حقانیت ولایت اهل بیت
حدیث ثقلین که متواتر بین جمیع مسلمین است حجت قاطع بر حقانیت ولایت ائمه اثنیعشر است. همچنین ایشان معادن وحی الهی بوده و تمام گفتهها و علومشان از مقوله وحی الهی و کشف محمّدی (ص) به شمار میآید.
حقانیت ولایت ائمه اثنی عشر
از دیدگاه برخی از اندیشمندان حدیث ثقلین که متواتر بین جمیع مسلمین است[۱] و در «صحاح ششگانه» و دیگر کتب اهل سنت، با الفاظ مختلف و در موارد مکرر از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده است، حجت قاطع بر حقانیت ولایت ائمه اثنیعشر است و باید همه مسلمانان که حجت بر أنان تمام است، جوابگوی آن باشند[۲].
از نظر ایشان ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، امانت حق تعالی است و از جمله دلایل حقانیت ولایت آنان، احادیث فراوانی است که «امانت» در آیه کریمه: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا﴾[۳] در آنها به ولایت امیر المؤمنین (ع) تفسیر شده است و همانطور که غصب خلافت آن[حضرت، خیانت در امانت است، ترک تبعیت از آن بزرگوار نیز نوعی خیانت به شمار میآید[۴].
نکته دیگری که میتواند دلیل بر حقانیت اهل بیت عصمت (ع)، تلقی شود، این است که آنان معادن وحی الهی بوده و تمام گفتهها و علومشان از مقوله وحی الهی و کشف محمّدی (ص) به شمار میآید[۵]. و حقانیت آنان، مبنای عملکرد رسول اکرم (ص) است که در کنار حب به خدا که آن را فراهم کننده غذای جسم و جان انسان معرفی میکرد و در کنار محبت خود آن بزرگوار که آن را فراهم کننده رضای خدا و اتصال با مجرای فیض حق قلمداد میکرد، بر محبت به اهل بیت خود به عنوام رابط میان خود و مردم نیز فرمان میداد[۶].[۷]
منزلت اهل بیت (ع)
اینکه احتمال داده شده جمله «لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ» در حدیث ثقلین[۸] اشاره باشد به اینکه بعد از رسول الله (ص) مهجوریت هریک، مهجوریت دیگری است، بیانگر منزلت والای اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است. برخی از علما با افتخار اعلام میکنند که امیرالمؤمنین (ع)، امام اول شیعیان که بنده رها شده خدا از تمام قیود است، مأمور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها بوده است و کتاب نهجالبلاغه که از این امام معصوم است، بعد از قرآن، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهاییبخش بشر و دستورات معنوی و حکومتی آن، بالاترین راه نجات است.
وی با افتخار به دیگر ائمه معصومین، از علی بن ابی طالب تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان (ع) که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است، اشاره میکند و آنان را ائمه مذهب شیعه اثنیعشریه و ائمه خود و ملتش معرفی میکند. ایشان دعاهایی چون «مناجات شعبانیه» و «دعای عرفه» حسین بن علی (ع) و «صحیفه سجادیه» (: زبور آل محمد) و «صحیفه فاطمیه» (کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه) را مایه افتخار شیعه میدانند.
به باور ایشان که باور همه شیعیان اثنیعشری است، مایه فخر ماست که «باقر العلوم» بالاترین شخصیت تاریخ و کسی است که جز خدای تعالی و رسول (ص) و ائمه معصومین (ع) مقام او را درک نکرده و نتواند درک کند، از ماست و نیز مایه افتخار شیعه است که مذهب او «جعفری» است و فقه او که دریای بیپایان است، یکی از آثار جعفر بن محمد (ع) است و شیعه به همه ائمه معصومین (ع) مفتخر و متعهد به پیروی آنان است که در راه تعالی دین اسلام و پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان شهید شدند[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ محدث خبیر شیخ حرّ عاملی میگوید بین عامه و خاصه به صورت متواتر از پیامبر (ص) نقل شده است که فرمود: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ» (عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۳-۳۴).
- ↑ امام خمینی، وصیتنامه، ص۳.
- ↑ «ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.
- ↑ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۸۰.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص۴۱.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۷، ص۱۴.
- ↑ روحانینژاد، حسین، مقاله «ولایتشناسی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۱۷۲.
- ↑ محدث خبیر شیخ حرّ عاملی میگوید بین عامه و خاصه به صورت متواتر از پیامبر (ص) نقل شده است که فرمود: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ». (عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۳-۳۴).
- ↑ امام خمینی، وصیتنامه، ص۱ ـ ۷.
- ↑ روحانینژاد، حسین، مقاله «ولایتشناسی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۱۷۳.