لعن در تاریخ اسلامی

نفرین و طلب دوری از خیر و رحمت برای دشمنان اهل‌بیت

«لعن» به معنای طرد و دور ساختن کسی از خیر همراه با خشم است. اگر فاعل لعن خدا باشد، به معنای دورشدن بندگان از رحمت الهی و گرفتارشدن آنها به عذاب و عقوبت است و هنگامی که توسط بندگان خدا انجام شود، معنای نفرین و دعا کردن به ضرر دیگران دارد. در کاربرد عمومی هنگامی که لعن به صورت علنی و با تصریح به نام افراد استعمال شود، مصداقی از دشنام‌گویی و توهین محسوب می‌شود. از این جهت در بعضی فرهنگ‌های لغت عرب یکی از معانی لعن راسب و دشنام‌گویی دانسته‌اند. واژه لعن در ۳۷ آیه قرآن و نیز در روایات بسیاری به کار برده شده است.

در جواز یا عدم جواز لعن اشخاص، میان شیعه و سنی اختلاف فراوانی وجود دارد. از آنجا که قرآن صراحتاً از دشنام‌گویی به مقدسات ادیان و مذاهب دیگر نهی می‌کند ﴿وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۱]، بعضی علمای شیعه معتقدند در قرآن و روایات اهل‌بیت (ع) لعن هیچ‌گاه به صورت آشکار و علنی به مقدسات دیگر ادیان و مذاهب به کار نرفته است و لعن‌های قرآنی و روایی در این باره همواره به صورت کلی، همراه با کنایه یا مخفیانه به کار برده شده‌اند. در فرهنگ شیعیان، لعن از مصادیق مفهوم «تبری» قلمداد می‌شود. لعن‌نامه‌هایی نیز به ویژه در دوره صفوی توسط برخی علمای شیعه نوشته شده است؛ از جمله التولی و التبری اثر میر داماد. محقق کرکی هم در نفحات اللاهوت بحث مفصلی درباره لعن آورده است. یکی از متون روایی شیعه که لعن‌های فراوانی در آن به چشم می‌خورد «زیارت عاشورا» است. در بخش پایانی متن مشهور این زیارت، که با عبارت «اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ‌» آغاز می‌شود، پنج نفر مورد لعن قرار گرفته‌اند که تنها نام پنجمین آنها یعنی یزید ذکر شده و از چهار نفر دیگر به صراحت نام برده نشده است. این عدم تصریح را بعضی جزو «اسرار آل محمد» و مبتنی بر سنت شیعی «تقیه» دانسته‌اند. با این حال در فرهنگ شیعی برداشت رایج از آن چهار نفر، خلفای سه‌گانه و معاویه است. درباره این بخش از زیارت عاشورا، مناقشات فراوانی وجود دارد و بعضی از محققان با بررسی منابع و نسخه‌های این زیارت در اصالت آن لعن‌ها تشکیک کرده‌اند. استثنائاً در مورد یزید بن معاویه برخی علمای اهل سنت هم جواز به لعن داده‌اند.

یکی از آداب رایج در برخی مجالس مذهبی شیعیان به ویژه در مجالس سوگواری، لعن فرستادن به فهرستی از دشمنان و قاتلان اهل بیت با ذکر نام آنها است. این عمل معمولاً در فواصل میانی یا پایان سینه‌زنی انجام می‌شود. به این صورت که میاندار یا مداح یا بزرگ مجلس با صدای بلند به یک شخص لعنت می‌فرستد و حاضران در پاسخ او می‌گویند: «بشمار!» یا «بیش باد!». برخی زنان پیامبر، خلفای سه گانه، قاتلان امامان شیعه (به ویژه ابن‌ملجم و شمر)، عاملان واقعه عاشورا (به ویژه یزید، ابن زیاد و عمر بن سعد) و برخی خلفای اموی و عباسی (به ویژه مروان و مأمون) در فهرست کسانی هستند که در مجالس مذکور مورد لعن قرار می‌گیرند. بسیاری از علمای شیعه، با این‌گونه لعن و سب علنی شخصیت‌های مورد احترام اهل سنت مخالفت کرده‌اند و در فتواهای خود، توهین به مقدسات اهل سنت را حرام اعلام کرده‌اند.[۲].

منابع

پانویس

  1. «و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌ا» سوره انعام، آیه ۱۰۸.
  2. مسائلی، مهدی، مقاله «لعن»، فرهنگ سوگ شیعی ص ۴۲۵.