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۴۹).
  10. به نقل از إحقاق الحق، ج۳، ص۱۴۹.
  11. البحر المحیط، ج۸، ص۳۲۲ (به نقل از إحقاق الحق، ج۳، ص۱۵۱).
  12. کفایة الطّالب، ص۱۱۱ (به نقل از إحقاق الحق، ج۳، ص۱۵۰).
  13. نور الابصار، ص۸۹.
  14. «قالَ: بَعَثَنی رَسُولُ اللَّهِ(ص) الَی الْیَمَنِ فقُلْتُ یا رَسُولَ اللَّهِ بَعَثْتَنی وَ انَا شابٌّ اقْضی بَیْنَهُم وَ انَا لا ادْری مَا الْقَضاءُ، فَضَرَبَ صَدْری ثُمَّ قالَ(ص): «اللّهُمَّ اهْدِ قَلْبَهُ وَ ثَبِّتْ لِسانَهُ» فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ ما شَکَکْتُ فی قَضاءٍ بَیْنَ اثْنَیْنِ بَعْدُ»؛ مستدرک الصّحیحین (به نقل از نور الابصار، ص۸۸). روایت فوق در مستدرک الصّحیحین، ج۳، ص۱۳۵ نقل شده است ولی با روایت مذکور کمی تفاوت دارد.
  15. نور الابصار، ص۸۸.
  16. مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، ص۳۹۷ ـ ۴۰۶.