مقدمه

پدیده‌هایی که در این جهان، پدید می‌آید غالباً از راه اسباب و عللی است که با آزمایش‌های گوناگون، قابل شناخت می‌باشد مانند اکثریت قریب به اتفاق پدیده‌های فیزیکی و شیمیایی و زیستی و روانی. ولی در موارد نادری، پاره‌ای از این پدیده‌ها به گونۀ دیگری تحقق می‌یابد و می‌توان کلیّه اسباب و علل آنها را به وسیله آزمایش‌های حسی شناخت و شواهدی یافت می‌شود که در پیدایش اینگونه پدیده‌ها نوع دیگری از عوامل، مؤثر است مانند کارهای شگفت انگیزی که مرتاضان، انجام می‌دهند و متخصصان علوم مختلف، گواهی می‌دهند این کارها براساس قوانین علوم مادی و تجربی، انجام نمی‌یابد. چنین اموری را خارق‌العاده می‌نامند[۱].

امور خارق‌العاده را می‌توان به دو بخش کلی، تقسیم کرد: یک: اموری که هر چند اسباب و علل عادی ندارد، اما اسباب غیرعادی آنها کم و بیش در اختیار بشر قرار می‌گیرد و می‌توان با آموزش‌ها و تمرین‌های ویژه‌ای به آنها دست یافت، مانند کارهای مرتاضان. بخش دیگر، کارهای خارق‌العاده‌ای است که تحقق آنها مربوط به اذن خاص الهی می‌باشد و اختیار آنها به دست افرادی که ارتباط با خدای متعال ندارند سپرده نمی‌شود و از این‌روی دارای دو ویژگی اساسی است. اولا قابل تعلیم و تعلّم نیست، و ثانیاً تحت تأثیر نیروی قویتری قرار نمی‌گیرد و مغلوب عاملِ دیگری واقع نمی‌شود. اینگونه خوارق عادت، مخصوص بندگان برگزیده خداست و هرگز در دام گمراهان و هوسبازان نمی‌افتد ولی اختصاص به پیامبران ندارد بلکه گاهی سایر اولیاء خدا هم از آنها برخوردار می‌شوند و از این‌روی، به اصطلاح کلامی، همه آنها را معجزه نمی‌خوانند و معمولاً چنین کارهایی که از غیر پیامبران سر می‌‌زند بنام کرامت موسوم می‌گردد چنانکه علم‌های غیرعادی الهی هم منحصر به وحی نبوت نیست و هنگامی که چنین علم‌هایی به دیگران داده شود بنام الهام و تحدیث و مانند آنها نامیده می‌شود.

ضمناً راه بازشناسی این دو نوع از خوارق عادت الهی و غیرالهی نیز معلوم شد یعنی اگر انجام دادن امر خارق‌العاده‌ای قابل تعلیم و تعلّم باشد یا فاعل دیگری بتواند جلو ایجاد یا ادامه آن را بگیرد و اثرش را خنثی سازد از قبیل خوارق عادت الهی نخواهد بود. چنانکه تبهکاری و فساد عقاید و اخلاق شخص را می‌توان نشانه دیگری بر عدم ارتباط وی با خدای متعال، و شیطانی یا نفسانی بودن کارهایش به حساب آورد[۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید
  2. محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید.