دعوت به مصالح دین و دنیا

دعوت به مصالح دین و دنیا یکی از اهداف ارسال رسولان الهی و تبلیغ رسالت الهی است.

دعوت به مصالح دین و دنیا

بر اساس تعالیم وحی الهی انسان موجودی است که پیش از این دنیا جهان‌هایی را سپری کرده و در مسیر زندگی و حیات خویش به این دنیا گام نهاده است. و روزی از این دنیا کوچ کرده، به دنیای دیگری خواهد رفت. پس انسان با مردن از بین نمی‌رود بلکه به دنیایی دیگر با شرایطی تازه درمی‌آید. بنابراین هیچ انسانی بدون ارتباط با خالق و به وجود آورنده خویش، از کنه ساختمان وجودی خود اطلاع کافی ندارد. به همین جهت نمی‌تواند اموری را که به مصلحت یا ضرر اوست تشخیص دهد؛ پس چاره‌ای ندارد جز اینکه با خالق خود ارتباط بر قرار کرده و مصالح و ضررهایی را که متوجّه اوست از او جویا شود. و برای این امر راهی جز ارتباط با رسولان الهی ندارد. به علاوه همین انسان با اندکی تذکّر و یاد آوری از سوی رسولان الهی متوجّه می‌شود که او و همه موجودات دیگری که دائمآ با آنها برای ادامه حیات خود در تعامل است، خالق و مالکی دارند که کار بیهوده انجام نمی‌دهد و خلق خویش را به حال خود رها نکرده است و همیشه رفتار و کردار آنها را زیر نظر دارد. و از این جهت نیز لازم است با خالق و صانع خود و سایر موجودات که با او در تعاملند ارتباط برقرار کند؛ تا از حکمت خلقت خود و آنان آگاه شود و بتواند در جهت حکمت خلقت خود سیر کند و رضایت و خشنودی خالق خویش را جلب کند و وظایف خود را در برابر او به خوبی انجام دهد. و چون نمی‌تواند با خالق خویش ارتباط برقرار کند پس لازم است به کسی که با او ارتباط دارد بپیوندد، و وظایف خویش را از او جویا شود. و روشن است که کسی جز پیامبران الهی با خدا ارتباط ندارد. امام صادق (ع) در جواب زندیقی که درباره پیامبران و رسولان سؤال کرده بود فرمودند: "ما آنگاه که اثبات کردیم برای ما صانعی است برتر از ما و از همه خلق، و معلوم شد که صانع حکیم و متعالی است و ممکن نیست خلق او را مشاهده کنند و او را لمس نمایند و با او رو در رو شوند و او با آنها رو در رو گردد و با آنان احتجاج کند و آنان نیز با او احتجاج کنند پس ثابت می‌شود که او سفیرانی در میان خلق دارد که از سوی او به خلق و بندگانش تعبیر می‌کنند و آنها را به مصالح و منافع و اسباب بقا و فنایشان، راهنمایی کنند"[۱] و در حدیثی دیگر منصور بن حازم می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: "همانا کسی که شناخت که او را پروردگاری هست سزاوار است بشناسد که پروردگارش خشنودی و غضبی دارد و باید بداند که خشنودی و غضب او هم جز به وحی یا رسول شناخته نمی‌شود، پس کسی که به او وحی نمی‌شود لازم است دنبال رسولان بگردد... [حضرت فرمود: خدای رحمتت کند[۲]. پس یکی از اهداف و آثار و فواید وجود پیامبران و رسولان این است که مردم به واسطه آنها مصالح و مفاسد خویش را شناخته و ادامه حیات خویش را با عمل به وظایف و دستورهایی که آنان از ناحیه خدای تعالی برای بشر می‌آورند تأمین کنند[۳].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «إِنَّا لَمَّا أَثْبَتْنَا أَنَ‏ لَنَا خَالِقاً صَانِعاً مُتَعَالِياً عَنَّا وَ عَنْ جَمِيعِ مَا خَلَقَ وَ كَانَ ذَلِكَ الصَّانِعُ حَكِيماً مُتَعَالِياً لَمْ يَجُزْ أَنْ يُشَاهِدَهُ خَلْقُهُ وَ لَا يُلَامِسُوهُ فَيُبَاشِرَهُمْ وَ يُبَاشِرُوهُ وَ يُحَاجَّهُمْ وَ يُحَاجُّوهُ ثَبَتَ أَنَّ لَهُ سُفَرَاءَ فِي خَلْقِهِ يُعَبِّرُونَ عَنْهُ إِلَى خَلْقِهِ وَ عِبَادِهِ وَ يَدُلُّونَهُمْ عَلَى مَصَالِحِهِمْ وَ مَنَافِعِهِمْ وَ مَا بِهِ بَقَاؤُهُمْ وَ فِي تَرْكِهِ فَنَاؤُهُمْ‏‏»؛ کافی، ج:۱، ص۱۶۸.
  2. «إِنَّ مَنْ عَرَفَ أَنَّ لَهُ رَبّاً فَيَنْبَغِي لَه‏ أَنْ يَعْرِفَ أَنَّ لِذَلِكَ الرَّبِ‏ رِضًا وَ سَخَطاً وَ أَنَّهُ‏ لَا يُعْرَفُ‏ رِضَاهُ‏ وَ سَخَطُهُ إِلَّا بِوَحْيٍ أَوْ رَسُولٍ فَمَنْ لَمْ يَأْتِهِ الْوَحْيُ فَقَدْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَطْلُبَ الرُّسُلَ... فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّه‏‏‏»؛ کافی، ج:۱، ص۱۶۹.
  3. بیابانی اسکوئی، محمد، نبوت، ص۹۳ - ۹۵.